کد خبر: 3996
منتشر شده در جمعه, 11 فروردين 1396 18:03
سلامت نیوز: ضیاءالدین شعاعی مدیر ملی مقابله با پدیده گرد و غبار در کافه خبر از اقدامات انجام شده و چالشهای بعدی برای مقابله با پدیده گرد و خاک گفت. به گزارش سلامت نیوز به نقل از خبرآنلاین، گرد و خاک، رسانهای ترین بحران محیطزیستی سال ۹۵ بود. هرچند که سیل، آلودگی هوا، خشکسالی و شکار هم در سال ۹۵...
سلامت نیوز: ضیاءالدین شعاعی مدیر ملی مقابله با پدیده گرد و غبار در کافه خبر از اقدامات انجام شده و چالشهای بعدی برای مقابله با پدیده گرد و خاک گفت.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از خبرآنلاین، گرد و خاک، رسانهای ترین بحران محیطزیستی سال ۹۵ بود. هرچند که سیل، آلودگی هوا، خشکسالی و شکار هم در سال ۹۵ بسیار به چشم آمد، اما خاکی که خوزستان و سیستان و بلوچستان و چند استان دیگر را گرفت، بسیار پررنگ شد. در روز های ۷ و ۸ بهمن ماه گرد و خاک شدید در استان خوزستان حتی منجر به برق و آب در این استان شد، به همین دلیل انتقادات زیادی به دولت وارد شد.
هرچند که معصومه ابتکار، رییس سازمان محیط زیست معتقد است: «اما اتفاق خوبی که در آنجا افتاد این بود که مردم بیدار شدند و به خیابانها آمدند و فضای امنیتی را احساس نکردند و آمدند و حرفهایشان را زدند. در دورههای دیگر نیز ریزگرد امان مردم را بریده بود اما چون دولت با این موضوع امنیتی برخورد میکرد جرات طرح این مسائل وجود نداشت. تاریخ نشان میدهد که ما با شرایط بدتری مواجه بودهایم ولی مردم به هر دلیلی فضایی را برای انتقاد و بیان مطالباتشان نمیدیدند. با این حال اما اینکه عدهای آمدند و از فضا برای تخریب دولت استفاده کردند، نه برای ایران، انقلاب و نه برای خوزستان خوب بود. این کار سوء استفاده از احساسات مردم برای مقاصد خاص سیاسی و کوبیدن دولت بود. چرا که معاند و ضد انقلاب و جدایی طلب نیز روی این موج سوار شدند.»
اما در موضوع فنیتر بحث، باید انتظار داشت گرد و غبار در خوزستان در سال ۹۶ و سالهای آینده هم ادامه داشته باشد. دکتر ضیاءالدین شعاعی، مدیر ملی مقابله با پدیده گرد و غبار میگوید: «این چند سال ما سعی کردیم با نگاه مدیریت بحران به مسئله نگاه کنیم چون گرد و خاک دیگر یک مسئله طبیعی نیست.»با دکتر شعاعی در روزهای پایانی سال ۹۵ در کافه خبر گفتگو کردیم. درحالی که آخرین پدیده گرد و غبار سال در خوزستان بوقوع پیوسته بود. گفتگوی خبرآنلاین با مدیر ملی مقابله با پدیده گرد و غبار را که برای مشخص شدن علت گرد و خاک در استان های مختلف ایران و برنامههای دولت برای مقابله أن را در ادامه بخوانید؛
در 2 ماه گذاشته، بر سر موضوع گرد و خاک انتقادات زیادی به دولت شد، آیا واقعا دولت برای گرد و خاک کاری نکرده است؟
در ابتدا باید بگویم من از ستاد مقابله با گرد و غبار هستم و اساسا سازمان محیط زیست قرار نبود در این رابطه کاری انجام بدهد جز اینکه برنامه هماهنگی بین این دستگاه ها تدوین کند تا این آشفتگی که در بحث گرد و غبار ایجاد شده بود، سامان پیدا کند که در این قسمت هم سازمان محیط زیست خوب کار کرده است. باید قبول کنیم که ستاد تشکیل داده ایم، کمیته راهبردی گذاشته ایم، چند جلسه داشته ایم، دستگاه ها برنامه آوردند و ... ولی اگر می خواهید بدانید این خروجی ها چه دردی را از مردم درمان کردهاند، آنچه که در خوزستان اتفاق افتاد و اعتباراتی که وارد این استان شد، ناشی از تصمیمات این ستاد بود. ببینید وقتی ما در مدیریت بحران برنامه می نویسیم، متناسب توانمان برای مدیریت بحران کارها را انجام می دهیم مثلا اگر بیاییم بگوییم دولت می تواند جلوی زلزله را بگیرد، از روز بعد مردم می گویند دولت چرا جلوی زلزه را نگرفت. این چند سال ما سعی کردیم با نگاه مدیریت بحران به مسئله نگاه کنیم چون گرد و خاک دیگر یک مسئله طبیعی نیست.
