هنر از دل درآوردن کدورت‌ها و در دل کاشتن مجدد محبت‌ها، هنری که ما با کمکش سعی می‌کنیم نه‌فقط اشتباهاتمان را جبران کنیم، بلکه به ارزش‌های درونی و اعتبار بیرونی خودمان هم اضافه کنیم. اگر این‌طوری به عذرخواهی نگاه کنیم، دیگر برایمان حکم جان‌کندن پیدا نمی‌کند که حاضر باشیم بمیریم و به‌اشتباهمان اعتراف نکنیم. راستی، چرا این‌قدر عذرخواهی کردن برای ما سخت است؟ عذرخواهی کردن برای ما سخت است، چون احساس می‌کنیم عذرخواهی یعنی اقرار به شکست و اشتباه، عذرخواهی یعنی کم‌آوردن.حالا واقعا این‌طور است؟ راستش را بخواهید هم بله، هم نه! بله، اگر ناشیانه و نابجا عذرخواهی کنیم و نه، اگر عذرخواهی‌مان قشنگ و بجا باشد و این یعنی هنر؛ هنری که باید یادش گرفت.چیزی که خیلی وقت‌ها مانع از معذرت‌خواهی ما می‌شود، محق دانستن خودمان در مساله پیش‌آمده است؛ اینکه حق را کاملا به‌خود می‌دهیم و دیگری را مقصر محض می‌دانیم.  طبیعی است که در چنین شرایطی، حتی فکر دلجویی هم به ذهنمان خطور نمی‌کند. اگر خوب دقت کنیم، اینجا هم نحوه نگاه ما به موضوع است که ما را به‌اشتباه می‌کشاند. زندگی را طور دیگری ببینیم و این فرمایش نبی اکرم(ص) به یادمان بیاید که فرمودند: «هر 2 نفر مسلمانی که با هم قهر و دعوا کنند و 3 روز در این حالت بمانند و آشتی نکنند، از دایره اسلام بیرون خواهند رفت و در مقابل، هرکدام که برای آشتی پیش‌قدم شود، زودتر از دیگری وارد بهشت خواهد شد».    یک راه‌حل خوب برای مشکل زیادی خود را محق دیدن، خود را به‌جای دیگری گذاشتن است. اگر یک لحظه خودمان را با تمام توقعاتمان، جای طرف مقابلمان بگذاریم و همان‌طور رفتار کنیم که دوست داریم با ما رفتار شود، قضیه خیلی فرق خواهد کرد. آن‌وقت دلجویی کردن برایمان وظیفه می‌شود، نه مصیبت. بعضی اوقات هم می‌شود که ترس از پذیرفته نشدن پوزشمان، ما را از عذرخواهی بازمی‌دارد. برای این موارد، مطمئن باشید احساس خوبی که از درست عمل کردن و حس انجام تکلیفتان پیدا می‌کنید، آن‌قدر برایتان ارزش خواهد داشت که دیگر به این چیزها فکر نکنید. اگر عذرخواهی یک هنر است، ببینیم چطور باید آن را یاد گرفت.  سعی کنیم کاری نکنیم که عذرخواهی بخواهد: اشتباه است که فکر کنیم عذرخواهی کردن، نسخه خوبی است که دائما باید پیچیده شود. برای بعضی‌ها، اشتباه کردن و معذرت خواستن، مثل یک عادت روزانه می‌شود. دائما اشتباه؛ دائما عذرخواهی.نکته مهمی که باید به آن توجه کنیم این است که در واقع، قبح اشتباه کردن برای افرادی که به معذرت‌خواهی عادت می‌کنند، شکسته می‌شود. فرد، ابایی از تکرار اشتباهش ندارد و معذرت‌خواهی، مثل لق‌لقه زبان در حرف‌هایش تکرار می‌شود.