به نقل از تسنیم؛ بعد از آشکار شدن نقش «سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا» (سیا) در براندازی دولت‌های منتخب کشورهای مختلف دنیا در دهه ۱۹۸۰ هیئت حاکمه آمریکا در صدد آن برآمد تا دخالتش در امور داخلی کشورها را با روش‌هایی غیرعلنی‌تر و مخفیانه‌تر پیگیری کند.  از سال ۱۹۸۳ به بعد، با راه‌اندازی سازمانی به نام «موقوفه ملی دموکراسی» کودتاهای خشونت‌باری که قبلاً توسط «سیا» در کشورهای مخالف با سیاست آمریکا انجام می‌شدند، به نحوی خاموش‌تر و با تلاش برای نفوذ به معادلات قدرت در داخل کشورها و تلاش برای استحاله آنها پیگیری شد. در این دسته از تلاش‌ها که تحلیلگران بعدها به آنها نام‌هایی چون «براندازی نرم» یا «انقلاب‌های مخملی» دادند، یک نخبه سیاسی، بدون خشونت و خونریزی با مهره‌ای دیگر در رأس قدرت که قرار است مجری سیاست‌های اقتصادی و خارجی آمریکا باشد، عوض می‌شود. اولین تلاش برای انقلاب رنگی در سال ۱۹۸۹ در چین انجام شد اما ناکام ماند. هدف آن براندازی دولت رئیس‌جمهور «دنگ ژیائوپینگ» با استفاده از یکی از معاونان نزدیکش به نام «ژائو ژیانگ»، دبیر کل حزب کمونیست چین و باز کردن دروازه‌های بازار چین به روی سرمایه‌گذاران آمریکایی بود. هواداران ژائو به «میدان تیانامن» حمله کردند. رئیس‌جمهور چین بعد از نادیده گرفتن تحرکات در ابتدا، سرانجام تصمیم به استفاده از زور گرفت و در نهایت ماجرا با بین ۳۰۰ تا ۱۰۰۰ کشته به پایان رسید. یک سال بعدتر بلغارستان اولین کشوری بود که براندازی نرم در آن به ثمر نشست.  همزمان با فروپاشی شوروی سابق، جیمز بیکر، وزیر خارجه وقت برای شرکت در تبلیغات انتخاباتی یک حزب طرفدار آمریکا در بلغارستان راهی این کشور شد. حزب طرفدار آمریکا رد انتخابات آمریکا شکست خورد، اما علی‌رغم تأیید فرایند رأی‌گیری تویط ناظران انتخاباتی، اپوزوسیون طرفدار آمریکا مدعی تقلب انتخاباتی شده و به خیابان‌ها ریختند. ظرف ۶ ماه بعد بلغارستان درگیر بحران بود تا اینکه سرانجام پارلمان «ژلیو ژلف» را به عنوان رئیس‌جمهور انتخاب کرد. از ان زمان به بعد واشنگتن به جای توسل به کودتاهای خشن و پر سر و صدا، سیاست نفوذ در معادلات داخلی کشورها و براندازی‌های نرم را به عنوان سیاست خود در دستور کار قرار داده است. در گزارش قبل، بودجه‌هایی که دولت‌های آمریکا تا کنون برای پیگیری براندازی نرم در ایران تعیین کرده‌اند را مورد بررسی قرار دادیم. این گزارش به بررسی مهم‌ترین نهادها و سازمان‌هایی می‌پردازد که بازوهای سازمان سیا برای براندازی نرم در کشورها بوده‌اند. «موقوفه ملی دموکراسی» این سازمان در سال ۱۹۸۳ و بعد از بدنام شدن سیا به دلیل کودتاهایی که در بیرون از مرزهای آمریکا انجام داد،  تشکیل شد (منبع). «ویلیام بلوم»، تاریخدان و نویسنده آمریکایی در کتابی به نام«دولت یاغی» انگیزه‌های آمریکا از