کد خبر: 48996
منتشر شده در یکشنبه, 10 تیر 1397 11:05
به گزارش ایسنا منطقه کردستان، امروزه با آمدن دنیای تکنولوژی دیگر رنگ مرام خانهها و صفاخانهها کمرنگ شده و کمتر کسی است که بداند لوطیهای شهر چه بودند و چه کردهاند. بزن بر آن ضرب مرشد که یادت بخیر، یاد ایامی که بدون وضو هیچکس وارد گود نمیشد، هیچ نانوایی دست بر خمیر نمیزد، هیچ شغلی بدون نام...
به گزارش ایسنا منطقه کردستان، امروزه با آمدن دنیای تکنولوژی دیگر رنگ مرام خانهها و صفاخانهها کمرنگ شده و کمتر کسی است که بداند لوطیهای شهر چه بودند و چه کردهاند.
بزن بر آن ضرب مرشد که یادت بخیر، یاد ایامی که بدون وضو هیچکس وارد گود نمیشد، هیچ نانوایی دست بر خمیر نمیزد، هیچ شغلی بدون نام حضرت حق آغاز نمیشد، آری بزن مرشد که یاد ایامت بخیر...
مرشد حسن، مرشد حسین دیوانی یادتان بخیر یا سردم داریتان بخیر، یاد نواهای عارفانه، حماسی و ملی بخیر، چه زود مرشدان شهر رفتند و نوای خوشالحان و یاد آن تنها در دل پیران دوره باقیمانده است، پس بزن مرشد یادت بخیر.
مرشد بکوب بر ضرب و بزن بر زنگ که یاد زورخانههای گیو، آپاشا، قطارچیان و نادر که همیشه بوی مردانگی و رادمردی و جوانمردی میداد بخیر، یاد پهلوانانی همچون عزیز رحمانی، چوبتراش، زهرایی مقدم، بختیاری و لاهور پورت بخیر.
مرشد بزن بر ضرب و از خاطرات پیران بخوان، از داستانهای نقالان شهر در چایخانهها بگو و از یاد یاران و پهلوانان و بزرگمردانی کلام واکن که قصههای حماسی آنها سالها در دلها جای داشت و سینهبهسینه در جامعه بازگو میشد.
قصه پهلوانان این دیار بوی مروت و جوانمردی میداد داستانهایی که به عزمت و بزرگی کوههای سر به فلک کشیده کردستان بود و هرکدام نوستالژی جوانان پا به سن گذاشته دوران هستند، آری مرشد بزن و بخوان و بگو یادت بخیر مردان نیکنام.
مرشد به زنگ و بخوان برای مردانی که داستانها و روایت آنها برای مردم امروز مهجور مانده است، داستان بزرگانی همچون نادر پهلوان و غلام سیاه، شاکه خیاط و پسران آری بخوان و مردانگی را دوباره بین جامعه رواج بده چون امروز مردم شهرم به نواها و آواهایت احتیاج دارند، آری مرشد بزن و یادت بخیر.
مرشدان همه بزنید و بخوانید که تمام ایران بدانند کردها همیشه بوی مردانگی و معرفت را در دلها نگهداشتهاند آری مرشد بزن بخوان و بگو که زنان و مردان این شهر برای همنوعهایشان در زلزله سرپل ذهاب چه کردند، آری بزنوبکوب بر ضرب پهلوانی.
مرشد بزن و ریتم تند دست را تندتر کن تا بچرخیم بر دور این گود چندضلعی، که خوب اطراف را ببینم و نظارهگر دوران باشیم، آری تند و تندتر بکوب بر آن ضرب که مرشد یادت بخیر.
مرشد ریتم دستت را عوض کن میخواهم کباده بر دست بگیرم و همچون کمان بر هر سوی تیری از صلح پرتاب کنم و مرام معرفت را رواج بدهم آری مرشد بکوب که مردمان من پیامدهنده عشق و دوستی و مردانگیاند.
چه خوش بود یاد ایامی که مرشد بر سردم مینشست و همه میدانداران گود فرمانبردار او بودند و چشم گوش فرا میدادند تا شنا بروند، دروازه بگردانند و میل بر دست بگیرند و مرشد با الحان داوودیش اشعاری همچون به ورزش ز رسم کهن یاد کن، ز مردی مردانگی یاد کن را برایش بخواند، آری بخوان مرشد که یادت بخیر.
یادداشت: فرشید اردلان، خبرنگار ایسنا منطقه کردستان
انتهای پیام
نوشتن دیدگاه