به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛  به نقل از شبکه خبری تهران نیوز، مدیریت بحران، نامی با مسما و در عین حال استرس زا است. ما در کشوری زندگی می‌کنیم که از لحاظ ژئوپولیتیکی دارای ریسک خطر پذیری بالایی است. بحران می‌تواند هم طبیعی باشد و غیر طبیعی.زلزله، آتش سوزی سیل ،برف و بوران ، انفجار ، ریزش ساختمان ها و تونل ها، طوفان و حوادث محیط زیستی و غیره از جمله موارد بحران هایی است که در کشورمان تجربه شده است.  مدیریت بحران یکی از مهمترین و حیاتی‌ترین نهادهای هر کشوری محسوب می‌شود چرا که در واقع  مدیریت  و آمادگی برای هر شرایطی با توجه به استعدادهای کشور را در ماموریت‌های خود جای داده است. سعید محمدی کارشناس  مدیریت بحران  به خبرنگار ما می‌گوید:”مدیریت بحران در ایران هنوز مانند یک طفل نوپایی است که نمی‌تواند روی پای خودش بایستد و دیگران هم نمی‌توانند به آن تکیه و اعتماد کنند” اما دکتر محمد جعفر زاده استاد دانشگاه می‌گوید:”مهمترین مشکل مدیریت بحران در ایران، نبود یک قانون جامع و کامل در این باره است، تا بر اساس این قانون همه دستگاه‌ها بتوانند وطایف خود را به خوبی بشناسند و به آن عمل کنند “ غلامرضا پورحیدری رئیس انجمن علمی مدیریت بحران ایران به یکی از خبرگزاری‌ها می‌گوید: «متاسفانه برخورد با حوادث همچنان براساس رویه‌های کهنه یعنی مقابله نسبی با حوادث به وجود آمده، صورت می‌گیرد و مدیریت ریسک به معنای تعبیه ساختارهای مدیریتی، انجام مطالعات لازم و ترسیم نقشه مخاطرات و تهدیدات در هر منطقه، استان، شهر و روستا، در کشور ما جایگاهی ندارد و بنابراین مرتباً با حوادث پیش‌بینی نشده، روبرو می‌شویم.»  معضلات و گرفتاری‌ها در ایران وقتی شروع می‌شود که کافی است یک اتفاق غیر مترقبه در کشور رخ دهد.برای نمونه در تاریخ ۳۰ دی ماه ۹۵ وقتی ساختمان پلاسکو فرو ریخت ، هشدارهای بسیار را درباره مدیریت بحران در کشور به عین دیده شد. ضعف کارآمدی مدیریت بحران آنقدر بالا بود که همه مسئولین به آن اعتراف کردند. دکتر قالیباف شهردار وقت  در مصاحبه با اصحاب رسانه گفت:” «باید این نکته را بپذیریم که خود مدیریت بحران در کشور دچار بحران است.»” ساختمان پلاسکو امیر محمود‌زاده، رئیس پژوهشگاه مهندسی بحران‌های طبیعی حدود دو هفته پس از حادثه پلاسکو با ابزار تاسف از این که در ایران “ساختار مدیریت بحران بسیار ضعیف است”، فقدان یک اتاق فکر منسجم، اشتباه گرفتن مدیریت بحران با امداد و نجات و ناکافی بودن تجهیزات آتش‌نشانی برای شهری مانند تهران، را از مهم‌ترین مشکلات حادثه پلاسکو عنوان کرد. در روزهای پایانی بهمن ماه و ابتدای اسفند۹۵ نیز با خسارت‌هایی که سیلاب ناشی از بارندگی‌های شدید در استان‌های فارس، هرمزگان، کرمان و بوشهر به همراه آورد بار دیگر مسئله ضعف‌های ساختاری بحران مدیریت در ایران و کم‌توجهی به مدیریت ریسک از سوی کارشناسان مطرح شده است. اما علت این بحران در چیست؟ سعیدی منفرد یکی از فعالین محیط زیست تداخل وطایف را از جمله عوامل سو مدیریت در بحرانها می‌خواند و  به تهران نیوز می‌گوید:”وقتی برای یک  بحران زیست محیطی می‌خواهیم به نهاد مختلف  دولتی مراجعه کنیم آنقدر تداخل ماموریتی تعریف شده برایمان ردیف می‌کنند و نام‌نگاری‌های طولانی مدت رخ می‌دهد که مجبور می‌شویماز پیگیری برخی امور در نهادهای دولتی منصرف شویم و خودمان بصورت آتش به اختیار عمل کنیم “ در واقع وقتی یک نهاد مقتدر در عرصه مدیریت کشور وجود نداشته باشد و دستورات و ابلاغات آن ارزشی برای سایر سازمان‌های مسئول نداشته باشند، شرایطی بهتر از این را نمی‌توانیم مشاهده کنیم. نبود قانون به روز نبودن امکانات لجستیکی  استفاده از روش‌های منسوخ شده قدیمی، نبود سازمانی مقتدر با قابلیت اجرایی و اعمال قدرت بر سایر نهادها می‌توان از جمله مشکلات بحران مدیریت در کشور است.   