کد خبر: 26662
منتشر شده در پنج شنبه, 09 آذر 1396 21:51
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، مجله مهر نوشت: برنامههای کودک و نوجوان تلویزیون سالهاست که پر از «عمو» و «خاله»های خوشحال و خندانیست که برای بچهها برنامه اجرا میکنند و سعی میکنند به آنها چیزهای مختلف را بیاموزند. حالا فکر کنید در میان همه این عمو و خالههای رنگی رنگی یک طلبه جوان...
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، مجله مهر نوشت: برنامههای کودک و نوجوان تلویزیون سالهاست که پر از «عمو» و «خاله»های خوشحال و خندانیست که برای بچهها برنامه اجرا میکنند و سعی میکنند به آنها چیزهای مختلف را بیاموزند. حالا فکر کنید در میان همه این عمو و خالههای رنگی رنگی یک طلبه جوان تصمیم گرفت عموی مهربان دیگری برای بچه باشد و در لباس روحانیت برایشان برنامه اجرا کند تا «عمو روحانی» بچهها شود تا مفاهیم مذهبی و دینی را به زبان خود بچهها به آنها بیاموزد.
به همین بهانه سراغ «ابراهیم فرمانی» یا همان «عموروحانی» رفتیم تا با او در این باره صحبت کنیم. البته عمو روحانی تنها به آقای فرمانی ختم نمیشود و حالا عموروحانیهای زیادی هستند که در کسوت روحانیت برای بچهها کار میکنند.
از خودتان برایمان بگویید؟ کجا به دنیا آمدید و از چه سالی «عمو روحانی» شدید؟
من متولد یکی از روستاهای ارومیه هستم و در حال حاضر سطح ۳ حوزه علمیه قم را تمام کردم و کارشناسی ارشد کلام ازحوزه دارم. از سال ۷۸ در کنار تحصیل، کار برای کودک و نوجوان را از همان ارومیه شروع کردم بعد از آن به کاشان رفتم و در آنجا هم همزمان با تحصیل در مدارس مختلف مشغول کار با کودکان بودم. سال ۸۱ وارد قم شدم و این کار را ادامه دادم. از سال ۸۶ به صورت تخصصی به این حوزه ورود کردم. بعد از آن یک گروه تبلیغی به اسم «شکوفههای آسمانی» یا همان «عمو روحانی» راه اندازی کردیم. سال ۹۳ هم یک سایت به نام amoorohani.com راه اندازی کردیم تا جدیتر و به روزتر در این زمینه کار کنیم.
چه شد که به حوزه کودک و نوجوان علاقمند شدید و خواستید در این زمینه فعالیت کنید. چون معمولا طلبهها و روحانیون کمتر به این حوزه ورود میکنند؟
باتوجه به ضرورتها و نیازها و خلاءهایی که در حوزه و کار تربیتی کودک دیدیدم. این ضرورت ما را وا داشت که در این حوزه حضور فعال و جدی داشته باشیم. حضرت آقا دیداری با مسئولین کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان در سال ۷۷ داشتند که در آنجا فرمودند:« شما درست روی نقطه اصلی و اساسی حرکت میکنید. شما درست آن کاری را که باید انجام گیرد انجام میدهید. شما درست روی نقطه اصلی و اساسی حرکت میکنید. یعنی خلاء لحظه را پر میکنید.» امام هم بارها فرمودند که دانشگاه دیر است از دبستان شروع کنید. جلوتر از همه اینها هم فرمایش امام صادق است که فرمود:«برای شما باد کودکان و نوجوانان که قلب اینها سرعتش برای پذیرش خیر بیشتر است.» یا اینکه در نهج البلاغه امیرالمومنین خطاب به امام حسن مجتبی میفرماید:«همانا قلب کودک مثل زمین حاصلخیز آمادهاست که هرچه در آن کاشته شود رشد میکند.» این روایات برای ما نقش راهبردی در این زمینه داشت که تکلیفمان را بدانیم تا در این عرصه ورود کنیم.
چه شد که اسم «عمو روحانی» را برای خودتان انتخاب کردید؟
عنوان عمو در چندبرهه زمانی عنوان جذابی شد. چون عموقناد و عموپورنگ و عمو فیتیله به میدان آمدند. ما گفتیم حالا که ما هم داریم کودک انجام میدهیم کنار عنوان روحانی به جای حاج آقا که برای بچهها سنگین است دیدیم عنوان «عمو روحانی» قشنگ است.
حالا بچهها واقعا عمو روحانی صدایتان میکنند یا حاج آقا؟
خود بچهها عمو روحانی صدا میکنند. اما بزرگترهایشان حاج آقا صدا میکنند. من قبلا هم این طرح را داده بودم. اوایل عدهای خندیدند اما این طرح در حال حاضر گسترده شدهاست. الان هم هرجا روحانی میبینیم که با بچهها کار میکند عمو روحانی صدایش میکنیم.
