کد خبر: 50740
منتشر شده در سه شنبه, 09 مرداد 1397 12:44
353 مین برنامه گروه رفتگران طبیعت استان تهران. پیاده روی و پاکسازی رودخانه و دشت لار. جمعه پنج مردادماه 1397 محل قرار: ضلع غربی میدان نوبنیاد.ساعت هشت صبح.حرکت: ساعت 8:15 صبح. لطفاً سر ساعت تعیین شده در محل قرار حاضر باشید. راهنما: آقای سامان تمری. لطفاً همراه بیاورید: دستکش کار، کفش مناسب،...
353 مین برنامه گروه رفتگران طبیعت استان تهران. پیاده روی و پاکسازی رودخانه و دشت لار. جمعه پنج مردادماه 1397 محل قرار: ضلع غربی میدان نوبنیاد.ساعت هشت صبح.حرکت: ساعت 8:15 صبح. لطفاً سر ساعت تعیین شده در محل قرار حاضر باشید. راهنما: آقای سامان تمری. لطفاً همراه بیاورید: دستکش کار، کفش مناسب، بشقاب، قاشق و لیوان غیر یکبارمصرف.همراه داشتن کارت عضویت الزامی است (جز دوستانی که برای اولین بار شرکت میکنند). دوستان عزیز توجه کنند به دلیل محدودیت وسیله نقلیه و پیاده روی نسبتاً طولانی قسمتی از مسیر، کسانی که توانایی پیاده روی دارند در این برنامه شرکت کنند.این دعوتنامه و اطلاعیه آخرین برنامه رفتگران طبیعت در تهران و البته 2660 مین برنامه کشوری این گروه است که حالا در سراسر ایران گروه دارد. اما همه این اتفاقات خوب حاصل ایدهای است که در ذهن کاظم نجاریون که این روزها در آستانه 70 سالگی است، شکل گرفت و روزی هم از جایی شروع شد و تا امروز ادامه داشته است. گروهی که با شعار:« ما دیگه آشغال نمیریزیم» شکل گرفت، اما اعضای گروه نه تنها آشغال نمیریزند، بلکه آشغالی را که دیگران میریزند هم جمع میکنند چون همه هم و غم اعضا و مدیر این گروه این است که در قالب فعالیت داوطلبانه مردمی در خصوص زباله نریختن در طبیعت و پاکسازی محیط زیست ایران از زباله، فرهنگسازی کنند و انصافاً تا امروز هم در این کار موفق بودهاند.
■ چرا و چگونه گروه رفتگران طبیعت شکل گرفت؟ من سال 1351 به آلمان سفر کردم و 25 سال بعد به ایران برگشتم و همین جا ماندم. آن زمان هر وقت به ایران میآمدم، وقتی زبالههای رها شده در طبیعت را میدیدم و با کشوری مثل آلمان مقایسه میکردم، برایم آزار دهنده بود. برای همین فکر میکردم که چه باید کرد؟ البته به سهم خودم با خانوادهام سعی میکردیم در تمیز کردن طبیعت سهمی داشته باشیم، اما میبایست کاری جدیتر انجام میدادیم. این دغدغه ذهنی در من بود تا سال ۱۳۹۱ که به اتفاق جمعی از دوستان سفری به دریاچه چورت در مازندران داشتیم. در آن سفر بعد از وارد شدن به منطقه دیدم که زبالههای زیادی در حاشیه دریاچهای با آنهمه زیبایی رها شدهاند و منظرهای زشت به وجود آمده. دیدن این منظره برایم بسیار غم انگیز و تأمل برانگیز بود. با همراهی دوستان تصمیم گرفتیم که اطراف دریاچه را از وجود زبالهها پاکسازی کنیم. برای همین دست به کار شدیم و زبالهها را جمع کردیم و روی ماشینها بستیم تا به سطلهای زباله در شهر منتقل کنیم. از آن برنامه و زبالههای رها شده و جمع شده عکسی گرفتم و آن را در فیسبوک به اشتراک گذاشتم. برایم جالب بود که گرفتن عکس از آن اتفاق با استقبال زیاد آدمها روبه رو شد.البته این را هم بگویم که دغدغه پاکسازی طبیعت ۲۰ سال قبل از آن در ذهن من شکل گرفته بود و اینطور نبود که همان لحظه چیزی به ذهنم برسد، ولی سفر به دریاچه چورت اجرایی کردن ایده را در پی داشت. آنجا بود که با خودم فکر کردم الآن موقع آن است که استارت کار را بزنم. یادم هست اصرار دوستانم و علاقهمندان به طبیعت باعث شد چند روز بعد، گروه رفتگران طبیعت تشکیل بشود و اولین پاکسازی ما هم در سوهانک انجام شد که ۷۰ نفر در آن شرکت کرده بودند. در اولین برنامه ما بیشتر آفرودها بودند، اما کم کم با اطلاع رسانی گروههای مختلفی از مردم به ما پیوستند مانند کارمند، کارگر، دانشجو و خلاصه همه جور آدم به گروه وارد شدند که تا امروز ادامه داشته است وحالا ما ۶ سال را پشت سر گذاشتهایم.
