گاهی اوقات مسؤولان ایرانی اظهاراتی بر زبان جاری می‌کنند که با گفته‌های قبلی‌شان ۱۸۰ درجه تفاوت دارد؛ یک زمان می‌گویند آمریکا همه چیز است و بار دیگر می‌گویند آمریکا هیچ چیز نیست. به گزارش ندای انقلاب، گاهی اوقات بعضی از سیاستمداران ایرانی اظهارات و اقداماتی از خود بروز می‌دهند که با رفتارهای پیشن‌شان، زمین تا آسمان تفاوت و گاه تناقض دارد واین سؤال پیش می‌آید که چرا مسوولان باید اینگونه متناقض رفتار کنند و این تفاوت چگونه باید تحلیل شود؛ به مواضع زیر توجه کنید: ظریف (تیر ۹۷): نباید فکر کنیم که همه چیز آمریکا است، این تفکر را تبلیغ نکنیم؛ ظریف (آذر ۹۲): آمریکا می‌تواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیاندازد! «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه- ۶ تیر- در فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس گفت: «نباید فکر کنیم که همه چیز آمریکا است، این تفکر را تبلیغ نکنیم. دنیا، آمریکا نیست ما می‌توانیم با دنیا همکاری کنیم». ظریف افزود: «آمریکا از ابتدا با انقلاب، نظام و ملت ما دشمنی داشته، دارد و خواهد داشت، جمهوری خواه و دموکرات هم ندارد، بلکه روش‌های آنها متفاوت است». بزرگ‌نمایی حریف- ضعیف‌نمایی خود آقای ظریف تذکر داده است که نباید فکر کنیم که همه چیز آمریکا است و این تفکر را تبلیغ نکنیم. حال سؤال این است که کدام جریان سیاسی اینگونه القاء کرد که همه چیز آمریکاست؟ روحانی در زمان انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم- سال ۹۲- در توضیح چرایی اولویت مذاکره با آمریکایی‌ها در مقابل تروئیکای اروپایی گفته بود: «بنده معتقدم مذاکره با آمریکا راحت‌تر از مذاکره با اروپاست چرا که اروپایی‌ها به دنبال "آقا اجازه" از آمریکا هستند...آمریکایی‌ها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحت‌تر است»! در ادامه، مذاکرات هسته‌ای دولت آقای روحانی و ۱+۵ براساس همین رویکرد شکل گرفت. «علی‌اکبر صالحی» رئیس سازمان انرژی اتمی-فروردین ۹۷- گفت: «ما در مذاکرات (هسته‌ای دولت یازدهم)، با آمریکا مذاکره می‌کردیم نه مجموعه ۱+۵». در مذاکرات هسته‌ای ایران و ۱+۵ در دولت اقای روحانی، دیدارهای دوجانبه وزرای خارجه ایران و آمریکا (ظریف-کری) رکورد زد. پیاده‌روی ۱۵ دقیقه‌ای ظریف و جان کری در ژنو، تماس تلفنی روحانی و اوباما و دست دادن ظریف و اوباما در سازمان ملل را نیز باید به فهرست اقدامات دولت در مذاکرات اضافه کرد. روحانی- مرداد ۹۵- گفت: «نباید مقابل قدرت‌های بزرگ بایستیم، آن هم با شعارهایی که بعضاً توخالی است»! ظریف نیز- آذر ۹۲- در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت: «آیا فکر کردید آمریکا که می‌تواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیاندازد از سیستم دفاعی ما می‌ترسد؟»