چندهمسری و صیغه موضوع‌‌هایی هستند که در مورد آن‌ها میان مذاهب مختلف اسلام توافق وجود ندارد. با این حال رواج این دو پدیده در سال‌های اخیر در کشورهای اسلامی٬ موجب ابراز نگرانی مقام‌های دولتی برخی کشورهای عربی شده است. چندهمسری در دین اسلام برای مردان مجاز دانسته ‌شده و این آزادی را به آن‌ها می‌دهد که تا ۴ همسر دایم و بی‌شمار همسر صیغه‌ای داشته باشند. اما میان مذهب‌های مختلف اسلام در این باره اختلاف نظر وجود دارد. دویچه‌ وله نوشت: چندهمسری در دین اسلام برای مردان مجاز دانسته ‌شده و این آزادی را به آن‌ها می‌دهد که تا ۴ همسر دایم و همسر صیغه‌ای داشته باشند. اما میان مذهب‌های مختلف اسلام در این باره اختلاف نظر وجود دارد. شیخ یوسف قرضاوی، از علمای اهل سنت، در مصاحبه‌ای با شبکه "الجزیره" توضیح داد که "ازدواج موقت طبق روایت‌های اهل سنت صحیح است و حرمتی در آن نیست".    تسهیل صیغه و چندهمسری در قوانین ایران  در ایران اما ازدواج موقت پس از تغییرهای بسیاری که طی سال‌ها در قوانین مرتبط با چندهمسری و صیغه٬ پیش آمد٬ قانونی شد. طبق قانون "حمایت از خانواده" که توسط مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۹۱ تصویب شد، افراد متقاضی می‌توانند صیغه را به ثبت برسانند و نیازی به اجازه‌ی همسر اول ندارند. فعالان حقوق زنان همواره به این قانون اعتراض کرده‌اند.  تصویب لایحه مربوط به "حمایت از خانواده" در جمهوری اسلامی و تبدیل آن به قانون به تعبیر بسیاری از فعالان حقوق زنان "عقب‌گرد" محسوب می‌شود٬ زیرا طبق ماده ۱۶ قانون "حمایت از خانواده" که در سال ۱۳۴۶ تصویب شده بود٬ مردان برای ازدواج مجدد با شرط‌هایی مواجه بودند که راه را برای چندهمسری ایشان دشوار می‌کرد. با تصویب لایحه "حمایت از خانواده" در سال ۹۱ مانعی بر سر چندهمسری مردان وجود ندارد.  وضعیت کشورهای اسلامی دیگر  مسأله‌ی چندهمسری مردان و صیغه در کشورهای اسلامی از آسیای شرق تا خاورمیانه و از آسیای میانه تا شمال آفریقا مورد بحث و اختلاف است. فضای خاص حاکم بر کشورهای اسلامی٬ به خصوص در منطقه خاورمیانه ٬باعث شده که بحث و جدل‌های فراوانی در مورد ازدواج موقت شکل بگیرد. جنگ‌های مختلف و کاهش جمعیت مردان در کنار پدیده مهاجرت که در سی سال گذشته روند رو به افزایشی داشته از تاثیرگذارترین عوامل در این زمینه به حساب می‌آیند. این عوامل نقش مهمی در پذیرش این مسأله میان قشرهایی از جامعه داشته‌اند.  شماری از کشورهای شرق آسیا کشورهایی با اکثریت مسلمان هستند که چندهمسری میان آن‌ها رواج دارد. در برخی از این کشورها، مانند مالزی٬ آمار طلاق نیز به همان میزان بالاست. پروفسور محمد عبدل راجی، استاد دانشگاه مالزی، در گفت‌وگویی، ضمن اشاره به جمعیت بیشتر مردان در برابر زنان، تاکید می‌کند: «زنان تحصیل‌کرده‌ای که وابستگی مالی به همسران خود ندارند٬ از جمله مخالفان چندهمسری مردان هستند. آن‌ها ترجیح می‌دهند که مادران یا زنان تنها و مستقلی باشند. بیشتر زنانی که تحصیلات ندارند یا پیشینه مذهبی دارند٬ چندهمسری و صیغه را برای همسران خود می‌پذیرند.»  