کد خبر: 12455
منتشر شده در پنج شنبه, 11 خرداد 1396 11:10
صراط: اورس مهیر، داور سوئیسی دیدار ایران و آمریکا در جام جهانی 98 فرانسه، بعد از 19 سال، برای اولین بار در گفتگو با یک رسانه ایرانی، از اتفاقات و خاطرات آن دیدار گفت. به گزارش "ورزش سه"، مهیر که در اواخر دهه 90 و اوایل هزار سوم یکی از بهترین داوران دنیا بود، با قضاوت دیدار ایران و آمریکا...
صراط: اورس مهیر، داور سوئیسی دیدار ایران و آمریکا در جام جهانی 98 فرانسه، بعد از 19 سال، برای اولین بار در گفتگو با یک رسانه ایرانی، از اتفاقات و خاطرات آن دیدار گفت.
به گزارش "ورزش سه"، مهیر که در اواخر دهه 90 و اوایل هزار سوم یکی از بهترین داوران دنیا بود، با قضاوت دیدار ایران و آمریکا در جام جهانی 98 در بین فوتبال دوستان ایرانی شهرت زیادی پیدا کرد. او که در دو یورو و یک جام جهانی دیگر هم قضاوت کرد، در سال 2002، فینال به یاد ماندنی رئال مادرید و بایرلورکوزن را در همپدن پارک گلاسکو سوت زد.
با توجه به در پیش بودن فینال این فصل لیگ قهرمانان و نزدیک شدن به نوزدهمین سالگرد دیدار فراموش نشدنی ایران و آمریکا، مصاحبه ای با او انجام دادیم که در ادامه می خوانید:
آقای مهیر، 19 سال از بازی ایران و آمریکا در جام جهانی فرانسه سپری شده است. وقتی به آن بازی فکر می کنید، چه چیزی اول از همه به یادتان می آید؟
خب، آن بازی برای من خیلی ویژه بود. در واقع برآورده شدن یک آرزوی 21 سال بود. من از سال 1977 که داوری را شروع کردم، دوست داشتم در جام جهانی داور کنم و بازی ایران و آمریکا اولین تجربه من در جام جهانی بود. اینقدر هیجان زده بودم که حتی گریه کردم.
واقعا؟
بله! شاید باور نکنی اما از وقتی قرعه کشی جام جهانی را دیدم، با خودم گفتم که بازی ایران و آمریکا را من سوت می زنم. در تمام طول مدتی که برای جام جهانی آماده می شدم، توی ذهنم فقط یک چیز بود "ایران-آمریکا". می دانستم که این یک بازی تاریخی است و دوست داشتم این بازی را من قضاوت کنم.
قبل از اینکه اولین بازی هایی که هر داور سوت می زند، مشخص شود، با داورهای دیگر دور یک میز نشسته بودیم و در مورد اینکه دوست داریم چه بازی ای را قضاوت کنیم، صحبت می کردیم. یکی می گفت دوست دارد بازی آرژانتین را سوت بزند، یکی برزیل، دیگری فرانسه و ... وقتی من گفتم دوست دارم بازی ایران و آمریکا را سوت بزنم، همه یک جوری نگاهم کردند.
وقتی پاکت های مخصوص که نام بازی مورد نظر هر داور را آوردند-که پاکت های خیلی بزرگی هم بود- همه سریع پاکت های شان را باز کردند اما من به پاکتم که جلویم قرار داشت دست نزدم. بالاخره یکی از داورها پاکت را برداشت و باز کرد و ناگهان چشم هایش از تعجب باز شد:" ایران و آمریکا". رو کرد به من و گفت:" تو از قبل می دونستی؟" من هم خیلی خونسرد گفتم:" بهتون گفته بودم که!"
قبول داری انتخابت برای این دیدار، کمی هم جنبه سمبلیک داشت؛ یک طرف ایران و طرف دیگر آمریکا با یک داور سوئیسی!
درسته، این هم احتمالا بی تاثیر نبود. همان موقع گزارشگر آلمانی بازی گفته بود فیفا با ین انتخاب "داور سوئیسی" خواست یک "بی طرفی دو برابر" نشان بدهد. به هر حال همه می دانستند که این دیدار حساسیت زیادی دارد و فیفا می خواست کمترین حساسیت اضافه ای ایجاد کند.