■ در جایی از گفتههایتان به این اشاره کردید که ایده پاکسازی طبیعت چند سال در ذهن شما بوده است و در آن سفر زمان عملی کردن آن ایده رسیده بود. پس باید برای اجرایی کردن بعضی از ایدهها زمان مناسب آن برسد؟دقیقاً همین طور است که شما اشاره کردید.به نظر من ایده مانند یک میوه است که باید زمان را پشت سر بگذارد تا برسد و ما بتوانیم از آن بهرهبرداری و استفاده کنیم. شاید اگر من در زمان دیگری سراغ اجرایی کردن این ایده میرفتم، نمیتوانستم به خواستهام برسم، اما آن سفر بود که انتخاب شد و تا حالا هم ادامه پیدا کرده است. در آن سفر من فکر نمیکردم پنج روز یا هفته بعد اولین پاکسازی را داشته باشیم. گاهی بعضی از افراد هم به این نکته اشاره میکردند که در ایران نمیشود از این کارها کرد و صحبت از این بود که مردم علاقهای به کارهایی از این دست ندارند، اما با گذشت زمان اشتباه بودن این نگاه برایم روشن شد چون ما در حال حاضر بیش از 4000 عضو فعال و چندین برابر این هم عضو غیرفعال داریم.
■ درباره نقطه انتخاب شده برای اولین پاکسازی بگویید. چرا سوهانک را انتخاب کردید؟علت انتخاب این بود که من شناخت زیادی نداشتم که کجا را باید پاکسازی کنیم. به همین دلیل با یکی از دوستان آفرودی خودم به نام حمید اُزگلی تماس گرفتم و موضوع را با او مطرح کردم و خواستم در این زمینه مرا راهنمایی کند و او هم این منطقه را پیشنهاد داد.قبل از انجام برنامه پاکسازی ما دو نفر به منطقه رفتیم و آن جا بود که از دیدن طبیعت با آنهمه زباله، غمگین و متعجب شدم. دست به کار شدیم و فراخوان دادیم و قرار ما شد ۱۰ صبح جمعه ۲۱ تیرماه. در ابتدا میخواستم ماهی یک بار برنامه پاکسازی انجام بشود، اما اهمیت موضوع و همراهی خوب علاقهمندان به طبیعت باعث شد جمعه هفته بعد دومین برنامه پاکسازی انجام شود و تا امروز هر جمعه به استثنای یکی دو هفته ما برنامه پاکسازی داشتهایم.
■ گاهی هم سراغ پارکهای داخل شهر میروید.بله در پارکهای داخل شهر خیلی کم زباله پیدا میشود، اما اتفاقی که میافتد این است که افرادی که سیگار میکشند، فیلتر سیگار خود را معمولاً پشت نیمکت میاندازند و یا اطراف آن. چون سطل مخصوص برای جمع کردن فیلتر سیگار وجود ندارد. در این برنامهها هم فیلتر سیگارها جمع میشود و هم در حد مقدور با کسانی که سیگار میکشند، صحبت میکنیم و آنها را تشویق میکنیم که فیلتر سیگارشان را در محیط پارک رها نکنند و از مضرات این کار حرف میزنیم.
