کد خبر: 1521
منتشر شده در چهارشنبه, 11 اسفند 1395 09:05
قدس آنلاین - گروه ورزشی - احسان خزاعی: دنیای مجازی این روزها خیلی چیزها را تغییر داده است. از جمله اینکه میشود با عدهای هزاران کیلومتر دورتر، میزگردی تشکیل داد و به گپ و گفت پرداخت. این امکان، فرصتی شد تا در نشستی مجازی پای حرفهای الله کرم استکی، شاهو نصرتی، سجاد استکی و سید علیرضا موسوی،...
قدس آنلاین - گروه ورزشی - احسان خزاعی: دنیای مجازی این روزها خیلی چیزها را تغییر داده است. از جمله اینکه میشود با عدهای هزاران کیلومتر دورتر، میزگردی تشکیل داد و به گپ و گفت پرداخت. این امکان، فرصتی شد تا در نشستی مجازی پای حرفهای الله کرم استکی، شاهو نصرتی، سجاد استکی و سید علیرضا موسوی، لژیونرهای اروپایی ایران در رومانی بنشینیم و با آنها درباره شرایط هندبال ایران گپ بزنیم. حرفهایی درباره تیم ملی و شائبه بازیکن سالاری که آنها معتقد بودند وجود ندارد و ساخته ذهن یکسری افراد خاص است. حرفهایی شفاف، صریح و بیپرده که قضاوتش را به عهده شما میگذاریم. سید علیرضا موسوی البته از یک جای بحث به بعد، ظاهرا ترجیح داد در بحث نباشد.
* برای شروع بد نیست از شرایط الان شما در رومانی شروع کنیم. اوضاع چطوریه؟ راضی هستید؟الله کرم استکی: خدا رو شکر شرایطمان خوب است و مثل یک ورزشکار حرفهای شرایط و امکانات برای ما مهیا است. رومانی لیگ خوبی دارد و خدا رو شکر بچهها در باشگاههای اروپا سنگ تمام گذاشتند و نام ایران را زنده کردند و اعتبار مضاعف بخشیدند.
شاهو نصرتی: واقعا بچهها اینجا گل کاشتند هم در لیگ رومانی و هم در باشگاههای اروپا من هم که بعد از بچهها آمدم میبینم که اینجا واقعا برای ورزشکار ارزش قائل هستند و بهترین امکانات را برای آنها فراهم میکنند. خلاصه در نهایت آرامش، شرایط برای پیشرفت فراهم است.
الله کرم استکی: متاسفانه در ایران برعکس است و کمترین امکانات برای بازیکنان وجود دارد و وقتی بازیکن میخواهد از حق خود دفاع کند، متهم به باند بازی و مافیا و این چیزها میشود. اگر بازیکن همه شرایطاش مناسب باشد، مگر مریض است که برای خودش حاشیه و دردسر درست کند؟
سجاد استکی: ما شرایط خوبی اینجا داریم. در لیگ رومانی عالی هستیم و در باشگاههای اروپا که شما خودتان در جریان هستید و میدانید بازیکنان ایرانی درخشان و خوب ظاهر شدهاند. اینجا خیلی خوب از هندبال حمایت میشود هم رسانهها و هم مردم و طرفداران هندبال، حمایت خیلی خوبی از باشگاهها و هندبالیستها دارند.
شاهو نصرتی: اینجا به ورزشکار احترام میگذارند. چیزی که متاسفانه در ایران کمتر وجود دارد و ما آرزو به دل ماندهایم که روزی در حد خودمان به ما احترام گذاشته شود. وقتی هم حرف میزنیم میگویند شرایط اقتصادی خوب نیست. پس چطور برای فوتبال و بقیه رشتهها شرایط اقتصادی خوب است، فقط برای هندبال مشکل وجود دارد؟ به نظر من چون هندبال دلسوزی ندارد شرایطش اینطوری است. کسی نیست که پشتیبان ورزشکار و ملی پوش هندبال باشد و این ورزش به همین دلیل مظلوم مانده است.