چرا گرد و خاک فعلی یک پدیده طبیعی نیست؟
پدیده طبیعی آن چیزی است که سال ها در کشور وجود داشته باشد، زمانی که هامون آب داشت، بادهای 120 روزه سیستان و بلوچستان برای مردم عادی بود و آنها این بادها را به فال نیک می گرفتند، ولی امروز دیگر این اتفاق در آن منطقه، بحران است. امروز آن باد روی هامونی می وزد که بیش از 10 سال است خشک شده و منشاء گرد و خاک است. در این چند سال ما تلاش کردیم که نشان دهیم وارد یک بحران شده ایم، مدیریت بحران یعنی شما در ابتدا شرایط فعلی را مدیریت کنید و بعد به سمت علت یابی و مقابله با علت وقوع بروید، ما از منشا یابی گذشته ایم، الان گرد و خاک را از جایی که شکل می گیرد تا وقتی که وارد کشور شود می بینیم و بعد بر اساس تاثیری که می گذارد اطلاعات مورد نظر را برداشت می کنیم.
علت وقوع گرد و خاک چیست؟ چقدر منشاء های داخلی روی آن تاثیر گذاشته اند؟
ما در حقیقت برای پیدا کردن پاسخ این سوال آمدیم مسئله گرد و خاک را از سال 92 واقعه به واقعه پایش کردیم، حال می توانیم به طور قطعی حرف بزنیم، مثلا ما جدولی داریم که می گوید استان خوزستان از سال 84 تا حالا چند بار گرد و غباری شده است. البته باید بگویم تعریف روز گرد و غباری در دنیا جامع نیست؛ برای اینکه به نتیجه ای برسیم ما تعریفی ایجاد کردیم و گفتیم روز گرد و غباری روزی است که غلط گرد و غبار از 150 میکروگرم بر متر مکعب بیشتر شود و بیش از 2 ساعت ماندگاری داشته باشد. با این تعریف در طول سال هایی که پایش کردیم از 74 گرد و غبار در سال 92-91 داشته ایم و در سال جاری تعداد گرد و خاک ما حدود 17 روز گرد و غباری در اهواز داشتیم. از این 17 روز گرد و غباری در اهواز، 3 روز گرد و غبار با منشا داخلی بودند و 14 روز هم گرد و غبار خارجی. ولی به این معنا نیست که باید وقوع گرد و غبار داخلی را کوچک بشماریم، اتفاقا تاثیر گرد و غبار داخلی بر زندگی مردم بدتر است مثلا همان بلایی که در 7 و 8 بهمن بر سر خوزستان آمد، به دلیل گرد و خاک داخلی بود. یعنی درست است که یک واقعه فقط به علت منشاء های داخلی گرد و خاک بود اما این یک واقعه بسیار سنگین بود. پس ممکن است اثرات منفی یک حادثه در جامعه بدتر از 16 حادثه دیگر باشد.