قبل از بازی، وقتی نمایندگان دو تیم برای جلسه پیش از بازی حضور پیدا کردند، نماینده فیفا با حالتی عجیب و در حالی که به شکل عجیبی آرام صحبت می کرد، گفت:" فردا ...فردا ..." همه منتظر بودند که بفهمند فردا قرار است چه اتفاقی بیفتد "فردا فقط فوتبال بازی می کنیم" او این را جمله را به همین شکل عجیب دو بار تکرار کرد و همه در حالی که به هم دیگر نگاه می کردند، تایید کردند.
من می دانستم که بازی خوبی خواهد شد و با توجه به اینکه بازی روز 21 ژوئن، روز بازی جوانمردانه فیفا برگزار می شد، من پیشنهاد دادم که بازیکنان دو تیم با هم عکس یادگاری بگیرند.
پس این پیشنهاد شما بود؟
بله، من پیشنهاد دادم.
یکی از مسئولان برگزاری جام جهانی از فرانسه، در خاطراتش نوشته که نمایندگان دو تیم مایل بودند که بازیکنان دست در دست هم وارد زمین بشوند اما فیفا با این موضوع مخالفت کرد. درست است؟
راستش من چنین چیزی را به یاد ندارم. اما فکر می کنم عکس دسته جمعی بهترین ایده بود. البته فیفا اعلام کرد که داوران نباید در این عکس باشند. فکر کنید که این ایده من بود اما آنها می خواستند ما در عکس نباشیم. اما من به کمک هایم گفتم ما در این عکس خواهیم بود. ولی اگر به عکس هایی که فیفا منتشر کرده نگاه کنید، می بینید که عکس ها طوری کراپ شده که داوران در عکس نباشند.
چرا فیفا چنین کاری کرد؟
نمی دانم. واقعا نمی دانم چرا. اما به هر حال در عکس های اصلی ما هستیم و بخشی از این دیدار بوده ایم. اصلا یکی از نکته های ویژه بازی همین حضور عکاس های خیلی زیاد در ورزشگاه بود. نه فقط عکاس های ورزشی که حتی عکاس های نشریه های سیاسی هم به ورزشگاه آمده بودند و نور فلاش دوربین های شان جو فوق العاده ای ایجاد کرده بود.
آیا فیفا برای این دیدار توصیه ویژه ای به شما کرد؟ اینکه چطور بازی را مدیریت کنید؟
نه، هیچ توصیه خاصی نشد. همه ما می دانستیم که این دیدار چه شرایطی دارد اما آنچه قبل از بازی من دیدم، کار را راحت کرد. همه از اینکه آنجا بودند، در جام جهانی حضور داشتند و جزوی از آن دیدار خاطره انگیز بودند، خوشحال بودند. بنابراین واقعا نیازی به توصیه خاصی نبود. من هم مانند نماینده های فیفا می خواستم فقط یک بازی فوتبال انجام شود؛ یک بازی بین قرمزها در مقابل سفیدها. واقعا همه چیز معمولی بود.
البته خیلی ها از خودشان می پرسیدند که چه اتفاقی قرار است بیفتد و روی افراد دیگر، فشار زیادی بود اما وقتی بازیکنان در ابتدای بازی با هم عکس یادگاری گرفتند، نشان دادند که فقط به فوتبال فکر می کنند و به دنبال صلح هستند. واقعا آن دیدار، بهترین لحظه دوران حرفه ای من به عنوان داور بود.
یکی از چیزهای جالبی هم که یادم هست، وقتی بود که از کنار رختکن ایران رد می شدم و دیدم که بازیکنان مشغول دعا کردن هستند (با نشان دادن حرکت سجده مشخص می شود که منظورش نماز خواندن بوده). قبل از آن هیچ وقت چنین چیزی ندیده بودم اما خب، مشکلی نبود. گل دادن بازیکنان ایران به بازیکنان آمریکا هم خیلی جالب بود.
برسیم به خود بازی. در نیمه اول شماره 11 ایران...اسمش یادتان هست؟
نه اما یادم هست قد کوتاه بود!
