کد خبر: 2664
منتشر شده در پنج شنبه, 26 تیر 1393 21:43
تصاویری که رسانههای جهان از شلیک بیرحمانه نظامیان صهیونیست به ۴ کودک معصوم فلسطینی در ساحل غزه که مشغول بازی فوتبال بودند، به جهان مخابره کردند بدون شک یک نمونه از هزاران اتفاقی است که دوربین گزارشگران موفق به ثبت و ضبط آن میشود؛ اگرنه این روزها در بیدادگاه رژیم صهیونیستی که به بهانه قتل ۳...
تصاویری که رسانههای جهان از شلیک بیرحمانه نظامیان صهیونیست به ۴ کودک معصوم فلسطینی در ساحل غزه که مشغول بازی فوتبال بودند، به جهان مخابره کردند بدون شک یک نمونه از هزاران اتفاقی است که دوربین گزارشگران موفق به ثبت و ضبط آن میشود؛ اگرنه این روزها در بیدادگاه رژیم صهیونیستی که به بهانه قتل ۳ سرباز صهیونیست، ۱۰ روز است غزه را زیر صدها تن مواد منفجره قرار داده است، هر لحظه میتوان خبر فاجعه جان سپردن کودکان یا مرگ خاموش زنان و مردان غیرنظامی و بیگناه فلسطینی را شنید.
جالب اینجاست که این ۴ طفل معصوم فلسطینی در حالی توسط رگبار صهیونیستها به فجیعترین وضع، تکهتکه شدند که هنوز یک هفته از جام جهانی فوتبال نمیگذرد و همچنان وقایع این جام است که در صدر اخبار قرار دارد نه شهادت دقیقه به دقیقه نونهالان فوتبالیست فلسطینی!
تفاوت جنایت جدید صهیونیستها در تهاجم به غزه این است که این اتفاق در شرایط سیاسی ویژهای رخ داد که نزاع ۶۶ ساله مبارزان فلسطینی با ارتش صهیونیستی وارد مرحله تعیینکنندهای شده است؛ مرحلهای که مجاهدان جهاد اسلامی در غزه و چریکهای حزبالله در لبنان توانستهاند توازن قوا را به نفع جبهه اعراب تغییر دهند. بر همین اساس اغلب ناظران در یورشهای تازه نظامیان آشفتهحال رژیم صهیونیستی نشانههای انتقام از شکست در غزه و لبنان را جستوجو میکنند. اعتبار ارتشی که به صورت یک نیروی شکستناپذیر در ۴ جنگ پیاپی اعراب را ناکام گذاشته بود، اکنون فروریخته است.
در این حال برآوردهایی که مؤسسات یهودی از میزان ناامنی در سرزمینهای اشغالی انجام دادهاند، به مخمصهای بزرگ برای گردانندگان این رژیم تبدیل شده است. در این وضع تناقضآمیز که گریبانگیر تلآویو شده دو شیوه و راهبرد کاملاً متفاوت در دستور کار سران این رژیم قرار گرفته است؛ سیاسیون آن به میزهای مذاکره متوسل شدهاند و از استانبول تا پاریس مدام در پی یافتن یک میانجی اروپایی هستند که در وانفسای بیاعتباری میانجیگران امریکایی در ازای دادن امتیازهای سیاسی به حریفان لبنانی و فلسطینی یک فرصت تنفس و آتشبس برای حیات لرزان خویش بخرند و در سوی دیگر ارتش و نظام پلیسی این رژیم قرار دارد که به امید خاموش کردن شعلههای مبارزه جنبشهای غیور حزبالله و جهاد اسلامی، همچنان به روش مشت آهنین توسل میجویند.
نکته قابل تامل این است که این سراسیمگی و تشویش گریبانگیر جبهه حامیان رژیم صهیونیستی نیز هست یعنی همان قدرتهایی که نیم قرن از وجود این رژیم برای تثبیت سلطه سیاسی خویش بر اعراب و سرزمینهای نفتخیز غرب آسیا بهره جستهاند. برای دولتهای اروپایی که سالها رودرروی جنبشهای مبارز قرار گرفتهاند، موقعیت کنونی حزبالله و جهاد اسلامی یک کابوس است.
سیاستمداران غرب به این واقعیت وقوف دارند که کشمکش ۶۶ ساله اعراب و رژیم صهیونیستی به نقطه سرنوشتساز رسیده است و در این بازی سرنوشت هر اندازه که بر دامنه قدرت جبهه مقاومت افزوده میشود از اقتدار رژیم مجعول تحت حمایت آنان در تلآویو کاسته میشود؛ هر چند دیگر اکنون حتی بسیاری از مدعیان مسلمانی به ورطه سکوت در برابر جنایات اسرائیل افتادهاند اما قدرت حزبالله و جهاد اسلامی به قدری صهیونیستها و حامیانشان را وحشتزده کرده است که امکان تغییر سیاست غرب بویژه امریکا و انگلیس در این شرایط انتظاری محال است زیرا رژیم صهیونیستی بخشی از بنیاد سیاسی آنهاست و تعهد غرب به تامین امنیت و حفظ موجودیت این رژیم، قانونی لایتغیر.
ننگ ابدی بر مرتجعین عرب که به جای آنکه داعش را به سوی سرزمینهای اشغالی گسیل کنند تا قدس شریف بازپس گرفته شود، آن را عازم عراق و سوریه کردهاند تا اسرائیل در امان باشد.
/انتهای پیام/
نوشتن دیدگاه