! «کدخدا نامیدن آمریکا»! و تاکید بر اینکه «اوباما را شخصی مؤدب و باهوش یافتم»! و «به مذاکره با آمریکا خوشبین هستم»! از سوی رئیس جمهور و «القای ناچیز بودن قدرت دفاعی ما در مقابل آمریکا»! از سوی وزیر خارجه و رئیس تیم مذاکرات هسته‌ای و تاکید بر «تضمین امضای وزیر خارجه آمریکا» توسط عراقچی معاون وزیر و در ادامه اظهارنظر توهین آمیز مشاور روحانی-اکبر ترکان- مبنی بر اینکه «قدرت رقابت صنعت کشور ما با خارجی‌ها در حد پخت آبگوشت بزباش و قورمه سبزی است»! و «ادعای خالی بودن خزانه در یکی از حساس‌ترین مقاطع مذاکرات هسته‌ای» و تاکید وزیر صنعت دولت یازدهم-نعمت زاده- درخصوص «واردات مدیر خارجی به کشور»! و دیگر موارد مشابه همگی در یک مورد با هم اشتراک دارند و آن چیزی نیست جز «بزگنمایی حریف و ضعیف نمایی خود». متاسفانه یک جریان سیاسی در کشور هر اقدام ملی برای قدرت‌افزایی و پیشرفت و به عبارتی بهره مندی از نقاط قوت ملی را مستلزم کسب اجازه از آمریکا می‌داند و هر جا که آمریکا فشار می‌آورد، این جریان سیاسی با رسانه‌های پرتعداد خود، نقاط قوت ملی (نظیر برنامه هسته‌ای، قدرت منطقه‌ای، برنامه موشکی و...) را دردسر و مزاحم منافع ملی تلقی کرده و خواستار محدودسازی آن و مذاکره با دشمن برای رسیدن یه نتیجه «برد-برد»! می‌شوند. دوگانه دروغین «اوبامای خوب- ترامپ بد» ظریف در جلسه فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس تاکید کرده است که «آمریکا از ابتدا با انقلاب، نظام و ملت ما دشمنی داشته، دارد و خواهد داشت، جمهوری خواه و دموکرات هم ندارد، بلکه روش‌های آنها متفاوت است». این اظهارنظر در حالی است که در سال‌های اخیر، مقامات ارشد دولت روحانی و رسانه‌های اصلاح طلب بارها و بارها دوگانه غلط «اوبامای خوب-ترامپ بد» را مطرح کرده‌اند. مؤدب! و باهوش! نامیدن اوباما، یکی از معروف‌ترین مصادیق این رویکرد اشتباه است. اصلاح طلبان و برخی دولتمردان اینگونه القا کردند که ترامپ یک استثناست و به تنهایی دشمنی می‌کند. برای نمونه چندی پیش ظریف با انتشار پیام توئیتری از «رژیم ترامپ» گلایه کرد و اینگونه القاء کرد که ترامپ تافته‌ای جدابافته از سیستم حاکمه آمریکاست! این در حالی است که ساختار سیاسی آمریکا به گونه‌ای طراحی شده است که رئیس جمهور، مجری تدابیر پشت پرده طبقه حاکم است و بیش از این اختیاری ندارد؛ اما در این میان نکته قابل تأمل این است که درخصوص روش اجرای سیاست‌ها، یک تفاوت عمده میان «دونالد ترامپ» رئیس جمهور فعلی و «باراک اوباما» رئیس جمهور سابق آمریکا وجود دارد و آن اینکه ترامپ، برخلاف اوباما، نماد آمریکای بدون نقاب است. ترامپ همان گزینه‌های روی میزی را به رخ می‌کشد که دولت اوباما و بوش می‌گفتند؛ او همان تحریم ویزا را علیه ایران به اجرا گذاشت که زیرساخت قانونی آن را دولت اوباما چید. در حقیقت، رئیس‌جمهورهای آمریکا از بیل کلینتون تا بوش و اوباما و ترامپ در یک سیستم سیاسی سلطه‌طلب و قائل به جهانگشایی به خدمت گرفته می‌شوند. برخی دولتمردان و رسانه‌های اصلاح طلب اینگونه القاء می‌کنند که دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان در موضوع ایران و در مجموع در حوزه سیاست خارجی آمریکا تفاوت‌های قابل تأملی با یکدیگر دارند. این در حالی است که در دولت اوبامای مؤدب! و باهوش!