بله، خداداد عزیزی؛ با تکل مدافع آمریکا در محوطه جریمه روی زمین افتاد اما شما اجازه دادید که بازی دنبال شود. بعدا در یک مصاحبه گفتید که از پیروزی ایران خوشحال شدید. به خاطر همین صحنه بود؟
دقیقا، بله! من خوشحال شدم که ایران برد چون اگر این اتفاق نمی افتاد، تقصیر من بود. من این بازی را مدت ها تماشا نکردم تا همین 4-3 ماه پیش و وقتی این صحنه را دیدم، می شد تشخیص داد که یک پنالتی واضح بود.
در بازی من فکر کردم که او قصد دارد از من پنالتی بگیرد اما نه، آن صحنه پنالتی واضح بود. به هر حال به عنوان داور، گاهی اوقات نیاز به شانس دارید.
اما روی گل دوم ایران، کمک شما خیلی خوب تصمیم گرفت و متوجه شد که آفساید نبود. شما خودت هم صحنه را تشخیص دادی یا کاملا به تصمیم او اطمینان کردی؟
من با اطمینان بالاتر از 100 درصد تصمیم او را پذیرفتم. آن کمک من هم سوئیسی بود. واقعا صحنه سختی بود اما او کاملا درست تصمیم گرفت. من همان موقع هم از او تشکر کردم. او همه ما و فیفا را از یک شرایط بد نجات داد چون تصمیمش باعث شد ایران 2-1 پیروز شود.
شما با قضاوت این دیدار در ایران خیلی معروف شدید و تقریبا هر بار که یک بازی را داوری می کردید، گزارشگرها یادآوری می کردند که شما داور بازی ایران و آمریکا هستید. این بازی روی دوران حرفه ای تان به عنوان داور چه تاثیری داشت؟
چیزی که می گویی را خودم هم تجربه کردم. چند بار در آلمان، اتریش و سوئیس، راننده تاکسی های ایرانی به من گفتند که تو را می شناسیم؛ تو داوری بازی ایران و آمریکا هستی.
به هر حال این بازی، مهمترین بازی دوران حرفه ای من بود. البته من نیمه نهایی جام جهانی و فینال چمپیونزلیگ را هم قضاوت کردم که برایم بازی های مهمی هستند اما دیدار ایران و آمریکا مهمترین است. می دانم که اگر اتفاق ناخوشایندی در این دیدار رخ می داد، دوران حرفه ای ام به پایان می رسید.
من بعد از آن در دو یورو و یک جام جهانی دیگر قضاوت کردم و بازی های زیادی را در چمپیونزلیگ سوت زدم اما همیشه این دیدار جایگاه ویژه ای برای من داشت. بازی خیلی خیلی مهمی برایم بود.
ما نزدیک دیدار فینال چمپیونزلیگ امسال هستیم و شما هم یک فینال چمپیونزلیگ را سوت زدید. چقدر این بازی برای یک داور با بازی های دیگر متفاوت است؟
خب این بازی خیلی بزرگی است؛ مثل بازی های جام جهانی و یورو. فشارها از بیرون خیلی زیاد است اما خود بازی، یک بازی معمولی مثل بقیه بازی هاست. معمولا قضاوت دیدارهای نیمه نهایی سخت تر است. در فینال هر دو تیم از اینکه به بازی نهایی رسیده اند، راضی اند اما شکست خوردن در نیمه نهایی، خیلی برای شان تلخ تر است.
برای فینال چمپیونزلیگ آماده سازی خاصی داشتید؟ کار ویژه ای که معمولا برای سایر دیدارها انجام نمی دادید.
راستش من قبل از این دیدار مصدوم شدم!
واقعا؟ به یوفا هم اطلاع دادید؟
نه، سه-چهار هفته بعد از این بازی، جام جهانی بود و ممکن بود هر دو را از دست بدهم. بنابراین هیچ چیز دیگری فکر من را به خودش مشغول نکرد، جز وضعیتم پایم. حتی در طول بازی کاملا مراقب وضعیت بدنی ام بودم. بنابراین فرصت اینکه نگران چیزهای دیگر باشم، نبود. خوشبختانه بازی بدون هیچ مشکلی به پایان رسید. یک بازی خیلی خوب بود و آن گل زیبای زیدان هم در یاد همه ماند.
