کد خبر: 8528
منتشر شده در دوشنبه, 11 ارديبهشت 1396 09:16
۱۰ سوال و جواب دربارۀ حملۀ ترکیه به کردها در عراق و سوریه روز سه شنبه هفته ی گذشته، هواپیماهای نیروی هوایی ترکیه در شنگال یا سنجار یعنی دیار کردهای ایزدی در شمال عراق، به پایگاه های پ.ک.ک حمله کردند اما در رصد و هدف گیری دچار خطا شدند و در این حمله، شش نیروی پیشمرگ تحت امر مسعود بارزانی رئیس اقلیم...
۱۰ سوال و جواب دربارۀ حملۀ ترکیه به کردها در عراق و سوریه
روز سه
شنبه هفته ی گذشته، هواپیماهای نیروی هوایی ترکیه در شنگال یا سنجار یعنی
دیار کردهای ایزدی در شمال عراق، به پایگاه های پ.ک.ک حمله کردند اما در
رصد و هدف گیری دچار خطا شدند و در این حمله، شش نیروی پیشمرگ تحت امر
مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق، جان خود را از دست دادند.
رجب طیب اردوغان رئیس جمهور و بن علی
یلدرم نخست وزیر ترکیه در تماس تلفنی با بارزانی، صرفا به ابراز تاثر و
تاسف اکتفا کردند و نیچروان بارزانی نخست وزیر اقلیم کردستان عراق نیز تنها
یک روز پس از این رویداد برای حضور در نشست آتلانتیک، وارد استانبول شد و
پیش از پایان نشست به دیدار اردوغان رفت. البته حملات ترکیه تنها محدود به
شنگال نبود و در دو حمله ی هوایی و توپخانه ای به نیروهای حزب اتحاد
دموکراتیک کردهای سوریه (PYD) در شمال سوریه، دست کم 38 تن از اعضای رسانه
ای و نظامی این نهاد اقماری پ.ک.ک، جان خود را از دست دادند. در داخل ترکیه
نیز بین پ.ک.ک و ارتش این کشور، جنگ و درگیری ادامه دارد و در استان های
شرناخ، حکاری و وان، تنها در عرض سه هفته، بیش از 32 نفر از اعضای پ.ک.ک
کشته شده و 4 تن از آنان خود را تسلیم کرده اند. سوال اینجاست: ترکیه در
این مسیر تا کجا پیش می رود و اصلی ترین انگیزه ها و پیشران های اردوغان
برای دست زدن به این اقدامات جسورانه، کدامند؟ از آن جایی که اقدامات ترکیه
با بسیاری از عوامل داخلی و خارجی در ارتباط بوده و به قول علما، این
مساله ذو ابعاد و دارای جوانب فراوانی است، ترجیح دادم این متن رابه شیوه ی
سوال و جواب بنویسم:
1.چرا استقرار نیروهای پ.ک.ک در شنگال یا سنجار، برای ترکیه تا این اندازه مهم است؟شنگال
موقعیت جغرافیایی ویژه ای دارد و اشراف کوهستان های آن و استفاده از
گذرگاه ربیعه، نه تنها تردد نیروهای پ.ک.ک به شمال سوریه را سهل و آسان می
کند، بلکه به قول ترکیه، در میان مدت می تواند مانند کوهستان قندیل، به
قلعه ی مهمی برای نیروهای پ.ک.ک تبدیل شود.
2.حمله به نیروهای پ.ک.ک در شنگال، از کدام بُعد با مسعود بارزانی و اقلیم کردستان عراق، ارتباط پیدا می کند؟شنگال
با به قول اعراب سنجار، از لحاظ جغرافیایی و حقوقی، از مناطق متنازع علیها
بوده و به طور رسمی، بخشی از خاک اقلیم نیست. اما در شرایط فعلی، همچنان
که نیروهای پیشمرگ در کرکوک و بخش هایی دیگر از مناطق متنازع علیها یا محل
اختلاف حضور دارند، شنگال نیز چنین موقعیتی دارد و حمله ی ترکیه برای بیرون
راندن نیروهای پ.ک.ک، در واقع گونه ای کمک و حمایت از متفقی به نام مسعود
بارزانی نیز هست. چرا که بارزانی و دیگر سران حزب دموکرات کردستان، بارها
هشدار داده و از فرماندهان پ.ک.ک خواسته بودند نیروهایشان را از این منطقه
خارج کنند اما پ.ک.ک به این خواسته، وقعی ننهاده بود.
3.آیا مسئولین ترکیه، قبل از حمله، دولت مرکزی عراق و اقلیم کردستان عراق را در جریان گذاشته بودند؟آنکارا
در این مورد اطلاعاتی به بغداد نداده بود و تنها با اربیل هماهنگ شده بود.
