کد خبر: 21651
منتشر شده در یکشنبه, 09 مهر 1396 08:00
ساعت: 08:00 منتشر شده در مورخ: 1396/07/09 شناسه خبر: 1203018 شن بود و باد، قافله بود و غبار بود آن سوی دشت حادثه، چشم انتظار بود فرصت نداشت جامه ی نیلی به تن کند خورشید، سر برهنه لب کوهسار بود به گزارش سرویس چندرسانهای شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ شن بود و باد، قافله بود و غبار بود آن سوی دشت...
ساعت: 08:00
منتشر شده در مورخ: 1396/07/09
شناسه خبر: 1203018
شن بود و باد، قافله بود و غبار بود
آن سوی دشت حادثه، چشم انتظار بود
فرصت نداشت جامه ی نیلی به تن کند
خورشید، سر برهنه لب کوهسار بود
به گزارش سرویس چندرسانهای شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛
شن بود و باد، قافله بود و غبار بود
آن سوی دشت حادثه، چشم انتظار بود
فرصت نداشت جامه ی نیلی به تن کند
خورشید، سر برهنه لب کوهسار بود
گویا به پیشواز نزول فرشته ها
صحرا پر از ستاره ی دنباله دار بود
می سوخت در کویر، عطشناک و روزه دار
نخلی که از رسول خدا یادگار بود
نخلی که از میان هزاران هزار فصل
شیواترین مقدمه ی نوبهار بود
شن بود و باد، نخل شقایق تبار عشق
تندیس واژگون شده ای در غبار بود
می آمد از غبار، غم آلود و شرمسار
آشفته یال و شیهه زن و بی قرار بود
بیرون دوید، دختر زهرا (س) ز خیمه ها
برگشته بود اسب، ولی بی سوار بود ...
نوشتن دیدگاه