تفاوت شما با عموهای دیگر چیست؟ آیا برنامههای متفاوتی دارید؟
مجموعه ما در ۴ محور فعالیت می کند. محور اول ارتباط مستقیم با خود بچههاست. یعنی خدا عنایت کرده که با زبان و ادبیات کودکان آشنا شدیم و این مهارت را به دست آوردیم که وارد دنیای آنها بشویم و این موضوع برای شخص بنده و دوستانی که باهم کار میکنیم بسیار لذت بخش است. اینکه بتوانیم مفاهیم دینی و فرهنگی را با زبان کودکان در وجود بچهها نهادینه کنیم. محور دوم فعالیتهای ما، تدوین محتوا است. بسیاری از مربیان میخواهند با رویکرد دینی مذهبی با بچهها کار کنند اما متاسفانه دستشان خالی است. ما در این زمینه سه جلد کتاب صالحین ویژه سرگروههای کودک آماده کردیم که برای سالهای ۹۴ تا ۹۶ است که برای حلقههای صالحین فعال در بسیج است. نرم افزاری با هدف الگو برنامه برای مربیان تولید کردیم که بالای صد کلیپ کوتاه و موضوع بندی شده از برنامههایمان است. محور سوم ما برگزاری دورههای فشرده و کوتاه مدت تربیت مربی است. از سال ۹۲ این دورهها را در دو سطح مقدماتی و تکمیلی آغاز کردیم و تا الان حدود ۱۵۰ دوره توانستیم برگزار کنیم.محور چهارم کار ما حضور فعال در فضای مجازی است.
چه تلاشی کردید که برنامههایتان برای بچهها جذاب باشد؟
ما بسیار سعی کردیم از آیتمهای جذاب و شاد برای انتقال مفاهیم به بچهها استفاده کنیم. مثل نمایشهای عروسکی که عده ای از هنرمندان بازیگر که ذوق و سلیقه این کار را داشتند با ما همکاری میکنند. حتی برایمان کاراکترهای عروسکی ساختهاند مثل «شیرین زبون» و «بابا پهلوون» که در برنامهها به عمو روحانی در کار کمک میکنند تا بتوانیم با جذابیت بیشتر مفاهیم دینی را انتقال دهیم. الحمدلله این کارها را در برنامههای مختلف استانها انجام میدهیم و در برنامهها و جشنهایشان مثل جشن تکلیف و عبادت و دهه فجر شرکت میکنیم و برنامههای ویژه اجرا میکنیم.
گروه سنی موردنظر شما کدام رده است؟
گروه سنی ما دوره اول تا سوم کودکی و دوره اول نوجوانی است که تا حدود ۱۵ سال است.
تاکنون چند عمو روحانی تربیت شدهاند؟
در این حدود ۱۵۰ دوره برگزار شده که همه شرکت کنندگان طلاب نیستند. با احتساب همه شرکت کنندگان تقریبا ۵هزار نفر از خواهران و برادران شرکت کردند که البته همه اسمشان عمو روحانی نیست.
برنامههای شما کجا برگزار میشود؟ آیا مهدکودکهایی با این محور دارید؟
هرجا کودک باشد فرقی نمیکند کدام نهاد و سازمان باشد. پارک و مسجد و اردوگاه اگر فضایش وجود داشته باشد ما در آنجا فعالیت داریم. اما مهدکودک مخصوص خودمان را نداریم. واقعا یکی از آرزوهایم این است که مهدکودکهای ترازی مخصوص به خودمان با تربیت دینی داشته باشیم که در آنجا به صورت جدی فعالیت کنیم. اما به خاطر مشکلات مالی توانستیم این کار را انجام دهیم و خودمان به طور مستقل مهد نداریم. بلکه از جاهای مختلف دعوت میشویم.
شما به عنوان یک روحانی سالها در حوزه کودک و نوجوان فعال بودید. خاطره شیرینی هست که بیش از همه دوستش داشته باشید؟
همه برنامه های ما سرشار از خاطره است. اواخر دهه هفتاد در یکی از روستاهای مناطق محروم با بچه ها کار می کردیم. یک تابستان با آنها بودیم. بعد از آن متاسفانه توفیق نشد ادامه پیدا کند. بعد از یکسال بنده گذرم به آن آبادی افتاد. سمت آبادی حرکت کردم. وقتی به میدان آبادی رسیدم بچههای روستا که معمولا آنجا بازی میکردند آنجا بودند وقتی رسیدم. خوشحال و خندان دورم جمع شدند. یکی از بچهها نتوانسته بود وارد این حلقه بشه. دیدم که یک دوری زد و عبای مرا گرفته میبوسد. خیلی احساساتی شدم و دلم شکست. بغض شیرینی گلویم را گرفت و شاید بهترین خاطرهای باشد که تا الان با بچهها داشتم.
مطلب فوق مربوط به سایر رسانهها میباشد و خبرگزاری فارس صرفا آن را بازنشر کرده است.
بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی
انتهای پیام/
نوشتن دیدگاه