استفاده از یک شتاب دهنده می تواند بین 25 تا 150 میلیون تومان سرمایه برای ایده شما فراهم کند اگرچه این تنها راه حل موجود نیست. راه اندازی استارتاپ تبدیل به فکر و ذکر اکثر جوان های متولد دهه 60 و به خصوص 70 شده است. بیشتر افراد این نسل خیلی به کارهای کارمندی علاقه نداشته و دوست دارند خودشان رییس خود باشند و به دنبال آرزوها و علاقه مندی های شان بروند. ولی در این میان نبود سرمایه بزرگ ترین سنگ جلوی پای آنهاست.  محققان و اندیشمندان بزرگ گفته اند که ریشه فقر ملت های عقب مانده نبود ساز و کارهای قانونی لازم برای اتحاد ایده و سرمایه است. این مسئله در کشور ما نیز دیده می شود ولی به لطف شرکت های سرمایه گذاری که در قالب های مختلفی مثل مراکز رشد و شتاب دهنده فعالیت می کنند، اوضاع بسیار بهتر شده است. با این حال هنوز بسیاری از جوانان نمی دانند که روند کاری این شرکت ها چگونه است و هرکدام چه تفاوتی با دیگری دارد. به همین خاطر به سراغ این شرکت ها رفته و تفاوت های شان را مشخص کرده ایم. به علاوه میزان سرمایه گذاری هر شرکت را نیز نوشته ایم تا بدانید در آخر کار چقدر ته جیب شما را می گیرد.  قدم اول؛ استفاده از شتاب دهنده  شتاب دهنده ها معمولا شرکت های خصوصی هستند که از همان آغاز کار استارتاپ را مورد حمایت فکری، فنی  مالی قرار می دهند. این مراکز از ابتدا تیم های کاری را براساس شرایط و قوانین داخلی خود پذیرفته و از آنان حمایت می کنند، این حمایت پس از پذیرفته شدن تیم اجرایی و عقد قرارداد انجام می گیرد.     روش پذیرش تیم ها توسط شتاب دهنده ها با یکدیگر متفاوت است، بعضی همانند یک فضای رقابتی- کاری، مثل استارتاپ ویکند تیم ها را به معرفی ایده های خود دعوت کرده و بین چند ایده برتر یک رقابت فشرده برگزار کرده و در نهایت روی یک یا چند ایده سرمایه گذاری نهایی را انجام می دهند. برخی دیگر تیم های اجرایی را تک به تک دعوت کرده و با برگزاری جلسات متعدد به بررسی ایده و تیم اجرایی می پردازند.  در دنیا معمولا حمایت شتاب دهنده ها از یک استارتاپ شامل کمک های مالی پنج هزار دلاری به بالا (در مراحل اولیه)، اختصاص فضای کاری مناسب و تامین تجهیزات اداری، آزمایشگاهی و کارگاهی، دعوت و حضور مربیان حرفه ای برای همراهی تیم ها، کمک های فکری و فنی، حمایت های قانونی، حقوقی و رفع موانع اداری و دولتی، برگزاری دورهمی و تورهای مرتبط با ایده ها و... می شود.   البته به صورت معمول در یک بار دیگر استارتاپ ها باید نتیجه کار خود را برای هیات داوران تشریح کنند. در این گام نیز تعدادی دیگر از تیم ها حذف می شوند و تنها چند استارتاپ این فرصت را دارند تا سرمایه اصلی را از شتاب دهنده دریافت کنند. سرمایه ای که معمولا عددی نزدیک به 100 تا 200 هزار دلار را شامل می شود.  در ایران تعداد محدودی از شتاب دهنده ها نسبت به باقی شرکت ها فعالیت بیشتری دارند و توانسته اند جوانان جویای کار و نام را جذب کنند. شرکت هایی نظیر آواتک، گروه دیموند و فارابی و غیره که قصد دارند استارتاپ های ایرانی را به اوج بلوغ خود رسانده و البته خود نیز سود خوبی کسب کنند.  آواتک  آواتک قصد دارد تا سال 2018، روی 100 استارتاپ ایرانی سرمایه گذاری کند. این تیم چهار مرحله را برای این کار در نظر گرفته است. مرحله اول ارائه طرح هاست. پس از ارائه طرح استارتاپ هایی که ثبت نام کرده اند 20 تیم به مرحله آماده سازی برای شتاب می رسند. در این مرحله تیم ها طی دو ماه آموزش رایگان می بینند.   