علیرضا موسوی: خدا رو شکر در باشگاه شرایط خوبی داریم و هواداران هم خیلی به ما علاقه دارند و ما را حمایت میکنند. رومانی کشور خوب و تقریبا ارزانی است و ما در کنار هندبال، از زندگی در اینجا هم لذت میبریم. از نظر ورزشی دغدغهای نداریم. با امکانات و شرایط خوب تمرین میکنیم و سر ماه بدون تاخیر هم دستمزدمان را میگیریم. بر عکس ایران که باید تا آخر فصل نگران باشی که آیا میتوانی بخشی از قراردادت را از باشگاه دریافت کنی یا نه؟ اینجا فقط دغدغهما این است که صبح بلند شویم و برویم سر تمرین. خلاصه که شرایط هندبال رومانی و در کل اروپا، خیلی با ایران متفاوت است و ما روزهای خوبی را تجربه میکنیم. ما سه تفنگدار دینامو و بمب افکنی به نام شاهو که به تیم رقیب ما در رومانی اضافه شده است. [میخندد]
* بسیار خب حالا کم کم بیاییم سراغ تیم ملی. من برای صرفه جویی در وقت یکراست میروم سر اصل مطلب. مشکل بعضی بازیکنها با عرفان اسماعیلاگیچ چه بود؟ چرا با او کنار نمیآمدند و گاهی حتی با او درگیر میشدند؟
الله کرم استکی: متاسفانه عرفان از همان روز اول برخورد مناسبی نداشت و علاوه بر بازیکنان، حتی با برخی از پیشکسوتان هم دچار مشکل شده بود. به طور مثال یکی از رفتارهایش که خیلی زشت بود، این بود که هنگام مسابقه و برای تعویض بازیکن، به جای صدا کردن او، سوت میزد. در جریان بازیهای تدارکاتی در اردوی اسلوونی بود که من در رختکن به او اعتراض کردم و گفتم مگر ما حیوان هستیم که برایمان سوت میزنی؟ میتوانی مثل همه مربیان اسم بازیکن را صدا بزنی. متاسفانه این قضیه باعث شد که بگویند الله کرم با مربی درگیر شده و حاشیه درست کرده است. عرفان مربی درجه دو و سه اروپا است و خدا نیامرزد کسی را که این مربی را به تیم ملی قالب کرد. کسی که مدام به هندبال ایران توهین میکرد. در یک جلسه فنی، کومایش نژاد به او گفت به ما تاکتیک بده و عرفان گفت شما در حدی نیستید که به شما تاکتیک بدهم.
علیرضا موسوی: عرفان بیشتر مربی بانوان بوده تا آقایان و در کل مربی بزرگی نبود. ولی در یک حوزه خوب بود و آنهم بدنسازی بود که البته به خاطر مربی بدنساز بسیار خوبی بود که در کنار خودش داشت. برخی از اعضای فدراسیون به عرفان مشاوره بد دادند و باعث شدند که تیم نتایج خوبی نگیرد. امیدوارم یک روزی این آقایانی که نگذاشتند تیم ملی به مسابقات قهرمانی جهان برود، پاسخگو باشند. خدا از آنها نگذرد.
شاهو نصرتی: عرفان و به طور کلی مربیان کروات، نمیتوانند خودشان را با شرایط هندبال ایران هماهنگ کنند و با بازیکنها صمیمی نمیشوند. ساز خودشان را میزنند و حرفهای خودشان مهم است. ایرانیها احساسی هستند و دوست دارند به آنها احترام گذاشته شود. ولی عرفان اصلا احترامی برای بازیکنان قائل نبود؛ حتی وقتی به او سلام میکردیم، جواب سلام ما را نمیداد. تیم ملی ایران مربی بزرگ میخواهد. کسی که بتواند بهترین استفاده را از توان بالای ملی پوشان بکند. این نسل طلایی تا شش هفت سال دیگر میتواند برای تیم ملی افتخار آفرینی کند به شرط آنکه به درستی از آن استفاده شود. در اروپا الان بازیکنانی داریم که بیش از چهل سال سن دارند و هنوز بازی میکنند اما در ایران متاسفانه به بازیکن 28 ساله میگویند پیر شدهای و باید کم کم کنار بروی.
