کد خبر: 29823
منتشر شده در یکشنبه, 10 دی 1396 14:00
میگل هشترودی- روزنامه بهار تا چندی پیش از نظر عرف جامعه زنان برای اشتغال در هر شغلی پذیرفته نميشدند اما در حال حاضر که زمان زیادی از روزهایی که زنان، محیط کار را تنها در مطبخ ميدیدند گذشته است، با توجه به تغییرات موجود در جامعه وضعیت اشتغال زنان با گذشته بسیار متفاوت است. در گذشته تنها مردان به...
میگل هشترودی- روزنامه بهار
تا چندی پیش از نظر عرف جامعه زنان برای اشتغال در هر شغلی پذیرفته نميشدند اما در حال حاضر که زمان زیادی از روزهایی که زنان، محیط کار را تنها در مطبخ ميدیدند گذشته است، با توجه به تغییرات موجود در جامعه وضعیت اشتغال زنان با گذشته بسیار متفاوت است. در گذشته تنها مردان به عنوان «نان آوران» خانه شناخته ميشدند اما در حال حاضر به دلیل وضعیت اقتصادی، جنسیت یک فرد در کسب در آمد آن تاثیر به سزایی ندارد و هر فرد برای تامین معاش باید دارای شغل باشد اما در این بین اجحافی در حقوق زنان مخصوصا در جوامعی مثل جامعه مردسالارانه و سنتی ایران رخ ميدهد زیرا همچنان دیدگاه مرد سالارانه سنتی بر این پایه استوار است که مردها نان آوران خانواده به شمار ميآیند. همین موضوع باعث ميشود که زنان به اشتغال کاذب یا کارهاي پاره وقت در بخشهای خصوصی روی بیاورند.
زنان تحصیل کرده به دنبال کارند!
براساس اطلس وضعیت زنان و طرح آمارگیری نیروی کار در سال ۱۳۹۴، تعداد دختران روستایی 16-17 ساله که به مدرسه نمیروند در استان کردستان بیش از سایر استانهاست. اما دختران شهری که در همین محدوده سنی هستند و مدرسه نمیروند در استان سیستانوبلوچستان بیش از سایر استانهای کشور زندگی میکنند. وقتی آمار باسوادی زنان را بررسی میکنیم، این نقص تحصیل دختران بیشتر به چشم میآید که پایینترین درصد باسوادی زنان در استان سیستانوبلوچستان ثبت شده است. درصد زنان باسواد استان تهران نیز، احتمالا طبق انتظار، بیش از زنان باسواد سایر استانهاست. پایینبودن درصد زنان باسواد در سیستانوبلوچستان نتیجه دیگری نیز دارد و آن این است که بیشترین میزان زایمان قبل از ۱۸ سالگی در همین استان ثبت شده است (ناگفته پیداست که این استان از نظر میزان رواج ازدواج دختران کمتر از ۱۸ سال چه وضعیتی دارد)؛ درحالیکه این وضعیت در استان یزد کمتر از سایر استانهای ایران است.
دو استان یزد و سیستانوبلوچستان از منظری دیگر نیز در دو سوی طیف ایستادهاند؛ تعداد زنان ۱۵ تا ۵۴ سالهای که درباره پیشگیری از ایدز آگاهی صحیح دارند که در این بین یزد بیشترین تعداد و سیستان و بلوچستان کمترین تعداد را داراست. باتوجه به بالابودن آمار زایمان قبل از ۱۸ سالگی در استان سیستانوبلوچستان، عجیب نیست که میبینیم در این منطقه درصد میزان شیوع پیشگیری از بارداری بهوسیله کل روشها از تمام استانهای کشور پایینتر است. استان مرکزی اما در نقطه مقابل قرار دارد و بالاترین درصد میزان شیوع پیشگیری از بارداری بهوسیله کل روشها را از آن خود کرده است. زنان استان سمنان نیز از منظری دیگر رتبه نخست کشور را به خود اختصاص دادهاند و آن میزان استفاده از اینترنت است. زنانی که در سیستانوبلوچستان زندگی میکنند، مطابق انتظار، کمتر از زنان سایر استانها از اینترنت استفاده میکنند.
اما در حوزه اشتغال زنان نیز آمار جالبی بهچشم میخورد. درحالیکه نرخ بیکاری مردان ۹/۳ درصد ثبت شده، نرخ بیکاری زنان ۱۹/۴ درصد است. در میان استانهای کشور، خراسان جنوبی بالاترین نرخ اشتغال زنان را دارد و کهگیلویه و بویراحمد پایینترین نرخ را دارا است. بهعبارت دیگر استان کهگیلویه و بویراحمد با ۳۳/۵ درصد بالاترین نرخ بیکاری زنان را در کشور دارد. در کل کشور نیمی از زنان تحصیلکرده دانشگاهی که در جستوجوی کارند، به شغلی دست نیافتهاند. ناگفته نماند که از میان زنان شاغل ایرانی نیز نیمی از آنها در بخش غیررسمی کار میکنند و فقط یک درصد از زنان شاغل کشورمان بهعنوان کارفرما مشغول کار هستند.