راه‌اندازی موقوفه ملی دموکراسی را اینطور توضیح می‌دهد: «هر روز تیتر جدیدی درباره یک کار وحشتناک و یک اقدام مجرمانه افشا می‌شد که سیا سال‌ها درگیر آن بوده است. سیا، روز به روز بدنام‌تر و اسباب شرمساری فراوان برای آمریکا می‌شد. بایستی کاری انجام می‌شد، اما این کار متوقف نکردن این اقدامات مخرب نبود بلکه این بود که تمام آن فعالیت‌های مخرب به یک سازمان جدید، با نامی که مثبت به نظر می‌رسید، محول شد: «موقوفه ملی دموکراسی». قرار بر این بود که موقوفه ملی دموکراسی به نحوی آشکارتر همان کاری را انجام دهد که سیا برای چندین دهه در حال انجام آن به صورت مخفیانه بود و بدین نحو، ننگ‌های مربوط به فعالیت‌های مخفیانه سیا را از بین ببرد. » «آلن واینتاین» یکی از بنیان‌گذاران بنیاد «موقوفه ملی دموکراسی» در مصاحبه‌ای با واشنگتن‌پست اظهارات بلوم درباره اهداف تشکیل این سازمان را تأیید می‌کند. او سال ۱۹۹۱ گفت: «بخش زیادی از کارهایی که ما امروز انجام می‌دهیم همان کارهایی هستند که سیا ۲۵ سال پیش به طور مخفیانه انجام می‌داد. » (واشنگتن‌پست، ۲۲ سپتامبر ۱۹۹۱) «موقوفه ملی دموکراسی» خود را یک سازمان خصوصی و غیرانتقاعی معرفی می‌کند که در تلاش برای ترفیع و تقویت نهادهای دموکراتیک در سراسر دنیا است. (وب‌سایت موقوفه ملی دموکراسی) اما «ویلیام بلوم» که در مورد این سازمان مطالعات زیادی انجام داده نظر دیگری دارد: «در تصویری که این سازمان از خودش ارائه می‌دهد بخش «غیر دولتی» آن یکی از افسانه‌سرایی‌ها است. در عالم واقع، ذره ذره منابع مالی موقوفه ملی دموکراسی از طریق دولت فدرال تأمین می‌شود و این موضوع به صراحت در اظهارنامه مالی این سازماه هم مورد تأیید قرار می‌گیرد. موقوفه ملی دموکراسی تمایل دارد برای سازمان خودش از عنوان سازمان غیردولتی استفاده کند زیرا این کار به این سازمان اعتباری می‌دهد که یک سازمان دولتی آمریکا از آن برخوردار نخواهد بود. اما قرار دادنش در رده سازمان‌های غیردولتی نادرست است، موقوفه ملی دموکراسی، یک سازمان دولتی است. » مطابق اطلاعات و اسنادی که در سال‌های گذشته رسانه‌ها منتشر کرده‌اند این موسسه تا کنون در وقوع کودتاها و براندازی‌های نرم در بسیاری از کشورها ایفای نقش کرده است. رد پای موقوفه ملی در کودتای سال ۲۰۰۴ هائیتی، کودتای سال ۲۰۰۹ در هندوراس، انقلاب بولدوزور صربستان سال ۲۰۰۰، انقلاب رز گرجستان سال ۲۰۰۴، انقلاب نارنجی اوکراین، سال ۲۰۰۴ و انقلاب گل لاله قرقیزستان ۲۰۰۵  دیده می‌شود. الگوی فعالیت موقوفه ملی همانند دیگر موسسات جنگ نرم، رساندن منابع مالی به گروه‌های مخالف در قالب برنامه‌های شهروندی و ظاهراً غیرسیاسی، راه‌اندازی پروپاگانداهای رسانه‌ای، تشکیک در نتایج انتخابات، تحریک گروه‌های مخالف به زورآزمایی‌های خیابانی با تظاهرات بدون خشونت و در نهایت براندازی دولت حاکم