غلظت بحران 7 و 8 بهمن چقدر بود؟
غلظتش به صورت نقطه ای گاهی به 10 هزار می رسید. غلظت گرد و غبار را بر اساس میکروگرم بر متر مربع می سنجند و استانداردهای سازمان جهانی بهداشت هم اگر این مقدار بالای 150 باشد شرایط را ناسالم اعلام می کند. برای گرد و خاک غلظت 50 قابل تحمل است، 80 هشدار است به افراد بیمار، 100 هشدار به همه و 150 به بالا هم که خطرناک و ناسالم است. حال در اهواز 150 که هیچ، 10 هزار داریم. تازه 10 هزار هم بیشترین مقداری است که دستگاه من نشان می دهد و وقتی ما به 10 هزار میرسیم میگویم 10 هزار یا بیشتر، باید حضور داشته باشید تا ببینید این گرد و خاک چه بحرانی است در شهر، شعاع دید به چه مقدار می رسد و ... حال وای به حال اینکه رطوبت هم افزایش پیدا کند، برق قطع شود و ... و این یک حادثه ای بود که علتش داخلی بود و منشاء آن منطقه هندیجان در جنوب شرق اهواز بود، البته در واقع این حادثه تمام کنننده بود. یعنی قبل از آن گرد و خاک روی سیستم های مختلف نشست بود و این حادثه آنها را تکمیل کرد.
یعنی از قبل هیچ استانداردی هم وجود نداشت که در این حوادث از روی آن عمل شود؟
واقعا در این رابطه استانداردی در دنیا نیست، وقتی یک حادثه غیرمنتظره و از نظر استاندارد جدید است، طبیعی است مقابله با آن هم استاندارد نشود. مثلا اداره برق یک دستگاه شست و شو دارد و هرازگاهی مقره های خودش را می شوید، ولی دنیا غلظت 10 هراز را که تجربه نکرده است، حال با غلظت 10 هزار چه کاری می توان انجام داد؟ 10 هزاری که تازه با رطوبت همراه شود!
غلظت گرد و خاکهای خارجی به چقدر می رسد؟
گرد و غبار خارجی دانه ریز است، بار آن بیش از 2 یا 3 هزار میکرون نمیشود. حتی در شرایط حاد غلظتش بیش از 5 هزار میکرون در مترمکعب نمی شود همچنین ماندگاری کمتری هم دارد.
چه بادهایی منجر به ایجاد این گرد و خاکها می شود؟
در کشورمان اگر بخواهیم باد غالب را نظر بگیریم سیستم باد شمال غرب و جنوب شرق داریم که به طور دائم می وزد، هم زمان سیستم باد غربی هم داریم که از سمت سوریه و عراق وارد کشورمان می شود، این سیستم ما در 9 ماه سال است و اگر شرایط زمین مساعد باشد این بادها به راحتی گرد و غبار را وارد کشورمان می کنند.
مساعد بودن شرایط زمین یعنی چه؟
مساعد بودن زمین اصطلاحی است که یعنی خشکسالی اتفاق افتاده باشد، خشکسالی هم در دنیا تعاریف مختلفی دارد ولی تعریف فراگیر آن این است؛ خشکسالی پدیده است که در آن سال بارش به اضافه یا منهای متوسط دراز مدت بارش باشد. هر وقت جایی میزان متوسط دریافت نکرده باشد می گوییم خشکسالی ایجاد شده، مثلا خوزستان الان 48 درصد میزان متوسط را دریافت کرده است. البته این آمار قبل از 2 بارس اخیر در اهواز است، این آمار 10 ماهه است.
یعنی فقط کافی است تا میزان متوسط بارندگی به زمینی نرسد، آن موقع آن زمین آماده شود تا منشاء گرد و خاک شود؟
باید این شرایط استمرار هم داشته باشد، مثلا الان 20 سال است که این کاهش باران اتفاق می افتد.
