کد خبر: 9942
منتشر شده در پنج شنبه, 24 فروردين 1396 09:59
طی مطالعه ای که روی ۱۶۵ وکیل در آمریکای شمالی صورت گرفت این نتیجه به دست آمد وکلایی که در برقراری ارتباط توانایی بیشتری دارند در کار خود موفق تر هستند. در مقابل آن دسته از وکلایی که از برقراری ارتباط با افراد دوری می کردند، درآمد کم تری داشتند. من از برقراری ارتباط کاری با افراد متنفرم. این جمله...
طی مطالعه ای که روی ۱۶۵ وکیل در آمریکای شمالی صورت گرفت این نتیجه به دست آمد وکلایی که در برقراری ارتباط توانایی بیشتری دارند در کار خود موفق تر هستند. در مقابل آن دسته از وکلایی که از برقراری ارتباط با افراد دوری می کردند، درآمد کم تری داشتند.
من از برقراری ارتباط کاری با افراد متنفرم. این جمله ای است که به وفور آن را از زبان مدیران، متخصصان و دانشجویان MBA می شنویم. آن ها این کار را نوعی ارتباط ساختگی، ناراحت کننده و گاهی کثیف می دانند. با این حال افراد دیگری هستند که نوعی توانایی ذاتی برای ایجاد ارتباط با دیگران در آن ها وجود دارد. این اشخاص برون گرا از تعامل با دیگران لذت می برند. البته این امکان وجود دارد که بقیه، آن ها را افرادی خودشیرین و چاپلوس تلقی کنند در حالی که توانمندی آن ها یک مهارت لازم در دنیای امروز به حساب می آید. نتایج حاصل از تحقیقات ثابت کرده است که ارتباط سازی در حوزه ی کاری می تواند فرصت های شغلی بیشتری ایجاد کند، عمق بیشتری به معلومات و دانش افراد ببخشد، روند پیشرفت را سریع تر کند و در مواقعی باعث اعتبار افراد شود. ارتباط سازی حرفه ای باعث تغییر کیفیت کاری می شود و میزان رضایت شغلی را افزایش می دهد. طی مطالعه ای که روی ۱۶۵ وکیل در آمریکای شمالی صورت گرفت این نتیجه به دست آمد وکلایی که در برقراری ارتباط توانایی بیشتری دارند در کار خود موفق تر هستند. در مقابل آن دسته از وکلایی که از برقراری ارتباط با افراد دوری می کردند، درآمد کم تری داشتند. البته چنانچه فاقد این مهارت هستید جای نگرانی وجود ندارد. چرا که بررسی ها نشان داده است می توان این توانایی را در خود ایجاد کرد و لازم نیست حتما به صورت غریزی در شما وجود داشته باشد. در ادامه به معرفی ۴ استراتژی خواهیم پرداخت که می تواند به افراد کمک کند تا با دیگران راحت تر وارد ارتباط شوند.
۱. روی یادگیری ارتباط سازی تمرکز کنید اکثر مردم دارای یک الگوی رفتاری غالب هستند که می تواند "ارتقایی” یا "اجتنابی” باشد. افرادی که الگوی غالب آن ها ارتقایی است، ارتباط سازی می تواند برای آن ها رشد و پیشرفت و دستاورد ایجاد کند. در حالی که دسته ی دوم که الگوی غالب اجتنابی بر رفتار آن ها حاکم است، ارتباط سازی یک اجبار ناخوشایند محسوب می شود. اخیرا مطالعه ای بر روی دانش آموزان، بزرگسالان شاغل و ۱۷۴ وکیل در ایالات متحده و ایتالیا صورت گرفته است تا تاثیرات ساختار ذهنی هر فرد بر عملکرد او مشخص شود. افرادی که ساختار فکری آن ها ارتقایی است تمایل به برقراری ارتباط دارند و فرصت ها را با هیجان، کنجکاوی و ذهن باز خود دنبال می کنند. در مقابل افرادی که ساختار ذهنی اجتنابی دارند به ارتباط سازی دید مثبتی ندارند. از این رو در ارتباط های خود نتیجه مطلوبی مشاهده نمی کنند. خانم "کارول دی وک” طی مطالعه ای که در دانشگاه استنفورد داشته است به این نتیجه رسیده است که امکان تغییر ساختار فکری وجود دارد و افراد می توانند الگوی غالب ذهنی خود را از اجتنابی به ارتقایی تغییر دهند. در این حالت آن ها به ارتباط سازی به چشم یک فرصت نگاه می کنند که بیشتر از این که کاری سخت و طاقت فرسا باشد، بار آموزشی به همراه خواهد داشت. گاهی ارتباط سازی می تواند نوعی تکلیف اجباری محسوب شود. شما می توانید به خود بگویید: ” من از این کارها متنفرم. اما چون مجبور هستم سعی می کنم به طور ساختگی تظاهر به علاقه مندی کنم.” یا می توانید خود را مجاب کنید که: "این کار می تواند جالب باشد. بعضی وقت ها یک گفتگو می تواند ایده ها و فرصت های جدیدی فراهم کند.” طبیعتا چنانچه شما فرد درون گرایی باشید به راحتی نمی توانید یک فعالیت برون