روزنامه شرق: روسیه بارها از پشت به ایران خنجر زده است بنابراين تيمی شامل آقايان صالحي و خرازي به اروپا سفر کردند و همان کار تيم ديپلماسي وزارت امور خارجه را انجام دادند. آقاي دکتر ظريف هم وقت خود را به نوشتن نامه سرگشاده به دولتمردان آمريکا گذراند تا دوباره فرصت فعاليت پيدا کند. در مجموع به نظر مي‌رسد اگر از دست اروپايي‌ها کاري هم برآيد، آن‌قدر سطح توقع از آنان بالا برده شده که گويي آنها بايد تقاص کج‌روي‌هاي آمريکا را پس بدهند و در آن طرف، برخي مانند روسيه منتظر فرصت طلايي فشار آمريکا بر ايران هستند تا از يک سو جيب خود را در تنگناهاي اقتصادي ايران پر کنند و از سوي ديگر با کارت ايران مشکلات سياست خارجي خود را با آمريکا و غرب حل‌وفصل کنند. به عبارت ديگر به‌جز اروپايي‌ها، چين، هند و تعداد اندکي از کشورها، نمي‌توان روي ديگران در اين نبرد ناعادلانه و غيرمنصفانه تحريم‌هاي آمريکا حساب کرد؛ اين کشورها هم شايد 30 درصد مشکلات ايران را حل کنند. به عبارت ديگر اگر اروپايي‌ها به خريد يک‌سوم نفت ايران ادامه دهند و چين، هند و شايد برخي ديگر هم درصدي از نفت ايران را خريداري کنند، شايد نصف درآمد نفتي ايران تأمين شود. دونالد ترامپ وعده چنين روزي را داده که ايران در کمتر از يک سال بر اثر سختي تحريم‌ها به ميز مذاکرات بازمي‌گردد. در اين راستا رئيس‌جمهور آمريکا از نپيوستن ايران به کنوانسيون مقابله با پول‌شويي سوءاستفاده کرده و از سویيفت مي‌خواهد رابطه با ايران را قطع کند. در اين صورت جمهوري اسلامي چه انتخابي مي‌خواهد داشته باشد؟ در اينجاست که برخي با نگراني پيشنهاد مذاکره مستقيم ايران و آمريکا را قبل از ديرشدن، ارائه دادند اما چون از زاويه درست آن مطرح نشد، از توجه افتاد و برخي هم طرح آن با اين شيوه و در اين زمان را بي‌موقع و نادرست دانستند. بهتر است همگان بدانند فضا امروز به‌شدت تغيير کرده است؛ چراکه کيم جونگ اون، رهبر کره‌شمالي ظاهرا خواب‌نما شد، با عجله به ديدار دونالد ترامپ شتافت و اظهار كرد حاضر است خلع سلاح شده ولي تحريم‌ها برداشته شود و کشورش راه توسعه اقتصادي را طي کند. او براي اين ديدار حاضر شد برخي تونل‌هاي آزمايش‌هاي هسته‌اي يا موشکي خود را منهدم کند و حتي از بهانه‌گيري ترامپ براي به‌تعويق‌انداختن ملاقات سران، ابراز نگراني و از او دلجويي کرد تا ملاقات سر وقت صورت گيرد. ترامپ اين حرکات را نشانه اشتياق فراوان رهبر کره‌شمالي براي تسليم‌شدن در مقابل شرايط آمريکا تفسير کرد. سؤال باقي‌مانده اين است که آيا مذاکره مستقيم ايران و آمريکا خارج از الگوي فوق، براي حل بحران تحريم‌ها مفيد است؟ براي پاسخ بايد گفت در روابط بين‌الملل چهار اصل رعايت و پيروي مي‌شود. اصل اول، مذاکره درباره همه چيز در روابط دو يا چندجانبه مفيد و توصيه مؤکد است؛ زيرا در‌هاي بسته ديپلماتيک را به‌هر‌ترتيب باز مي‌کند. اصل دوم اینکه در جهان پيچيده حاضر با توجه به تنيدگي روابط و احتياجات کشورها به هم و پيشرفت تکنولوژي و اطلاعات، همه بايد با هم روابط ديپلماتيک داشته باشند. کشوري که روابط با برخي از کشورها به‌ويژه کشورهاي قدرتمند اقتصادي سياسي نظامي را ناديده بگيرد، در حقيقت خود را منزوي مي‌کند؛ حتي اگر اين کشور خود آمريکا باشد و بخواهد راه دونالد ترامپ را طي کند که بازنده است. اصل سوم اينکه دوستي و دشمني کشورها با يکديگر ابدي و جاوداني نيست. آنچه در‌اين‌باره ابدي و جاوداني جلوه مي‌کند، همانا منافع و امنيت ملي کشورهاست که ايجاب مي‌کند زماني با کشورهاي ديگر روابط عالي، خوب يا سرد داشته باشند. ايران در دوران گذشته، در دوران حاضر و به‌طورکلی در هر دوره‌ای از اصول منافع و امنيت ملي حدودا يکساني پيروي مي‌کند.  بي‌جهت نيست که صنعت هسته‌اي که در رژيم شاه پايه‌گذاري شد، در جمهوري اسلامي ادامه يافت و يقينا در آينده هم ادامه خواهد داشت. اصل چهارم، کشورها براي تضمين امنيت ملي خود بايد هرچه‌بيشتر دوست جذب كنند و حتی وجود يک دشمن هم زيادي و مخل امنيت ملي کشور ماست.  پس مطابق با اصول و رويه‌هاي بين‌الملل و شرايط ايجادشده، مذاکره و رفع خصومت با آمريکا با در‌نظر‌گرفتن منافع ملي و شأن کشور، امري مؤثر است؛ اما اين مذاکره بايد در زمين بازي روابط دوجانبه باشد و نه در زمين بازي برجام. برجام بايد دست‌نخورده و به‌عنوان يک توافق بين‌المللي حقوقي باقي بماند. 23302