کد خبر: 14800
منتشر شده در جمعه, 09 تیر 1396 18:56
لیلی غفوریان جریان از این قرار است که برخی از ایرانیان براحتی به این کشورها سفر میکنند، چرا که به بیان ساده آنها مدارکی دال بر برگشت به کشور خود را دارند، برخی از این مدارک شامل سند ملکی، پرینت حساب بانکی، مدرک شغلی معتبر و در برخی موارد دعوتنامه است. اما تکلیف آن دسته از افرادی که دوست دارند به...
لیلی غفوریان
جریان از این قرار است که برخی از ایرانیان براحتی به این کشورها سفر میکنند، چرا که به بیان ساده آنها مدارکی دال بر برگشت به کشور خود را دارند، برخی از این مدارک شامل سند ملکی، پرینت حساب بانکی، مدرک شغلی معتبر و در برخی موارد دعوتنامه است. اما تکلیف آن دسته از افرادی که دوست دارند به این کشورها تنها یک سفر گردشگری داشته باشند و یا حتی به دیدار اقوام و دوستان خود بروند، چیست؟
بیشک هر کشور قوانین مختص به خود را برای ورود گردشگر دارد، اما داستان از جایی آغاز میشود که متقاضی با در دست داشتن مدارکی که گاه بسختی فراوان تهیه کرده است، قصد مراجعت به این سفارت خانهها را میکند.
تا چندی پیش، تعیین وقت ویزا در بسیاری از سفارتخانههای اروپایی از طریق تماس تلفنی انجام میشد که البته این مسئله نیز بسادگی میسر نبود. متقاضی در بازه زمانی مشخص و کوتاه، به طور مداوم به شماره گیری خط تلفنی میپرداخت که مدام اشغال بود و پس از تلاش بسیار، با پیغام اینکه «وقت به پایان رسیده» روبهرو میشد.
یک سفارت در ساعاتی از شبانه روز که کاملاً نامشخص بود، تعدادی وقت را در وب سایت خود نمایش میداد و بخت با آن افرادی بود که در آن زمان نامعلوم از شب، وبسایت سفارت روی صفحه مانیتورشان باز باشد. سفارتی دیگر، به دلیل نقل مکان به محل جدید، از ارائه وقت به متقاضیان معذور بود.
این ماجراها ادامه داشت و مسلماً شکایات بسیاری به گوش آنان رسید تا اینکه سرانجام بسیاری تصمیم گرفتند تا از یک سیستم آنلاین نوبت دهی استفاده کنند.
البته جایگاه ویژه دلالان وقت را نیز نباید نادیده گرفت. بسیاری از افراد حقیقی و حتی برخی آژانسهای مسافرتی با دریافت مبلغی مازاد، این وقتهای گرانبها را در اختیار آنان قرار میدادند.
یکی از نکات قابل توجه این است که در تمامی این سفارتخانهها شما با این متن روبهرو میشوید: «این سفارتخانه در خارج از سفارت هیچ کارمندی ندارد و از پرداخت مبالغ اضافه به افراد متفرقه خودداری کنید.» اما اینکه این افراد و آژانسها چگونه قادر به کشف این وقتهای گرانبها میشوند، خود ماجرای دیگری است!
حال با هر ترفندی که بود، وقت سفارت گرفته شده و متقاضی باید وارد مرحله بعدی شود: ورود به سفارت. این کار مسلماً به این راحتی نخواهد بود، بلکه باید مدتی را در جلوی در سفارت منتظر بماند تا بتواند وارد شود.
از این قسمت هم میگذریم، چون اصولاً ما ایرانیها تجربه زیادی در صفهای انتظار داریم و آنها نیز خواستهاند تا با فرهنگ ما پیش روند!