سجاد استکی: عرفان را یکی از مسئولین کمیته تیمهای ملی آورد و به او خط میداد و حتی در ارنج تیم نظر داشت. عرفان با 7 نفر از اعضای تیم ملی فقط جلسه میگذاشت و به بقیه تیم کاری نداشت و آنها را به هیچ حساب نمیکرد. نتیجه اینکه ما بازیهای قهرمانی جهان در فرانسه را از تلویزیون دیدیم و حسرت خوردیم. کاری که عرفان و مشاورانش کردند، هندبال ایران را سالها عقب انداخت.
شاهو نصرتی: سجاد راست میگوید. عرفان در تیم دو دستگی ایجاد کرده بود. هیچکس هم بابت این رفتار به او تذکری نمیداد. اینجوری شد که تیم از هم پاشید. در مسابقات انتخابی المپیک در قطر هم ما به خاطر مربی تا فینال نرفتیم. بازیکنها یکدل بودند و میخواستند موفق شوند وگرنه مربی تاکتیکی به ما نمیداد.
الله کرم استکی: اصلا یک سوال تیمی که در قطر با اقتدار تا فینال رفته را چرا به بهانه جوانگرایی به هم میریزند تا آن نتایج حاصل شود؟ میشد آنکار را بعد از انتخابی جهانی انجام داد. بعد هم چرا بازیکنی که تجربه دارد و میتواند به تیم کمک کند باید کنار برود؟ این تصمیمات ناپخته چرا اجرایی میشود؟ مثل همان قانون چهار ملی پوش برای هر باشگاه که اسپانسرها را فراری داد. ما اگر حرفی میزنیم دنبال حقایق هستیم و اینکه هندبال ملی نتیجه بگیرد.
سجاد استکی: یعنی واقعا ما کمتر از عربستان هستیم که از نظر پتانسیل هندبالی، نصف ما توانایی ندارد؟ آنها بازیکن 42 سالهشان را عزت و احترام میکنند و ما عذر بازیکن 26 سالهمان را میخواهیم. اگر هم بازیکنی حرف بزند، سریع انگ بازیکن سالاری میزنند. وقتی بازیکن حقیقت را میگوید، چون تلخ است میخواهند سرش راببرند. ما که باعث و بانی این ناکامیهای تیم ملی را نفرین کردهایم. ما با این تعداد لژیونر اروپایی در مسابقات قهرمانی جهان غایب بودیم و عربستانی که یک لژیونر حتی در آسیا ندارد، در آن بازیها حضور داشت.
شاهو نصرتی: اصلا اینجا بازیکن حق صحبت کردن ندارد. چرا نباید داشته باشد؟ از ما انتظار دارند همه شرایط سخت را تحمل کنیم اما کسی به حرف ما گوش ندهد. به دردمان توجه نکند. دستکم نظر ما را هم بپرسند. ولی هر کار دلشان میخواهد میکنند. بازیکنی که تا 35 سالگی در اوج است را قبل از 30 سالگی کنار میگذارند. خدا رو شکر الان اروپاییها متوجه پتانسیل هندبالیستهای ایرانی شدهاند و به دنبال بازیکنان ایرانی هستند اما در کشور خودمان، کمترین توجه به آنها میشود. همان که اول گفتم؛ هندبال دلسوز ندارد. هر کسی میآید به فکر میز و مقام خودش است. باور کنید وقتی در سنندج نوجوانها از من درباره ورود به هندبال میپرسند، میمانم که جوابی بدهم. بگویم خوب است، دروغ گفتهام و بگویم سراغ هندبال نیا، نوجوانی را نسبت به هندبال نا امید کردهام.
