کد خبر: 51808
منتشر شده در سه شنبه, 09 مرداد 1397 22:09
ساعت: 21:09 منتشر شده در مورخ: 1397/05/09 شناسه خبر: 1393278 بازیکن تیم فوتبال پرسپولیس گفت: تا بفهمم چه شده مشت خوردم. نمیدانم اگر مردم جمع نمیشدند چه اتفاقی میافتاد. این برای پنجمین بار است که بینی من میشکند. به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ مهدی شریفی که امروز دچار سانحه شده بود، در...
ساعت: 21:09
منتشر شده در مورخ: 1397/05/09
شناسه خبر: 1393278
بازیکن تیم فوتبال پرسپولیس گفت: تا بفهمم چه شده مشت خوردم. نمیدانم اگر مردم جمع نمیشدند چه اتفاقی میافتاد. این برای پنجمین بار است که بینی من میشکند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ مهدی شریفی که امروز دچار سانحه شده بود، در گفتگو با سایت رسمی باشگاه پرسپولیس اظهار داشت: امروز عازم تمرین بودم که بعد از تونل توحید دچار این حادثهشدم. بعد از تونل دو نفر که ترک موتور بودند و کلاه کاسکت به سر داشتند جلوی ماشین من پیچیدند، ایستادم. البته راهی هم برای رفتن نبود چون به موتور آنها برخورد میکردم. یکی از آنها به سمت خودروی من آمد. تا بخوام بفهمم چه شده است در ماشین را از سمت شاگرد باز کرد. شروع به فریاد زدن کرد.
میگفت چرا میزنی و فرار میکنی من کاملاً گیج شده بودم فکرش را نمیکردم که این یک سناریو برای سرقت باشد. اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که شاید اشتباه گرفتهاند. تا بخواهم حرفی بزنم او به داخل خودرو خزیده بود و با مشت به بینی من زد. فکر میکنم با توجه به خودرویی که سوار بودم انتخابم کرده بودند.
وی ادامه داد: بعد از مشتی که به صورتم خورد، چند لحظه متوجه هیچ چیز نبودم وقتی به خودم اومدم دیدم کیف پول و موبایلم را برداشته است. من هنوز پشت فرمان بودم و کمربندم هم بسته بود. در همین لحظه دو نفر دیگر با موتور رد میشدند که من را شناختند.
اسم مرا که بردند، سارقی که وارد خودرو شده بود میخواست فرار کند. وسایل من را انداخت. وقتی دید مردم در حال جمع شدن هستند همین طور که به سمت موتور میرفت داد و فریاد میکرد که چرا میزنی و فرار میکنی مردم تا بفهمند اصل ماجرا چیست آنها رفته بودند. صورتشان را که ندیدیم ولی شماره پلاک موتور را برداشتند که بعید است به درد بخورد.
شریفی خاطرنشان کرد: از آنجا مستقیم به تمرین آمدم و الان به توصیه کادر پزشکی برای تصویربرداری از صورتم راهی بیمارستان هستم. فکر میکنم از ناحیه بینی دچار شکستگی شده باشم. البته خدا را شکر که اتفاق بدتری نیفتاد. اگر این بار هم بینیام شکسته باشد برای پنجمین بار است که این اتفاق میافتد. البته تا تنها جایی که تا حالا نشکسته بود قسمت بالای بینی بود که این هم به لطف سارقان عزیز، بی نصیب نماند.
وی تصریح کرد: باز خدا را شکر میکنم که اتفاق بدتر از این روی نداد. به نظرم در این بدشانسی شانس هم آوردم. از طرفی متاسفم که بعضی به خاطر مشکلاتی که دارند دست به این کارها میزنند ولی به هر حال حمله به مردم جای توجیه ندارد. واقعا لحظات عجیبی بود. واقعا شوکه شده بودم. امیدوارم برای کس دیگری چنین اتفاقی نیفتد.
نوشتن دیدگاه