کد خبر: 39374
منتشر شده در دوشنبه, 23 بهمن 1396 10:18
برترین ها: كما حالتي از ناهشياري است كه طي آن فرد با دردناكترين محركهاي فيزيكي هم به هوش نيايد و به همان حالت تا مدتي پايدار بماند. كما، يك مريضي نيست، بلكه علامتي از يك مريضي يا واكنشي به يك حادثه است كه براي بدن فرد اتفاق افتاده است؛ مثل يك ضربه شديد و سخت به سر كه باعث ايجاد شوك عصبي و كما...
برترین ها: كما حالتي از ناهشياري است كه طي آن فرد با دردناكترين محركهاي فيزيكي هم به هوش نيايد و به همان حالت تا مدتي پايدار بماند. كما، يك مريضي نيست، بلكه علامتي از يك مريضي يا واكنشي به يك حادثه است كه براي بدن فرد اتفاق افتاده است؛ مثل يك ضربه شديد و سخت به سر كه باعث ايجاد شوك عصبي و كما ميشود.
اكثر كماهايي كه به اين دليل ايجاد ميشود، بيشتر از 4 هفته طول نميكشد. بعضي از كساني كه به كما ميروند، پس از اين مدت به سمت زندگي نباتي پيش ميروند. زندگي نباتي يعني فرد نفس ميكشد، فشار خون نرمال دارد و حتي دستگاه گوارش آنها درست كار ميكند، بدون آنكه بدن بيمار نسبت به اين كارها آگاهي داشته باشد. زندگي نباتي ممكن است سالها و حتي دهه هاي متمادي طول بكشد.
مهمترين علامت مشخصه كما، ناتواني در هوشيار شدن است يعني خود فرد نمي تواند توسط محركها هوشيارياش را بهدست آورد. البته علامتهاي ديگري هم وجود دارند كه از ميان آنها ميتوان به نبود خود آگاهي، فقدان چرخه خواب و بيداري، نداشتن حركت هدفمند و نداشتن كنترل بر روي تنفس اشاره كرد.
چه عواملي باعث كما مي شوند؟
کما به دلیل آسیب دیدن مغز به وجود می آید. آسیب مغز می تواند به علت فشار زیاد، خونریزی، کمبود اکسیژن یا سموم به وجود بیاید و این آسیب می تواند موقتی یا دایمی و یا برگشت پذیر باشد. در واقع بیش از 50 درصد از افرادی که به کما می روند در اثر ضربه به سر و اختلال در سیستم گردش خون مغز، دچار چنین حالتی می شوند. اما از دیگر مشکلاتی که منجر به کما می شود عبارت است از:
- سموم: برخی مواد به طور طبیعی در بدن وجود دارند که بدن از بالا رفتن میزان آنها جلوگیری می کند و آنها را دفع می کند. در برخی موارد بدن قادر به این کار نمی شود و یا نمی تواند دفع را به درستی انجام دهد. به عنوان مثال آمونیاک که از بیماری های کبدی ناشی می شود یا دی اکسید کربن ناشی از حمله های شدید آسمی و یا اوره ناشی از نارسایی کلیوی می توانند در بدن تجمع کنند و به سطحی سمی برسند. مصرف بیش از حد مواد مخدر و الکل نیز می توانند عملکرد سلول های عصبی مغز را مختل کند.
- عفونت: عفونت سیستم عصبی مرکزی مانند مننژیت و یا انسفالیت نیز می تواند منجر به کما فرد شود.
- قند خون: در افراد دیابتی، با افزایش بیش از حد سطح قند خون ممکن است کما رخ بدهد. با کاهش بیش از حد قند خون نیز ممکن است کما بروز کند. این نوع از کما معمولا با اصلاح سطح قند خون قابل بازگشت است.
- نرسیدن اکسیژن به مغز در اثر ایست قلبی، تنفسی یا موارد دیگر
- افزایش فشار داخل مغز به دلیل سکته های مغزی یا خونریزی مغزی
- بالا رفتن اوره خون
انواع مختلف کما عبارت اند از:
آنسفالوپاتی متابولیک سمی (Toxic-metabolic encephalopathy): این وضعیت یک اختلال حاد در عملکرد مغز است که علایمی مانند گیجی و یا هزیان دارد. این حالت معمولا برگشت پذیر است. علل این اختلال متفاوت است و می توانند شامل مواردی مانند بیماری های سیستمیک، عفونت، نقص عضو و یا سایر علل مختلف باشد.
آسیب مغزی ناشی از فقدان اکسیژن: این حالت به علت عدم رسیدن اکسیژن به مغز به وجود می آید. کمبود اکسیژن برای چند دقیقه باعث مرگ سلول های بافت مغز می شود. این اختلال می تواند به علت حمله قلبی (ایست قلبی) ضربه به سر یا تروما، غرق شدن، مسمومیت و یا مصرف بیش از حد مواد مخدر به وجود بیاید.
حالت نباتی پایدار: این حالت یک بی هوشی شدید است. فرد نسبت به محیط اطراف خود بی اطلاع است و قادر به حرکت کردن نیست. در این حالت ممکن است فرد به هوش بیاید اما با این وجود باز هم قادر به انجام هیچ واکنشی نیست. در حالت نباتی پایدار تنها سیستم های تنفسی، گردش خون و چرخه خواب و بیداری قادر به فعالیت هستند.
سندرم قفل شدگی: این حالت یک بیماری عصبی نادر است. به جز عضلات چشم سایر عضلات فلج می شوند. در سندرم قفل شدگی فرد بیدار و هشیار است و ذهنی سالم و طبیعی دارد.