■ برنامه شما الآن گسترده شده است و در همه ایران اجرا میشود.بله از این بابت خوشحالم که همفکرانی در سراسر ایران داریم که دلشان برای طبیعت این سرزمین میتپد و دوست دارند برای آن کاری بکنند. در همان شروع برنامه، از شهرها و استانهای دیگر هم علاقهمندانی با ما در تماس بودند و دوست داشتند این برنامه را در شهرهای خودشان اجرا کنند. برای همین تصمیم گرفتیم که در دیگر استانها هم گروه داشته باشیم که در حال حاضر در همه استانهای کشورمان فعال هستند. نکته جالب این است که ما در بعضی از شهرهای کوچک هم گروههایی داریم که اتفاقاً بسیار خوب کار میکنند و غیر از برنامه پاکسازی محیط زیست، سعی میکنند در جهت آموزش نگهداری از محیط زیست هم کارهایی انجام بدهند و این باعث دلگرمی است.
■ از مسیری که تا امروز پیمودهاید، راضی هستید؟ببینید در کشور ما در بسیاری از مواقع مردم را برای انجام کارهای خود باید به قول معروف هل داد. با این همه من راضی هستم. خوشحالم که با گذشت 6 سال از فعالیت گروه «رفتگران طبیعت» میبینم خیلی از سازمانها به این موضوع توجه کردهاند و حالا خودشان هم برنامههای پاکسازی انجام میدهند. در کنار فعالیت سازمان هایی مثل محیط زیست، منابع طبیعی و شهرداریها، بعضی از شرکتها و کارخانهها هم برنامه پاکسازی برگزار میکنند. حتی در روستاها هم شاهد برگزاری پاکسازیها هستیم و این نشان میدهد که مردم به این موضوع علاقهمند و حساس شدهاند و از کنار ماجرا بی تفاوت رد نمیشوند.نکته دیگری که وجود دارد، این است که تلویزیون و رادیو بیش از زمانی که ما حرکت را شروع کردیم به برنامه هایی از این جنس میپردازد، اما این کافی نیست و باید خیلی بیشتر از این کار بکنیم تا بتوانیم طبیعت را از دست این همه زبالهای که در جای جای آن رها شده است، نجات بدهیم.
■ به نظر خودتان دلیل موفقیت شما چه بوده است؟اگر کار «رفتگران طبیعت» موفق بوده، این چند دلیل میتواند داشته باشد؛ یکی اینکه کار و تلاش ما برای پاکسازی طبیعت استمرار داشته است. بعضی از تشکلها از من راهنمایی خواستند، اما بعد از مدتی کار را کنار گذاشتند. به همین دلیل حرکت هایی که بدون استمرار باشد و دایمی نباشد به موفقیت نمیرسند. از طرفی مردم به گروه «رفتگران طبیعت» اطمینان صد درصد دارند و این هم به این دلیل است که ما تنها و تنها برای محیط زیست کار میکنیم نه هدف سیاسی داریم نه به دنبال منفعت مالی از این کار هستیم و حتی برای پیشبرد اهدافمان از جیب خودمان هم هزینه میکنیم و صادقانه تلاش میکنیم.