الله کرم استکی: وقتی بازیکنی از همه نظر حمایت شده و امکانات در اختیارش قرار دارد، اگر بی اخلاقی کند، صد در صد باید با او برخورد شود. ولی هندبالیستها شرایطشان فرق میکند. ما از مشکلاتمان حرف میزنیم. وقتی بازیکن میفهمد که مربی که برای تیم ملی آمده در حد این تیم نیست و با این پول، خیلی از مربیان خوب دنیا را میشود به ایران آورد خب به نظر من باید بگوید. الان اگر چند اسپانسر خوب در هندبال ایران باشد، خیلی از بازیکنها به ایران برمیگردند و در لیگ خودمان بازی میکنند و بهتر در خدمت تیم ملی هستند. آنوقت و هنگامیکه همه شرایط مناسب بود، اگر بازیکنی حرفی زد و مشکلی ایجاد کرد، شدیدترین برخورد را با او داشته باشند. باور کنید بچهها در این مدت فقط دردهایشان را گفتهاند.
* برخی میگویند بازیکن سالاری در هندبال ایران وجود دارد ومن هم فکر میکنم شکلی از بازیکن سالاری در هندبال ایران شکل گرفته که میتواند به آینده هندبال ایران لطمه بزند. میخواهم بدانم شما چقدر با این حرف موافقید؟
شاهو نصرتی: والا ما هندبالیستها اصلا نمیدانیم بازیکن سالاری چیست؟ بازیکن سالاری به نظر من یعنی اینکه بازیکن بگوید فلان مربی یا دستیارش نباشد، یا مثلا من فلان تمرین را شرکت نمیکنم یا هر وقت دلم خواست میآیم. من چنین چیزهایی را هیچوقت در هندبال ندیدهام. اینکه بازیکن اعتراض کند که چرا حقوق ما را بابت حضور در اردوهای طولانی مدت بو بازیهای ملی نمیدهید که اسمش بازیکن سالاری نیست. ما حتی اگر در باشگاهها تامین مالی بودیم، هیچوقت برای حقوق تیم ملی اعتراض نمیکردیم اما الان حقوق معوقه برای چند سال از باشگاههایمان طلبکاریم. پس فدراسیون کی میخواهد پشت بازیکن ملیپوشش باشد. فقط دنبال این هستند که بگویند بازیکن حاشیه دارد و بازیکن سالاری شده است. به خدا اینطور نیست.
سجاد استکی: ما فقط مشکلاتی که در تیم ملی وجود داشت را مطرح میکردیم و فکر کنم به بعضیها بر میخورد یا انتقاد پذیر نبودند که مطرح کردند بازیکن سالاری راه افتاده است. ما به عنوان بازیکنان تیم ملی نظر خودمان را گفتهایم و خارج از چارچوب حرفی نزدهایم. ما درباره مسائلی حرف زدهایم که نمیشد درباره آنها سکوت کرد.
الله کرم استکی: من فکر میکنم بازیکن سالاری وقتی مصداق دارد که بازیکن همه مسائلاش حل شده باشد و بعد بیاید نافرمانی کند و این اصلا ارتباطی به شرایط هندبال ایران ندارد. وقتی بازیکن با هزار مشکلی که شاهو بخشی از آن را گفت به اردوی تیم ملی میآید و بعد بی احترامی میبیند و اعتراض میکند، این اسمش بازیکن سالاری نیست. یا مثلا ما با رافائل برای اولین بار به مسابقات قهرمانی جهان راه پیدا میکنیم و بعد او را کنار میگذارند و ما از مربیمان حمایت میکنیم، این اسمش بازیکن سالاری نیست که آنهمه هیاهو برایش به راه افتاد. به نظر من وقتی فدراسیون وقت توان مالی نداشت و باشگاهی آمد و هزینههای تیم ملی را متقبل شد و حتی سرمربیاش را در اختیار تیم ملی قرار داد، بعد از کسب نتیجه حرکت ناجوانمردانهای بود که مربی را کنار گذاشتند. ما فقط به این رفتار اعتراض کردیم و از مربی خودمان حمایت کردیم. ما پیشکسوتان بزرگواری داریم ولی متاسفانه یعضی از آنها، این حرف را در جامعه هندبال رواج دادند که در تیم ملی بازیکن سالاری بهوجود آمده است.
