کد خبر: 26877
منتشر شده در یکشنبه, 14 آبان 1396 10:51
محکمترین روابط، آنهایی هستند که در آن هر دو طرف بتوانند خود واقعیشان باشند. اگر سعی کنید طرف مقابلتان را تغییر دهید یا اینکه خودتان را به طور اساسی تغییر دهید تا ایده آل طرف مقابلتان بشوید، هر دوی شما محکوم به شکست خواهید شد. وقتی دو نفر، باورها یا عادتهایی دارند که تفاوتهای زیادی با هم...
محکمترین روابط، آنهایی هستند که در آن هر دو طرف بتوانند خود واقعیشان باشند. اگر سعی کنید طرف مقابلتان را تغییر دهید یا اینکه خودتان را به طور اساسی تغییر دهید تا ایده آل طرف مقابلتان بشوید، هر دوی شما محکوم به شکست خواهید شد.
وقتی دو نفر، باورها یا عادتهایی دارند که تفاوتهای زیادی با هم دارد، اصطکاک در روابط ایجاد خواهد شد. مثلا اگر یکی از زوجها عقاید شدیدا مذهبی داشته باشد و دیگری چندان پایبند به این عقاید نباشد، این زوج به سختی خواهند توانست زمینهی مشترکی برای عملکردهای خود پیدا کنند. درست است که متضادها ممکن است همدیگر را جذب کنند اما همیشه هم قدرت با هم ماندن را ندارند. رابطهی زناشویی ِ دو نفر که از دو دنیای کاملا متفاوت هستند میتواند دردسرساز باشد، اما حتی زوجهایی که وجه اشتراکهای زیادی با هم دارند نیز گاهی لازم است بده بستانهایی انجام دهند. نیازی هم نیست همسران کاملا شبیه یکدیگر باشند؛ هر رابطهی سالمی، شامل توافق و سازگاری میشود. تفاوتهای کوچک ِ حل نشده میتوانند تبدیل به مشکلات بزرگی بشوند اگر با هر کسی برای مدتی طولانی رابطه داشته باشید، طبیعتا اختلاف نظرهایی خواهید داشت و این تنها مختص رابطهی همسران نیست. شما میتوانید توافق کنید که روی اختلافهایتان به سازشهایی برسید، اما زمانی که مشکلی باعث به وجود آمدن تفاوتی در ارزشهای اصلی میشود، مشاجرات و درگیریهای لفظی جنبهی شخصی به خود میگیرند. همسران ممکن است بابت شبیه هم فکر نکردن یا یکسان رفتار نکردن، همدیگر را نقد یا سرزنش کنند. اگر ارزشهای اساسی دو نفر، کاملا با هم ناهمتراز باشد، ارتباط برقرار کردن تقریبا غیر ممکن خواهد بود. هر دو نفر سعی خواهند کرد ثابت کنند خودشان درست میگویند و اختلاف و مشاجره، امری عادی خواهد شد. ارزشها و باورها، الویتهای هر کسی هستند و به سختی میتوان ارزشهای کسی را تغییر داد زیرا در مورد ارزشهای اصلی هر فرد، درست و غلطی وجود ندارد. البته نیازی نیست تمام ارزشهای فردی دو نفر کاملا با هم منطبق باشند، اما لازم است تا حدودی تشابه و اشتراکهایی داشته باشد.