طبق گفته‌های پروفسور راجی ۲۰ درصد مردان در مالزی دو همسر٬ ۳ درصد سه همسر و نیم درصد نیز چهار همسر دارند: «اگرچه صیغه یا ازدواج بعدی در مالزی پروسه ویژه‌ای نیست٬ اما آن‌ها برای ازدواج مجدد نیاز به اجازه‌ی دادگاه و همسر اول خود دارند. بسیاری از دوستان من دو همسر دارند و با مشکلی نیز مواجه نیستند. این مسأله قابل مدیریت است.» در کشورهای عربی نیز می‌توان رواج چندهمسری را مشاهده کرد. غاده زنی مصری‌ست که همسرش چندین بار ازدواج کرده است. او در پاسخ به سوال دویچه‌وله در باره‌ی چگونگی تعامل با همسران شوهرش می‌گوید: «مرد است. حق دارد. خدا گفته می‌تواند٬ پس حتما می‌تواند دیگر.»  در کشورهای عربی میزان رواج این نوع ازدواج به حدی زیاد شده که نگرانی برخی مقام‌های دولتی این کشورها را برانگیخته است. وزارت دادگستری عربستان به تازگی اعلام کرد که آمار طلاق در این کشور به شکل بی‌سابقه‌ای افزایش یافته است، به طوری که روزانه در مقابل هر یک ازدواج، ۲۵ مورد طلاق ثبت می‌شود. بر اساس اعلام وزارت دادگستری عربستان، ازدواج‌های موقت که به سرعت به طلاق منجر می‌شوند، باعث افزایش این آمار شده‌اند.  طالبان و پذیرش چندهمسری در افغانستان  کشورهای مسلمان‌نشین آسیای میانه نیز چندهمسری و صیغه برای مردان را، با وجود اعتراض‌های فعالان حقوق بشر، به عنوان یک قانون یا عرف پذیرفته‌اند. افغانستان یکی از آن‌ کشورهاست که در پی سال‌ها حکومت طالبان٬ در آن چندهمسری به عنوان یکی از حقوق مردان چه در قانون و چه در عرف پذیرفته شده است. آدلا یادگار٬ روزنامه‌نگار ساکن افغانستان، چندهمسری را یکی از نگرانی‌های عمده فعالان حقوق زنان در این کشور می‌داند و می‌گوید که این "مسأله‌ای است که نه قانون مدنی افغانستان و نه قوانین منع خشونت علیه زنان٬ نتوانستند نقطه‌ی پایانی بر آن بگذارند".  یادگار در گفت‌وگویی ضمن اشاره به قانون مدنی افغانستان در مجاز دانستن مردان به ازدواج مجدد می‌گوید: «قانون منع خشونت علیه زنان نیز برای مردانی که بدون داشتن شرایط ذکر شده در قانون مدنی ازدواج می‌کنند سه ماه حبس در نظر گرفته است. اما نه مردم به این قوانین ارج می‌گذارند و نه قانون‌گذاران با متخلفان برخورد قانونی می‌کنند. هر هفته خبرهایی از گوشه و کنار افغانستان منتشر می‌شود که حاکی از کشتن و زنده‌ به گور کردن زنانی‌ست که مخالف ازدواج دوباره همسرشان هستند٬ عده‌ای نیز که تاب اعتراض ندارند به کبریت و بنزین پناه می‌برند.»    این روزنامه‌نگار "داشتن موقعیت و قدرت سیاسی"٬ "اقتصاد بالا"٬ "نداشتن فرزند پسر"٬ "رقابت‌های قومی" و "بیماری و ناتوانی جنسی زنان" را از مهم‌ترین دلایل چندهمسری در افغانستان می‌داند. او می‌گوید: «زورمندان و سیاسیون همواره مانعی بر سر راه از بین بردن این معضل بزرگ بودند. تعدادی از نهادهایی نیز که پرچم دفاع از حقوق زن را حمل می‌کنند بیشتر به فکر کسب شهرت و ثروت هستند تا برگزاری برنامه‌هایی مفید برای آگاهی‌دهی به مردان و زنان.»  