هفته نامه سلامت - سمیه مقصودعلی: شاید شما هم بارها از زبان انسان‌های موفق، داستان زندگی‌شان را شنیده باشید. بیشتر این افراد در زندگی فراز و نشیب‌های بسیاری را تحمل کرده و به قول معروف سختی کشیده‌اند تا به اینجا رسیده‌اند. نمونه‌های داخلی و خارجی فراوانند. شنیدن این قبیل سرنوشت‌ها باعث می‌شود که به این فکر بیفتیم که آیا در زندگی‌های امروزی، تا این حد مهیا کردن تقاضا‌های فرزندانمان، باعث نمی‌شود که آنها نتوانند به درجات بالای موفقیت دست پیدا کنند؟ آیا در تامین رفاه کودکان باید استانداردها و حدودی را رعایت کرد؟ این پرسش‌ها را از دکتر کتایون خوشابی، فوق‌تخصص روان‌پزشکی کودک و نوجوان و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، پرسیده‌ایم و آنچه می‌خوانید، پاسخ‌های دکتر خوشابی به این پرسش‌هاست.   در پاسخ به این پرسش که آیا باید به کودکان خود سختی بدهیم تا موفق شوند و بتوانند در آینده گلیم خود را از آب بیرون بکشند یا نه، باید بگویم که میزان موفقیت انسان‌ها در زندگی، ارتباطی به میزان سختی کشیدن آنها در دوران کودکی ندارد، بلکه این موضوع مربوط به ویژگی‌های شخصیتی هر فرد از جمله نوع مکانیسم دفاعی، میزان تاب‌آوری و مدیریت استرس در اوست. تمام کسانی که با مشقت بزرگ می‌شوند، الزاما در آینده انسان‌های موفقی نیستند و درصدی از آنها افسرده یا بزهکار می‌شوند. البته عوامل زیادی در موفقیت افراد دخیل است که یکی از آنها به شیوه فرزندپروری والدین هر فرد بازمی‌گردد. اگر تمکن مالی دارید به این معنی نیست که باید تمام نیازهای فرزندتان را فراهم و خواسته‌هایش را برآورده کنید. حتما این فرمول را به‌خاطر بسپارید: برای آموزش تحمل، صبر و پذیرش شکست و ناکامی در آینده از هر 5 خواسته فرزندتان به 3 خواسته او پاسخ مثبت دهید، اما یکی از خواسته‌ها را با تاخیر انجام دهید تا فرزندتان صبر کردن و مهارت تلاش کردن برای رسیدن به خواسته‌اش را بیاموزد. به یکی از خواسته‌هایش هم «نه» بگویید تا در آینده بدون آزرده شدن تحمل «نه» شنیدن داشته باشد. هر از گاه با فرزندتان بازی‌هایی را انجام دهید که در آن برد و باخت وجود داشته باشد. گاهی اجازه دهید فرزندتان ببازد تا یاد بگیرد تلاش کردن مهم است، نه برنده شدن! اگر به کودکی از سن پایین این مهارت‌ها را آموزش دهید در آینده می‌تواند در مقایسه با فردی که این نوع مهارت‌ها را کسب نکرده موفق‌تر باشد و در بحران‌ها با مدیریت درست قدرت تاب‌آوری بالاتری از خود نشان دهد. اگر به تمام خواسته‌های یک کودک پاسخ دهید در آینده فردی خودشیفته و متوقع بار می‌آید که آستانه تحمل پایینی دارد و نمی‌تواند «نه» بشنود و انتظارش از اطرافیان و در کل جامعه بالاست. عجول و کم‌تحمل است و با شنیدن «نه» عکس‌العمل پرخاشگرانه نشان می‌دهد. متاسفانه در دنیای امروز با نسلی مواجه هستیم که به‌دلیل محرومیت در دوران کودکی خود، فرزندانشان را دچار رفاه‌زدگی کرده‌اند و به همین دلیل، فرزند‌سالاری باب شده است. این کودکان غالبا در آینده توانایی مقابله با استرس را ندارند و توان مدیریتی پایینی دارند و همچنین توانایی حل مساله در این کودکان بسیار ضعیف است. 7 خطای تربیتی شما که مانع موفقیت فرزند شماست! قبل از هر چیز، این نکته را