بازی امسال را فیلیکس بریش از آلمان سوت می زند. شما قبل از جام جهانی 2014، او را یک داور مدرن توصیف کردید. یک داور باید چه ویژگی هایی داشته باشد که یک داور مدرن باشد؟
خب یک داور مدرن باید بازیخوانی داشته باشد، از سبک بازی هر دو تیم مطلع باشد؛ شرایط بازی را کاملا در ذهن داشته باشد. اینها ویژگی های یک داور مدرن است. بریش در لیگ سطح بالایی مانند بوندس لیگا قضاوت کرده و با توجه به تجربه ای که دارد، فکر می کنم انتخاب فوق العاده ای برای این دیدار است.
با توجه به تجربه خودتان از این دیدار، اگر می خواستید به بریش توصیه ای بکنید، چه می گفتید؟
همین هفته قبل بود که با او صحبت کردم. به او گفتم خودت باش، فیلیکس بریش باش. اجازه نده هیاهویی که در مورد بازی وجود دارد، روی تو تاثیر بگذارد چون در نهایت این هم یک بازی مثل بازی های دیگر است. فقط کافی است خودش باشد تا بتواند به راحتی بازی را قضاوت کند.
شما 6 ماه بعد از آن دیدار معروف انگلیس و پرتغال در یورو 2006 بازنشسته شدید. گل سول کمپبل را مردود اعلام کردید و رسانه های انگلیسی ای میل شما را منتشر کردند. تصمیم تان درست بود؟ و این اتفاق چقدر زندگی شما را تغییر داد؟
تصمیمم کاملا درست بود. البته خطا را خود سول کمپبل انجام نداد. خطا توسط جان تری انجام شد که دستش را دور گردن دروازه پرتغال انداخته بود. به هر حال فردای آن روز وقتی از خواب بیدار شدم، 16 هزار ای میل داشتم. ولی تاثیری روی کار من نداشت. من به هر حال 6 ماه بعد بازنشسته می شدم چون از نظر سنی، به پایان دوره داوری ام رسیده بودم.
این اتفاق فقط باعث معروف تر و محبوب تر شدن من در سوئیس شد و البته باعث شد از یک شبکه آلمانی پیشنهاد دریافت کنم و هنوز هم با آنها کار می کنم.
با توجه به تجربه ایکه داشتید، نظرتان در مورد استفاده از ویدئو چک در فوتبال چیست؟
خیلی موافق نیستم. به نظر من تصویر ویدئویی هرچقدر هم کمک کند، فوتبال واقعی را نشان نمی دهد. در تصاویر تلویزیونی شما شدت و سرعت و عمق تصاویر را نمی توانید درست تشخیص بدهید و هرچند در بعضی از صحنه ها می تواند کمک کند اما در خیلی از موقعیت ها هم کمکی نمی کند.
مثلا اگر خودم داور بودم و می رفتم و از کسی که پشت مونیتور نشسته می پرسیدم که چه اتفاقی افتاده، با اطمینان 100 درصد نمی توانستم به زمین برگردم و رای را اعلام کنم.
و به عنوان آخرین سوال؛ در طول دوران حرفه ای تان، مربی یا بازیکنی که بیش از همه برای مدیریت کردنش به دردسر افتادید، چه کسی بود؟
(کمی فکر می کند)
مثلا اریک کانتونا؟
نه، کانتونا هیچ مشکلی برای من ایجاد نکرد. من بازی منچستریونایتد و دورتموند در نیمه نهایی لیگ قهرمانان 1997 را سوت زدم و یک گل یونایتد را مردود اعلام کردم و آنها باختند اما کانتونا هیچ رفتار بدی نداشت.
توتی چطور؟ شما او را اخراج کردید!
(با خنده) بله، بازی با آرسنال بود، سال 2003. همان دقایق ابتدایی بازی او دوبار با ارنج به بازیکن حریف زد. او را صدا زدم و گفتم:" توتی، از آرنجت استفاده نکن" و او خندید. در یک صحنه که توپ بلند ارسال شده بود، او در حالی که می دانست بازیکن آرسنال پشت سرش قرار دارد، آرنجش را پرتاب کرد. من بدون اینکه کارت زرد داده باشم، کارت قرمز مستقیم او را به او نشان دادم.
جالب اینکه خودش چیزی نگفتم اما کاسانو شروع کرد به سر و صدا کردن و هی می گفت:" تو توتی را اخراج کردی؟"
ممنون که وقت تان را در اختیار ما گذاشتید.
خواهش می کنم!
نوشتن دیدگاه