ناسازگاریهای کوچک هم میتوانند اختلاف در روابط را برجستهتر کنند. من دوستانی داشتم که به مشارو مراجعه کرده بودند. یکی از شکایتهای اصلی که در زندگی آنها وجود داشت مربوط به ظرفها بود! زن از اینکه ظرفی در سینک ظرفشویی بماند نفرت داشت، اما همسرش اهمیتی به این موضوع نمیداد. زن اغلب به همسرش میگفت که او باید هر ظرفی را که استفاده کرده است، فورا بشوید نه اینکه در سینک ظرفشویی باقی بگذارد، و وقتی میدید مرد، اهمیتی به حرفهایش نمیدهد، خسته و دلزده شده بود و فکر میکرد او از سر غرض ورزی و بدخواهی به حرفش اهمیتی نمی دهد، اما واقعیت این بود که این مرد، واقعا نسبت به کارهای خانه، تنبل و بیعلاقه بود. این زن، بیعلاقگی و سهل انگاری همسرش نسبت به شستن ظرفها را حملهای شخصی تلقی میکرد و اگر این دو نفر به مشاور مراجعه نکرده بودند، همان اختلاف کوچک، ادامه پیدا کرده و بزرگتر و تنش برانگیز میشد. وقتی یک زوج اختلافی دارند، باید برای صحبت در مورد آن وقت بگذارند. در برخی موارد، سازش و مدارا ممکن نیست. اما در مواردی دیگر، بحث باید بر پایهی درک از شرایط باشد. به هر حال اگر مشکلات، ریشه یابی و حل نشوند، رابطه را بدتر خواهند کرد. بیشتر افراد با تفاوتها جوری برخورد میکنند که به عشق و زندگی مشترکشات لطمه میزند آدمها به شیوههای گوناگونی با تفاوتهای بین خود و دیگران برخورد میکنند، اما معمولا این را نمیدانند که روش برخورد آنها با این اختلافها، شرایط را بدتر میکند و به زندگی مشترکشان آسیب میزند. برخی از افراد قادر نیستند در برخی موارد کوتاه بیایند بعض از افراد تصور میکنند اگر سازش کنند، در نبردی نابرابر باختهاند! آنها معمولا از طرف مقابل انتظار دارند که او بیشتر کُرنش نشان داده و کوتاه بیاید. یک نفر هم نمیتواند مدام طبق استانداردهای طرف مقابلش رفتار کند و او را راضی نگه دارد و از خواستهها و نظرات خودش کوتاه بیاید چون زمانی خسته و افسرده خواهد شد، و طرف مقابل نیز که طبیعتا توقعاتش روز به روز بیشتر میشود، مدام ناامیدتر میشود چون میبیند همسرش نمیتواند همیشه انتظارات او را برآورده کند. تصور کنید یکی از همسران اهمیت بسیار زیادی به مُد و به روز بودن میدهد در حالیکه دیگری حتی به سختی میتواند جورابهایش را با لباسش ست کند! این دو نفر برای لباس پوشیدن و بیرون رفتن از خانه، ناهماهنگیهایی خواهند داشت. همسری که همیشه سعی دارد طبق مُد، تیپ و لباسش را انتخاب کند ممکن است اینطور فکر کند که طرف مقابلش نیاز دارد تا سبک زندگی و طرز فکرش را بهبود بدهد زیرا برای او بیرون رفتن با کسی که شبیه شلختههاست، باعث خجالت است! او به جای اینکه انتخاب کند با تیپی کمتر رسمی و طبق مد لباس بپوشند یا اینکه سعی کند به همسرش کمک کند تا انتخاب بهتری برای پوشش خود بکند، طرز فکر همسرش را به حساب بی اهمیت بودن رابطهشان برای او میگذارد. همسر بی اهمیت به مُد نیز احساس میکند غیر ممکن است که بتواند مانند تصاویر روی مجلهها لباس بپوشد. این دو نفر، شرایط سختی در روابط خود خواهند داشت. وقتی دو نفر رابطهای را شروع میکنند، باید بتوانند کمی هم فداکاری داشته باشند زیرا طرف مقابل خود را واقعا دوست دارند و میخواهند او هم دوستشان داشته باشد. یک نفر ممکن است با دست کشیدن از علایق و سلایق خود، سعی کند تفاوتش با همسرش را به حداقل برساند. در این کار تا حدودی توافق و سازش وجود دارد، اما چون یکی از طرفین بیشتر از آن دیگری، از خود گذشتگی دارد پس این رابطه خارج از تعادل خواهد بود و نهایتا همسری که بیش از حد فداکاری کرده، خسته و دلزده و ناراضی میشود. مصالحه و مدارا کردن در مورد ارزشها و باورها نیز دلیلی دیگر برای فرسودگی و دلزدگی در رابطه است. شما میتوانید به خاطر عشق از چیزهای کوچک بگذرید، اما اگر ارزشها و عقاید شما در خطر باشند، مدارا به نفعتان نخواهد بود. شاد و راضی کردن همسر به قیمت نابود کردن رضایت خودتان، فقط روابط تان را بدتر خواهد کرد. فقط زمانی مدارا کنید که هر دوی شما شادتر و راضیتر باشید هیچ مدل و الگوی جهانی و واحدی برای سازش و مدارا وجود ندارد زیرا هر زوجی با زوج دیگر متفاوت است. اما یک مدارای موفقیت آمیز، یک سری ویژگیهای مشترک دارد.
