پوریا حسین‌پور «ثبات به اقتصاد ایران برگرداندیم. مگر یادتان می‌رفت لحظه‌‌ای نرخ ارز عوض می‌شد. لحظه‌ای قیمت کالاها عوض می‌شد. ما راه انداختیم اقتصاد کشور را. ماشین اقتصاد کشور راه افتاده است. سرعتش کم است، انشاءاله سرعتش زیاد می‌شود. . . ما راهکارهای عاقلانه، عالمانه در این چهار سال پیش‌بینی کردیم که بتوانیم به زندگی فقرا رسیدگی کنیم.» این جملات دلچسب بخشی از نطق پرحرارت اسحاق جهانگیری در یکی از مناظرات انتخاباتی سال گذشته بود. آن زمان که به عنوان یار کمکی حسن روحانی وارد کارزار انتخابات ریاست جمهوری شده بود و از اقدامات دولت دفاع می‌کرد و برنامه‌های آینده را می‌گفت. مضمون همین سخنان را خود رئیس‌جمهور در گرماگرم تبلیغات سال ۱۳۹۲ و پیش از انتخاب شدنش توسط مردم بر زبان رانده بود.  روحانی پس از آنکه در مقابل دوربین برنامه «با دوربین» حاضر شد از وعده ۱۰۰ روزه برای حل مشکلات اقتصادی سخن گفت و در باب وضعیت ارز و نرخ آن بیان داشت: «ما شاهد هستیم که دلار بعد از چند ماه به چندین برابر قیمت افزایش پیدا می‌کند، مشکل کجاست؟  مشکل عدم مشورت، خودشیفتگی، عدم استفاده از ابزار علمی برای اداره کشور و بی‌ثباتی‌ها است. چقدر ما در این ۷_۸ سال گذشته شاهد تغییر پیاپی مدیران بودیم؟ این بی‌ثباتی چگونه به مردم اطمینان خواهد داد؟ مردم مدیریت کارآمد و ثبات را می‌خواهند. مردم قدرت آینده و آینده‌نگری را می‌خواهند.» حق با روحانی و جهانگیری بود. دولت دهم نرخ دلار هزار تومانی در سال ۸۸ را به ۳۹۸۰ تومان در سال ۹۱ رسانده بود. اما در سال ۱۳۹۲ یعنی ابتدای دولت یازدهم، دلار ۳۵۸۰ تومان شده با فراز و فرودهایی در اواخر دولت به نرخ ۳۷۰۰ تومان رسید. دولت یازدهم توانسته بود ثباتی نسبی به اقتصاد ایران ببخشد. هرچند که بعضاً به راهکارهای دولت در این زمینه انتقاداتی هم وارد بود. اما وضعیت حال حاضر کشور با وعده‌های داده شده کاملاً در تضاد است. اگر دولت فکری به حال این نابسامانی نکند و «خودشیفتگی» و «عدم استفاده از ابزارهای علمي برای اداره کشور» را کنار نگذارد و «راهکارهای عالمانه و عاقلانه» در پیش نگیرد، دستاویزی خواهد بود برای کاندیداهای دوره بعدی ریاست جمهوری تا برای مثال زدن از دولت ناتوان، بی تدبیری‌های دولت تدبیر و امید را مثال بزنند.   متاسفانه گویا رئیس‌جمهور به خاطر ندارد که حقوقدان است نه نظامی و یک حقوقدان از بستن تنگه سخن نمی‌گوید و کاری به مشاجرات لفظی - نظامی با آمریکا ندارد، آن هم درست زمانی که سایر طرفین برجام به دنبال‌ترمیم اثرات خروج آمریکا از این قرارداد هستند. احتمالاً ایشان فراموش کرده مدیریت کشوری را به دست گرفته که کشکولی از بحران‌‌ها است. دولت باید بداند خودشیفتگی و عدم مشورت و گرفتن تصمیمات آنی، بازار ارز و سکه را چنین افسار گسیخته کرده است. خوب است رئیس‌جمهور برای خودش یادآوری کند که مردم کاری با پشت پرده مسائل و مشکلات کشور ندارند و خیلی بحران‌سازی‌ها را نمی‌پذیرند و تنها وعده‌ها در ذهنشان باقی می‌ماند. از عجایب دولت است که خود جناب نوبخت استعفا می‌دهد اما با رفتن او از دولت موافقت نمی‌شود. نباید به گونه‌ای رفتار کرد که امثال علی طیب‌نیا دور از دولت بمانند اما محمدباقر نوبخت و ولی‌الله سیف و مسعود کرباسیان و محمد شریعتمداری تصمیم‌گیرنده و مجری باشند. از تمام دولت مردان چند نفرشان با مردم مانده‌اند؟ کدام آنها مانند آذری جهرمی معتقدند دولتی‌هایی که به دستور رئيس‌جمهور در مورد انتشار بدون استثنا لیست ارزبگیران عمل نمی‌کنند، خائن به مردمند؟ البته واضح است‌ترمیم کابینه بدون اصلاح سیاست‌ها به تنهایی کلید حل مشکلات نخواهد بود وتاثیر کافی را ندارد. اما حال که اصلاح بخش قابل توجهی از سیاست‌ها و قوانین جزء وظایف دولت نیست، دولت باید از اختیارات و امکانات خود به نحو احسن استفاده کند تا از اَنگ درماندگی و عجز در اداره امور مبرا باشد. لازم است رئیس‌جمهور روی میز کارش بنویسد: «فشارهایی که بر دولت فعلی وارد می‌شود به مراتب بسیار بیشتر از فشار بر دولت هفتم و هشتم است. اگر آن دولت هر ‌۹ ‌روز با یک بحران مواجه بود، دولت فعلی شاید هر ‌۹ ‌ساعت یک بحران دارد.» تا بداند هیزم ریختن به آتش مخالفان دور از تدبیر است.