سازمانی جوان اما فرتوت پس از زلزله مهیب بم و سه نوبت بازدید رهبر معظم انقلاب از مناطق زلزله‌زده سیاست‌هایی ابلاغ شد که نتیجه آن قانون سازمان مدیریت بحران کشور بود؛ قانونی که البته به صورت آزمایشی بود. زمانی که به سازمان آمدم، زمان ۵ساله این قانون تمام شده بود، بنابراین با رایزنی این قانون تا‌ سال ٩٣ تمدید شد. بعد از آن هم برای دایمی‌شدن این قانون به دولت تقدیم و اول فروردین ١٣٩۴ هم این قانون به مجلس فرستاده شد. البته مجلس هم حساسیت خوبی برای این موضوع داشت، بنابراین موضوع را در ٨ کمیسیون بررسی کردند و در نهایت کمیسیون شوراها به‌عنوان مسئول اصلی تعیین شد و مقرر شد تا سه کمیسیون کار، امنیت ملی، سیاست خارجی و کمیسیون عمران هم آن را بررسی و نهایی کنند. این لایحه در پایان مجلس گذشته به پایان رسید اما وقتی نوبت به بررسی در صحن شد، به دلیل برنامه ششم و بودجه سالانه به تعویق افتاد تا این‌که مجلس به پایان رسید. نمایندگان جدید هم که وارد مجلس شدند، گفتند که در این‌باره نظراتی داریم، بنابراین باید مجددا در کمیسیون‌ها به بحث گذاشته و موضوع بررسی شود. سازمان مدیریت بحران کشور یکی از سازمان‌های دولتی ایران می‌باشد که زیرنظر وزارت کشور ایران فعالیت می‌کند و وظیفهٔ آمادگی و پیشگیری از بحران‌ها، مدیریت آنها و ارائه کمک‌های اولیه به آسیب‌دیدگان و ساماندهی و بازسازی مناطق آسیب‌دیده را به عهده دارد. این سازمان بیش ۱۴ کاگروه تخصصی دارد که هر کارگروه آن توسط یکی وزرات خانه یا یک نهاد وسازمان بزرگ دولتی اداره می‌شود. در خرداد ۱۳۹۲ اجرای آزمایشی مفاد قانون مدیریت بحران کشور به پایان رسید و نتایج ارزیابی عملکرد سازمان حاکی از ضعف مالی، مدیریتی، اطلاعاتی و ارتباطی در این سازمان بوده است که موجب شده اغلب طرح‌ها، پروژه‌ها، دستورالعمل‌ها و دوره‌های آموزشی اجراشده در این دوره ۵ ساله، نیمه‌کاره انجام شوند. فرق ایران و اروپا در مدیریت بحران بهانه نوشتن این گزارش، بارش نعمت الهی برف در کشور بود که در عین شاد شدن مردم، بروز مشکلات فراوان در رفت و آمد جاده‌های درون شهری و بیرون شهری ، یخ زدگی معابر ، قطع برق برخی مناطق سبب گردید که این شادی کمی رنگ ببازد و موجب نارضایتی مردم شود. اینکه آیا شهرداری تهران با آن همه بودجه وامکانات نمی تواند یک برف نستا سنگین را مدیریت کند جای بسیار تاسف است ،حال این سوال مطرح است آیا در کشورهای پیشرفته و بارش برف در آنجا دهها برابر ایران است ، از پاشیدن نمک و شن در جاده استفاده میکنند یا اینکه اقداماتی دیگری را انجام میدهند؟ برف روبی به روش سنتی در ایران! خبرگزاری فارس در گزارشی در این باره مینویسد:”شهرداری‌ها در کانادا نخست با استفاده از ابزارهای ساده مانند دستگاه بابکت، برف را در سطح مقطعی کم کنار زده و سعی می‌کند راه عبور حداقل یک خودرو را در خیابان‌ها باز کند. بروف روبی توسط دستکاه های مدرن در کانادا سپس یک گریدر وارد عمل شده و انبوه برف را از خیابان‌ها به سمت پیاده‌روها، کنار می‌زنند. پس از این مرحله به دلیل سرعت عمل این تکنیک که پیش از یخ بستن برف صورت می‌گیرد، عبور خودروها، باقیمانده برف در سطوح خیابان‌ها و جاده‌ها را از بین برده و از یخ بستن آن جلوگیری می‌کند. برف روبی در کشورهای پیشرفته در ادامه دستگاه برف‌پاش وارد عمل شده و برف روی سطح و انباشته شده در حاشیه خیابان‌ها را با انتقال به محل بار خودروهای سنگین نظیر کمپرسی و کامیون، برف را به‌طورکامل از سطح و حاشیه خیابان‌ها پاک می‌کند. این درحالی است که در ایران بهترین راه و متداولترین راه پاشیدن مقداری ماسه و نمک توسط دو یا سه کارگری خسته که با اندکی حقوق و توسط بیل ماسه های را بر روی سطح زمین میریزند ، اقدامی که در دوره تکنولوژی و صنعت ، زمینه ساز تمسخر کاربران فضای مجازی در داخل و خارج را فراهم آورده است. حال سوال اینجاس که داستان بحران مدیریت بحران در کشور چه زمانی قرار است خاتمه یابد؟ انتهای پیام/*