* خب به جاهای خوب قصه رسیدیم. فدراسیون وقت به هردلیلی تصمیم به تغییر سرمربی تیم ملی میگیرد و برخی بازیکنان تیم ملی در برابر آن موضع میگیرند. این به نظر من درست نیست. یعنی اصلا بازیکن اجازه ندارد در حوزه انتخاب سرمربی تیم ملی ورود بکند.
الله کرم استکی: وقتی یک مربی یکسال با بازیکنها تمرین میکند و با آنها اخت میشود و در عین حال نتیجه هم میگیرد، این جوانمردانه است که او را کنار بگذارند؟ ما وجدانمان راحت است که در مقابل این حرکت ناجوانمردانه اعتراض کردیم چون کار فدراسیون وقت غلط بود. به نظر من این بازیکن سالاری نیست، بلکه حق بازیکن ملی پوش است. هندبال برای ما بازیکنان است چون مدیران میآیند و میروند و ما وظیفه داریم برای پیشرفت هندبال، در برابر تصمیمات اشتباه مدیریتی، موضع بگیریم.
سجاد استکی: درباره رافائل معتقدم او زحمات زیادی برای تیم ملی کشید و نباید با او آنگونه برخورد میشد. ما با او برای اولین بار جهانی شدیم و وقتی به ایران برگشتیم، برخورد زشتی با او شد و بدون اینکه حتی از او تقدیر کنند، برکنارش کردند. این رفتار درستی نبود اما بحث ما در آنزمان این نبود که چرا مربی را عوض کردهاید، چون این در حوزه اختیار بازیکن نیست؛ ما به آن بی احترامی اعتراض کردیم.
* شما الان در اروپا بازی میکنید؛ یعنی در سطح اول هندبال جهان. آنجا این جور رفتارها از بازیکنان پذیرفته شده است؟ یعنی مثلا اگر مدیر باشگاه شما فردا مربی را عوض کنید و بعد شما اعتراض کنید که ما مربی قبلی را دوست داشتیم و او بهتر بود، چه برخوردی با شما خواهد شد؟
الله کرم استکی: این اتفاق اینجا هم داشت پیش میآمد. چند بازیکن میخواستند مربی را عوض کنند و ما به رئیس باشگاه گفتیم اگر این مربی عوض شود، ما هم از باشگاه میرویم. چون آن مربی نظم خوبی به تیم داده بود و جلوی بازیکنهای بینظم را گرفته بود و همانها میخواستند کاری کنند که مربی از باشگاه برود. آن مربی در باشگاه ماندهاست و جلوی بازیکن سالاری را هم گرفته است. این اتفاقات همه جای دنیا هست اما در ایران کمی آنرا شور کردهاند و همانطور که گفتم کار برخی از پیشکسوتان است. اینکار حرفهای نیست اما کدام شرایط هندبال ما حرفهای است. وقتی بازیکن از حداقل شرایط حرفهای برخوردار نیست، حق دارد برای بهتر شدن شرایط اعتراض کند و این اسمش بازیکن سالاری نیست. این جو را عدهای به راه انداختند تا تصمیمات اشتباه خودشان را پشت آن مخفی کنند.
سجاد استکی: نه این رفتار اصلا حرفهای نیست، اما نمیشود هر رفتاری دلشان خواست بکنند و بازیکن چیزی نگوید. اینجا هم که الله کرم مثالش را گفت و ما جلوی یک اشتباه را گرفتیم. چون همانطور که گفتم نمیشود هر بی احترامی را مرتکب شد و بعد گفت بازیکن حق اعتراض ندارد.
