به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا، عبدالله مومنی فعال سابق دانشجویی یادداشتی را برای اعضای برگزارکننده مراسم ارسال کرد که متن آن به این شرح است: پیش از هر چیز لازم است از دعوت دوستان بزرگوارم در انجمن اسلامی دانشجویان ترقی‌خواه دانشگاه پلی‌تکنیک تشکر و تاکید کنم که ارزش و بزرگی کار آنها برای تشکیل برنامه امروز و فعالیت‌های صادقانه‌شان در سال‌های سخت گذشته همواره مورد توجه دلسوزان ایران و علاقمندان به جنبش اصیل دانشجویی قرار داشته است. همچنین لازم است صمیمانه از حضور یکایک شما بزرگواران حاضر در نشست که همچنان خود را عضو کوچکی از جمع شما می‌دانم و نیز دیگر سخنرانان سپاسگزاری کرده و از آنجا که بنا به برخی مشکلات و معاذیر توفیق حضور در جمع امروز شما را نداشتم صمیمانه عذرخواهی کنم. امیدوارم به زودی و در فرصتی دیگر در جمع شما حاضر شوم و از دیدگاه‌های گرانقدر شما سود جویم. یاران دبستانی همچنان معتقدم دانشجو تا زمانی که در کسوت دانشجویی است باید بر مطالبات کلان ملی و آرمان‌های مردمی همچون آزادی‌خواهی، عدالت‌طلبی و تقویت ارزش‌های دموکراتیک تاکید و برای تحقق آنها فعالیت کند. فعالیت او نیز باید با دوری از قدرت و نزدیکی به جامعه و جامعه مدنی همراه باشد. خاستگاه خود را نهاد دانشگاه و جنبش دانشجویی می‌دانم جنبشی که به ویژه طی دو دهه اخیر در حمایت و پیشبرد جنبش اصلاحی ایفای نقش کرده است. می‌دانید که گسترش و تعمیق حق مشارکت شهروندان در اداره امور کشور یکی از مهمترین دغدغه‌ها و اهداف همه ماست. نیل به وضعیتی دموکراتیک‌تر هیچ راه میانبری ندارد جز تلاش برای ظرفیت‌سازی مشارکت همه‌جانبه اقشار مختلف مردم. مشارکت در اداره کشور در قانون اساسی ما جز مبانی اصلی است. اصل ۶ قانون اساسی می‌گوید: در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکای آرای عمومی اداره شود. وقتی قانون اساسی می‌گوید اتکا جمهوری اسلامی به رای و نظر مردم است پس زمینه‌ساز اقتدار و امنیت نظام، تقویت تکیه‌گاه او یعنی اصل مشارکت شهروندان است. بدیهی است که این اصل یک مطالبه اصلاح‌طلبانه است که طبیعتا هیچ مخالفی در کشور ندارد. از این‌رو یکی از رویکردهای اساسی حضور من در این عرصه کمک به تحقق این اصل است. به باور من گسترش مشارکت مردم هم درمان درد است و هم به تنهایی یک هدف ارزشمند. همه ما به خوبی می‌دانیم که تهران از پس یک دوره ۱۴ ساله مدیریت اصولگرایان امروز دردمند است. بحران‌های موجود و پیش روی تهران هر فرد کمابیش آگاهی را در وهله اول به این فکر متوجه می‌کند که شاید بهتر آن باشد که از مقابل سیلاب پیش رو به آرامی کنار رفته و خود را در معرض بلا قرار نداد. طبیعت و منابع طبیعی و ضروری برای حیات انسان در تهران آسیب جدی دیده است. از نحوه مواجهه با آسیب‌های اجتماعی تا ترکیب ناموزون فضای شهری از تاریک خانه‌های تصمیم‌سازی مناقصه‌ها تا تبعیض برخورداری از امکانات و خدمات شهری همه و همه