آنان می‌خواهند لباس‌هایی که می‌خرند به‌ شکلی باشد که تناسب‌اندامشان را آشکار کند. اگر پیراهنی می‌پوشند دگمه‌های بالای پیراهن را باز می‌گذارند تا خط وسط عضلات سینه معلوم شود. برخی از آنان موهای روی سینه‌شان را می‌تراشند تا شکیل‌تر جلوه کند. موقع عبور از مقابل فروشگاههای بزرگ، کمی مکث می کنند و تصویر اندام خود بر روی شیشه فروشگاه را چک می کنند. شاید جراحیِ بینی به نام زنان تمام شده باشد ولی یک مطالعه دقیق می‌تواند نشان دهد که مردان هم از قافله عقب نمانده‌اند. برخی از مردان هرروز مطالبی همچون "ده نقطه از بدن آقایان که مورد توجه خانم‌هاست" را می‌خوانند و تک‌به‌تک آن نقاط را در اندام خودشان وارسی می‌کنند. آنان هرروز در توالت خانه‌شان دستگاه فیلیپس خود را برمی‌دارند و موهای گوش، بینی و ابرو را تمیز می‌کنند. اگر زمانی مردان در مقابل ساختمان پزشکان، در درون اتومبیل خود به انتظار همسرشان می‌نشستند و از طریق گوشی «کلش آو کلانز » بازی می‌کردند امروزه دیگر خودشان از متخصصان پوست وقت دونفره می‌گیرند. حتی بعضی از آن‌ها برای آنکه موجب شک همسرشان نشوند(سروگوشش میجنبه) علاوه بر مراجعه دونفره، به‌تنهایی هم به دیدار دکتر پوست خودشان می‌روند. برخی از آنان دو یا سه ماه سختی می کشند تا موی طبیعی بکارند. حتی با رنگ کردن موهایشان، شانس خود را برای جوانیِ بیشتر امتحان می کنند. در قرن بیستم زنان هدف اصلی صنعت مد بودند. لباس‌های شهوت‌انگیز مخصوص اتاق‌خواب عمدتاً برای زنان طراحی می‌شد. امروزه صنعت مد برای مردان نیز لباس‌های شهوت‌انگیز برای اتاق‌خواب طراحی می‌کند. مردان تصور می‌کردند همین‌که مرد هستند تمام فضائل عالم را در خود دارند و به مونتاژ و نمایش بدن نیازی ندارند. گویا ورق برگشته است. آنچه توصیف شد شاید قصۀ جوانان خانواده‌های متمول، و مردانی باشد که در حوالی 50 سالگی به ثبات و پیشرفت اقتصادی رسیده‌اند ولی به‌تدریج به سایر اقشار جامعه هم سرایت خواهد کرد. در دهه‌های گذشته، نگاه خیرۀ مردانه، مورد نقد مطالعات اجتماعی بوده است. طبق این مطالعات زنان همواره به‌عنوان یک کالای جنسی، هدف نگاهِ خیره مردانه بوده‌اند که مهم‌ترین ویژگی آن لذت از خیره شدن به زن به‌عنوان یک سوژۀ جنسی است. گفته می‌شد که " متأسفانه" زنان این نگاه خیره را در خود درونی کرده و رفتارهای خود در جامعه را طبق آن نگاه سامان داده اند. مثلاً اغلب برای خوشامد مردان لباس پوشیده‌اند ولی سخن آن است که گویا مردان نیز دارند برای خوشامد زنان لباس می‌پوشند. به‌بیان‌دیگر بدن مردان نیز به‌تدریج دارد تبدیل به سوژه نمایش و موضوع تماشای زنان می‌شود. بدن متناسب داشتن؛ دیگر دغدغه‌ای صرفاً زنانه نیست. طی سال‌های اخیر مردان نیز به‌تدریج در حال تبدیل‌شدن به سوژه و کالایی جنسی هستند. آنان نیز خود را قالب‌بندی و مونتاژ می‌کنند تا مورد اقبال چشم‌های خیره زنان قرار گیرند. درواقع شاهد شکل‌گیری « نگاه خیره زنانه » هستیم. پدیده‌ای که همواره متعلق به مردان بوده است. زمانی زنان فقط با دیدن تصویر جورج کلونی در فیلم‌ها می‌توانستند درباره مردان حرف بزنند ولی امروزه آنان در دورهمی های دوستانه‌شان درباره لباس و نوع اودکلن مردان دوروبرشان نظر می‌دهند. « نگاه خیره زنانه » در حال شکل‌گیری است. پرسش آن است که توجه مردان به اندامشان به دلیل شکل‌گیری تدریجی همین نگاه خیره زنانه است یا آنکه بیانگر عصیان مردان به هنجارهای جامعه سنتی در خصوص کلیشه‌های مردانگی است؟