در مورد انتظاراتتان گفتگو و مذاکره کنید پیدا کردن و مشخص کردن عادتها و رفتاری بدی که در یک رابطه، عادی شدهاند کاری چالش برانگیز است، و به سختی میتوان فهمید کدامها را باید رها کرد و در مورد کدامشان باید حرف زد. در مورد توقعات، محدودیتها و راههایی که میتوانید از هم حمایت کنید گفتگو کنید تا سازش و توافقی که در نهایت انجام میدهید مانند یک حملهی شخصی و یک طرفه تلقی نشود. این امکان وجود دارد که از یک توافق به شرایطی بُرد – بُرد برسید. پا به پای هم پیش بروید تا هر دوی شما به یک چیزهایی که مطلوبتان است برسید. اگر احساس نکنید باختهاید یا همه چیزتان را از دست دادهاید، ایجاد تغییر هم کار دشواری به نظر نخواهد رسید. هر دو طرف باید از چیزهایی دست بکشند وقتی دو طرف پا به پای هم پیش میروند، هر نفر باید از یک سری از چیزها بگذرد تا با سبک طرف مقابلش جور شود. به جای اینکه یک نفر مجبور شود در مورد همه چیز از خود گذشتگی نشان دهد، باید هر دو طرف فداکاریهایی بکنند تا هماهنگی و تعادل برقرار شود. اگر از همسرتان میخواهید تغییراتی بکند باید خودتان هم آمادهی ایجاد تغییراتی در خود باشید. توافق و سازش کردن نباید احساس قربانی شدن به کسی بدهد. وقتی طرفین خواستار تغییراتی متناسب هستند، هیچکدام نباید احساس کنند که این تغییر و تحول باعث تحمیل یا اجحاف میشود. هر دو نفر برای تقویت رابطهشان دست به این تغییرات میزنند.
این را درک کنید که درمورد ارزشها و باورها نمیتوان مذاکره کرد یک توافق درست و سالم باید احترام آمیز باشد. اگر از کسی انتظار داشته باشید باورهای فردیاش را تغییر بدهد تا با شما بماند، درست و سالم نیست. باورهای هر فرد، شخصیت او را میسازد و نمیتوان به سادگی تغییرشان داد. همسران میتوانند یاد بگیرند که به تفاوتهای هم احترام بگذارند و آنها را بپذیرند، اما نمیتوانند فرد مقابل را وادار به تغییر کنند. بگذارید تفاوتها شما را به هم نزدیکتر کند پیدا کردن دو نفر که در همه چیز شبیه هم باشند غیر ممکن است. تفاوتهای دو نفر میتواند رابطهشان را جالبتر و هیجان انگیزتر کند. شما میتوانید این فرصت را پیدا کنید که با نگاهی متفاوت به مسئلهای بنگرید یا چیزهایی را تجربه کنید که تا به حال خودتان تجربهشان نکردهاید. سازش و مدارا بخشی طبیعی از رابطه بین دو انسان است که می تواند بزمی از یکی شدن باشد. تا زمانی که همسران بتوانند با هم سر چیزهایی توافق کنند یا از خود گذشتگیهایی نشان دهند و هدفشان بهتر کردن رابطهشان باشد، پروسهی مذاکره تنها نتیجهای که خواهد داشت، قویتر کردن و شادتر کردنشان است.
نوشتن دیدگاه