تاثیر کمک به همنوع در نزدیک شدن به دولت کریمه منتظران با تقویت فرهنگ نوع دوستی و نیکوکاری، در واقع قدم در مسیر ایجاد جامعه ای مهدی باور برداشته اند، چراکه از دل جامعه ای با این آرمان هاست که مسئولان مهدوی نیز برخاسته و اخلاق و رفتار مبتنی بر آموزه های اهل بیت(ع) را در جامعه پیاده می کنند. خبرگزاری شبستان، گروه مهدویت: دستگیری از هم نوع و به یاری هم شتافتن در شرایط مختلف زندگی از جمله آموزه هایی است که نه تنها اسلام بلکه دیگر ادیان هم بر آن تاکید بسیار دارند، اما دین مبین اسلام از این رویکرد و نگرش یعنی «یاری رساندن به دیگری» تعبیر و تعریف دیگر و نسبت به آن توصیه و اهتمام بیشتری دارد. اگر تورقی در کلام معصومین(ع) داشته باشیم، خواهیم دید که در روایات آن بزرگواران(ع) از کمک کردن به والدین، به دوستان، به همسایه و دیگران بسیار سخن گفته شده و از برکات دنیوی و اخروی ای که این اهتمام برای انسان به همراه دارد، پرده برداشته است. چنان که امیرالمومنین امام علی(ع) می فرمایند: «إنَّ أحَبَّ المُؤمنِينَ إلَي اللَّهِ مَن أعانَ المُؤمِنَ الفَقيرَ مِنَ الفَقرِ في دُنياهُ و مَعاشِهِ(۱)؛ محبوب‏ترين مؤمن نزد خداوند، كسی است كه مؤمن فقيري را در تنگدستي دنيا و گذران زندگی ياری رساند.» و از امام کاظم(ع) است که فرمودند: «إنَّ لِلّهِ عِباداً فِي الأرضِ يَسعَونَ في حَوائجِ النّاسِ هُمُ الآمِنونَ يَومَ القِيامَةِ(۲)؛ خداوند در زمين بندگاني دارد كه برای برآوردن نيازهاي مردم مي‏ كوشند؛ اينان ايمنی يافتگان روز قيامت‏ اند.» همچنین امام صادق(ع) فرمودند: «اللَّهُ في عَونِ المُؤمِنِ، مادامَ المُؤمِنُ في عَونِ أخيهِ(۳)؛ خداوند در پي ياري مؤمن است، تا وقتی كه مؤمن در پی ياری برادر خويش است.» باید توجه داشت، دستگیری از مستمندان و حتی مردم عادی در شرایط نیاز، امری است که به ویژه در ایام غیبت حضرت ولی عصر(عج) بیش از هر زمان دیگری ضرورت می یابد چراکه وقتی حجت خدا در ظاهر در دسترس نیست باید منتظران و محبان او بکوشند با دستگیری از یکدیگر و تلاش برای رفع نیاز و مشکلات، بر مصائب عصر غیبت غلبه کنند و از این مسیر راه تقرب به خدا و امام عصر(عج) را هموار کرده و به زمینه سازی آن دولت موعود که با ویژگی «کریمه» شناخته می شود، کمک کنند. باید توجه داشت که یکی از امتحان های الهی «آزمون مالی» است. این امتحان به شکل های مختلف است، یکی هم این است که افراد توانگر و ثروتمند نسبت به فقیران و محرومان جامعه، چه رفتاری دارند؟ بی خیال و بی تعهدند، یا از امکاناتی که خداوند به آنها داده، به محرومان هم کمک می کنند؟ البته تنها کمک مالی هم معیار نیست. تلاش برای خدمت به مردم و کمک به آنان و رفع نیازهای مختلف شان، که در روایات با عنوان «ردّ قضای حاجت مومن» از آن یاد شده شامل فریادرسی به آنان که بی پناه و درمانده اند و به کمک ما نیاز دارند، می شود؛ چنان که پیامبر خدا(ص) فرمود: «خیر الناس من انتفع به الناس(۴)؛ بهترین مردم کسی است که مردم از وجود او بهره مند شوند. و نیز از امام رضا(ع) است که فرمودند: «إنَّ لِلّهِ عِبادا فِي الأرضِ يَسعَونَ في حَوائجِ النّاسِ هُمُ الآمِنونَ يَومَ القِيامَةِ(۵) خداوند را در روی زمین بندگانی است که در برآوردن نیازهای مردم می کوشند. آنان در روز قیامت ایمن و آسوده اند». و حدیث معروفی که همه از رسول خدا(ص) شنیده ایم: «هر کس صبح کند در حالی که به امور مسلمانان بی اعتنا باشد، بهره ای از اسلام نبرده است و هر کس شاهد باشد که کسی از مسلمانان کمک می خواهد، اما پاسخی به او ندهد، از مسلمانان نیست»(۶) بنابر این، بجاست که مومن به سفارش امامانش، به محرومان جامعه رسیدگی کند و از حال و وضع بستگان فقیرش باخبر باشد و به آنان کمک کند و اهل ایثار و مواسات باشد و به شکرانه ثروت و موقعیتی که دارد، از نیازمندان دستگیری کند و این را وسیله تداوم نعمت های الهی برای خودش قرار دهد. باید توجه داشت، اساسا از مهمترین ویژگی ها و شاخصه های جامعه مهدوی آن است که در آن افراد اصطلاحاً هوای یکدیگر را دارند و با دستگیری از هم سعی می کنند تا نشاط را در جامعه برقرار و دل ها را به امام عصر(عج) نزدیک کنند. چراکه وقتی نیازمندان بدانند و ببینید که منتظران امام مهدی(عج) نسبت به وضعیت و مشکلات آنها بی تفاوت نیست و درصدد رفع آنها برمی‌آیند، به وجود مقدس حضرت(عج)، ظهور و دولت کریمه ایشان دلگرم و امیدوار شده و به خیل منتظران می پیوندند. از این رو، منتظران با تقویت فرهنگ نوع دوستی و نیکوکاری، در واقع قدم در مسیر شکل دهی جامعه ای مهدی باور برداشته اند چراکه از دل جامعه ای با این آرمان هاست که مسئولان مهدوی نیز برخاسته و اخلاق و رفتار مبتنی بر آموزه های اهل بیت(ع) را در جامعه پیاده می کنند. پی نوشت ها: ۱-تحف العقول، ص ۳۷۶ ۲- الکافی، ج2، ص 197 ۳-بحارالانوار، ج۷۱، ص۳۱۲ ۴-بحارالانوار،ج2،ص50 ۵-اصول کافی، ج2،ص197 ۶-بحارالانوار، ج72، ص21 پایان پیام/248