مرگ مغزی: توقف غیر قابل بازگشت عملکرد مغز را مرگ مغزی می گویند. مرگ مغزی علل مختلفی می تواند داشته باشد.
وضعیت مغز در سه حالت مرگ مغزی، کما و نرمال
آیا درمان موثری برای کما وجود دارد؟
درمان کما به علت کما بستگی دارد. افراد خانواده بیمار باید تمام اطلاعاتی که در مورد بیمار می دانند را به پزشک بگویند. این اطلاعات می توانند در تعیین علت کما تاثیر چشم گیری داشته باشد. اگر نوع کما برگشت پذیر باشد، اقدامات فوری پزشکی الزامی است. به عنوان مثال اگر کما به علت عفونت بروز کرده باشد ممکن است آنتی بیوتیک ها موثر باشند و یا اگر کما به علت شوک دیابتی رخ داده باشد، گلوکز می تواند در درمان کما موثر باشد. در برخی موارد نیز عمل جراحی برای کاهش فشار مغز ناشی از ورم مغز یا تومور مغزی الزامی می شود و می تواند موثر باشد.
برخی دارو ها نیز می توانند به کاهش و یا برطرف کردن ورم مغز کمک کنند. برخی از دارو ها نیز به جلوگیری از تشنج کمک می کنند.
به طور کلی می توان گفت که درمان کما حمایتی است. افرادی که به کما می روند به بخش مراقبت های ویژه منتقل می شوند و تا تعیین وضعیت او از او مراقبت و حمایت می شود.
در حالت كما چه اتفاقي ميافتد؟
اعتقاد عمده اي كه در بين مردم وجود دارد، اين است كه شخص در خواب بسيار عميقي فرو رفته است. اين عقيده به طور كامل درست نيست. البته ممكن است در بعضي از موارد اين چنين باشد اما نه در همه موارد.
اين جا بدنيست بدانيد كه درجههاي كما توسط هوشياري شخص بيمار نسبت به محركهاي خارجي، تعيين مي شود. در بسياري از مواردي كه اشخاص در حالت كما به سر ميبرند، بيمار دريافتهايي از محيط نيز خواهد داشت و اين حالت با توجه به بهبودي شخص بيمار زياد تر هم مي شود. مثلا ممكن است، حركتهاي جزئي از خود بروز دهد يا نسبت به صداها يا محركها پاسخ دهد. در بعضي موارد نيز ممكن است شخص به كما رفته عكس العملهاي شخص هوشيار را از خود بروز دهد. مثلا در بعضي بيمارها بايد حتما اين مراقبت به عمل آيد كه او نتواند سرم يا لوله هاي ديگر متصل به خودش را از جا در بياورد كه در نهايت به مرگش منجر بشود. همه اين موارد باعث مي شود تا درجات كما در افراد متفاوت باشد.
بيرون آمدن از كما
حالتي كه شخص شروع به بيرون آمدن از حالت كما مي كند، هنگامي است كه او شروع به پاسخ دادن به محركهاي خارجي ميكند. هرچند بهدست آوردن كامل هوشياري، يعني دو مرحله واكنش نشان دادن و تشخيص فكر،بايد در او پديدار شود تا بشودگفت كه او از كما بيرون آمده است. زيرا وجود هر دوي اين موارد در هوشياري كامل، اجتناب ناپذير است. حتي در بعضي موارد پس از به هوش آمدن بيمار باز آموزي و به خاطر آوردن بسياري از چيزها از جمله حرف زدن و به خاطر آوردن خود شخص، ممكن است لازم باشد.
هر 10 دقيقه يك نفر بر اثر آسيب سر به حالت كما ميرود. بد نيست بدانيد آسيبهاي وارد به سر اولين علت به كما رفتن، مرگ و يا معلوليت افراد 1 تا 44 سال محسوب ميشود. بين 5 تا 10 درصد از كساني كه به كما مي روند، قادر به باز گردان حالت هوشياري خود نيستند و در نهايت به زندگي نباتي كه تنها علائم حيات در آنها وجود خواهد داشت، منجر ميشوند. بسياري از مردم فكر ميكنند كه اين حالت همچنان كما ناميده مي شود اما به اين حالت مرگ مغزي گفته ميشود.
تفاوتهاي مرگ مغزي و كما
وضعيت كما با مرگ مغزي بسيار متفاوت است به گونه اي كه فردي كه به كما رفته، ميتواند دوباره به زندگي عادي خود بازگردد؛ البته اين وضعيت را بايد متخصصان مغز و اعصاب تاييد كنند. به طوري كه اگر مغز هنوز زنده باشد، فرد دچار كما شده و احتمال برگشت آن حتي بعد از مدت طولاني و گذشت چندين سال هم وجود دارد. زيرا بيمار خودش به صورت طبيعي نفس مي كشد و فقط مغز براي مدتي هوشياري ندارد اما عمق مغز زنده است.
در مرگ مغزي، فرد به صورت طبيعي نفس نمي كشد و تنفس خود را از طريق دستگاه انجام مي دهد كه با قطع كردن دستگاه، مي ميرد بنابراين زنده ماندن نباتي فرد دچار مرگ مغزي، به دستگاه وابسته است چون تنفس وابسته به مغز است. اما قلب با مغز تفاوت دارد.
اگر مغز فردي بميرد، قلب فعاليت دارد، البته به شرطي كه اكسيژن از طريق دستگاه به فرد برسد و در صورت قطع دستگاه فردمي ميرد، اما بازهم با وجود دستگاه هم بازنمي توان مدت زيادي چنين افرادي را زنده نگه داشت.
نوشتن دیدگاه