دوره گذار برای اشتغال زنان
سهم زنان از ميزان اشتغال و همچنين ميزان مشاركت اقتصادي زنان، هر دو از روندي نسبتا نزولي حكايت دارند.بنا بر دادههاي وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي، سهم زنان شاغل از كل جمعيت شاغل، بيش از ۱۹ درصد در سال ۱۳۸۴ به كمتر از ۱۵ درصد در سال ۱۳۹۳ كاهش يافته است. در اين مدت نهتنها سهم نسبي زنان از اشتغال روندي نزولي داشته بلكه حتي تعداد زنان شاغل نيز با افت مواجه شده و از نزديك به 4ميليون نفر در سال ۱۳۸۴ به كمتر از 3ميليون و 100هزار نفر در سال ۱۳۹۳ رسيده است. شرايط براي ميزان مشاركت اقتصادي زنان در بازه زماني مشابه نيز كم و بيش يكسان است. منظور از ميزان مشاركت اقتصادي نسبت جمعيت فعال از نظر اقتصادي به كل جمعيت است. ميزان مشاركت اقتصادي زنان طي سالهاي ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۳ از ۱۷ درصد به ۱۲ درصد كاهش يافته است. به اين معني كه در سال ۱۳۹۳ تنها ۱۲ درصد زنان 10ساله و بيشتر جزو نيروي كار (شاغل يا جوياي كار) محسوب ميشدند. متوسط جهاني مشاركت اقتصادي زنان طبق دادههاي بانك جهاني (البته براي زنان ۱۵ سال به بالا) حدود ۵۰ درصد است. نسبت به كل جمعيت زنان بالاي 10سال طي سالهاي اخير كاهش يافته درحاليكه سهم زنان با مدرك كارشناسي و بالاتر رو به افزايش است كه نشان از افزايش تقاضا براي كسب مدارج تحصيلي بالاتر دارد. در اينصورت ميتوان گفت كه بازار كار زنان در ايران در دوره گذار به سر ميبرد و پس از تعديل نسل، روند نزولي فعلي معكوس شده و ميزان تعادلي نرخ مشاركت زنان در جايي بهمراتب بالاتر از نقطه فعلي قرار خواهد گرفت.
نسبت اشتغال زنان به مردان
بررسی آمارهای اعلام شده در بخش بازار کار نشان ميدهد به ازای هر 5.3 مرد شاغل، یک زن در بازار کار حضور دارد. بر اساس نتایج آمارگیری نیروی کار سال 1394 از 24 میلیون و 701 هزار و 177 نفر جمعیت شاغل در کشور 84.2 درصد را مردان و 15.8 درصد را زنان شاغل به خود تخصیص داده اند. این مقایسه درخصوص بیکاران به تفکیک جنسیت نشان ميدهد که 69.4 درصد از بیکاران کشور مرد و 30.6 درصد زن هستند. براساس آمار اعلام شده، در برابر هر زن بیکار 2.3 مرد بیکار وجود دارد.
نگاه سنتی به اشتغال زنان
امروزه بر اساس آنچه در دنیا تجربه شده زنان دارای استقلال مالی، شغل مناسب، حضور و اظهارنظر در صحنههای مختلف هستند. کارشناسان بر این باورند، وجود تبعیض در بازار کار موجب کاهش کارایی نیروی فعال و ایجاد محدودیت اشتغال زنان و در نهایت کاهش رشد اقتصادی است. اعتقاد به نابرابری مردان و زنان ازنظر قوای بدنی و فکری سبب شده درهای بسیاری از مشاغل به روی زنان بسته شود. حمید حاجاسماعیلی، کارشناسارشد بازار کار در این باره گفته است: «ما یک دورانگذار از جامعه سنتی به جامعه مدرن را پشتسر گذاشتهایم و نگاه سنتی که درگذشته نسبت به زنان مطرح بوده اکنون جایگاهی ندارد؛ اینکه زن خانهدار است، اینکه زن نباید استقلال مالی داشته باشد و نگاههای سنتی اینچنینی دیگر از بین رفته است. در کشور ما خوشبختانه حدود ۲ دهه است نگاههای سنتی که مانع حضور زنان در عرصههای مختلف میشدند، تغییر پیدا کرده که این امر دلایل مختلفی دارد؛ ازجمله این دلایل میتوان به حضور گسترده زنان در دانشگاهها و تغییر نگرش زنان برای مشارکت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی اشاره کرد. از طرفی چون قدرت خرید سرپرستهای خانوار کاهش پیدا کرده و قادر به تأمین نیازهای خانواده نیستند؛ بنابراین اشتغال زنان و مشارکت آنها برای تامین نیازهای خانواده امری اجتنابناپذیر است.»
