خبرگزاری تسنیم: در سال 95 شاهد حوادث و پرونده‌های جنایی مختلف در پایتخت بودیم، از قتلهایی که صرفاً به دلیل درگیری لفظی به وقوع پیوست تا پرونده‌های اسیدپاشی و قتلهای خانوادگی. در اکثر پرونده‌های قتل پایتخت در سال 95 مقتولان با سلاح تیز و برنده به قتل رسیدند، در برخی از این جنایتها نیز قاتلان با استفاده از سلاح گرم مقتول را از پای درآورند. در پرونده‌های جنایی سال گذشته، وقوع چند فقره اسیدپاشی نیز خبرساز شد، پرونده‌هایی که عمده انگیزه متهمان، انتقام‌جویی بود البته در میان این پرونده‌های جنایی خبرساز چندین قاتل و اسیدپاش نیز از قصاص گریختند. در ادامه به سراغ مهمترین پرونده‌های جنایی در سال گذشته رفتیم و به بازخوانی این پرونده‌ها می‌پردازیم. 21 آبان سال گذشته مرد افغانستانی با مراجعه به دادسرای امور جنایی تهران اعلام کرد همسرش مفقود شده است، این مرد در ادامه اظهاراتش به بازپرس شعبه هفتم این دادسرا گفت: روز گذشته (20 آبان) زمانی که از بیرون به منزل برگشتم همسرم در خانه نبود که از پسرم فرهاد پرسیدم مادرت کجاست و او گفت با مادرش برای تسویه حساب به محل کارش (محل کار فرهاد) رفته و پس از تسویه حساب، مادرش برای رفتن به خرید از او جدا شده و دیگر از او خبری ندارد. پس از ثبت این شکایت تیمی از کارآگاهان اداره آگاهی با دستور بازپرس امور جنایی تهران برای یافتن زن مفقود شده دست به کار شدند و در ابتدای تحقیقات به محل کار فرهاد مراجعه کردند که صاحبکار فرهاد در اظهاراتش به مأموران گفت: فرهاد شهریور سال جاری با من تسویه حساب کرد و روز 20 آبان ماه 95 در تماس با من خواست اگر پدرش نزد من مراجعه کرد به دروغ بگوییم او و مادرش به اینجا آمده‌اند و پس از گرفتن 800 هزار تومان و تسویه حساب از اینجا رفته‌اند. با کشف این سرنخ کارآگاهان برای بازداشت فرهاد وارد عمل و متوجه شدند وی در روز 21 آبان 95 و پس از طرح شکایت پدرش از منزل متواری شده همچنین تحقیقات دیگر از اهالی محل سکونت خانواده فرهاد نشان داد که اهالی محل، فرهاد را همراه با یکی از دوستانش در حال حمل یک چمدان بزرگ دیده‌اند، یکی از اهالی آنجا در اظهاراتش به مأموران گفت: زمانی که از فرهاد پرسیدم داخل چمدان چه چیزی قرار دارد گفت مقداری لوازم خانگی داخل چمدان است و می‌خواهد آنها را به منزل خواهرش ببرد. با شناسایی ابراهیم، دوست فرهاد، کارآگاهان ابراهیم را 7 آذر ماه 95 بازداشت کردند؛ وی در ابتدای تحقیقات منکر اظهارات اهالی محل شد اما در نهایت لب به اعتراف گشود و گفت: من و فرهاد حشیش مصرف می‌کنیم، 20 آبان ماه فرهاد در تماس با من خواست که به منزلشان بروم، زمانی که به منزل فرهاد رفتم متوجه شدم وی مادرش را با چاقو کشته و جسد مادرش را داخل چمدان بزرگی قرار داده است، فرهاد از من خواست که جسد مادرش را به بیرون از منزل ببریم، در خارج از منزل، یکی از همسایگان نیز برای حمل چمدان به ما کمک کرد و پس از آن جسد را به یک باغچه حوالی منزل سکونت فرهاد بردیم و در آنجا فرهاد جسد مادرش را با بنزین آتش زد. پس از اظهارات ابراهیم، مأموران مخفیگاه فرهاد را در شهریار شناسایی و فرهاد را نیز بازداشت کردند. فرهاد پس از انتقال به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد در اظهاراتش به بازپرس پرونده گفت: مدتی بود که مادرم به نحوه خرج کردن پول و رفت‌وآمدهای من مته به خشخاش می‌گذاشت تا اینکه روز وقوع قتل در حالیکه از دستش عصبی شده بودم، با چاقو ضربه‌ای به پهلویش زدم و پس از اینکه مادرم روی زمین افتاد به بیرون از خانه رفتم و سیگار کشیدم، بعد مجدداً به خانه برگشتم و متوجه شدم مادرم جان باخته است بعد نیز با ابراهیم تماس گرفتم و با کمک وی جسد مادرم را به بیرون از خانه بردم و در آنجا جسد را آتش زدم.