قصه هنوز تمام نشده. قسمت اصلی زمانی است که متقاضی با در درست داشتن مدارکش روبهروی کارمند سفارت نشسته است. بسیاری از اوقات، آن طرف شیشه، شما با کارمندی عبوس و بدخلق روبهرو میشوید که شروع به پرسیدن یکسری پرسش از شما میکند. گاهی اوقات رفتار برخی از این کارمندان به حدی بی ادبانه است که.... البته نمیتوانیم چیزی بگوییم، چون کار و سرنوشت ما در دستان اوست پس هیچ نمیگوییم.
نکته قابل توجه این است که اکثراً رفتار کارمند سفارت که غیرایرانی است بمراتب بهتر از کارمند ایرانی است! پرسشی که در این مواقع مطرح میشود، این است که کارمند ایرانی سفارتهای کشورهای دیگر دقیقاً کدام طرف ماجرا قرار گرفته است؟
ما به عنوان یک گردشگر، زمانی که قصد سفر به اروپا داریم، مسلماً با جیب خالی سفر نمیکنیم. برای خود در کشورمان کار و زندگی و خانواده داریم، حال به هر دلیلی اعم از تفریح، تحصیل، کار و یا... قصد سفر داریم. حال پرسش این است که «آیا در همه جای دنیا این اتفاق میافتد؟»
سال گذشته برای ویزای شنگن به سراغ یکی از این سفارتخانهها رفتم، طبق معمول، گرفتن وقت تا دو ماه آینده مقدور نبود و از طریق یک دلال بسرعت وقت را گرفتم. رفتار پرسنل که دو مرد ایرانی بودند، بد نبود، ولی باز هم طوری رفتار میکردند که انگار سفارت، ملک پدری شان است. مشکلی برای مدارک من پیش آمد و مجبور شدم تا با تلفنهای سفارت تماس بگیرم. به مدت دو ساعت پشت سرهم مشغول شماره گیری بودم، تلفن مشغول بود و در آخر با پیام اینکه «وقت این بخش به پایان رسیده» روبه رو شدم. اما امسال طبق روال تمامی سالهای گذشته با در دست داشتن یک دعوتنامه معتبر بین المللی به سراغ سفارت دیگری رفتم. سالهای قبل مبلغی از متقاضیانی مانند من دریافت نمیشد و نیز نیاز به اخذ وقت سفارت هم نبود. پس از ۳۰ دقیقه ایستادن در زیر آفتاب، کارمند در را گشود و دعوتنامه را از من گرفت و به داخل سفارت رفت. بنده نزدیک به دو ساعت منتظر ماندم تا وی برگشت. برگه را به من داد و گفت: «کنسول گفته باید بری وقت بگیری بیای.» گفتم: «چی؟ کی؟ من تهران زندگی نمیکنم باید امروز برگردم شهر خودم.» البته بنده داشتم با خودم صحبت میکردم چون ایشان در را بسته بود و دیگر آنجا نبود.
کنسول عزیز به یکباره و در عرض کمتر از یک ساعت خواستند، قانون جدید بگذارند در چهار دیواری اختیاری. بنده که باشم که حرفی بزنم؟!
این قصه سر دراز دارد، اما کاش کسانی که چنین شکایاتی دارند حرفشان را به گوش مسئولان برسانند تا این افراد به هر بهانه ای نتوانند در کشور خودمان اینچنین رفتار کنند.
در انتها باید به این سفارتخانههای محترم گفت؛ آقایان و خانمهای عزیز که در خاک ما مشغول زندگی و کار هستید و جز احترام و عزت از ما ایرانیان که به مهمان نوازی مشهوریم، ندیدهاید؛ بنده و امثال من هیچ گاه خاک کشور خود را به قصد اقامت همیشگی ترک نخواهیم کرد و اگر سفری داریم، تنها جنبه گردشگری و یا کاری دارد. مطمئن هستم که این سخن، حرف دل بسیاری از ایرانیان عزیزی است که بناچار به سراغ این سفارتخانهها میروند.
نوشتن دیدگاه