چندهمسری می‌تواند عادلانه باشد؟  اگرچه در قرآن به عنوان کتاب مرجع مسلمانان آمده که شرط چندهمسری رعایت "عدالت" میان زنان است٬ اما فعالان حقوق‌بشر تاکید می‌کنند که چندهمسری به هر حال با حقوق زنان مغایرت دارد. آنان همچنین به تاثیراتی اشاره می‌کنند که به گفته روانشناسان وجود "هوو" به طور معمول بر روحیات و روابط درون خانواده‌ها و نسل‌ها می‌گذارد.  حسن فرشتیان٬ دین‌پژوه ساکن پاریس، معتقد است که آیه‌ی ازدواج مجدد در قرآن در راستای "احقاق حقوق زنان" نازل شده بود اما "هر مسأله‌ای را باید در ظرف زمان و مکان خود سنجید". فرشتیان در گفت‌وگویی ضمن اشاره به این آیه می‌گوید:  «در زمان پیامبر، چندهمسری مردان، بخشی از فرهنگ اعراب بود که گاهی تعداد همسرانشان به ده نفر نیز می‌رسید. اقدام شایسته‌ای که پیامبر انجام داد٬ به حقوق انسان‌ها کمک کرد؛ چرا که چند همسری بی‌در و پیکر را به چهار نفر محدود کرد و شرط سنگین رعایت عدالت میان همسران را نیز گذاشت. اما در ظرف زمانی امروز در حالی‌که تعدد زوجات می‌تواند جایز باشد٬ می‌تواند منع هم بشود چون با اصل دیگری در اسلام تحت عنوان "ستم نکردن به انسان‌ها" منافات دارد. ستم کردن به دیگران در اسلام ممنوع است. امروز کسی که همسر دارد اما در شرایط عادی و نه خاص ـ مانند عدم توانایی همسر در بارداری یا برخی دیگر از موقعیت های خاص، که گاهی خود زنان رضایت به ازدواج دوم مرد می‌دهند ـ به سراغ همسر دیگری می‌رود٬ می‌توان گفت که مرد به زن ستم کرده است.»  فرشتیان اما در باره‌ی مواردی که به عنوان "استثنا" مطرح می‌کند چنین توضیح می‌دهد: «البته همین موارد ویژه نیز ممکن است در آینده غیرمجاز شناخته شود. به طور مثال امروز بحث رحم اجاره‌ای را داریم و همین زوج‌هایی که ما تعدد زوجات را برای آن‌ها جایز می‌دانیم ممکن است در چند دهه آینده چنین چیزی را برای آن‌ها مجاز ندانیم. مهم این است که ستم نکنیم.»  این دین‌پژوه همچنین با اشاره به قانون "حمایت از خانواده" در ایران می‌گوید: «راه‌های مختلفی وجود دارد تا خانم‌ها بتوانند جلوی چندهمسری شوهرانشان را بگیرند. به طور مثال می‌توانند در شروط ضمن عقد به گونه‌ای غیر مستقیم جلوی چندهمسری شوهرشان را بگیرند یا تقاضای طلاق برابر کنند. این مسایل هم از نظر شرعی راه‌کار دارد و هم از نظر قانونی امکان‌پذیر است. متاسفانه بسیاری از خانم‌ها حق و حقوق خود را نمی‌دانند و بسیاری از آقایان هم تمایلی ندارند که خانم‌ها به حقوق خود آگاهی پیدا کنند. خانم‌ها نباید منتظر باشند تا آقایان حق و حقوق‌شان را به آن‌ها یاد بدهند. خانم‌ها باید آگاهانه‌تر و جدی‌تر مقابل این اقدام بایستند و بر این مطالبات به حق خویش پافشاری کنند.»  اگرچه فعالان حقوق زنان و حقوق بشر در اکثر کشورهای اسلامی مخالفت خود را با این قانون و عرف ابراز کرده‌اند زنانی هستند که بخاطر فقر، باورهای مذهبی و ناآگاهی از حقوق خود پذیرای چندهمسری مردان‌شان می‌شوند.