کد خبر: 1020
منتشر شده در چهارشنبه, 11 اسفند 1395 01:03
کارکردهای ثانویه زنان ما قبلا روشن کردیم که کارکردهای اساسی برای یک زن چیست: حضور در خانه با همسر و فرزندانش. با این حال، انگیزهها و علتهای دیگری هم هست که خروج خانه به منظور خدمت به جامعه را برای برخی زنان مجاز میسازد (البته این غیر از خروج او از خانه به دلایل معمولی مثل سفر، دید و بازدید،...
کارکردهای ثانویه زنان
ما قبلا روشن کردیم که کارکردهای اساسی برای یک زن چیست: حضور در خانه با همسر و فرزندانش. با این حال، انگیزهها و علتهای دیگری هم هست که خروج خانه به منظور خدمت به جامعه را برای برخی زنان مجاز میسازد (البته این غیر از خروج او از خانه به دلایل معمولی مثل سفر، دید و بازدید، بستری شدن یا ... است). زنان ممکن است در شرایط مختلفی به جامعه خدمت کنند که اهم آن عبارت است از:
1- جهاد (به انتخاب خود): اگر دشمن به وطن او حمله کند و تعداد مردان برای حفاظت از وطن به قدر کافی نباشد و امام و رهبر جامعه فتوا دهد – چنانکه زنان بزرگوار عراق و چچن چنین کردند- یا اگر مرد به هر قیمتی غایب باشد و زنان حضور داشته باشند.
2- مهمترین دلیل آموختن و مطالعه علوم دینی است.
3- پزشکان زن یا معلمان ترک خدمت کنند. با این حال، آنها باید مطیع دستورات شریعت باشند. برای زن بهتر این است که مخفی بماند و چهره خود را بپوشاند و جامعه را از پس نقاب بنگرد. اینکه البته نقشی بس دشوار است، شبیه به نقش یک مدیر است که از پس پرده به مدیریت و سازماندهی امور میپردازد.
تفاوت میان مطالعه و کسب درآمد
دنبال کردن این اهداف مورد نظر روشنگرانه است. با توجه به نقش هر جنس و اینکه شغل برای مردان کنار گذاشته شده است، به وی [مرد] جسم و مغز داده شده و او باید بر حسب شرایط همسران، زنان و دختران و خواهران خود مراقب آنها باشد. اسلام هرگز میانهای با جهالت نداشته است. با این حال، مسلمانان امروز مانند مسلمانان گذشته بیسواد هستند. اسلام باید از سوی مردان، زنان، شیوخ و کودکان توسعه یابد. گفته شده آموختن تنها هدفی مطلوب نیست بلکه برای برخی لازم است. اگر برای شناخت دین بیمیلی باشد، این یکی از ابطالکنندههای اسلام خواهد بود. خیلی از دانشهای دنیوی نفعی برای مسلمین ندارد. بلکه باعث اتلاف وقت و اتلاف بشریت خواهد شد. بله، ما میگوییم «در خانه خود بمانید» اما این به معنای بیسواد ماندن، جهالت و عقبماندگی نیست. بنابراین، ما حامی تمایز میان کار و مطالعه هستیم چنانکه مقرر شده وی باید چنین کند.
پیشنهادهای درسی برای زنان مسلمان
بسیاری از دختران ما بازنده جامعه سکولار شدهاند. آنها چیزهای نامربوط به دین را مطالعه میکنند که هیچ کاربرد دنیویای ندارد. مطالعات آنها چند سال به طول میانجامد و باعث میشود آنها نتوانند ازدواج کنند تا زمانی که این مطالعات غریبه به پایان رسد. وقتی آنها چنین کنند، مشکلات اجتماعی فزونی میگیرد. وقتی آنها در نهایت ازدواج میکنند یا با تاخیر ازدواج میکنند این امر پیامدهایی بهدنبال خواهد داشت.
این مسالهای نیست که مورد رضایت و اراده خداوند باشد. ما در عوض یک آلترناتیو را پیشنهاد میکنیم. ترسیم یک برنامه یا طرح برای آموزش ایدهآل دخترانمان امکانپذیر است؛ برنامه یا طرحی که در هفت سالگی آنان شروع و در 15 سالگی آنها یا اندکی زودتر به اتمام میرسد. در این چارچوب و بر حسب سن و تواناییشان، به آنها حساب و مهارتهای ذهنی آموخته خواهد شد. این البته بسته به توسعه ذهنی و جسمی دختران است. آنچه در زیر میآید پیشنهادی گذرا – و نه عمیق- است که فقط در حد ایده است:
* از 7 تا 9 سالگی: سه درس وجود خواهد داشت: فقه و دین، مطالعات قرآنی و هلوم (حسابداری و علوم طبیعی)
* از 10 تا 12 سالگی: مطالعات دینی بهویژه فقه بیشتر خواهد شد و بر فقه زنان و قواعد ازدواج و طلاق تمرکز خواهیم کرد. این علاوه بر دو موضوع قبلی است. مهارتهایی مانند منسوجات و بافندگی و پخت و پز نیز آموزش داده خواهد شد.
* از 13 تا 15 سالگی: تمرکز بیشتری بر شریعت و مهارتهای دستی خواهد بود (بهویژه مهارتهای مربوط به پرورش فرزند) و تمرکز کمتری بر علوم خواهد بود که مبانی آن قبلا آموزش داده شد. افزون بر این، تاریخ اسلام، زندگی پیامبر و پیروان [تابعان] او هم آموخته خواهد شد. برای یک دختر، مشروع و پسندیده است که در سن 9 سالگی ازدواج کند. بسیاری از دختران باکره در 16 یا 17سالگی ازدواج خواهند کرد در حالی که جوان و فعال هستند. مردان جوان در این سنین باروری نباید بیشتر از 20 سال داشته باشند.
پیشنهادهایی برای زنانی که مجبور به خدمت به جامعه و خارج از خانه هستند
زنان غیر از کار، از ایده برابری با مردان چیزی عایدشان نخواهد شد. زیر عنوان «برابری» باید همچون مردان کار و استراحت کنند اگرچه آنها دشواریهای ماهانه و بارداری و ... دارند (و اینها با وجود طبیعت زن و مسوولیتهای او در برابر شوهر و فرزندان است). اگر زنی مجبور به کار در بیرون از خانه شود، باید به او بهخاطر خدمتش پاداش بدهیم و مراقب شوهر و فرزندان او در مدت غیبت او باشیم. و اما پیشنهادها:
* آن کار باید مناسب او و تواناییهایش باشد و بیش از حد توان او نباشد یا دستیابی به آن برای وی مشکل نباشد.
* او نباید بیش از سه روز در هفته کار کند یا نباید مدت طولانی در روز کار کند تا مدت زمانی طولانی از خانه دور نباشد.
* آن کار باید ضرورتها را در نظر بگیرد: بیماری فرزندان، سفر شوهر و .... او باید تعطیلات داشته باشد.
* باید به او - لااقل- دو سال مرخصی زایمان داده شود تا فرزند خود را تغذیه کند و شیر دهد و تنها در صورتی کار را از سر بگیرد که فرزندش بتواند در بیشتر کارهایش روی پاهای خود بایستد.
* باید جایی باشد که هنگام کار، فرزند را در آنجا بگذارد تا به سن مدرسه برسد و بتواند او را هر از گاهی کنترل کند و مشکلاتی که برای فرزندان کوچک هنگام تنهایی در خانه یا جای دیگر پیش میآید را از میان بردارد.
نوشتن دیدگاه