-به تعبیر مقامات ارشد دولت- گوانتانامو پابرجا ماند و با تغییر تاکتیک جنگ مستقیم به نیابتی، سوریه و یمن و عراق و غزه خسارات فراوانی دید. در همین دوره بود که دانشمندان هسته‌ای ما به شهادت رسیدند و فتنه ۸۸ به وقوع پیوست و در همین دوره، هیلاری کلینتون (معروف به الهه جنگ در آمریکا) که یک جریان سیاسی در ایران هنوز سوگوار رأی نیاوردن او هست، از تحریم‌های فلج‌کننده رونمایی کرد و در همین «دوره ماه‌عسل غربگرایان»، اوباما ۲ میلیارد دلار از اموال مردم کشورمان را غارت کرد و قانون تحریمی آیسا و قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را تمدید کرد. لازم به ذکر است که در سال ۹۳ دولت باراک اوباما در اقدامی مغایر حقوق بین‌الملل از صدور روادید «حمید ابوطالبی» سفیر پیشنهادی ایران برای سازمان ملل- با این ادعا که وی تروریست است- اجتناب کرد و دولت یازدهم نیز بعد از مدتی مجبور شد فرد دیگری را بدین منظور جایگزین گزینه ابتدایی خود کند؛ اینجا بود که عیار ادعاهایی نظیر تنش زدایی، رفع سوء تفاهم، احترام متقابل و تعامل برد- برد تا حدود زیادی سنجیده شد.. به این آمارها توجه کنید: - تصویب «قانون موشک‌های بالستیک ایران و اجرای تحریم‌های بین‌المللی» در مجلس نمایندگان آمریکا با ۴۲۳ رأی موافق و ۲ رأی مخالف. (آبان ۹۶) - تصویب تحریم S۷۲۲ (مادر تحریم‌ها و یا همان سیاه‌چاله تحریم) در مجلس نمایندگان آمریکا با ۴۱۹ رأی موافق و ۳ رأی مخالف (که هر ۳ نفر هم جمهوری‌خواه بودند). (مرداد ۹۶) - تصویب تحریم S۷۲۲ (مادر تحریم‌ها و یا همان سیاه‌چاله تحریم) در سنای آمریکا با ۹۸ رأی موافق و ۳ رأی مخالف. - تصویب طرح تمدید ۱۰ ساله قانون تحریم‌های ایران (قانون آیسا) در مجلس نمایندگان آمریکا با ۴۱۹ رأی موافق و یک رأی مخالف. (آذر ۹۵) - تصویب طرح تمدید ۱۰ ساله قانون تحریم‌های ایران (قانون آیسا) در سنای آمریکا با ۹۹ رأی مثبت و بدون هیچ رأی مخالف. آمارهای مذکور نشان دهنده این است که علیرغم ادعای یک جریان سیاسی خاص مبنی بر وجود اختلاف میان دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان در موضوع ایران، مقایسه تعداد موافقین و مخالفین طرح‌های ضدایرانی در مجالس آمریکا نشان می‌دهد که جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها در هر مسئله‌ای اختلاف داشته باشند، در دشمنی با جمهوری اسلامی ایران هیچ اختلاف‌نظری با هم ندارند. دستاورد برجام، اثبات چندین باره غیرقابل اعتماد بودن آمریکا در هفته‌های گذشته، مرکل صدر اعظم آلمان رسماً اعلام کرد که «اینکه اروپا بتواند رفتار امریکا را جبران کند توهم است» و ماکرون رییس جمهور فرانسه نیز گفت «ما نمی‌توانیم شرکت‌های اروپایی را مجبور به کار با ایران کنیم». موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز صراحتاً اعلام کرد که «درخصوص اجرای برجام به ایران تضمین نمی‌دهیم» و «عزم ما برای حفظ توافق هسته‌ای، در راستای منافع آمریکاست» و «درباره برنامه موشکی ایران و موضوعات منطقه، اختلافی با آمریکا نداریم». اروپا در نقش «پلیس خوب» و آمریکا در نقش «پلیس بد» در پی خرید زمان با هدف استمرار تعلیق اقتصاد ایران و تحمیل برجام های بعدی (موشکی، منطقه‌ای و...) به کشورمان هستند. کارشناسان معتقدند که بزرگترین دستاورد برجام اثبات چندین باره غیرقابل اعتماد بودن آمریکاست. آقای ظریف اگر معتقد است که «نباید فکر کنیم که همه چیز آمریکا است و این تفکر را تبلیغ نکنیم»، بهتر است که یکبار هم که شده با شهامت، از ملت ایران عذرخواهی کرده و با تکیه بر ظرفیت‌های عظیم داخلی و توان ملی، به روند خسارت بار «حفظ برجام به هر قیمت» پایان دهد. منبع :‌مشرق انتهای پیام/