است. «موقوفه ملی دموکراسی»، همچنین به گفته «جرمی هاموند»، تحلیلگر سیاسی و سردبیر نشریه «فارن‌پالیسی‌ژورنال» یکی از  بنیادهایی است که با گروه‌های حامی براندازی در ایران همکاری دارد و به آنها کمک مالی رسانده است. (منبع) سازمون موقوفه ملی دموکراسی چنانکه قبلاْ در  وب‌سایتخود اعلام کرده با افرادی از جمله هاله اسفندیاری، رامین جهانبگلو، سیامک نمازی، شیرین عبادی و منوچهر محمدی ارتباط دارد. مطابق اسناد این بنیاد بین سال‌های ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۷ مبلغ ۳۴۵ هزار دلار را به یکی از گروه‌های ضد انقلاب به نام «بنیاد عبدالرحمن برومند» اختصاص داده است. «موسسه بین‌المللی جمهوری‌خواهان» این موسسه، مأموریت خود را «توسعه آزادی در سراسر جهان»، کمک به احزاب سیاسی برای اقدام مسئله محور و کمک به شهروندان برای مشارکت در برنامه‌ریزی‌های دولتی و تلاش برای افزایش نقش گروه‌های حاشیه‌ای مانند زنان و جوانان در فرایند سیاسی عنوان می‌کند. ریاست آن را از ژانویه ۱۹۹۳ سناتور مشهور آمریکایی «جان مک‌کین» به عهده دارد که در مجلس سنا رئیس کمیته نیروهای مسلح است. بودجه‌های موسسه بین‌المللی جمهوری‌خواهان را سه سازمان دولتی آمریکا تأمین می‌کنند: آژانس ایالات متحده آمریکا برای توسعه بین‌المللی، وزارت خارجه آمریکا و موقوفه ملی دموکراسی. این موسسه، ابتدا فعالیت خود را روی کشورهای آمریکای لاتین متمرکز کرده بود اما در حال حاضر در بیش از صد کشور در قالب برنامه‌های ظاهراً غیرسیاسی فعالیت می‌کند.   «موسسه بین‌المللی جمهوری‌خواهان» به عنوان یکی از بازوهای اجرایی «موقوفه ملی دموکراسی» دیده می‌شود و این سازمان را در براندازی‌های نرم در بسیاری از کشورها همراه کرده است. این موسسه در سال ۱۹۹۸ نقش فعالی در تشکیل یک جنبش دانشجویی مخالف دولت به نام «آپتور» در صربستان داشت و به آنها روش‌های مبارزه بدون خشونت و برندازی نرم را آموزش داد. دو سال بعد، این گروه توانست با متهم کردن «اسلوبودان میلوشویچ»، رئیس‌جمهور صربستان به تقلب در انتخابات، دولت وی را سرنگون کند. «موسسه بین‌المللی جمهوری‌خواهان» از آن سال به بعد تلاش کرده تجربه موفق صربستان را در سایر کشورها نیز تکرار کند. این موسسه اعضای جنبش «آپتور» را برای آموزش گروه‌های مخالف در سایر کشورهای مخالف آمریکا به کار گرفت. سه نفر از اعضای این جنبش در سال ۲۰۰۵، با تأمین مالی موسسه جمهوری‌خواهان کارگاهی را برای گروهی از ایرانی‌ها برگزار کردند که در آن روش‌های براندازی آموزش داده می‌شد. نکته جالب توجه اینکه «موسسه بین‌المللی جمهوری‌خواهان» چنانکه در شکل زیر دیده می‌شود از نشان اولیه جنبش آتپور (نشان یک مشت گره‌کرده) در اکثر کشورهایی که قصد نفوذ و براندازی در آنها داشته استفاده کرده است. آژانس ایالات متحده آمریکا برای توسعه بین‌المللی این سازمان که با نام «اداره توسعه بین‌المللی آمریکا» هم شناخته می‌شود در کشورهای آفریقا، آسیا، آمریکای لاتین، خاورمیانه و اروپای شرقی دفتر دارد و به گفته «ویلیام بلوم» سازمان پوششی سیا برای نفوذ در سیاست‌های کشورها و براندازی دولت‌های معارض با آمریکا است.  