شاهو نصرتی: در رومانی اگر همین امروز مربی من عوض شود، برای من مهم نیست و کار خودم را ادامه میدهم، چون اینجا تمام شرایط حرفهای ورزشی برای من بازیکن مهیا است اما در ایران چنین چیزی نداریم. ما آنجا در اردو برای غذا هم مشکل داشتیم و غذایی که میدادند مناسب یک بازیکن ملیپوش نبود. اینجا اگر اعتراضی بود به شرایط موجود بود و گرنه بازیکن سالاری وجود ندارد چون پاکتر از هندبالیستها به نظر من نداریم. این حرفها را عدهای مطرحمیکنند که دنبال منافع خودشان هستند و اعتراض بازیکنان منافعشان را به خطر انداخته است. باور کنید من روزی هزار مرتبه خدا را شکر میکنم که هندبال آنقدری پول تویش نیست وگرنه روزی یک کشته میداد با اینهمه افراد منفعت طلب که دور و بر خودش دارد. [میخندد]
* با این اوصاف شما اعتقادی به وجود بازیکن سالاری در تیم ملی ندارید و نمیپذیرید که در ماجرای برکناری رافائل، خواسته یا ناخواسته، وارد درگیری یک باشگاه با فدراسیون شدید؟
سجاد استکی: اگر ما حرف ناحقی زده بودیم، حرف شما درست بود ولی ما نه حقی را نا حق کردهایم و نه خواستیم مربی عوض کنیم. ما خواستیم حقیقت را بگوییم و از آن دفاع کنیم. مشکل اینجاست که برخی رفتارهای غیر حرفهای دارند و متاسفانه انتقاد پذیر هم نیستند. اشتباهاتی که تکرار میشود و در تیم ملی نتیجهاش این شد که بعد از رافائل و ماچک، عرفان را آوردند که اصلا در حد هندبال ما نبود و آن نتایج به دست آمد.
الله کرم استکی: آقا من یک سوال دارم. مگر در یک مملکت برای انتخاب رئیس جمهور و نمایندگان مجلس، از مردم رای نمیگیرند؟ بالاخره کسانی که برای هندبال زحمت میکشند مثل بازیکنها باید در تصمیم گیری برای اتفاقی که در سرنوشت آنها تاثیر دارد، حضور داشته باشند دیگر. کاش مدیران هندبالی ما سری به هندبال اروپا بزنند و ببینند که اینجا چه احترامی برای بازیکنان قائل هستند.
*یعنی شما معتقدید مثل یک رئیس جمهور، سرمربی تیم ملی را هم بازیکنان انتخاب کنند؟! من در هیچجای دنیا نشنیدهام که چنین روالی وجود داشته باشد.
شاهو نصرتی: من فکر کنم منظور الله کرم این نبود. فکر کنید وقتی جایی دعوت میشوید، ممکن است از شما بپرسند برای غذا چه چیزی دوست دارید. منظور این است که نظر ما را هم بپرسند نه اینکه ما سرمربی را انتخاب کنیم. نظر خواستن با انتخاب کردن خیلی فرق دارد. اگر فکر میکنند در هندبال ملیپوشان برای فدراسیون تصمیم میگیرند و بازیکن سالاری وجود دارد، اصلا هندبال را منحل کنند و خیال همه را راحت.
الله کرم استکی: حق با شاهو است. بالاخره نظر بازیکن را میشود پرسید. بازیکنان در داخل ماجرا هستند و خیلی چیزها را درک میکنند چه عیبی دارد که نظرشان پرسیده شود؟ منظور من اصلا این نبود که بازیکنان مربی را انتخاب کنند، حرفم این بود که از آنها هم نظر خواهی شود. کمیته فنی خودشان هم اقرار کردند که در انتخاب عرفان اشتباه کردهاند. مصاحبههایش هست. الان والیبال که بهترین رشته تیمی ما است، وقتی میخواهد مربی برای تیم ملی بیاورد، از مربیان لیگ، کارشناسان، بازیکنان نظر سنجی میکند و بعد مربی انتخاب میکند. نتیجهاش هم موفقیتهایی است که به دست میآورند.