این فقط درباره کانون های داخلی است، یا درباره کانون های خارجی هم این اتفاق رخ داده است؟
من دارم درباره کانون های داخلی حرف می زنم البته خشکسالی منطقه ای است یعنی عراق، افغانستان و پاکستان هم درگیر این بحران هستند عربستان هم که به طور معمول در خشکسالی هست.
گفتید سیستم بادی، در 9 ماه سال به چه شکلی است. اما در 3 ماه دیگر چگونه گرد و خاک ایجاد می شود؟
در 2 یا 3 ماه از سال که معمولا از دی ماه شروع می شود، جریان باد خاصی اتفاق می افتد که سازمان هواشناسی معتقد است این جریان می تواند بالای 10 بار رخ دهد و آن جریان این است؛ باد از عراق وارد عربستان می شود، دور میزند و به سرعت وارد کشور میشود، سرعتی که گاهی به 70 یا 80 کیلومتر بر ساعت میرسد. این باعث می شود که گاهی غلظت گرد و خاکی که از عربستان می آید به 500 نرسد ولی وقتی این باد با زمین های مستعد جنوب خوزستان برخورد می کند، طوفان گرد و خاکی ایجاد می شود که یک مدل آن را بهمن 93 داشتیم و یک مدل آن را هم 7 و 8 بهمن 95.
این گرد و غبارهای 7 و 8 بهمن درشت دانه بودند؟
وقتی گرد و غبار از راه دور می آید در طول مسیر بار درشت دانه هایش را از دست می دهد مثلا یادتان باشد وقتی در تهران گرد و غبار خارجی آمد هوا شیری رنگ می شد ولی در حوادث نزدیک، مثل حادثه 7، 8 بهمن بله حرف شما درست است و برخی ذرات حتی به 100 میکرون هم می رسند. تست وزارت نیرو حتی نشان می داد که این گرد و غبارها 48 درصد نمک داشته اند، نمک عنصر جاذبه الرطوبه ای است و نمی تواند زیاد مهاجرت کند ولی انقدر کانون نزدیک بوده که نمک هم وارد استان شده است.
می گویید که ممکن است 3 ماه کانون های داخلی درگیر شوند به همین دلیل در هورالعظیم که غرب اهواز است آبگیری کردید اما برای شرق اهواز چه اتفاقی می افتد؟ در آنجا که دیگر تالابی وجود ندارد!
برای جواب به این سوال باید به یک موضوع جالبی اشاره کنم آنهم این است که چرا قبلا گرد و خاک نبوده؛ به دلیل اینکه بارندگی بالا بوده. در واقعیک جانبه بگوییم سد سازی ها عامل گرد و خاک بوده درست نیست، به هر حال حیات با در گرو این بوده که آب هایی که وارد دریا می شدند را مهار کنیم و سد بسازیم. ولی به نوعی سدها هم مقصر بوده، یعنی در قدیم که آب وجود داشته و سدها وجود نداشتند، مازاد آب به طور طبیعی وارد دشت می شدند. ولی خب شما فقط چند مورد از این دشت ها را می شناسید مثل هورالعظیم. ولی تالاب های کوچک هم نقش داشته اند، تمام منطقه شرق اهواز به نوعی آبگیری می کرده است. حال اینکه بگوییم در شرق اهواز آبگیری نمی شود چون سدسازی کرده این منصفانه نیست؛ ممکن است سد 20 درصد عامل این اتفاق باشد، ولی به طور کلی باید بگوییم خشکسالی مقصر اصلی است. یعنی وقتی بارش وجود داشته تالاب های کوچکی به وجود می آمدند که اصلا اسم ندارند. حال وقتی بیش از 20 سال به این مناطق آب نرسد این مناطق خشک می شوند در نتیجه اراضی مستعدی تولید گرد و خاک در استان خوزستان الان حدود 350 هزار هکتار است، از این 350 هزار هکتار، 120 هزار هکتار که بخش اعظم آن در جنوب شرق اهواز است بحرانی است.