با آنکه «آژانس آمریکا برای توسعه بین‌المللی» مأموریت خود را «ریشه‌کن کردن فقر و تقویت جوامع مستحکم دموکراتیک» اعلام می‌کند (وب‌سایت آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا)، برخی از دیگر منتقدان (به عنوان مثال ببینیداینجا، اینجا و اینجا) اهداف آن را کاملاً سیاسی دانسته و معتقدند دولت آمریکا از طریق این سازمان به جای پیشبرد نهضت‌های واقعی اجتماعی یا بشر دوستانه در حال پیشبرد اهداف سیاسی خود است. ویلیام بلوم، در کتابی به نام «کشتار امید» با ارائه مستنداتی نوشته است: «این سازمان بین دهه ۱۹۶۰ تا اوائل ۱۹۷۰ ارتباط فعال نزدیکی با سیا داشته و مأموران سیا اغلب در خارج از کشور زیر پوشش اداره توسعه بین‌المللی آمریکا فعالیت کرده‌اند. » از جمله مستنداتی که ویلیام بلوم به آن اشاره می‌کند فعالیت «اداره امنیت عمومی» است که در دهه ۱۹۶۰ زیر نظر اداره توسعه بین‌المللی فعالیت می‌کرد و اقدام به آموزش روش‌های شکنجه به پلیس برخی از کشورهای خارجی از جمله ایران، ویتنام جنوبی، تایوان، برزیل، اوروگوئه و یونان کرده بود. شواهد زیادی هم حاکی از آن هستند که دولت آمریکا از کمک‌های این سازمان برای فشار بر اعضای سازمان ملل و همسو کردن آنها با خودش استفاده می‌کند. در سال ۱۹۹۰ وقتی که نماینده یمن در سازمان ملل به قطعنامه ائتلاف آمریکا برای استفاده از زور علیه عراق رأی منفی داد، «توماس پیکرینگ»، نماینده آمریکا به سمت صندلی او رفت و گفت: «این پرهزینه‌ترین رأی منفی شما تا به امروز خواهد بود. » بلافاصله بعد از آن، اداره توسعه بین‌المللی آمریکا کمک‌های مالی‌اش در یمن را قطع کرد. اما هنگامی که بحث از بی‌ثبات کردن کشورها و نفوذ به آنها سخن می‌آید، شواهد علیه اداره توسعه بین‌المللی بسیار جدیدتر و گویاتر از آنها است. تازه‌ترین مورد را فوریه همین سال سازمان «جودیشال واچ» افشا کرد. اسناد تازه منتشر شده نشان می‌دهند اداره توسعه بین‌المللی از سال ۲۰۱۲ ده‌ها میلیون دلار از پول مالیات‌دهندگان آمریکایی را برای دخالت در امور داخلی دولت مقدونیه و براندازی آن هزینه کرده است. (منبع) گروه‌های دریافت‌کننده این پول‌ها قرار بوده اقدام به سازمان‌دهی جنبش‌های جوانان، ایجاد رسانه‌های خبری و راه‌اندازی شورش‌های خشونت‌آمیز با هدف تضعیف نهادهای انتظامی دولت کنند. در یک مورد دیگر، خبرگزاری آسوشیتدپرس سال ۲۰۱۴ فاش کرد اداره توسعه بین‌المللی آمریکا یک شبکه ارتباطی به نام «توئیتر کوبایی» با هدف جذب جوانان این کشور و تحریک آنها به ایجاد اغتشاش و در نهایت