فراموش نکنید که برای موفق شدن باید در درجه نخست خوشبخت بود. خوشبختی، موفقیت به همراه می‌آورد اما موفقیت الزاما احساس خوشبختی نمی‌آفریند. پس از توجه به این نکته می‌توانیم به موانع تربیتی رسیدن به موفقیت کودکان بپردازیم؛ موانعی که عمدتا ریشه در خطاهای تربیتی والدین دارد: 1. به فرزندتان اجازه خطر کردن نمی‌دهید کودکان باید تجربه کنند، زمین بخورند و خودشان برخیزند تا راه افتادن را یاد بگیرند. باید دنیای پیرامون خود را بشناسند و اجازه داشته باشند خارج از خانه بازی کنند. مراقب خطراتی باشید که ممکن است تهدید‌کننده جان فرزندتان باشد، اما اجازه خطر کردن و تجربه کردن را از کودک نگیرید. 2. شما جای آنها کار می‌کنید اگر اجازه بدهید کودک کاری را که می‌تواند انجام دهد به تنهایی به پایان برساند به او کمک می‌کنید با اعتماد به‌نفس بالا بزرگ شود. حتی باید به کودک اجازه دهید اشتباهاتش را خودش اصلاح کند. اگر می‌خواهید فرزندتان موفق شود، اولا درانجام کاری که می‌تواند انجام دهد به او کمک نکنید و با اعتماد به او اجازه دهید وظایفش را به تنهایی برعهده گیرد. در گام دوم بگذارید در مورد نحوه انجام هر کاری ابتدا فرزندتان تفکر کند و اگر اشتباه کرد، فرصت عذرخواهی یا اصلاح را به او بدهید. 3. از تشویق افراطی استفاده می‌کنید تشویق افراطی باعث می‌شود کودک همیشه منتظر تایید از سوی دیگران باشد و انگیزه‌های درونی را از دست بدهد. در پی این موضوع او همیشه به خاطر جلب رضایت اطرافیان کار می‌کند، نه به خاطر خودش! سعی کنید بدون قضاوت و برچسب زدن، در مورد کار فرزند خود نظر دهید. احساس خود را با کمک ضمیر «من» بیان کنید. توجه خود را به عمل فرزندتان منعکس کنید، نه شخصیت او! صفت به کار نبرید بلکه رفتار فرزندتان را آن‌طور که هست و نه افراط‌گونه تمجید کنید. 4. از اشتباهات خودتان حرفی نمی‌زنید همه افراد اشتباهاتی دارند و خطا می‌کنند. به فرزندتان اجازه اشتباه کردن بدهید و در مورد اشتباهات خودتان برایش بگویید اما خودتان را متهم نکنید و شاکی نباشید. اشتباهات و شکست‌هاست که از انسان شخصیتی قوی می‌سازد. 5. به وعده‌هایتان وفا نمی‌کنید اگر به فرزندتان می‌گویید «داد نزن» خودتان هم نباید داد بزنید. اگر حرفی می‌زنید یا قولی می‌دهید باید خودتان به حرف و عملتان پایبند باشید. 6. احساسات خود را به زبان نمی‌آورید وقتی احساسات خود را بیان نمی‌کنید، پیامی نادرست به فرزندتان مخابره می‌شود. بسیاری از والدین احساساتشان را مخفی می‌کنند تا جایگاه خود را بالا نگه دارند و غرورشان را نشکنند اما این‌کار باعث می‌شود فرزندتان با شما صمیمی نشود. کودکی که با والدینش احساس نزدیکی و صمیمیت نکند، شکست خواهد خورد. بهترین کار این است که با بیان جملاتی ساده احساسات خود را نشان دهید. به فرزندتان هم یاد دهید که چطور با کلمات احساساتش را بیان کند. فراموش نکنید هر از گاهی به فرزندتان بگویید که دوستش دارید. 7. به فرزندتان برچسب می‌زنید هرگز به کودکانتان برچسب باهوش یا خنگ نزنید. به جای سنجیدن مرتب آی‌کیو فرزندتان سعی کنید هوش او را در تمام زمینه‌ها تقویت کنید. این کار به موفقیت او در آینده کمک می‌کند. سعی کنید استعداد فرزندتان را بیابید و او را در همان جهت شکوفا کنید.