سجاد استکی: یعنی اگر انتخاب فدراسیون اشتباه باشد و به ضرر منافع ملی، مثل همین انتخاب عرفان که به خاطر باند بازی بعضیها در فدراسیون رخ داد و نتیجهاش این شد که ما مسابقات قهرمانی جهان را از دست دادیم، شما میگویید ما سکوت کنیم تا هر کاری دلشان میخواهد بکنند و هندبال را نابود کنند؟ بالاخره ما اینها را میدیدیم. ما باید در مقابل مربی که میگوید شما در حدی نیستید که به شما تاکتیک بدهم، ساکت باشیم یا باید انتقاد کنیم؟ چرا باید یک مربی درجه چهر برای تیم ملی بیاوریم و دستمزد یک مربی درجه یک را به او بدهیم؟ مربیهای تاپ مثل مربیان تیمهای ملی فرانسه و دانمارک و آلمان و تیمهایی از این دست، دستمزدهای گران دارند اما با پولی که به عرفان داده شد، میتوانستیم مربیان درجه یک را به ایران بیاوریم. چرا بین گزینههای خوبی که مطرح شد، ما باید عرفان را بیاوریم که تیم بانوانی در دسته دوم کرواسی دستش بوده است؟ سرمربی باشگاه گومرزباخ آلمان هم در بین آن گزینهها بود که یکی از برترین باشگاههای اروپا است. چطور شد که اورا نیاوردند و به گزینهای مثل عرفان رسیدند؟ این با عقل جور در نمیآید. نتیجهاش هم این شد که الان نه تیم ملی داریم و نه لیگ قدرتمند که همه اش بر میگردد به ناکامی در صعود به مسابقات قهرمانی جهان فقط به خاطر اشتباه در انتخب سرمربی تیم ملی
شاهو نصرتی: صحبت سر همان نظر سنجی است. ببینید مثلا در انتخابات روسای هیئت هندبال استانها، بالاخره از ملی پوشان آن استان به عنوان کسی که اهل آن ورزش است، نظر سنجی میکنند دیگر. خب در فدراسیون هم همین است. ما بازیکنان قرار است در میدان برای تیم ملی بجنگیم و افتخار کسب کنیم. با این وجود ما اجازه صحبت نداریم؟ ایرادی ندارد؛ امکانات کامل را مثل همه کشورهای دیگر در اختیار ملی پوشان بگذارند، بعد یکی را بیاورند تا تیم ملی و هندبال کشور را نابود کند، ما کاری نداریم. الان شب میخوابند و صبح یک تصمیم برای هندبال میگیرند. ما در هندبال یک خانوادهایم و نباید بعضی حرفها را بیرون از خانواده ببریم اما چون یک عدهای دنبال منافع شخصی هستند، حرفهایی را مثل بازیکن سالاری مطرح میکنند تا دنبال منافع خودشان بروند.
الله کرم استکی: هندبال زندگی ما است. آقای مهدوی خودش آدم خوبی است اما عدهای در فدراسیون بودند که اطراف رئیس فدراسیون بودند و فقط وعده دادند و یبه هیچکدام عمل نکردند. کجا رفت آن همه وعده؟ چرا ما باید دروغ بشنویم؟ چرا باید بازیکنی مثل محمدرضا رجبی که سالها برای تیم ملی زحمت کشیده، به راحتی کنار گذاشته شود و حتی یک شاخه گل برای تقدیر هم به او ندهند؟ خب ما در این رفتارها آینده خودمان را میبینیم. یعنی ما مثل آدامس هستیم که وقتی خوب جویدند و شیرینی ما را گرفتند، به گوشهای پرتمان کنند؟
سجاد استکی: واقعا همینطور است. وقتی احساس کنند کارایی نداریم و دیگر برایشان گل نمیزنیم، مثل همان آدامس که الله کرم گفت به کناری پرت میشویم؛ پهلوان زنده را عشق است. این آیندهای است که ما در شرایط حال حاضر هندبال، پیش روی خودمان میبینیم.
نوشتن دیدگاه