گرایانه را انجام دهید. اما می توانید با انگیزه ی بالاتری آن را دنبال کنید. تمرکز بر روی وجوه مثبت ارتباط سازی به شما کمک می کند تا دانش و مهارت مورد نیاز را کسب کنید و از فواید آن بهره مند شوید. ۲. منافع مشترک را شناسایی کنید گام بعدی ارتباط سازی، شناخت منافع مشترک خود با افراد است که می تواند به ارتباطات شما معنا و عمق بیشتری بدهد. "برایان اوزی” از دانشگاه نورث وسترن نتیجه ی فعالیت های خود را به اشتراک گذاشته است. ” ارتباطاتی قوی هستند که نه تنها بر مبنای یک تعامل سطحی و گاه و بی گاه شکل نگرفته باشند بلکه ما را به فرصت های بزرگ تر متصل کنند.” مطالعات زیاد در حوزه ی روانشناسی اجتماعی نشان داده است که افراد زمانی با هم همکاری طولانی مدتی دارند که روی یک موضوع مشترک کار کنند. در واقع وابستگی متقابل می تواند یکی از بزرگ ترین منابع انرژی مثبت در تعاملات کاری باشد. ۳. داشته های خود را مد نظر قرار دهید حتی زمانی که منافع مشترکی با افراد ندارید باز هم می توانید با آن ها وارد ارتباط کاری شوید. البته این کار همیشه آسان نیست. گاهی اوقات افراد به علت تعلق داشتن به یک گروه اقلیت یا دلایل دیگر، احساس ضعف می کنند و این باور در آن ها ایجاد می شود که کوچکتر از آن هستند که بتوانند نفعی به دیگران برسانند. این مسئله در مطالعه ای بین دو گروه مختلف از وکلا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که افراد باتجربه نسبت به تازه واردهای یک سازمان یا یک شرکت در ارتباط سازی راحت تر رفتار می کنند. البته رسیدن به چنین نتیجه ای کاملا منطقی است. وقتی افراد بر این باور باشند که چیزهای زیادی برای ارائه کردن دارند راحت تر وارد ارتباط می شوند. "آلان کوهن” در کتاب خود با عنوان "تاثیر گذاری با دست خالی” نوشته است که اکثر مردم منابع در دسترس خود را دست کم می گیرند. آن ها توجه خود را صرف مواردی چون ارتباطات اجتماعی، پول و میزان اطلاعات می کنند در حالی که می توانند از دارایی های کم تر آشکار خود نیز برای کسب اعتبار استفاده کنند. گاهی اوقات یک دیدگاه منحصر به فرد می تواند دارایی شما محسوب شود. برای مثل افراد جوان و تازه وارد یک سازمان می توانند اطلاعات به روزتری نسبت به افراد باتجربه و قدیمی آنجا داشته باشند. شما تنها فردی نیستید که ارتباط سازی به او احساس بدی می دهد بسیاری از مردم ارتباط سازی در حوزه ی کاری را عملی کثیف تلقی می کنند. طی بررسی که بر روی ۳۰۶ فرد بزرگسال صورت گرفت از آن ها خواسته شد تا از تجربه های خود در ارتباط سازی های کاری و یا دوست یابی های خود در شبکه های اجتماعی بنویسند. سپس از آن ها درخواست شد که کلماتی مثل W _ _ H، S H _ _ E R و S _ _ P را کامل کنند تا اولویت های ضمیر ناخودآگاه آن ها مشخص شود. شرکت کنندگانی که تجربه ی ارتباط سازی کاری داشتند کلمات را به شکل SOAP، SHOWER وWASH پر کردند حال آن که افرادی که تجربه ی دوست یابی در شبکه های اجتماعی را داشتند کلمات را به صورت SHAKER، STEP و WISH کامل کردند. به بیانی دیگر، هر چه شرکت کنندگان در برقراری ارتباط اجتماعی و دوستانه تجربه ی بیشتری داشتند، نسببت به ارتباط سازی کاری دیدگاه منفی تری ابراز می کردند. دیدگاه آن ها گاه نسبت به ارتباط سازی کاری تنها به یک عدم تمایل ساده محدود نمی شد. بلکه آن را نوعی عمر غیر اخلاقی قلمداد می کردند. وقتی طرز فکر شما این باشد که بیشتر از آنچه که از دیگران می گیرید، به آن ها بدهید ارتباط سازی کاری شما از شکل فرصت طلبی و خودخواهی خارج می شود. ۴. پیدا کردن یک هدف عالی عامل دیگری که می تواند اثربخشی افراد را بهبود ببخشد، یک هدف گذاری عالی است. در تحقیقاتی که بر روی وکلای حقوقی صورت گرفت، نتایج نشان داد که کسانی که به منافع جمعی بیشتر از منافع فردی اهمیت می دهند، احساس بهتری به ارتباط سازی دارند و کم تر از سایرین آن را فرصت طلبی و غیراخلاقی می دانند. طبیعتا هر کاری که با یک هدف والاتر پیوند داشته باشد، جذاب تر خواهد بود. چنین رویکردی می تواند تجربه ی مثبتی از ارتباط سازی را به ارمغان آورد.
نوشتن دیدگاه