کد خبر: 24826
منتشر شده در چهارشنبه, 10 آبان 1396 14:43
گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا، چیستی و چرایی نیاز جریان اصلاح طلبی به بازسازی را با فعالان سیاسی این جناح در میان گذاشته است. رحمت ا... بیگدلی عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی و استاد دانشگاه نخستین شخصی است که به سراغ وی رفته ایم. پاسخ های این فعال سیاسی در پی می آید: ** بدون مانیفست ره به جایی نمی...
گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا، چیستی و چرایی نیاز جریان اصلاح طلبی به بازسازی را با فعالان سیاسی این جناح در میان گذاشته است. رحمت ا... بیگدلی عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی و استاد دانشگاه نخستین شخصی است که به سراغ وی رفته ایم. پاسخ های این فعال سیاسی در پی می آید:
** بدون مانیفست ره به جایی نمی بریم
من از همان ایام حاکمیت اصلاحطلبان و دولت خاتمی معتقد به ضرورت آسیبشناسی اصلاحات و تدوین مانیفست اصلاحات بودم.آقای کروبی دبیرکل حزب اعتماد ملی هم بر همین اعتقاد بود که برای حرکت اصولیتر که منجر به نتیجه بهتری در طریق خدمت به مردم، منافع ملی، جمهوری اسلامی و آرمانهای انقلاب اسلامی شود بازسازی جریان اصلاحات اجتنابناپذیر است. ایشان میگفتند نباید اجازه داد تا برخی اندیشهها و اعمال وارد جریان اصلاحات شود و اگر در جایی هم مشکلی هست باید آن را مرتفع کنیم.خود من هم از همان سالها در جلسات مختلف بحث مانیفست اصلاحات را مطرح میکردم و بر این اعتقاد بودم و هستم که براساس مطالبات جریان اصلاحات، باید مانیفستی حداقلی که مورد توافق همه طیفهای اصلاحطلب باشد توسط حاملان جنبش اصلاحات تدوین شود تا در ذیل آن به حرکت خود ادامه دهیم. یعنی بدانیم چه چیزهایی را میخواهیم و چگونه میخواهیم آنها را به دست آوریم تا در تقابل با جریانهای مخالف اصلاحات در برخی دامها نیافتیم و دست به اقداماتی نزنیم که به ضرر منافع ملی تمام شود.در این مانیفست بهطور مشخص باید ابتدا تعریفی از اصلاحات داشته باشیم و بهعبارتی بگوییم چه چیزهایی را میخواهیم اصلاح کنیم و سپس به ترسیم استراتژی و تاکتیکهای حرکت خود بپردازیم.
**دنبال مبارزه با آفات درخت تناور جمهوری اسلامی هستیم
معمولا سخن از اصلاح در جایی مطرح میشود که چیزی را قبول داشته باشیم و سپس بخواهیم آسیبهایی را که متوجه آن شده است برطرف و اصلاح کنیم؛ بهعنوان مثال، شما وقتی به میوه دادن درختی اطمینان داشته باشید آن را هرس و با آفاتش مبارزه میکنید، اما اگر آن درخت خشک شده باشد دیگر روی آن سرمایهگذاری نمیکنید و حتی آن را از ریشه در میآورید تا برای مزرعه شما مشکل ایجاد نکند!ما اصلاحطلبان، آرمانهای انقلاب، نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن را قبول داریم، ولی معتقدیم که برخی از اصول مهم قانون اساسی که از جمله آرمانهای انقلابیون بود مغفول مانده است و یا چنانکه باید و شاید بدانها عمل نمیشود. آرمانهای بلند انقلاب اسلامی مانند استقلال بهمعنای واقعی، عدالت، فقرزدایی، مبارزه با فساد در همه زمینهها، آزادیهای سیاسی و مدنی، حقوق اقوام و ادیان و مذاهب، حقوق شهروندی، حقوق زنان، توسعه پایدار و ... از جمله مطالبات آرمانی ما هستند که در صورت تحقق آنها بسیاری از مشکلات فعلی کشور برطرف میشود.
