سال‌ها می‌گذرد، حادثه‌ها می‌آید و ما همچنان به استفاده از نور خورشید امامت از پس ابرهای غیبت خو گرفته‌ایم. می‌خواهیم امام عصر ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ را درک کنیم و از فیض حضورش بهره ببریم اما همچنان در غیبت به سر می‌بریم. پس چگونه «ظهور» را جلوتر بیندازیم؟ پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی:هدف ما از این نوشتار ارائه یک پژوهش علمی نیست، بلکه تنها تذکری است برای غافل نبودن. تذکری بر این که محقق نشدن آن حادثه والا، از کوتاهی ماست و کلید حل آن نیز در اراده ماست. بر این مبنا اهمیت دو گزینه در تعیین سرنوشت ظهور قابل ملاحظه است: 1. فهمیدن سنت الاهی این است که تا مردم نخواهند اوضاع تغییر کند، چیزی عوض نمی‌شود: إِنَّ اللَّـهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ؛(رعد/11) بی‌گمان خداوند آنچه قومی دارند دگرگون نکند مگر آنکه آنچه در دلهایشان دارند، دگرگون کنند. ما به وضع «غیبت امام» گرفتار آمده‌ایم. برای رهایی از این گرفتاری، باید تغییر کنیم و نقطه آغاز این تغییر، درون ماست. نکته اینجاست که هر تغییری نیازمند هزینه است و کسی که طالب تغییر است باید آن هزینه را بپردازد. ما نیز برای تغییر باید هزینه آن را بپردازیم تا زمینه ظهور فراهم شود. ولی وقتی حساب و کتاب می‌کنیم و چرتکه می‌اندازیم، هزینه این تغییر را بیش از فواید آن می‌یابیم. از این رو حاضر به پرداخت هزینه رهایی از غیبت نمی‌شویم و در نتیجه اوضاع به همین صورت ادامه می‌یابد و ظهوری محقق نمی‌شود. روشن است که درمان تنها در یک کلمه خلاصه می‌شود: «آگاهی». اگر ما از جهل بیرون بیاییم و بدانیم که مشکلات طاقت‌فرسایی داریم و الان به دلیل خماری جهل، آن‌ها را احساس نمی‌کنیم در آن صورت می‌خواهیم که آن دردهای دردناک مرتفع شود. وقتی دانستیم که با ظهور چه گنج‌های نابی به دست می‌آوریم و از چه نعمت‌های بزرگی برخوردار می‌شویم در آن صورت محاسبه‌مان به خطا نمی‌رود و حاضریم برای آن رخداد بزرگ، هزینه‌های بزرگ بپردازیم اشکال کار از همان حساب و کتاب است؛ البته نه خود «حساب و کتاب» کردن، چرا که انسان ذاتا منفعت طلب است و کاری را که به ضررش باشد انجام نمی‌دهد، بلکه اشکال در خطای محاسباتی است. اشتباه در آن است که منفعت ظهور را کمتر از هزینه کردن برای آن می‌بینیم و به همین دلیل خواهان آن نیستیم. ما از فواید ظهور غافلیم و نمی‌دانیم که در آن دوران در چه جایگاهی قرار خواهیم گرفت، چه شرایطی خواهیم داشت و چه نعمت‌هایی ما را دربرخواهدگرفت. در حالی که فواید گسترده ظهور نه تنها شیعیان و مسلمانان، بلکه برای همگان خواهد بود و برکت وجود امام عصر، شامل همه آدمیان خواهد شد. به این مثال توجه کنید: کسی که بیماری دیابت دارد و اوضاع بیماری‌اش وخیم شده، بسیاری از دردها را احساس نمی‌کند. در حالی که اگر آن شخص، دیابت نداشت و سالم بود طاقت تحمل آن دردها را نداشت و شدیداً بی‌تابی می‌کرد. وضع ما شبیه این بیمار دیابتی است؛ در بیماری جهلی فرو رفته‌ایم که درد نداشتن امام را حس نمی‌کنیم، از این رو برای درمان آن هم قدمی برنمی‌داریم. روشن است که درمان تنها در یک کلمه خلاصه می‌شود: «آگاهی». اگر ما از جهل بیرون بیاییم و بدانیم که مشکلات طاقت‌فرسایی داریم و الان به دلیل خماری جهل، آن‌ها را احساس نمی‌کنیم در آن صورت می‌خواهیم که آن دردهای دردناک مرتفع شود. وقتی دانستیم که با ظهور چه گنج‌های نابی به دست می‌آوریم و از چه نعمت‌های بزرگی برخوردار می‌شویم در آن صورت محاسبه‌مان به خطا نمی‌رود و حاضریم برای آن رخداد بزرگ، هزینه‌های بزرگ بپردازیم؛ هرچند بیش از لحظه کوتاهی از عمرمان نتوانیم آن واقعه عظیم را درک کنیم. در این صورت است که تلاش و هزینه دادن ما معنی ارزشمند «انتظار» به خود می‌گیرد: أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ انْتِظَارُ الْفَرَج‏.