چرا به این مناطق می گوییم بحرانی؟
در حقیقت اگر بارندگی رخ بدهد 200 هزار هکتار از این منشاء های گرد و خاک کاسته می شود ولی 120 هزار هکتار به دلایل مختلفی مثل سدها، نحوه کشاورزی و ... نیاز به کار دارند. ما حتی اعلام کردیم که از این 120 هزار هکتار، 30 هزار هکتار فوق بحرانی است یعنی دقیقا همان نقطه ای که در 7 و 8 بهمن خاکش وارد استان شد.
چه اقداماتی برای این مناطق انجام شده؟
به دستور آقای رئیس جمهور وزارت جهاد و کشاورزی مکلف شد اقداماتی برای این مناطق انجام دهد و الان تقریبا کارهایی انجام شده است؛ الان با هدفگذاری 40 هزار کیلومتری که در جنوب شرق اهواز است تصمیم گرفته شده است آب وارد منطقه شرقی شود، از این 40 هزار هکتار حدود 4 یا 5 هزار هکتار می توانند مستعد کشت باشند، حدود 3 هزار هکتار هم می توانند قابلیت مالچ پاشی داشته باشند.
پروفسور کردوانی بسیار مخالف طرح هایی است که برای گرد و خاک انجام شده، چند روز پیش هم گفتند که ریگ بپاشید به جای جنگل کاری، فکر می کنید این پیشنهاد قابل اجرا است؟
من ضمن احترام به استاد کردوانی که بالاخره پیشکسوتت و استاد هستند یک بار توفیقی شد در یک خبرگزاری ایشان را ببینیم. در طول جلسه من نشستم و حساب کردم و هنگام بحث ایشان جلسه را ترک کردند.
چرا؟
من آن زمان از ایشان پرسیدم که می گویید ریگ چند در چند بریزیم و وزن مخصوص این ریگ ها چقدر باشد، ایشان هم جواب دادند. سپس حساب کردم بالای 19 میلیون تن سنگ می خواهیم تا روی 100 هکتار بریزیم ولی آیا اصلا ما در کل اهواز این میزان سنگ داریم؟ و بعد این الان یک لودر وقتی بیاید روزی 5 میلیون تومان پول می گیرد، خب این چقدر هزینه دارد؟ من حساب نکردم ولی 19 میلیون تن چیزی اندازه کل اعتبار کشور ارزش دارد. تازه این برای 100 هکتار است نه برای 2 میلیون 300 هزار هکتار کشوری. در رابطه با عکس هایی که آقای دکتر نشان می دهند عکس هایی است که فردی دور ویلای خود ریگ ریخته و نتیجه داده ولی برای مساحت های زیاد اینکار عملی نیست، الان در رابطه با مالچ هم حتی ما مشکل داریم و هر هکتار مالچ 160 میلیون تومان هزینه دارد. الان مالچ نفتی ما هر هکتار 32 میلیون تومان است، حال بدانید مالچ شنی قطعا بالای 150 میلیون هزینه دارد، در نتیجه تفکر ایشان ایدئالیستی است و عملیاتی هم نیست.
پس چرا می گویند جنگلکاری نکنیم؟
ایشان می گویند در این کشور آب نیست تا گیاه کاشته شود ولی این اصطلاحات کلی درد مردم را درمان نمی کند، مثلا در جنگلکاری که ما آب نمی دهیم؛ ما دو سال آبیاری می کنیم و رقمی را توسعه می دهیم تا با همان متوسط بارش بعد از آن 2 سال پایدار بمانند. در نتیجه تفکر ایشان که آب نیست هم درست نیست، چون ما رقمی را توسعه می دهیم که به میزان متوسط بارش متناسب باشد.