به عبارتی دیگر ترکیه با این اقدام؛ خواسته نشان دهد که از دید آنکارا،
زعامت و حاکمیت مناطق متنازع علیها در اختیار اقلیم است. البته با توجه به
روابط خاصی که از دیرباز بین پ.ک.ک و بغداد وجود داشته و با توجه به حمایت
حشد شعبی از نیروهای پ.ک.ک در شنگال، دیوارهای اعتماد تا حد زیادی فروریخته
و احتمالا آنکارا تصور کرده اگر به بغداد خبردهد آنها هم سریعا به نیروهای
پ.ک.ک اطلاع داده و آنها را نجات می دهند.
4.آیا مسعود بارزانی رئیس اقلیم
کردستان عراق، پس از کشته شدن شش پیشمرگ در شنگال به خاطر خطای نیروی هوایی
ترکیه، شخصا موضع گیری کرد؟ ایشان برای مواجهه با این موضوع، چه ابزراهایی
در اختیار داشت؟خیر. بارزانی در این مورد سکوت کرد و دیگر
سران حزب دموکرات کردستان نیز، موضع سفت و سختی نگرفتند و رعایت حال ترکیه
را در اولویت قرار دادند. اساسا شکل خاص روابط اربیل و ترکیه و به عبارتی
ارتباط مسعود بارزانی با اردوغان، به گونه ای است که باید برخی هزینه ها را
بپذیرد. ایشان کارت خاصی برای اعمال فشار بر ترکیه در اختیار ندارد اما
دست کم در حوزه ی رسانه ای و اعلامی، می توانست با انتشار یک بیانیه، به
صورت رسمی ابراز گله مندی کرده و از ترکیه توضیح بخواهد اما ظاهرا صلاح را
در این دیده که چنین اقدامی انجام ندهد. این سکوت، برای بارازنی، کم هزینه
نخواهد بود.
5.آیا این نخستین بار است که نیروهای کُرد به خاطر خطای نظامی قربانی می شوند؟خیر.چندی
پیش هم در اطراف رقه در شمال سوریه، 18 نیروی سوریه ی دموکراتیک (HSD)
(شامل کردها و اعراب) به خاطر اشتباهات محاسباتی هواپیماهای ائتلاف غربی
ضدداعش، جان خود را از دست دادند که در آن جا هم رهبران کُرد، سکوت را بر
اعتراض، ترجیح دادند.
6.آیا پس از این اقدام ترکیه، پ.ک.ک نیروهای خود را از شنگال خارج می کند؟دست
کم در شرایط کنونی، بعید به نظر می رسد. چرا که هزینه ی خطای محاسباتی
هواپیماهای ترکیه به گونه ای بوده که احتمال بمباران مجدد در میان مدت،
وجود ندارد. از این گذشته، پ.ک.ک دسته هایی از جوانان کُرد ایزدی را مسلح
کرده و آنها را زیر چتر یک یگان نظامی به نام «یگان های مدافع شنگال» گرد
هم آورده است. بنابراین پ.ک.ک می تواند ادعا کند که در شنگال، حضور مستقیم
ندارد و دفاع از آن جا را بر عهده ی خود ایزدیان گذاشته است. چنان که می
بنییم این مساله ابعاد پیچیده ای دارد و بعید نیست که چنین اقداماتی، منجر
به اختلاف، قطب بندی و درگیری بین دو دسته ی کردهای ایزدی طرفدار پ.ک.ک و
کردهای ایزدی تحت امر بارزانی شود.
7.حمله ی ترکیه به نیروهای کُرد شمال سوریه در دیرک را چگونه باید ارزیابی کرد؟این
اقدام ترکیه، حامل پیام مهمی است و نشان می دهد که ترکیه در مقابله و
رویارویی با نهادهای اقماری پ.ک.ک در شمال سوریه، عزم جدی دارد.
8.آیا می توان این اقدام ترکیه را به منزله ی ترس و پیشگیری از تشکیل یک اقلیم کُردی در شمال سوریه تلقی کرد؟در
این موضوع جنبه ی ظریف و مهمی وجود دارد که نباید از درک آن غفلت کرد.
جنبه ی مزبور این است: ترکیه در شمال سوریه، با کُرد کانّه کُرد، مشکل و
عداوتی ندارد و ترس و هراس آنکارا، از این است که یک اقلیم کُردی تحت امر
پ.ک.ک در جوار مرزهای ترکیه و سوریه به وجود بیاید. به عبارتی روشن تر، اگر
قرار بر این می بود که قدرت سیاسی و نظامی در شمال سوریه از آن کردهای
سوری وابسته به بارزانی، موسوم به «شورای میهنی کردهای سوریه» (ENKS) باشد،
نه تنها مقابله ای صورت نمی گرفت، بلکه آنها نیز دقیقا مانند ارتش آزاد
سوریه، تحت حمایت ترکیه قرار می گرفتند.
