وقتی سخنان رئیس‌جمهور باب طبع ژورنالیست‌های سیاست‌زده نیست این را فقط از روی حدس و گمان نمی گویم. ادبیات آقای روحانی در این روزها به ویژه در گفت و گوی رسمی اخیر نشان می دهد که آقای رئیس جمهور دیگر چندان نگران دشمنان قسم خورده اش نیست و قصد دارد وقت بیشتری را صرف آبادانی کشور کند. بالاخره در دور اول همیشه این نگرانی وجود داشت که حریفان صندلی را از زیر پای آقای روحانی بکشند و رئیس دولت یازدهم را به اولین رئیس جمهور یک دوره ای تاریخ ایران تبدیل کنند. بنابراین طبیعی بود که آقای روحانی در تمام چهارسال ریاست جمهوری اش نیم نگاهی هم به دور بعد ریاست جمهوری داشته باشد و به تعبیری هم در مقام رئیس یک دولت مستقر سخن بگوید و هم خیلی از حال و هوای یک کاندیدای تبلیغاتی فاصله نگیرد. روزهای پایانی اردیبهشت سال ۹۶ البته ثابت کرد که دغدغه آقای روحانی چندان هم بی دلیل نبوده و اگر نبود صراحت و شجاعت و در پاره ای موارد تندی آقای روحانی شاید اصلا نتیجه انتخابات بالکل چیز دیگری می شد. به هر حال رقابت به پایان رسید و آقای روحانی توانست یک بار دیگر سکان کشتی اجرایی کشور را در دست بگیرد. حالا با یک رئیس جمهور تمام وقت روبروییم که با خاطری آسوده تر می تواند برنامه هایش را پیش ببرد. حریف هم دیگر آن تب و تاب گذشته را ندارد. همین که آقای روحانی از فضای سیاسی یک ماه گذشته احساس رضایت می کند و آرامش فضای سیاسی را در روزهای اخیر قابل قبول می داند یعنی به نسبت گذشته فشار کم تری را تحمل کرده. یعنی حریف هم فهمیده فعلا لج و لجبازی و هر گونه تهمت و افترایی را علیه دولت به کار گرفتن بی فایده است و بهتر است نیرویش را برای روزها و ماه های پایانی دولت ذخیره کند. در چنین شرایطی ما با یک رئیس جمهور طبیعی مواجه هستیم. رئیس جمهوری که حالا می تواند اولویت هایش را طور دیگری بچیند. اگر در دور نخست آقای روحانی از بیم دوستان خودارزشی پندار به حوزه فرهنگ خیلی نزدیک نمی شد این بار برنامه هایی جدی برای حوزه فرهنگ دارد. برنامه هایی که فقط به وزارت فرهنگ و ارشاد محدود نمی شود و این گونه که از ظواهر برمی آید قرار است اتفاقات مهمی در آموزش و پرورش که نطفه فرهنگ در آن جا بسته می شود صورت گیرد. لحن مهربانانه رئیس دولت دوازدهم با نیروهای مسلح شاید از مهم ترین اتفاقات سال های اخیر بود. این که نیروهای مسلح نباید در انتخابات دخالت کنند و یا فعالیت های آنان در حوزه اقتصاد باید شفاف و روشن باشد حرفی است که در درستی آن هیچ آدم سلیم النفسی شک ندارد اما ادبیاتی که این اواخر داشت بین دولت و نیروهای نظامی شکل می گرفت همه نیروهای دلسوز این آب و خاک را نگران کرده بود. خوشبختانه به نظر می رسد با تدبیر و امید این مسئله نیز در حال حل شدن است و با مهر و مدارای بین دولت و نیروهای مسلح از این به بعد شاهد ارامش بیشتری در فضای سیاسی کشور خواهیم بود. در سخنان اخیر آقای روحانی نکات قابل تامل و شنیدنی بسیار بود اما ظاهرا بعضی از دوستان ژورنالیست ما را چنان که شاید و باید راضی نکرد. آن ها از آقای روحانی توقع دارند هم چنان در فضای انتخاباتی سخن بگوید و بیشتر از شعر و شعار بهره گیرد تا سخنان آرام و منطقی. این گونه برخوردهای احساسی و پوپولیستی نشان می دهد واقع گرا بودن در فضای سیاسی ایران چه میزان دشوار است. اتفاقا کار آقای روحانی از این حیث ارزشمند است که بیش از آن که رضایت ژورنالیست های سیاست زده را مد نظر داشته باشد به صلاح مملکت می اندیشد. از آقای روحانی انتظار می رفت پس از آن انتخابات مهیج و حساس برای به دست آوردن دل هواداران هم که شده وعده و وعیدهای بسیاری به مردم بدهد اما در سخنان ایشان ذره ای وعده و وعید دیده نشد. آقای روحانی به جای امیدهای واهی دادن به مردم بسیار واقع بینانه سخن گفت. شاید این مقدار واقع بینی برای مردمی که به زنده باد و مرده باد خو گرفته اند کمی دشوار باشد اما اگر می خواهیم به معنای درست کلمه سیاست ورزی را بیاموزیم باید کم کم به این حرف ها عادت کنیم.