آیا می شود برای این بحران برنامه ریزی مقطعی داشته باشیم؟
ببینید، ما این وظیفه را داریم که به دستگاه ها هشدار دهیم تا عملکردشان عمل کنند و من در این رابطه فقط می توانم با اطلاعات عمومی حرف بزنم، بر اساس آنچه به ما گزارش شده قرار است در سال آینده طبق دستور آقای جهانگیری توجه خاصی به بحث گرد و خاک می شود و حتی گفته اند قرار است گرد و خاک از اولویت های دولت باشد. طبیعتا وقتی به سمت برنامه ریزی جامع برویم، یکی از مسائل همین حرف شما است؛ یعنی مقابله با گرد و خاک یک برنامه بدون تغییری نیست، باید در طول زمین متناسب با فصل، میزان بارش برنامه دینامیکی روی آن طراحی شود. طبیعتا چیزی که من به عنوان عضوی از آن جلسه خبر دارم این است که ما وقتی سال را مرور می کنیم برنامهریزی متفاوتی داشته باشیم. مثلا ما می دانیم با توجه به میزان بارندگی در سال آینده در استان خوزستان وضع ما به اندازه بحران امسال نیست. از سوی باید به این مسئله هم دقت کنیم که مردم حق آبه دارند در سال 63 به لحاظ کمبود آب پشت کرخه و دز ما در 60 درصد از اراضی خود چیزی نکاشتیم؛ 60 درصد یعنی، 60 درصد اراضی در معرض گرد و غبار. ولی اگر یادتان باشد در سال 94 با سیل هایی که آمد، دز و کرخه پر شد و الان کشاورزی توسعه پیدا کرده است. پس باید متناسب به شرایط همان سال تصمیم گیری انجام داد. تازه این مشکل خوزستان است ما در سیستان و بلوچستان هم همین مشکل را داریم؛ به دلیل اینکه منابع آب ما هم دست کشور همسایه است مشکل در آنجا دوچندان است.
برای منشاء های گرد و خاک خارجی با چه کاری باید انجام شود؟
بر اساس تجربهای که در ارتباطات بین الملل داشتم شاید باید بگویم یکی از موفق ترین بخش های کار ما در بحث گرد و خاک خارجی است. ببینید کار خارجی زمان بر است، وقتی در پروتوکول هایی بین المللی پای میز مذاکره می نشینیم می بینیم فقط سر یک کلمه خاص در مذاکرده موفق نشده ایم، ولی اگر بتوانیم اسنادی را به مرور زمان تهیه کنیم که بتوانیم در روز موعود از آنها برای حل مشکل گرد و غبار استفاده کنیم به موفقیت بزرگی رسیدیم و ما گام های خوبی برای شروع موفقیت برداشتیم.
چه گام هایی؟
در بعد بین المللی اقدامات خوبی انجام شد به این دلیل که ما در یک تجزیه تحلیلی که از رفتار کشورهای منطقه انجام دادیم 12 نشستی که با این کشورها داشته ایم نتیجه مثبتی نداشته به همین دلیل در سال 93 تصمیم گرفتیم مذاکرهای با سازمان ملل و زیر ساخت های آن داشته باشیم چون به هر حال منطقه دچار بحران است. البته در مصوبات سازمان ملل هم به طور پراکنده اشاراتی به مسئله گرد و خاک شده بود حتی سازمان ملل کنوانسیون مخصص به بیابان زدایی دارد ولی بحث گرد و غبار اختلافاتی با بحث بیابان زدایی دارد و باید توجه ویژه ای به آن می شد. از سوی دیگر وقتی با این بی اعتنایی کشورهای منطقه مواجه شدیم به همین دلیل مشورت وسیعی با نمایندگی سازمان ملل در ایران انجام دادیم و نظر دوستان این بود که با ابتکار عمل سازمان ملل اقدام به تشکیل یک مجموعه ای کنیم در نتیجه در اولین حرکتمان توانستیم در حاشیه مجموعه عمومی در سال 94 توانستیم قطعنامه ای را به تصویب برسانیم که در آن قطعنامه نوشته شده بود ایران اقدامی را شروع کرده و از برنامه محیط سازمان ملل خواسته بود در این رابطه گزارشی تهیه کند و آن را به دبیر کل ارائه دهد تا در اجلاس بعدی قطعنامه عملیاتی تری تصویب شود.