ارزان قیمت بودن اشتغال زنان
یا توانایی و تعهد؟
خدیجه جدا، فعال حوزه زنان در خصوص افزایش میزان اشتغال زنان در بخشهاي خصوصی گفت: زنان نسبت به مردان نیروی کار ارزانتر، مطیعتر و مسئولیتپذیرتر هستند لذا با توجه به مشکلات مالی که در سالهاي اخیر گریبان بخش خصوصی ما را گرفته ترجیح کافرمایان در این بخش به کارگیری زنان متخصص و تحصیل کرده بیشتری نسبت به مردان هم رده آنان است. زنان به عنوان نیمی از جامعه یکی از ارکان اصلی توسعه پایدار هستند و بدون مشارکت فعال آنان، اهداف توسعه با سرعت و کیفیت مناسب محقق نخواهد شد، لذا جامعه توسعه یافته و مترقی، جامعهاي است که زنان در آن نقش آفرینی موثر داشته باشند. میزان اهمیت به زنان به ویژه زنان جوان در یک کشور ميتواند منجر به تسریع در فرآیند توسعه یافتگی آن کشور گردیده و به عنوان یکی از شاخصهاي توسعه به آن نگریست. این به آن معنی است که بهبود موقعیت زنان موجب مشارکت اجتماعی بیشتر آنان و در نتیجه سرعت بخشیدن به فرآیند پیشرفت و توسعه جامعه میگردد.
به گفته او، یکی دیگر از علل بروز این مشکلات خصوصا در سازمانهاي دولتی عدم حضور متناسب زنان در جایگاههاي تصمیمگیری با توجه به آمار زنان تحصیلکرده در ایران است که باعث شده قادر نباشند مشکلات و تهدیدها را نسبت به خود مرتفع کنند. متاسفانه در کشور ما به علت وجود نظامهاي استخدامی، رابطهاي خویشاوندی، گروهی و سیاسی بدون در نظر گرفتن شایستگی، دانایی، توانایی و تعهد افراد است. لذا پس از تغییر دولتها و جابهجایی قدرت، کسانی در مناصب قرار ميگیرند که بیشترین وابستگی را به جریان سیاسی پیروز داشته باشند. بنابراین طبیعی است مناصب تخصصی و کلیدی، که عرصه تصمیمگیری و برنامهریزی همراه با اختیارات بعضا گسترده اداری و مالی است به کسانی واگذار شود که فاقد برخورداری از شایستگیهاي عملی، علمی، مدیریتی و اخلاقی باشند. در این بین زنان با توجه به نرخ مشارکت پایین اشتغال نسبت به مردان آسیب پذیرتر هستند، ما شاهد آن هستیم که زنان سهم کمتری در مناصب تخصص، کلیدی و تصمیم گیری دارند. بر اساس آمار در سال 1392، نرخ مشارکت مردان در بازار کار ایران، معادل 63 درصد اعلام شده در حالی که این نرخ برای زنان تنها به میزان 12/4 درصد است. البته آمارها نشان ميدهد نرخ مشارکت زنان در سالهاي اخیر در حال افزایش است و این افزایش مشارکت بالاخص در بخش خصوصی نشاندهنده چندین ویژگی در زنان جامعه ماست که کارفرمایان در بخش خصوصی تمایل دارند از این قشر بیشتر از مردان استفاده کنند. یکی از این ویژگیها این است که زنان نسبت به مردان نیروی کار ارزان تر، مطیعتر و مسئولیتپذیرتر هستند لذا با توجه به مشکلات مالی که در سالهاي اخیر گریبان بخش خصوصی ما را گرفته ترجیح کافرمایان در این بخش به کارگیری زنان متخصص و تحصیلکرده نسبت به مردان هم رده آنان است.
اشتغال یکی از شاخصههاي توسعه یافتگی در هر جامعهاي محسوب ميشود. لذا فرصت برابر در دسترسی به مشاغل و انتخاب آزادانه حرفه مورد نظر و داشتن حقوق برابر با مردان مقابل کار یکسان، ابتدایی ترین حقوق هر انسانی محسوب ميگردد اما متاسفانه با نگاهی به وضعیت فعلی بازار کار ایران، میتوان دریافت که زنان ایرانی، فاصله زیادی تا وضعیت مطلوب دارند. لذا تغییر در ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جهت ارتقای جایگاه زنان در سطع جامعه و افزایش مشارکت زنان در عرصههاي تصمیم گیری ضرورت دارد.
نوشتن دیدگاه