در طول این مدت فضا و امکانات نیز به رایگان در اختیار استارتاپ ها قرار می گیرد. این شرکت از مرحله آمادگی برای شتاب تا روز نمایش دستاوردها برای هر استارتاپ مبلغ 25 میلیون تومان (معادل هشت هزار دلار آمریکا) سرمایه گذاری و در قبال آن بین هشت تا 15 درصد سهام هر استارتاپ را به نام خود ثبت می کند.    دیموند  این گروه نماینده شتاب دهنده آمریکایی Plug & Play بوده و نام آن یعنی دیموند همان نام اولیه قله دماوند است. دو نفر از موسسان این گروه در شتاب دهنده آمریکایی مذکور مشغول کار هستند. نطفه این شتاب دهنده در دانشگاه شریف شکل گرفته و به خاطر همین شتاب دهنده بیشتر از استارتاپ های این دانشگاه حمایت می کند. هر چند شما نیز می توانید به سراغ این شرکت بروید. شتاب دهنده دیموند چیزی حدود 50 میلیون تومان پول در اختیار هر استارتاپ قرار می دهد.  بسته حمایتی این استارتاپ هم شامل ایجاد اکوسیستم پرورش ایده ها، ایجاد و ترویج فرهنگ مشاوره، ارتباط کارآفرینان با بازار سرمایه و همکاری با آنها می شود. به علاوه این گروه امکاناتی مثل محل کار و تجهیزات و غیره نیز در اختیار شما خواهدگذاشت.  فارابی  هدف شتاب دهنده فارابی جذب، حمایت و سرمایه گذاری روی استارتاپ هایی است که قصد فعالیت در حیطه بازار سرمایه را دارند. در صورت پذیرش در شتاب دهنده فارابی، دوره های پیش شتاب دهی از سه تا شش ماه بسته به توافق انجام گرفته با هر استارتاپ می تواند متغیر باشد. پس از رسیدن به هدف های تعیین شده در دوره پیش شتاب دهی، دوره شتاب دهی شروع خواهدشد که این دوره نیز می تواند بیش شش الی 9 ماه متغیر باشد.  پس در کمترین حالت یک استارتاپ 9 ماه و در بیشترین حالت 15 ماه در شتاب دهنده فارابی حضور خواهدداشت. مقدار سرمایه گذاری شتاب دهنده فارابی در مرحله اول می تواند تا سقف 150 میلیون تومان نیز افزایش پیدا کند. اما بخش دیگری از هزینه ها نیز که شامل فضای کاری، اینترنت، چایی و قهوه و سایر خدمات شتاب دهنده است به صورت ثابت و برای هر استارتاپ 25 میلیون تومان در نظرگرفته می شود. پس به صورت خلاصه تا سقف 150 میلیون تومان نقدی و 25 میلیون تومان غیرنقدی روی هر استارتاپ سرمایه گذاری خواهدشد.  قدم دوم؛ استفاده از مراکز رشد  مراکز رشد اغلب وابسته به دولت بوده و معمولا سهام نمی خواهند و بیشتر تمرکزشان بر پذیرش و ارائه کمک به استارتاپ هایی است که در راستای اولویت های سیاست تحقیقاتی یا اجرایی دولت ها فعالیت می کنند. مانند نانوتکنولوژی، پزشکی و سلامتی، صنایع سبز، رفاه اجتماعی، شرکت های محصول محور و غیره. مراکز رشد حوزه های وسیع تری را به نسبت شتاب دهنده ها دنبال می کنند مثل علوم پزشکی، نانو، صنایع غذایی و معمولا در کنار سازمان ها و دانشگاه های مرتبط با آن فعالیت، حمایت خود را از استارتاپ ها انجام می دهند.   مراکز رشد اکثرا منابع مالی خود را از بودجه دولتی یا سازمان بالادستی خود تامین می کنند و بازگشت سرمایه در این مراکز وابسته به ساختار قانونی خاص مان مرکز سازمانی، دانشگاهی یا دولتی است. این مراکز هم مانند شتاب دهنده ها، استارتاپ های وارد شده را از لحاظ مالی، امکانات محیطی، آزمایشگاهی، کارگاهی، نیروی انسانی و... حمایت می کنند.  