خوشبختانه برنامه محیط زیست سازمان ملل با ما ارتباطش را زیاد کرد و در این گزارش سازمان ملل قبول کرد که چالش گرد و غبار چالش جهانی است. در آن گزارش حتی گفته شد که سازمان ملل قطعنامه ای را تصویب کند که برخی اقدامات برای مقابله با گرد و غبار را برای کشورها الزام آور کند. سپس در اجلاس 71 آقای دبیر کل قطعنامه ای را به تصویب رساندند و مفاد این قطعنامه الزام آور است و در بند 7 این قطعنامه تصویب شد که اجلاس جهانی گرد غبار در اکتبر سال 2017 در تهران برگزار شود، این موافقیت بسیار بزرگی است. در این اجلاس قرار است مشخص شود کشورها چگونه دور هم بشینند، چه گزارش هایی تهیه کنند و چگونه برای مقابله با گرد و خاک تعهد دهند.
یعنی همه کشورای منطقه در این اجلاس شرکت می کنند؟
همه کشورهای دنیا شرکت می کنند و امیدواریم در این اجلاس به الزاماتی برسیم. تلاش داریم حتی در منطقه غرب آسیا یک دفتر و ستاد ویژه تشکیل شود که و خودمان هم اعلام میزبانی کرده ایم ولی اگر در نشد هم باز امیدی هست که بحث گرد و غبار دارای ساختاری باشد.
چه خواسته های دیگری داریم؟
خواسته بعدی ما این است که کشورها ملزم به تهیه برنامه عمل شوند فارق از اینکه اعتباری وجود دارد یا نه. یکی از بندهای دیگر هم این است که صندوق منطقه ای تشکیل شود. الان در لندن از گرد و غباری که از آفریقا می آید روزهای هشدار دارند. دنیا متوجه شده است که یک چیزی جدیدی دارد اتفاق می افتد. البته ما هنوز ارتباط خود با عراق و سوریه را داریم و قرار است به کربلا برویم و برای آنها ایستگاه آموزشی ترویجی راه بیندازیم که البته هیچ اعتباری از اعتبارات دولت در این رابطه کاهش پیدا نمی کند.
ببنید دولت در شرایطی است که از لحاظ بودجه محدود است و در سال 94 ما فقط 15.5 درصد بودجه دولت را دریافت کردیم، سال 95 هم سال بحرانی بود. در این سال دولت امیدوار بود با بحث برجام تحولی ایجاد شود به همین دلیل اعتبارات خوبی تخصیص کرد ولی خیلی از ایده آل های ما به دلیل برجام اجرایی نشد. ولی ما ننشستیم و از فرصت استفاده کردیم و بحث منشاء یابی را انجام دادیم، الان می دانیم منشا گرد و غبار در بیش از 12 استان کجاست و اقداماتی هم که الان در غرب کشور در حال انجام است بر همین اساس است. می خواهیم با جلساتی که در چند ماه اول 96 داشته ایم برای هر استانی یک برنامه عمل تعیین کنیم.
از شهرهای دیگر بگوییم، چند وقت پیش خبری وجود داشت که خشکسالی تهران به زودی منجر می شود تا تهران به اهواز دوم تبدیل شود و اوضاع دشت های اطراف تهران اصلا خوبی نیست. ولی آیا واقعا منتظر ایجاد چنین بحرانی باشیم در تهران؟
در پاسخ به این سوال من به طور کلی در مورد ایرانمرکزی یعنی زنجان، قزوین، البرز و تهران صحبت می کنم؛ درست است که در استان قزوین یا زنجان برخی از منشاء های گرد و غبار تشخیص داده شده اند ولی این مناطق روی هم تاثیر می گذارند. ما مطالعات این مناطق را به خوبی انجام نداده ایم، ولی قراردادی با دانشگاه تهران امضا کرده ایم تا اینکار را انجام دهند در این منطقه مکانیزم بسیار مهم است. یعنی به مرور گرد و غبار مختلفی در تهران می نشینند و به منشاء گرد و خاک تبدیل می شوند. پس احتمال وقوع گرد و غبار در تهران وجود دارد، نه منشاء کنترل شده است و قرار است آن مکانیزم هم اتفاق بیافتد ولی گرد و غباری که به شهر تهران می رسد می تواند از زنجان تا البرز منشا داشته باشد می تواند حاشیه کویر جنوب تهران هم منشا گرد و خاک تهران باشد.
