چه خوب یا چه بد، برخی خصوصیات هستند که به نظر می رسد شانس موفقیتیک فروشنده حرفه ای را افزایش می دهند یا برخی دیگر به دلیل محدودیت ها یا برخی تعصب ها موجب کاسته شدن شانس موفقیت یا چالش برانگیزتر شدن موفقیت برای آنها می شود. یک فاکتوری که بسیاری از آن تعجب می کنند این است آیا زن بودن یا نبودن نسبت به مرد بودن آیا مزیتی در صنعت فروش به حساب می آید؟ وب سایت آی بازاریابی - محمدرضا گل آقائی: اغلب مردم وقتی می خواهند در مورد یک فروشنده فکر کنند، آن را بصورت یک مرد خوش پوش در ذهن خود تصور می کنند. البته در حالیکه امروزه بسیاری از فروشندگان از آقایان هستند، اما خانم ها هم از جایگاه خوب و شایسته و شناخته شده ای در صنعت فروش برخوردار می باشند. به هر حال بطور خلاصه باید گفت سطح موفقیتی که یک فرد حرفه ای و متخصص در صنعت فروش می تواند از آن برخوردار شود، بطور کامل بستگی به خودش دارد: اینکه چقدر زحمت می‌کشد، اینکه چقدر نسبت به بهبود مهارت های خودش تعهد دارد و اینکه چقدر بر ارائه خدمات فوق العاده برای مشتریان خود متمرکز می باشد. به هر حال، چه خوب یا چه بد، برخی خصوصیات هستند که به نظر می رسد شانس موفقیت یک فروشنده حرفه ای را افزایش می دهند یا برخی دیگر به دلیل محدودیت ها یا برخی تعصب ها موجب کاسته شدن شانس موفقیت یا چالش برانگیزتر شدن موفقیت برای آنها می شود. یک فاکتوری که بسیاری از آن تعجب می کنند این است آیا زن بودن یا نبودن نسبت به مرد بودن آیا مزیتی در صنعت فروش به حساب می آید؟ توجه به جزئیات در برخی از جایگاه های فروش، توجه داشتن نسبت به حزئیات در واقع یک عنصر کلیدی موفقیت به حساب می آید. عدم گوش دادن و دقت کافی مبذول داشتن در صحبت و گفتگو با مشتریان موجب می شود که نماینده فروش مورد نظر برخی گفته های مهم طرف مقابل، موارد مورد نگرانی وی یا حتی فرصت های موجود را از دست بدهد. در حالیکه این مسئله همیشه صادق نیست، اما باید توجه داشت که در جایگاه قضاوت بین زنان و مردان در رابطه با توجه کردن به جزئیات، عموما زنان نسبت به مردان قوی تر ظاهر می شوند. اگر درست باشد، این مسئله توجه کردن به جزئیات نه تنها در زمان روبرو شدن با مشتری برای فروشنده های زن نسبت به فروشنده های مرد یک مزیت به حساب می آید، بلکه در زمان آموختن نکته یا نکاتی در رابطه با یک روند در یک صنعت خاص هم باز برای آنها یک مزیت به حساب می آید. کسی که توجه خاصی نسبت به جزئیات روند دارد، احتمالا بهتر قادر به ارائه راه حل های مفید و کارا در زمان های مورد نیاز و مناسب برای مشتریان بوده و همچنین بهتر در جریان تغییرات در اندازه های صنعت قرار می گیرد. شنونده های بهتر برخی مربیان، تعلیم دهنده ها یا کارشناسان در حوزه فروش با این موضوع کاملا موافق هستند که صحبت کردن از یک موضوع با فروختن آن کاملا متفاوت است. این موضوع به این معناست که گوش کردن بسیار مهم تر از صحبت کردن در رابطه با یک موضوع است. در واقع شبیه به موضوع توجه کردن به جزئیات، مطالعات مختلفی به این نتیجه رسیده اند که زنان بهتر و با دقت بیشتر نسبت به مردان گوش می دهند. کارولین کوهِن Carolyn Cohn اعتقاد دارد که زنان فعال در عرصه فروش در حدود 80% از زمان خود را صرف گوش کردن کرده و تنها 20% از زمان را با مشتری به صحبت کردن اختصاص می دهند.همین یک نکته به خودی خود می تواند نشان دهنده دلیل آن باشد که چرا زنان در عرصه فروش نسبت به مردان موفق تر عمل می کنند. اخلاق کاری اِوِن کارمیکائیال Even Carmichael کارآفرین، نویسنده و یک تاجر حرفه ای اعتقاد دارد که در بین بسیاری از فاکتورهای مطرح برای موفقیت بلند مدت در عرصه فروش، زنان و مردان عملکردی برابر با یکدیگر دارند. با این وجود، وی ابراز می دارد که زنان 25% بیشتر از مردان از تماس های هماهنگ نشده و بدون قرار قبلی برای فروش نسبت به مردان استفاده می کنند. روبرو شدن با بی میلی مشتری بالقوه در صنعت امری معمول و بدیهی است، بنابراین هر قدر یک فروشنده تماس های بیشتری داشته باشد، احتمالا با فرصت های فروش بیشتری هم روبرو می شود. داشتن تماس های تلفنی که شاید هر کسی از زیر آنها فرار کند، در واقع یک فاکتور کلیدی در چرایی موفقیت بیشتر یا داشتن مزیت بیشتر نسبت به مردان برای زنان در صنعت فروش می باشد. با انگیزه بیشتری برای موفقیت؟ یک فاکتور انگیزاننده اصلی برای بسیاری از فروشندگان دست یابی به فرصت ارتقاء شغلی و رسیدن به جایگاه های رهبری یا مدیریت در عرصه فروش است. طبق ادعای مجله کسب و کار هاروارد، در سال 2013، تنها 3% جایگاه های شغلی مدیریت ارشد در اختیار زنان بوده است. این تعداد محدود از زنان در عرصه رهبری موجب انگیزش برخی از شرکت ها و سازمان ها شده تابیشتر به ارتقاء شغلی زنان توجه داشته باشند. در نهایت، کسب و کارهای مطرح و موفق عموما شایسته ترین افراد را برای قرار گرفتن در جایگاه‌های رهبری ارتقاء می دهند؛ اما اگر همه شرایط برای آنها برابر باشد، آنها اغلب علاقمند به ارتقاء دادن زنان نسبت به مردان هستند. نتیجه گیری آیا زنان نسبت به مردان عملکرد بهتری در فروش دارند؟ آیا شواهد دیگری در این رابطه وجود دارد؟ اگر چنان که در بالا اشاره شد، زنان بهتر گوش بدهند، توجه بیشتری به جزئیات داشته باشند و توجه بیشتری به مشتری داشته و نیز فرصت های بیشاری برای رشد و ارتقاء در صنعت نسبت به مردان داشته باشند، پس زنان باید مزیت رقابتی بهتری نسبت به مردان در این صنعت از برخوردار باشند. اما همانند هر مزیت دیگری، اگر از این مزیت استفاده نشود، دیگر به آن یک مزیت گفته نمی‌شود.