** اتحاد نامتجانس علیه پهلوی دوم
گاهی گفته میشود که چرا در جنبش اصلاحات مرزبندی وجود ندارد؟ برای پاسخ به این سوال باید در نظر داشته باشیم که وقتی یک جنبش سیاسی و اجتماعی راه میافتد معمولا برخی افراد و گروهها برای دستیابی به برخی اهداف مشترک به آن میپیوندند. مثلا کسانی که دنبال آزادی هستند، ولی چه بسا دیگر آرمانهای اصلاحطلبی را هم قبول ندارند ممکن است به این جنبش ملحق شوند و این بسته به تدبیر حاملان جنبش اصلاحات است که چگونه اینگونه موارد را مدیریت کنند تا این افراد و گروهها در گذر زمان با اصل جنبش مشکل پیدا نکنند و خود جنبش نیز دچار مشکل نشود. اگر بخواهم مثالی عینی در این زمینه بزنم میتوانم از انقلاب اسلامی مثال بزنم که برخی جریانهای سیاسی مانند سازمان مجاهدین خلق(منافقین فعلی)، حزب توده، چریکهای فدایی خلق، جبهه ملی، نیروهای گسترده مسلمان تحت رهبری روحانیت و روشنفکران دینی و ... چون شاه و نظام دیکتاتوری پهلوی را قبول نداشتند به اتفاق معتقد بودند که این رژیم اصلاحشدنی نیست و باید برود و چون همگی به این نتیجه رسیده بودند که اولا این براندازی فقط از طریق انقلاب ممکن است و ثانیا تنها کسی که میتوان با رهبری وی نظام سلطنتی را ساقط کرد شخص امام خمینی(ره) است، علیرغم تفاوت ماهوی در اعتقادات خود به زیر پرچم امام خمینی آمدند و رهبری او را پذیرفتند، با این که گروههایی چون حزب توده، چریکهای فدایی خلق و دیگر کمونیستها و نیروهای التقاطی، دل در گرو اتحاد جماهیر شوروی آن زمان داشتند و در عمل از شوروی و برخی از مائوئیستها نیزاز چین و برخی از کسانی که گرایشهای غربی داشتند از غرب خط میگرفتند، در حالی که شعار انقلاب اسلامی ما نه شرقی و نه غربی بود!همان زمان نیز برخی از قائدین متحجر، امام خمینی را متهم میکردند که چرا با کمونیستها و التقاطیها و ... همراه هستند؟!
** تعامل مثبت با نظام به معنای مدح بیجای آن نیست
ما اصلاحطلبان چون نظام را قبول داریم طبعا باید با ارکان تشکیلدهنده آن مانند قوه مجریه، قوه مقننه، قوه قضاییه، نیروهای مسلح و در رأس همه آنها، نهاد رهبری تعامل مثبت داشته باشیم تا بتوانیم دین خود را در راستای تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی و اهداف جنبش اصلاحات و تقویت هر چه بیشتر نظام در طریق عملیاتی کردن این آرمانها به نحو احسن ادا کنیم.البته این تعامل مثبت به معنای مداحی افراد موجود در سیستم نیست و چه بسا برخی مداحان افراد، بزرگترین دشمنان آن سیستم باشند. امام صادق(ع) فرمود: «أَحَبُّ إِخْوَانِی إِلَیَّ مَنْ أَهْدَی إِلَیَّ عُیُوبِی؛ محبوبترین برادران نزد من کسی است که عیوبم را به من هدیه دهد.»بر این اساس ما کسانی را دوستان واقعی جمهوری اسلامی میدانیم که مدام کارگزاران آن را نقد میکنند، ولی در عرصه بینالمللی و در مقابله با دشمنان از آن حمایت میکنند؛ اگر ما یک بررسی اجمالی داشته باشیم متوجه خواهیم شد که اکثر شهدا، خانوادههای شهدا، رزمندگان و ایثارگران متعلق به جریان اصلاحطلب هستند. ما باید این نکته را مد نظر داشته باشیم که همه ارکان نظام در دست افرادی است که هیچیک از آنان معصوم نیستند و علاوه بر خطاهای معرفتی غیرعمدی چه بسا تحت تأثیر تمایلات نفسانی خود مرتکب خطای عمدی هم بشوند.از اینرو ما نقد وضعیت موجود و کارگزاران نظام را همانطوری که امام صادق(ع) فرمود هدیهای ارزشمند به نظام و کارگزاران آن میدانیم.
** مشکل ساز شدن جزوات آموزشی
با کمال تأسف در حوادثی که در سالیان اخیر روی داد به علت برخی سعایتها و دخالتهای جریانهای رقیب اصلاحات، نوعی بیاعتمادی و یا کماعتمادی بین برخی نهادها و بخشهایی از جریان اصلاحات به وجود آمد که من این وضعیت را همانطور که گفتم ناشی از سعایت، دخالت و پروندهسازی برخی جریانهای سیاسی رقیب اصلاحطلبان میدانم که در برخی از آن نهادها حضور داشتند و دارند. البته بعضا برخی نیروهای نفوذی و یا کمتجربه درون جریان اصلاحات نیز در این ماجرا نقش داشتند.آنها کوشیدند بین این نهادها و جنبش اصلاحات فاصله بیاندازند تا از این طریق بزرگترین رقیب خود در عرصه سیاست را حذف کنند و برای نیل به این مقصود سالها برنامهریزی کردند و آموزش دادند تا کینه اصلاحطلبان را در دلهای نیروهای تحت امر خود بکارند. من حدود 16 سال پیش در مقالاتی که در این زمینه نوشتم گفتم که برخی نهادها در جزوات آموزشی و کلاسهای تعلیمی خود، اصلاحطلبان را به جریان بیگانه و مخالف نظام ربط میدهند و آنها را ضدرهبری و ولایت فقیه معرفی میکنند! من همان زمان هشدار دادم که این اقدام در صورت تداوم میتواند خسارات بسیار عظیمی را به نظام جمهوری اسلامی تحمیل کند که متاسفانه در سالیان اخیر شاهد این خسارتهای سنگین بودیم!