ورود و آشنایی با این مراکز به راحتی وارد شدن به شتاب دهنده ها نیست و برخلاف شتاب دهنده ها، فضای رقابتی آنچنانی در ورود به آنها وجود ندارد. مراکز رشد با توجه به بودجه های دولتی به صورت واضح میزان سرمایه گذاری و امکانات خود را مشخص نکرده اند ولی توقعی کمتر از امکانات شتاب دهنده ها نداشته باشید.    قدم سوم؛ جذب سرمایه گذار  باید یک نفر را که دستش به ذهنش می رسد پیدا کنید و طرح خود را برایش توضیح دهید تا قانع شود روی پروژه شما سرمایه گذاری کند. کلیت بحث سرمایه گذاری همین است! این سیستم در موسسه های مختلف به نوعی سازماندهی هم شده است. در سال های اخیر فعالیت هایی از سمت دولت برای سرمایه گذاری در بخش کارآفرینی و تامین منابع مالی استارتاپ ها صورت گرفته است، مانند وام های کارآفرینی صندوق تعاون، مهر رضا و... این که این تخصص منابع چقدر به رشد کارآفرینی کمک کرده است موضوع مورد بحث ما نیست ولی به هر حال برای یک استارتاپ همین مراکز هم می تواند تامین منابع کند.  شرکت ها و افرادی نیز وجود دارند که صرفا به عنوان سرمایه گذار می توانند نیازهای مالی یک استارتاپ را تامین کنند. اصل این مقوله چندان جدید نیست اما شرکت های سرمایه گذاری استارتاپ ها نسبتا چند سالی است که پدید آمده اند. این شرکت ها در مورد مسائل فنی، ساختاری و... صاحبنظر نبوده و دخالت نمی کنند و صرفا بر بازگشت سرمایه در زمان مقرر و سوددهی مورد نظر تمرکز دارند. همچنین مقررات دست و پاگیر دولتی و بانکی را ندارند.  در این میان روش دیگری نیز وجود دارد که به عنوان سرمایه گذاری داوطلبانه جمعی شناخته می شود. این سرمایه ها توسط مراکز مختلف از اشخاص زیادی با هدف کمک های داوطلبانه و بدون چشمداشت سود یا بازگشت سرمایه جمع آوری می شود. استارتاپ های زیادی توسط این مجموع ها شکل گرفته اند ولی خب معمولا سرمایه زیادی از این طریق جذب نمی شود.  لغات و اصطلاحات مورد نیاز برای استارتاپ های محتاج جذب سرمایه  * Venture Capital: سرمایه خطرپذیر یا کارآفرینانه یک شرکت سرمایه گذاری است که منابع مالی و خدمات مدیریتی را در اختیار شرکت های در حال رشد قرار می دهد. استارتاپ ها نیز از این امکانات به منظور توسعه محصول، جذب مشتری و افزایش نفوذ بازار استفاده می کنند. نکته اینجاست که هیچ ضمانتی برای بازگشت این سرمایه نیست.  * Seed Funding: یک گیاه از یک بذر شروع به رشد می کند. بیشتر استارتاپ ها نیز برای رشد خود به میزان معینی از جذب سرمایه نیاز دارد تا رشد کنند، به این سرمایه که در مراحل اولیه در اختیار استارتاپ قرار می گیرد، سرمایه بذری گفته می شود.  * ROI: نسبت پول به دست آمده از سرمایه گذاری به سرمایه اولیه است. این عدد معمولا به صورت درصد بیان می شود. با این شاخص می توان فهمید که یک شرکت تا چه حد از سرمایه اش برای سودآوری بیشتر استفاده بهینه کرده است. به خاطر همین هر چه این شاخص بالاتر باشد فرصت سرمایه گذاری جذاب تر است.  * Elevator Pitch: اگر در یک آسانسور با یک سرمایه گذار همراه شوید و فقط 60 ثانیه وقت داشته باشید تا ایده خود و دلیل این که ارزش سرمایه گذاری دارد را به او بگویید، چه خواهید گفت؟ اگر شما نتوانید ایده خود را در 60 ثانیه طوری بیان کنید که همه متوجه شوند، احتمالا یک جای کار ایراد دارد.