9.ظاهرا ترکیه قبل از این اقدام،
با آمریکا و روسیه هماهنگی های لازم را انجام داده است. با توجه به این که
هر دو ابرقدرت مزبور در شمال سوریه با کردهای وابسته به پ.ک.ک همکاری های
بسیاری دارند و در رقه و چندین منطقه ی دیگر با هم کار می کنند، چه شد که
آنها کردها را از خطر حملات ترکیه مطلع نکردند؟اظهارات مارک
تونر، تا حد زیادی ابهامات موجود را از میان بر می دارد. او بر سه مساله
تاکید کرد: 1«.آمریکا برخلاف ترکیه، آن یگان های کُردی را تروریست قلمداد
نمی کند. 2.به ما دیر اطلاع دادند اگر نه آن نیروها را از خطر موجود خبردار
می کردیم. 3.اقدام ترکیه، جان نیروهای آمریکایی را به خطر می اندازد.»
سخنان این دیپلمات آمریکایی نشان می دهد که اگر چه واشنگتن و آنکارا در این
حوزه اختلاف نظر جدی دارند، اما حفظ جان سربازان آمریکایی و تداوم همکاری
با رفیق استراتزیکی به نام ترکیه، بسیار مهم تر از حفظ جان کردها است.
روسیه هم تقریبا صاحب همین رویکرد است و به عبارتی ساده و روشن، کردها در
شمال سوریه در روند همکاری و هماهنگی با روسیه و آمریکا، به عنوان نیروی
پیاده و کارت بازی به شمار می آیند و قرار نیست قدرت های جهانی و منطقه ای
بر سر حمایت یا عدم حمایت از آنها، با همدیگر دچار اختلاف شوند و تداوم این
روند، قاعدتا به معنی تداوم هزینه ها و تلفاتی است که کردهای تحت امر
پ.ک.ک در شمال سوریه داده و خواهند داد. شاید این واقعیت تلخ و اما عینی،
یک بار دیگر این نکته را در ذهن رهبران کُرد تداعی کند که در معادلات
جهانی، جایگاه «کشور»ها و «گروه»ها، یکی نیست و تفاوت زیادی بین این دو
موقعیت وجود دارد.
10. چه پیشران ها و احیانا چه
موانعی در این مسیر بر سر راه اردوغان وجود دارند؟ آیا او تصور و برآورد
دقیقی از برآوردهای این حملات و پیامدهای آن دارد؟یکی از مهم
ترین پیشران های اردوغان و ارتش ترکیه در این مسیر، ضعف بارز و آشکار پ.ک.ک
در درگیری های اخیر است. پ.ک.ک در چند ماه اخیر در میدان جنگ؛ هم در حوزه
ی شهری و مناطق روستایی و هم در مناطق مرزی، در برابر تجهیزات هوایی و
اطلاعاتی پیشرفته ی کردها، چنان ضعیف عمل کرده که نظامیان ترکیه، باکی از
حملات و ضدحملات آنان ندارند و با خاطری آسوده پیش می روند. در حوزه ی
اجتماعی داخلی هم، دیدیم که در رفراندوم اخیر، عملا رای اردوغان و آکپارتی
در استان های کردنشین نسبت به انتخابات سراسری پیشین بالاتر رفت و کردها
نشان دادند که حاضر نیستند به خاطر زندانی شدن صلاح الدین دمیرتاش و دیگر
رهبران سیاسی وابسته به پ.ک.ک، از آکپارتی فاصله بگیرند. آنان نه تنها پس
از زندانی شدن دمیرتاش، راهپیمایی و اعتراض و کمپین به راه نیانداختند،
بلکه با آرای خود نشان دادند که پ.ک.ک تا حد زیادی نفوذ خود را از دست داده
و یا دست کم در استفاده از تاکتیک ها و ابزارها در ورطه ی تکرار و ضعف
مفرط افتاده است. بنابراین مهم ترین پیشران ها، ضعف پ.ک.ک و آسودگی خاطر
ترکیه از عدم واکنش و تظاهرات مردمی است. اما با این حال، قطعا نمی توان
چنین چیزی را به معنی پیروزی ناب و پایدار اردوغان تلقی کرد. چرا که با
چنین اقداماتی، کردهای شمال سوریه از ترکیه کینه هب دل می گیرند و این به
نفع منافع پایدار و آتی ترکیه نیست. اما در مورد موانع، می توان گفت،
اردوغان به زودی به چین و آمریکا سفر می کند و مذاکرات با او با دونالد
ترامپ در مورد سوریه، رقه، منطقه ی امن، کردها و سایر فاکتورهای مرتبط با
پرونده ی سوریه، می تواند منجر به بروز تغییرات احتمالی در رفتار ترکیه
شود.
نوشتن دیدگاه