در مورد تهران به شورای شهر هم پیشنهاد دادیم روی مسئله گرد و خاک کار شود و پروژه مشترکی بین شهرداری ها اجرایی شود. تثبیت بوئینگ زهرای قزوین قطعا روی سلامت هوای تهران تاثیر دارد. ولی برای تهران و کلان شهرهایی مثل کرج و قزوین مطالعانی داریم و اگر اعتبارات بیاید این مطالعات را در سال 96 تمام می کنیم. ما به اعتبارات خوشبین هستیم چرا که مجلس و دولت برای گرد و غبار ردیف گذاشته اند.
مگر این اعتبارات فقط برای خوزستان نیست؟
نه این ردیف ملی است، بحث خوزستان جدا است پیشنهاد شده حدود 100 میلیون دلار از صندوق ذخیره ارزی استفاده شود و امیدواریم به تایید شورای نگهبان برسد.
از شرایط گرد و خاک سیستان و بلوچستان و هامون بگویید.
ببینید هامون یک اکوسیستم پیچیده ای دارد، یکی از مشکلات ما این است که از حوزه هامون حدود 6 یا 7 میلیارد آورد کنترل می شود و مثل اینکه سد دومی هم دارند می سازند. در گذشته آبی که می آمده هامون پوزک را می گرفته سر ریز آن هامون صابوری و هیرمند را در ایران پر می کرده است و الان داریم سعی می کنیم تعامل با افغانستان وارد قسمت مذاکرت بین المللی و احیا تالاب و ... شود، چون در مذاکرات آب افغان ها توجهی به احیای تالا ها ندارند.
آنها در تعهدی هم که از قدیم با ما دارند این است که نهایتا حدود 500 میلیون متر مکعب آب سالانه وارد هامون می شود در حالی که هامون ها بالای 13 میلیارد متر مکعب ظرفیت دارد و اگر اون سد بالا مانع نشود اصلا تحولی در منطقه ایجاد می شود، زابل زمانی انبار قلعه ایران بوده ولی الان شرایط خوب نیست. الان هم منشاء گرد و غبار در سیستان بلوچستان فقط هامون است، در گذشته اصلا چالشی به اسم گرد و غبار در سیستان و بلوچستان وجود نداشته. چالش حرکت شن و ماسه وجود داشته ولی طوفان شن و ماسه با گرد غبار فرق دارد. الان طوفان گرد و غبار هم به مشکلات مردم در سیستان اضافه شده است.
چه برنامه ای برای حل مسئله هامون وجود دارد؟
اولین برنامه این است که تعاملات بین المللی با کمک وزارت نیرو انجام شود، حتی اخیرا شنیده شدم که از طرف کمیته آب مرزی وزارت نیرو به طرف افغانی اخطار داده شده است.
ما چقدر خودمان در ماجرای سیستان بلوچستان دخیلیم؟
تنهایی جایی که می توان گفت عوامل انسانی در آن نقش ندارند، سیستان و بلوچستان است به این دلیل که در اهواز سد سازی کردیم، مدریت آبمان درست نبوده ولی در سیستان بلوچستان شاید لازم بود که در گذشته به هامون امیدوار نمی شدیم و با استفاده از آب شیرینکنها این استان را بی نیاز می کردیم از آب شرب. چون الان همین مختصر آبی هم که از سیستان می آید را باید تخصیص دهیم به شرب.
نوشتن دیدگاه