کد خبر: 51763
منتشر شده در چهارشنبه, 10 مرداد 1397 09:51
وبلاگ > هژبری، مهدی - نهم مردادماه برای ما که زیر سقف خبرورزشی نفس میکشیم، یادآور وداع ناگهانی زندهیاد ناصر احمدپور است، سردبیری که حق استادی به گردنمان دارد و ورزشی نوشتنهایمان را به او مدیونیم. هیچ روزی، روز بدی نیست. روز خدا که نمیتواند بد باشد، اما بعضی روزها حالت بدجوری بد است؛ آنقدر...
وبلاگ > هژبری، مهدی - نهم مردادماه برای ما که زیر سقف خبرورزشی نفس میکشیم، یادآور وداع ناگهانی زندهیاد ناصر احمدپور است، سردبیری که حق استادی به گردنمان دارد و ورزشی نوشتنهایمان را به او مدیونیم.
هیچ روزی، روز بدی نیست. روز خدا که نمیتواند بد باشد، اما بعضی روزها حالت بدجوری بد است؛ آنقدر بد که دوست نداری حتی یک خاطره را به یاد بیاوری و میخواهی با سرعت از آن روز بگذری. درست مثل امروز، مثل نهم مردادماه که ۴ سالی است تا در تقویم به این روز میرسیم، حالمان بد میشود. روز، همان روز است؛ آفتاب درمیآید، شتاب میکند، به غروب میرسد، روز شب میشود، شب به پایان میرسد و حالمان همچنان خوش نیست. شما هم قطعاً در تقویم خود چنین روز یا روزهایی دارید، روزهایی که دوست ندارید بیاید و وقتی میرسد، آرزو میکنید زودتر برود.
امروز غم درگذشت زندهیاد ناصر احمدپور ۴ ساله میشود. ۴ سال از روزی که ناباورانه با خبر پرواز آخرِ اولین سردبیر خبرورزشی شروع شد، گذشت و هنوز این داغ برای ما که هزاران هزار خاطره از همکاری با دوست داشتنیترین سردبیر بداخلاق دنیا داشتیم و داریم، تازه است.
ناصر احمدپور چه در خبرورزشی که اولین سردبیرش بود و چه در هر رسانه دیگری به عشق مردم مینوشت و دلخوش به این بود که صدای مردم باشد. او ۴ سالی میشود که میان ما نیست و کاش در توانمان بود که جای خالیاش را پر کنیم. جای بعضی نفرات هرگز پر نمیشود، اما یاد بعضی نفرات عجیب آرامشبخش است. درست مثل ناصرخان که یادش با ماست.
* این یادداشت در ستون حرفآخر سهشنبه ۹ مرداد روزنامه خبرورزشی چاپ شده است.
نوشتن دیدگاه