■ در صحبتهای خودتان به استمرار کار اشاره کردید. جایی بوده است که خسته شده باشید؟این طور نبوده است. ما آگاهانه به مسیر خودمان ادامه میدهیم چون کار ما کار فرهنگ سازی و آموزش است و ممکن است آموزش ما طول بکشد تا نتیجه دلخواه را به دست بیاوریم. پس نباید خسته بشویم. گاهی بعد از پاکسازی یک منطقه یکی از اعضا گفته است هفته بعد با خانواده به اینجا میآیم چون حالا حسابی تمیز شده است، اما پاسخ من این بوده است که اصلاً نباید انتظار داشت هفته بعد که برگشتید، این منطقه تمیز باشد و این یعنی اینکه ما ناامید نشویم و همچنان ادامه بدهیم تا زمانی که تمیز نگه داشتن محیط زیست دغدغه همه آدمها بشود؛ نه عدهای از آدم ها، اما تا رسیدن آن روز ما به راهمان ادامه میدهیم. در بعضی از مسیرها مثل مسیر درکه ما موفقتر بودهایم چون مردم در حال حاضر بیشتر مواظب طبیعت این منطقه هستند پس نتیجه میگیریم که تلاشهای ما و پاکسازیهای ما در برخی مناطق زودتر جواب داده است.
■ شما از اعضای گروه خودتان مبلغی هم دریافت میکنید؟ما برای یک سال مبلغ 12 هزار تومان را به عنوان حق عضویت میگیریم که در هر ماه 1000 تومان میشود و این حالت سمبلیک دارد تا بدانیم چند نفر هستیم چه کسانی وارد میشوند و دلایلی از این نوع.
■ با زبالههای جمع شده در پاکسازیها چه میکنید؟متأسفانه در این بخش کار خاصی انجام نمیدهیم جز بردن زبالهها به سطلهای زباله. برای رسیدن به مراحل بعدی باید پله پله پیش رفت، اما در حال حاضر اگر ما بتوانیم مردم را قانع کنیم که در شهر، جنگل، دریا و... زبالههای خود را رها نکنند، موفق عمل کردهایم، اما اینکه بتوانیم در زمینه بازیافت زبالههای جمع شده هم کاری انجام بدهیم تا به حال نتوانستهایم هرچند در این زمینه رایزنیهایی میکنیم.
■ شما در استانها و شهرها هم نمایندگی دارید. مدیریت آنها احتمالاً کار سادهای نیست؟همین طور است تا یک سال قبل من پنج سال تمام این کار را شخصاً انجام میدادم و گاهی مجبور بودم برای بعضی از هماهنگیها سفرهای طولانی به دیگر استانها بروم که زمان زیادی را از من میگرفت. آن هم به این دلیل بود که در شروع راه بودیم، اما در حال حاضر یک سالی میشود که دیگر گروهها در استانها و شهرهای مختلف، خودشان کارها را انجام میدهند و از طرفی من هم گرفتاریهای شخصی خودم را دارم که باید آنها را هم مدیریتکنم.
■ حتماً در این ۶ سال خاطره هم کم نداشته اید؟همین طور است و خاطرات کم نبوده است. هر برنامهای خاطرهای شیرین است که اتفاق میافتد. وقتی مردم ما را میبینند، برایمان دعا میکنند،خیلی تشکر میکنند و این به آدم انرژی میدهد. بعضی جاها از ما با درست کردن چایی پذیرایی میکنند. یادم هست چند ماه قبل در استان البرز در روستایی مشغول پاکسازی بودیم. برنامه که تمام شد، دهیار آن روستا آمد و وقتی منظره تمیز شده و زیبا را دید با ذوق و شوق فراوان ما را دعوت کرد که به خانهاش برویم و از ۳۳ نفر پذیرایی کرد. یک بار هم در حال جمع کردن زباله بودم که خانمی به من نزدیک شد و 1000 تومان به من انعام داد. اتفاق دیگری که افتاده است و برای همه ما شیرین بوده است، برگزاری پنج مراسم ازدواج بین اعضای گروه بوده است و از طرفی خانوادهها از اینکه دختران و پسران آنها در یک برنامه خیریه و در محیطی سالم با هم کار میکنند بارها از من تشکر کردهاند.
■ و اگر خواسته باشید خواستهای را با مردم مطرح کنید؟خواهشی که از همه مردم و هموطنان دارم این است که فراموش نکنیم ما یک کره زمین داریم پس باید در حفظ و نگهداری آن بکوشیم. هر کدام از ما برای این نگهداری سهمی داریم و باید به آن توجه کنیم.
نوشتن دیدگاه