براندازی ایجاد کرده بود. (واشنگتن‌پست، ۲۰۱۴) اداره توسعه بین‌المللی آمریکا در دوران باراک اوباما، رئیس‌جمهور سابق برنامه‌هایی هم برای ارتباط‌گیری با مخالفان ایران و ناامن کردن این کشور داشته است. سال ۲۰۰۹، روزنامه «یو‌اس‌ای تودی» با گزارش این موضوع فاش کرد که اوباما بر خلاف ادعاهای علنی مبنی بر عدم تلاش برای ادامه سیاست دولت‌های قبلی آمریکا برای براندازی در ایران راه همان دولت‌ها را ادامه داده است. طبق گزارش رسانه آمریکایی، اداره بین‌المللی توسعه بین سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹ از دولت فدرال درخواست ۲۰ میلیون دلار بودجه برای ارتباط با مخالفان ایران و هزینه در این کشور درخواست کرده است. «مرکز بین‌المللی مبارزه غیرخشونت‌آمیز» این بنیاد را سال ۲۰۰۲، «جک دووال» و «پیتر آکرمن» دو نفر از شاگردان «جین شارپ»، نظریه‌پرداز اصلی «جنگ نرم» راه‌اندازی کردند. مرکز بین‌المللی مبارزه غیرخشونت‌آمیز خودش را یک «بنیاد مستقل و غیرانتقاعی آموزشی معرفی می‌کند که به منظور دفاع از حقوق بشر، دموکراسی و عدالت در سراسر جهان اقدام به تدوین و ترویج راهبردهای غیرنظامی و شهروندی می‌کند. » «استفان گوانز»، تحلیلگر و روزنامه‌نگار تحقیقی اهل کانادا اما با اشاره به ارتباطات «آکرمن» با سیا و همچنین منابع دولتی تأمین مالی این مرکز، مستقل و غیردولتی بودن آن را رد می‌کند. (منبع). به علاوه تلاش این نهاد برای ناآرام کردن اوضاع داخلی کشورهای مخالف آمریکا ارتباطات آن با دستگاه حاکمیت این کشور را بیش از پیش آشکار می‌کند. پایگاه واشنگتن‌مانتلی، اهداف مرکز بین‌المللی مبارزه غیرخشونت را اینطور توصیف می‌کند: «اگر خواستار آن هستید که آمریکا به کشور شما حمله کند با پنتاگون تماس بگیرید. اگر می‌خواهید یک جنگ پارتیزانی کوچک را آغاز کنید به سیا مراجعه کنید، اما اگر به دنبال دریافت توصیه‌هایی برای ساقط کردن یک دولت خارجی بدون شلیک یک گلوله هستید، مرکز بین‌المللی مبارزه با خشونت جایی است که باید بروید. » مرکز بین‌المللی مبارزه غیرخشونت‌آمیز طبق گزارش خبرگزاری بلومبرگ در سال ۲۰۱۲ کارگاه‌هایی را برای با موضوع مبارزات نرم برای گروه‌های معارض کشورهای ایران، عراق، کره شمالی و برخی کشورهای دیگر برگزار کرده است. طبق آنچه روزنامه نیویورک‌تایمز گزارش داده  این مرکز در سال ۲۰۰۶ کارگاه‌هایی را در دوبی برای آموزش براندازی در ایران برگزار کرده است. البته شمار بنیادهای نرم آمریکایی که تا کنون برای براندازی نرم در ایران تلاش کرده و در تلاش هستند از موارد ذکر شده در بالا بسیار بیشتر است و وزارت اطلاعات ایران در سال ۱۳۸۸، اسامی ۶۰ موسسهرا معرفی کرده است. با وجود این موسسات ذکر شده در بالا در حکم سازمان‌های مادر برای موسسات دیگر به شمار می‌روند که در فرصت‌های بعدی به معرفی بیشتر آنها خواهیم پرداخت.