(امام کاظم علیه السلام؛ تحف العقول، ص403) 2. دعا کردن نباید برای ظهور تنها به دعا کردن بسنده کرد؛ نباید تنها گوشه‌ای نشست و از درد فقدان امام ناله کرد؛ نباید تنها دست به آسمان الاهی بلند کرد و عجل لولیک الفرج گفت، بلکه باید برخاست و کاری کرد؛ ولی باید در نظر داشت که «کار کردن»، جای دعا خواندن را نمی‌گیرد. ما به وضع «غیبت امام» گرفتار آمده‌ایم. برای رهایی از این گرفتاری، باید تغییر کنیم و نقطه آغاز این تغییر، درون ماست. نکته اینجاست که هر تغییری نیازمند هزینه است و کسی که طالب تغییر است باید آن هزینه را بپردازد. ما نیز برای تغییر باید هزینه آن را بپردازیم تا زمینه ظهور فراهم شود دعا حقیقت بلندی است که سخن گفتن از آن، فراتر از جایگاه نگارنده این سطور است. فقط به دو نکته از قرآن کریم اکتفا می‌شود: اول: دعا کردن لازم است. هرچند دعا کردن به تنهایی کافی نیست، اما عمل کردن به تنهایی نیز کافی نیست: قُلْ مَا یَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّی لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ؛ (فرقان: 77) بگو اگر دعایتان نباشد، پروردگار من به شما اعتنایی ندارد. در مقوله انتظار، دعاکردن مثل عمل کردن دارای منزلت است. امام صادق علیه السلام وقتی راه رهایی از دشواری‌های عصر غیبت را به عبدالله بن سنان می‌فرمود نه تنها توصیه نمود که دعای غریق بخواند، بلکه بر دقیق خواندن آن دعا نیز تأکید کرد. (1) پس دعاکردن و مداومت بر آن، در مسیر انتظار اهمیت دارد. دوم: دعاکردن با استجابت همراه است: قَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَكُمْ؛ (غافر: 60) پروردگارت گوید مرا به دعا بخوانید تا برایتان اجابت کنم. ما گرفتار غیبتیم. برای رهایی از این گرفتاری دعا می‌کنیم؛ چراکه پیامبر صلی الله علیه واله به ما آموخته که بلاها را با دعا رفع کنیم. (2) بعد از دعا نیز امید استجابتش داریم که این امید، نه از سر خیال واهی، بلکه از اعتماد به قول الاهی است. اللهم عجل لولیک الفرج. پی نوشت ها: 1- عبدالله بن سنان: امام صادق علیه السلام فرمود: بزودی در شبهه‌ای خواهید افتاد و بدون نشانه‌ای نمایان و امامی رهنما خواهید ماند. از این شبه رهایی نمی‌یابد مگر کسی آن‌کس که دعای غریق را بخواند. عرض کردم: دعای غریق چگونه است؟ فرمود: می‌گویی: «یا الله، یا رحمن، یا رحیم، یا مُقَلِّبَ القُلوب، ثَبِّت قلبی علی دینک؛ خدایا! مهرگسترا! مهربانا! ای دگرگونساز دل‌ها! دل مرا بر دینت استوار گردان». و من گفتم: «یا مقلّب القلوب والأبصار، ثبّت قلبی علی دینک؛ ای دگرگونساز دل‌ها و اندیشه‌ها! دل مرا بر دینت استوار گردان!» و امام فرمود: البته خداوند دگرگون کنندۀ دل‌ها و اندیشه‌هاست. اما تو همان بگو که من می‌گویم: ای دگرگونساز دل‌ها! دل مرا بر دینت استوار گردان. منتخب میزان الحکمه، ج1، ص129 2- رسول الله صلی الله علیه واله: إدفعوا أبواب البلاء بالدعاء؛ منتخب میزان الحکمه، ج1، ص440. ف