**حذف جواب نمی دهد
جمهوری اسلامی از ابتدای تأسیس دارای دو بال اساسی بوده است که در اوایل انقلاب چپ و راست و اخیرا اصلاحطلب و اصولگرا نامیده میشوند.این دو جریان، از قبل از انقلاب اسلامی، رهبری امام خمینی را پذیرفته بودند و نقش اصلی را در انقلاب اسلامی داشتند و توانستند با همکاری هم انقلاب اجتنابناپذیر علیه رژیم شاهنشاهی را از بین خطر گرایش به شرق و غرب با رهبری امام خمینی به سرمنزل جمهوری اسلامی برسانند. بدون تردید اگر اتحاد این دو جریان نبود، چه بسا انقلاب اسلامی عقیم میماند و یا به شرق و غرب گرایش پیدا میکرد و از دست مسلمانان خارج میشد.
** شاه اصلاح پذیر نبود
امروزه برخی از ما اصلاحطلبان میپرسند با توجه به مشی اصلاحطلبانه امروزتان اگر دوباره در شرایط مشابه سال 57 قرار میگرفتید از دو گزینه انقلاب یا اصلاح رژیم پهلوی به کدام فکر میکردید؟من صریحا اعلام میکنم که بین جمهوری اسلامی و رژیم شاهنشاهی تفاوت ماهوی وجود دارد. ساختار و عملکرد رژیم سلطنتی اصلاحپذیر نبود؛ زیرا رژیم شاه تمامی دریچههای اصلاح را بسته بود و با اِعمال دیکتاتوری تمامعیار در داخل و خط گرفتن از خارج، زمینه هر گونه اصلاحی را از بین برده بود و برای همین بود که اکثر قریب بهاتفاق جریانهای مخالف دیکتاتوری شاه معتقد به براندازی این رژیم بودند؛ زیرا قبلا بارها در نهضت ملی نفت و قیام 15 خرداد و ...، روش اصلاحی را تجربه کرده و هیچ نتیجهای جز سرکوب، زندان، شکنجه و تشدید دیکتاتوری نگرفته بودند. مسلمانان مبارز شامل دو جریان چپ و راست و یا اصلاحطلب و اصولگرای امروز که در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی، رهبری امام خمینی را پذیرفته بودند، در آن فضای تند انقلابی توانستند انقلاب را از گرایشهای غربی و شرقی نجات دهند و به سرمنزل جمهوری اسلامی برسانند. امروز نیز من معتقدم که ما به هر دو جریان برای تداوم انقلاب اسلامی نیازمندیم و نباید هیچیک از این دو جریان به حذف دیگری بیاندیشد؛ زیرا این دو جریان دو بال انقلاب اسلامی هستند و حذف هر یک منجر به قطع یک بال جمهوری اسلامی خواهد شد و جمهوری اسلامی با یک بال از حرکت میایستد؛ چون هیچ پرندهای نمیتواند با یک بال به پرواز خود ادامه دهد و سقوط میکند.
**ضرورت ترمیم رابطه دو جناح
ما معتقدیم که رابطه بین دوجناح مهم در جمهوری اسلامی باید ترمیم شود. البته ما اصلاحطلبان در تلاش برای ترمیم رابطه و تجدید دوستی پیشقدم بودهایم و بارها از سوی احزاب و سران اصلاحطلب قدمهای مثبتی در خصوص ترمیم رابطه برداشته شده است. اصلاحطلبان بارها برای آشتی پا پیش گذاشتهاند و از این حیث بر اساس روایات اسلامی به بهشت نزدیکترند.پس به قول معروف 50 درصد مشکل حل است و اصلاحطلبان حتی حاضر شدهاند به خاطر منافع ملی از برخی خواستههای خود کوتاه بیایند. آنها حتی برخی مواقع ظلم بر خود را نیز پذیرفتهاند تا جمهوری اسلامی پابرجا بماند.
پژوهشم3081**خبرنگار: ناصر غضنفری**ایرنا پژوهش، کانالی برای انعکاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearchهمراه شوید.
انتهای پیام /*
نوشتن دیدگاه