پیشنهاد من این است که پیگیری پرونده امام صدر را به یک مطالبه عمومی تبدیل کنیم. به‌گونه‌ای که هر روز با این سوال مواجه شویم که چه شد؟ در این راستا دو کار را باید انجام داد، نخست اینکه در مهمترین میدان شهر یک تابلوی روزشمار برای ربایش امام موسی صدر نصب شود تا همه با روزهایی که از ربودن ایشان می‌گذرد مواجه شده و بدانند که چند روز و چند سال از ربایش و دوری امام گذشته است؟ دوم اینکه مسئولان مربوطه ملزم شوند که هر ۶ ماه یک بار گزارش علنی در حضور رسانه‌ها نسبت به پیگیری‌های خود به مردم ارائه کنند. این کار باعث می‌شود که افکار عمومی همچنان با امام موسی صدر زندگی کند. بنابراین هم برای پیگیری پرونده مهم است و هم برای زنده نگه داشتن یاد امام موسی صدر در جامعه. محرومیتی که ما از ایشان برای خود ساخته‌ایم بسیار شدیدتر از محرومیتی است که دیگران با ربودنش بر ما روا داشته‌اند. یکی از ویژگی‌های مهم امام صدر این است که درد شیعه و مسلمان نداشت. بلکه درد او درد انسان بوده و هست. امام صدر از موضع دین، درد بشریت داشت. او در دوران حضورش به نام خدا خدمتگذار خلق خدا با هر گرایش، دین و ملتی بود. بُعد دیگر اندیشه و عمل امام صدر در نگاه عرفانی اوست. نگاه او به دین، انسان، طبیعت، فقه و... نگاهی عرفانی بود و ما هنوز نتوانسته‌ایم در این بعد وجودی امام صدر تفکر کرده و آن را تحلیل کنیم. ای ‌کاش فرصتی باشد که از این نگاه نیز امام صدر بازخوانی و بازگویی شود. جهان امروزه بیش از پیش نیازمند این نگاه است. ما در دوران بحران‌ها زندگی می‌کنیم. بحران‌های متفاوت فکری که در مقابل آن بحران‌های سیاسی نظامی و اجتماعی هیچ هم نیستند. بدون تعارف امروز جوانان تحصیل کرده‌ای را می‌بینیم که قرابتی با اندیشه‌های دینی احساس نمی‌کنند و گناه این جریان به گردن ماست، چرا که ما نتوانستیم دین را آنگونه که هست معرفی کنیم. بلکه دین را آنگونه که خودمان می‌خواهیم معرفی کرده‌ایم. بی تردید اگر معارف زلال دین با همان خوانشی که امثال امام موسی صدر داشته به بشریت امروز عرضه شود، مورد اقبال و استقبال عمومی مردمان جهان قرار می‌گیرد. امام هشتم می فرمایند که خدا رحمت کند کسی که امر ما را احیا می‌کند. از امام پرسیدند که برای اینکار چه باید کرد، در جواب فرمودند که هیچ فقط آنچه را که ما گفتیم به مردم اعلام کنید. امام موسی صدر توان این‌کار را دارد و به اندازه خود این را برای ما به یادگار گذاشته. ضرورت است که امروزه هرکس بر مبنای تخصص خود اندیشه این مرد بزرگ را مورد مطالعه قرار دهد. ما قاطعانه امیدواریم که امام صدر به میان ما برگردد. اما فراموش نکنید که امام موسی صدر فرد نیست. بیش از همه چیز، فکرش اثرگذار است. ربودن جسم او به این دلیل بود که فکرش گسترش پیدا نکند. اگر امام صدر دست از تفکراتش برمی‌داشت و سکوت می‌کرد که او را نمی‌رباییدند. امام صدر یک فکر است و فکر قابل ربایش نیست. فکر گاهی با ربایش یا با شهادت بیشتر رشد می‌کند. بنابراین نباید اکنون که از فردی به نام امام موسی صدر که به ظاهر محروم هستیم، خود را به محرومیت بزرگتری که فکر امام صدر است، دچار کنیم. این محرومیت خودخواسته است. چرا باید هنوز کسانی باشند که از آثار و افکار او مطلع نباشند؟ امام صدر یک متفکر جامع شرایط، یک مصلح اجتماعی، یک مبلغ دین و یک سیاستمدار برجسته است و باید در همه این حوزه‌ها مورد مطالعه قرار گیرد. ما این مطالعات را انجام نداده و در نتیجه به الگوسازی روی نیاورده‌ایم. امام صدر خودش الگوست و باید معرفی شود اما به نظر من او ظرفیت الگوسازی دارد و می‌توان در وجوه مختلف به تکثیرش اقدام کرد. این وظیفه هنرمندان است. زندگی امام صدر ظرفیت ساخت بهترین فیلم‌های سینمایی، ظرفیت نگارش رمان‌های خواندنی و... را دارد. باید از بخش‌های مختلف زندگی ایشان الگوسازی کرد.