کد خبر: 47863
منتشر شده در پنج شنبه, 24 خرداد 1397 09:22
باید در کودکانمان قدرت درک و همدلی را ایجاد کنیم. آنها باید بدانند که چگونه رفتار کنند تا به دیگران آسیبی نرسانند و بهطور مؤثری کمککننده باشند. کودکان و نوجوانان (سنین 12 تا 20 سال) باید مهارتهای جمعی کسب کنند. بدون این مهارتها، آنها نمیتوانند در جهان بهصورت مؤثری زندگی کنند. در آینده...
باید در کودکانمان قدرت درک و همدلی را ایجاد کنیم. آنها باید بدانند که چگونه رفتار کنند تا به دیگران آسیبی نرسانند و بهطور مؤثری کمککننده باشند. کودکان و نوجوانان (سنین 12 تا 20 سال) باید مهارتهای جمعی کسب کنند. بدون این مهارتها، آنها نمیتوانند در جهان بهصورت مؤثری زندگی کنند. در آینده تنها افرادی ارزشمند خواهند بود که بتوانند تغییراتی مفید در جهان ایجاد کنند.
وبسایت مدیراینفو: با توجه به مشکلات جهان امروز از جمله مشکلات آموزشی، فنآوری، مالی و مراقبتهای بهداشتی، در آینده به کارآفرینان اجتماعی بیشتری نیاز خواهیم داشت. اگر تنها 3 تا 5 درصد از جمعیت جهان باور داشتند که میتوانند این مشکلات را حل کنند؛ پیشرفتی غیر قابل تصور در انتظارمان بود. ما باید جوانانمان را برای کمک به مردم آموزش دهیم. آنها میتوانند منجر به ایجاد تغییرات پایدار و مهمی در جوامع خود و سراسر جهان شوند و از این طریق به مردم کمک کنند. جامعه، کارفرمایان، مربیان و والدین باید بدانند که توسعه موفقیت شخصی و اجتماعی کودکان ما باید با تسلط بر چندین مهارت مهم از جمله همدلی، کارگروهی، رهبری و ایجاد تغییرات آغاز شود.
باید در کودکانمان قدرت درک و همدلی را ایجاد کنیم. آنها باید بدانند که چگونه رفتار کنند تا به دیگران آسیبی نرسانند و بهطور مؤثری کمککننده باشند. کودکان و نوجوانان (سنین 12 تا 20 سال) باید مهارتهای جمعی کسب کنند. بدون این مهارتها، آنها نمیتوانند در جهان بهصورت مؤثری زندگی کنند. در آینده تنها افرادی ارزشمند خواهند بود که بتوانند تغییراتی مفید در جهان ایجاد کنند. در پروژهای برای سرمایهگذاری روی توانمندیهای کارآفرینانه جوانان با حضور بیش از 500 جوان که هر کدام به نوبه خود تغییرات مهمی را بهوجود آورده بودند؛ به نکات جالبی دست یافتیم که در اینجا به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
تقریباً تمام این کارآفرینان (انتفاعی و اجتماعی) کسبوکارشان را در نوجوانی تأسیس کردهاند.
جوانان شایسته و لایقی هستند که دوست دارند در ایجاد تغییرات مشارکت داشته باشند.
تقریباً تمامی آنان موافق بودند که باید جوانان در مدارس یا هر مکان دیگری آموزش داده شوند تا برای آغاز و سازماندهی صحیح تغییرات آماده شوند. علاوه بر آموزش، پاداش مناسب نیز میتواند محرک این رفتار باشد.
هر کسی که این اعتماد به نفس و عقیده را داشته باشد که میتواند از کار کردن با افراد برای حل مشکلات و ایجاد فرصتهای جدید استفاده کند، میتواند آموزگار انگیزه باشد.
بهعنوان مثال نوجوان ۱۵ سالهای که داوطلبانه نوجوانان هم سن و سالش را به مناطقی در اطراف منزلشان میبرد تا به افراد سالمند، نحوه کار با لپتاپ و کامپیوتر را یاد بدهند و به آنان بیاموزند که چگونه میتوان از طریق ایمیل با دوستان و اعضای خانوادهشان در ارتباط باشند؛ یا نوجوانی ۱۰ ساله که در واکنشی نسبت به ایدهی «دختران فضانورد نیستند»، برنامههای آموزشی Astro Tots و برنامههای اردو برای دختران جوان را جهت آمادهسازی آنها برای فضانوردی طراحی میکند؛
اینها سهامداران جوانی هستند که رویای خود را به نمایش گذاشتهاند. آنها توانستهاند تیمی را ایجاد کنند که جهانشان را تغییر بدهد. این کارآفرینان تازه نفس، معمولاً هرساله 25 تیم جوان را تحت آموزش خود قرار میدهند تا بتوانند سریعتر اهداف بشردوستانهشان را پیش ببرند. آنها قدرتمند هستند و مهارتهایی را بهکار میبرند که بتوانند جهان را به جایی بهتر برای زندگی، تبدیل کنند. هیچکس نمیتواند این قدرت را از آنان بگیرد.
در این دنیای سخت و پر از رقابت، به کارآفرینانی نیاز داریم که برای بهبود جهان و کمک به افراد انگیزه داشته باشند. به کودکان و نوجوانانتان فکر کنید، قطعاً نسل بعدی شما با وجود چنین افرادی بهتر زندگی خواهد کرد.
نوشتن دیدگاه