پس حواسمان باشد قبل از اینکه به سناریوی قشنگ عذرخواهی کردن فکر کنیم، کاری نکنیم که بخواهیم بابتش عذرخواهی کنیم. از طرف دیگر، بعضی اشتباه‌ها معذرت‌بردار هم نیستند؛ مثل جایی که پای خسارات جانی یا آبرویی در میان باشد. این است که علاج واقعه، قبل از وقوع باید کرد.  جبران کردن، بهترین عذرخواهی است: دو چیز معمولا به طرف مقابل شما در قبال لطمه‌ای که به او وارد شده، آرامش می‌دهد؛ اول اینکه ببیند شما متوجه اشتباهتان شده‌اید و حق را به او می‌دهید که این قضیه، حتی ربطی به عمدی و سهوی بودن مساله هم ندارد. دوم، حس کردن پشیمانی واقعی در شما و دیدن همتتان برای جبران خسارتی که به وجود آمده، حتی اگر واقعا امکان آن نباشد. درک وضعیت پیش‌آمده و پذیرش منصفانه مسئولیت آن، حداقل انتظاری است که فرد مقابل از شما دارد و کاملا هم بجاست. برای این کار، کافی است خود را در موقعیت او قرار دهید و فکر کنید اگر شما به‌جای او بودید، چه حالی داشتید.  بدانیم کجا باید عذرخواهی کنیم و کجا نباید: اشتباه دیگری که معمولا افراد بامحبت می‌کنند، عذرخواهی بابت خطایی است که نکرده‌اند و معمولا این کار را موقعی انجام می‌دهند که می‌خواهند دل کسی را که از آنها رنجیده به دست بیاورند. جایی که خطایی انجام نداده‌اید، در عوض عذرخواهی، سعی کنید با محبت و توضیح ملایم و منطقی موقعیت پیش‌آمده، قضیه را از دل مخاطبتان درآورید، اما اگر لجاجت کرد، اصرار نکنید. گاهی زمان، خیلی چیزها را حل می‌کند.  برای عذرخواهی، وقت‌شناس باشید: انتخاب شرایط زمانی و مکانی مناسب و توجه به وضعیت روحی مخاطب شما در شرایط مختلف، راه را برای انتخاب بهترین موقعیت، باز می‌کند. شرایط نامناسب روحی - روانی، مثل مواقعی که اعصاب طرف خرد است یا شرایط نامطلوب جسمی مثل زمان‌های گرسنگی یا خستگی فرد، از بدترین مواقعی هستند که می‌شود شانس موفقیت در عذرخواهی را در آنها امتحان کرد.  در مقابل، انتخاب زیرکانه زمان‌ها مثل اوقات سرحالی و پرنشاطی مخاطب، امکان کسب بهترین نتیجه را تا میزان زیادی افزایش می‌دهد. در واقع، شرایط مثبت موجود در این موقعیت‌ها به مثبت بودن نتیجه کار کمک می‌کند. گیر دادن به طرف مقابل، حتی برای معذرت‌خواهی در شرایطی که آمادگی‌اش را ندارد، اشتباه محض است و غالبا باعث رنجش بیشتر می‌شود. گاهی در این شرایط، باید کمی صبر کرد تا آب‌ها از آسیاب بیفتد؛ شخص، آرامش خود را باز پیدا کند و حال شما را هم بفهمد.  خلاقیت به خرج دهید: استفاده از شگردهای خوشایند، خصوصا آنهایی که به‌صورت غیرمنتظره می‌توان به کارشان برد، خیلی وقت‌ها غوغا می‌کنند. پیدا کردن نامه‌ای زیبا که در آن، حرف دلتان را به همسرتان زده‌اید و از او دلجویی کرده‌اید، در جایی که انتظارش را ندارد یا دریافت غیرمنتظره یک هدیه یا یک دسته گل از طریق پست در لحظه‌ای که فکرش را هم نمی‌کنید با جملاتی صریح و بی‌حاشیه که در آن، از شما عذرخواهی می‌شود، چیزهایی هستند که بسیاری از دل‌ها را نرم می‌کنند.