کد خبر: 16099
منتشر شده در شنبه, 10 تیر 1396 14:20
در تازهترین تحول مربوط به بحران قطر، حسن روحانی رئیس جمهوری در یک تماس تلفنی با امیر قطر ضمن تبریک عید سعید فطر، محاصره قطر توسط بعضی از کشورهای عربی را غیرقابل قبول خواند و ضمن تاکید بر همکاری مستمر ایران با قطر، بر حل مشکلات منطقه از طریق گفت و گو تاکید کرد. پیش از این محمد جواد ظریف، وزیر امور...
در تازهترین تحول مربوط به بحران قطر، حسن روحانی رئیس جمهوری در یک تماس تلفنی با امیر قطر ضمن تبریک عید سعید فطر، محاصره قطر توسط بعضی از کشورهای عربی را غیرقابل قبول خواند و ضمن تاکید بر همکاری مستمر ایران با قطر، بر حل مشکلات منطقه از طریق گفت و گو تاکید کرد. پیش از این محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه، هم در مناسبت های مختلف از آغاز بحران قطر بر حل مسالمت آمیز آن تاکید کرد. اکنون پس از حدود سه هفته از آغاز بحران قطر این پرسش همچنان مطرح است که سیاست ایران نسبت به این بحران چگونه باید باشد.
در نگاه اولیه این یک فرصت بی نظیر است تا ایران در چارچوب یک ائتلاف ژئوپلتیک، قطر را با تمام ظرفیت های اقتصادی و سیاسی آن به سوی خود کشانده و از این طریق ضمن شکاف در ائتلاف ضد ایرانی کنونی که سعودی ها در منطقه با هدف تضعیف نقش منطقه ای ایران به وجود آورده اند، معادله قوا در منطقه را به نفع خود تقویت کند. از این دیدگاه، سیاست فعلی سعودی ها در ایجاد ائتلاف های عربی با کمک آمریکا به ضرر منافع و امنیت ملی ایران است. تلاش آنها در نزدیکی با ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در ماه اخیر هم با هدف بازگرداندن آمریکا به منطقه به منظور منزوی کردن ایران صورت گرفته و بنابراين به هر نحوی باید از آن جلوگیری شود.
اما از یک نگاه عمیق تر، این شاید همان فرصتی باشد که سعودی ها می خواهند. آنها (و اماراتی ها) اکنون سیاست محاصره قطر را بر دو محور متمرکز کرده اند: یکی حمایت قطر از تروریسم و دیگری همکاری با ایران. آنها با اتصال قطر به موضوع تروریسم القاعده، داعش و حتی اخوان المسلمین سعی کرده اند تا ضمن انحراف از ریشه های وهابی و سلفی رادیکالیسم در منطقه با افکار عمومی غرب و به خصوص آمریکا که شدیدا به مسئله تهدیدات تروریستی حساس هستند ارتباط برقرار کنند. ارتباط قطر با ایران هم بیشتر با هدف اتصال به افکار عمومی جهان سنی عرب صورت گرفته که به گونه ای تحت تاثیر تبلیغات شدید سعودی ها به نقش منطقه ای ایران به خصوص در بحران سوریه حساس شده است.
اما پنهان نیست که هدف اصلی سعودی ها باز کردن مجدد پای آمریکا به منطقه از طریق متعهد کردن این کشور به فروش تسلیحات به عربستان و در صورت امکان امضای قراردادهای تعهد متقابل نظامی برای تضمین امنیت سعودی ها است. صحبت از تشکیل ناتوی عربی در همین چارچوب است. پیش از این کشورهای اروپایی و آمریکا (در زمان اوباما) در قالب توافق هسته ای (برجام) نقش مهم منطقه ای ایران را پذیرفته بودند و همین امر سعودی ها را شدیدا نگران کرده بود که تداوم این جریان به ضرر منافع و امنیت رژیم سعودی و یک باخت آشکار در مواجهه با ایران در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیک در منطقه است. بر این مبنا، سعودی ها با اتخاذ یک الگوی یکجانبه گرا و سیاه و سفید که "هر که با ما نیست علیه ماست" قطر را که سابقه سیاست های متفاوت منطقه ای و عدم مشارکت در ائتلاف ضد ایرانی دارد را به محاصره در آورده اند. با این وجود، پشت پرده این سیاست سعودی هدف گسترده تر تثبیت رهبری خود در منطقه و جهان عرب از طریق ضدیت با ایران است که اکنون با انتصاب محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد عربستان ابعاد جدیدی می یابد.
اما منطق سیاست کنونی و تهاجمی سعودی ها در منطقه از ابعاد داخلی و بین المللی دچار چالش جدی است. تاثیرات منفی کاهش قیمت نفت بر وضعیت خصوصی سازی اقتصادی و مدرن سازی اجتمایی آن گونه که در چشم انداز 2030 سعودی آمده و همچنین بحث مشروعیت جانشینی و انتقال قدرت به شاهزاده جوان و جاه طلب سعودی خود شکاف های داخلی جدیدی در این کشور ایجاد کرده است. بمباران گسترده یمن به نتیجه مطلوب نرسیده و گروههای تروریستی مورد حمایت سعودی ها در بحران سوریه به تحلیل رفته و قابلیت تاثیرگذاری بر روند سیاسی این بحران را از دست داده اند. اکنون کشورهای اروپایی، روسیه و چین مخالف و نگران سیاست های یکجانبه گرا و جنگ طلبانه سعودی ها هستند. ترکیه نیز در بحران اخیر بطور آشکار طرف قطر را گرفته و انتقادات جدی به سعودی ها وارد کرده و از این کشور کاملا دور شده است.
در این شرایط، بهترین سیاست برای ایران در بحران قطر تاکید بر نقش مستقل و بی طرف خود در حل مشکلات منطقه ای و تاکید بر ضرورت شکل گیری "ائتلاف های موضوعی" بجای "ائتلاف های ژئوپلتیک" است که خود می تواند منجر به بلوک بندی های جدید و به تبع تنش بیشتر در منطقه شود. تمرکز ائتلاف های موضوعی بر مشکلات عمومی منطقه مثل حل مسالمت آمیز بحران های منطقه ای، پرهیز از تحریم کشورها، مبارزه با تروریسم به عنوان یک اصل، بحران های زیست محیطی، امنیت انرژی و غیره با هدف اصلی ایجاد "ثبات" در منطقه است. برجام هم در قالب یک ائتلاف موضوعی شکل گرفت. این رویکرد، به دیپلماسی و عملکرد ایران ابعاد سازنده و گسترده منطقه ای و جهانی می دهد و ضمن کمک به خروج قطر از بحران جاری با ایفای یک نقش مثبت کمک رسانی درقالب وظیفه همسایگی، زمان را به ضرر سعودی ها به عقب انداخته و از این طریق منطق ائتلاف سازی گسترده سعودی ها علیه کشورمان را به چالش می کشد.
منبع: سرمقاله روزنامه شرق، چهارشنبه 7 تير ماه 1396
نوشتن دیدگاه