نشان از آشفتگی مدیریتی می‌دهد که شهر تهران را در با مشکلات بسیاری روبرو کرده است. امروز فرونشست زمین، بحران ترافیک، آلودگی هوا و ده ها معضل دیگر با ادامه روند فعلی نه تنها حل و فصل نخواهند شد بلکه بیش از پیش در زندگی روزمره ما رخ خواهند نمود. دانشجویان عزیز سیاست اصیل و مردم‌گرا آنجاست که مبارزه برای آرمان‌ها و مطالبات کلان ملی با زندگی و ضرورت‌ها و خواست‌های عینی و ملموس مردم و شهروندان تلاقی داشته و همپوشان باشد. رویکرد جامعه محور به سیاست، رهیافتی است که بهبود در ساختار سیاسی را منتج از فرایند اصلاح در پایه می‌داند. از این منظرگاه اصلاحی، اصلاح در میکرو فیزیک قدرت به حل مشکلات کلان می‌انجامد. از این منظر نهاد شورای شهر بهترین زمینه برای پیگیری اهداف ماست. شورا نهادی مردمی است که با حدود ۲۵۰ هزار منتخب در سراسر کشور می‌تواند نهاد میانجی و رابط بین مردم، جامعه مدنی و حکومت باشد اما بعد از چهار دوره نتوانسته جایگاه واقعی خود را بدست آورد و در فرایند زیست شهروندان و بهبود کارکرد شهرداری بااندازه کافی موثر باشد. بدیهی است اگر نهادی نتواند کارویژه مورد انتظار خود را انجام دهد حتما اسیر کژکارکردها و فسادهایی خواهد شد. بنابراین متناسب با حدود و ثغور قانونی بویژه قانون اساسی و نیز آمال بنیانگذارانی چون مرحوم طالقانی اولا باید جایگاه شوراها را از طریق انتخاب نمایندگانی که این باور را داشته باشند احیا کرد تا بتوان شهرداری را که بودجه‌اش از عوارض مردم تامین می‌شود در برابر شهروندان پاسخگو کرد تا دیگر هیچ شهرداری شورا را نامحرم نداند و در برابر آن استبداد نورزد. جان کلام اینکه احیای شورای شهر یعنی مقابله با مدیریت آمرانه‌ای که امروز در تهران حاکم است و تنها تصورش از توسعه، ساخت سازه های غول پیکر با هزینه‌های نجومی و مناقصه‌های آلوده به تخلف است.  شورا محمل اعمال قدرت مردم در برابر قدرت متمرکز و غیر پاسخگوی شهرداری‌هاست. نقش اصلی شورا دموکراتیک و مشارکتی کردن اداره‌ شهر است و مکانیسم اجرای این نقش تجمیع ظرفیت نهادهای مدنی و دخیل کردن شهروندان در روند حل مسائل شهری است. ۲۱ عضو شورا اگر همگی هم اصلاح‌طلب و ضد فساد باشند به تنهایی نخواهند توانست بر دستگاه عرض و طویل شهرداری که در همه جای دنیا مستعد فساد است نظارت کنند و هم از این روست که آنها باید تسهیل‌گر نظارت و مشارکت شهروندان باشند و امر تصمیم‌سازی و نظارت را با رویکرد محله محوری تا حد ممکن به شهروندان ساکن در محلات بسپارند. تهران دارای ۳۵۴ محله و ۱۲۲ ناحیه و ۲۲ منطقه است آیا معمرین و معتمدان و کارشناسان و شهروندان ساکن ۳۵۴ محله به طور واقعی درگیر مسایل محله خود هستند؟ آیا بدون بازسازی و ترمیم سرمایه اجتماعی می‌توان در تهران به توسعه پایدار دست یافت و شهری برای زندگی توام با رضایت شهروندان ساخت؟ به باور من یک راه مطمئن تامین این سرمایه اجتماعی تقویت مشارکت همه شهروندان به عنوان یکی از حقوق شهروندی است.