کد خبر: 49455
منتشر شده در یکشنبه, 10 تیر 1397 14:38
این خصوصیات «فاطمه قربانی» برای تمام 180هزار نفری که صفحه او را در فضای مجازی دنبال میکنند، آشنا است. قربانی متولد 1359در اردبیل است. او آشپزی را بعد از 12سال کار اداری و مخالفتهای اطرافیان آغاز کرد و توانست در مدت کوتاهی به یکی از مجریان موفق برنامههای آشپزی در صدا و سیما تبدیل شود و جایگاه...
این خصوصیات «فاطمه قربانی» برای تمام 180هزار نفری که صفحه او را در فضای مجازی دنبال میکنند، آشنا است. قربانی متولد 1359در اردبیل است. او آشپزی را بعد از 12سال کار اداری و مخالفتهای اطرافیان آغاز کرد و توانست در مدت کوتاهی به یکی از مجریان موفق برنامههای آشپزی در صدا و سیما تبدیل شود و جایگاه خود را در میان آشپزهای مطرح پایتخت تثبیت کند.
اکنون 4سالی است که این بانوی سرآشپز جوان الگوی بسیاری از بانوان دیگر برای پخت غذاهای سالم و متنوع شده است. زبان ساده و صمیمی او در بیان دستورپخت غذاهای مختلف موجب شده تا روزبهروز بر تعداد دنبالکنندگان صفحه مجازی این بانوی آشپز اضافه شود. در آخرین روزهای بهاری سری به خانه این بانوی سرآشپز زدیم تا در فضای باصفای آشپزخانهاش گپ و گفتی خودمانی با او داشته باشیم.
قبل از هر چیزی برایمان از سسها و ادویههایی بگویید که زینت بخش آشپزخانهتان است. با ورود به این فضا نخستین چیزی که توجه هرکسی را جلب میکند، این حجم سس و ادویه است. بهنظر میرسد علاقه بسیار زیادی به ادویههای مختلف دارید؟
بهنظرم تصور آشپزخانهای بدون ادویههای رنگارنگ و متنوع بسیار سخت است. برای من غذا یعنی طعم و طعم هم یعنی ادویههای مختلف. از همینرو هیچ ادویه و سسی نیست که در آشپزخانهام پیدا نشود. برای اینکه غذای خوبی بپزید باید اول از همه فضای کارتان را دلنشین و زیبا کنید. دیدن هر روزه همین ادویهها و سسها شما را به آشپزی ترغیب میکند و حال دلتان را خوب میکند.
شاید جالب باشد که بدانید بسیاری از مهمانان من این قسمت خانه را بیش از هر جای دیگری دوست دارند. اغلب کسانی که به اینجا آمدهاند، عنوان کردند که با دیدن این حجم ادویه و سس دلشان میخواهد دست بهکار شوند و آشپزی کنند.
این همه انرژی و علاقه برای آشپزی و آموزش این هنر به دیگران از کجا سرچشمه میگیرد؟
از بچگی به آشپزی علاقه بسیار زیادی داشتم. یادم میآید برای نخستین بار در دوران راهنمایی آشپزی کردم. پدر و مادرم برای عید دیدنی به خانه یکی از اقوام رفته بودند. خواستم آنها را غافلگیر کنم، برای همین دست بهکار شدم و برای نخستین بار برنج آبکش با ماهی پختم. خودم هم باورم نمیشد اما همهچیز عالی از آب درآمد.
وقتی پدر و مادرم به خانه برگشتند، بسیار تعجب کرده و خوشحال شدند. بعد از آن با تشویق پدرم شروع به پخت غذاهای مختلف کردم. هرچند که بعدها نتوانستم به آرزویم برسم و وارد این حرفه شوم اما همیشه از غذا پختن لذت میبردم. از وقتی که یادم میآید همیشه با آشپزی کردن حالم خوب میشد. این حال خوب با یاد دادن غذا به دیگران دوچندان میشود. برای همین در فضای مجازی شروع کردم به آموزش آشپزی به دیگران و در میان گذاشتن تجربیاتم؛آن هم بیکم و کاستی.
شما 12سال بهعنوان حسابدار مشغول بهکار بودید. چه شد که بعد از این همه مدت، تصمیم گرفتید آشپز شوید؟
آن سالها در جامعه فعالیت بانوان بهعنوان سرآشپز وجهه خوبی نداشت و در اصل کسی از این کار استقبال نمیکرد. حتی خانوادهها تمایلی به آشپز شدن فرزندانشان نداشتند. من نیز از این امر مستثنا نبودم. برای همین در رشته حسابداری تحصیل کردم و وارد این حرفه شدم.
هرچند که در کنارش آشپزی را نیز در خانه ادامه میدادم و تلاش میکردم از یادگیری غذاهای جدید غافل نشوم. بعد از 12سال فعالیت بهعنوان حسابدار بود که یک روز به قول معروف «عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد» توبیخ و توهین رئیسم موجب شد تا به فکر تغییرات در زندگیام بیفتم. گرفتن یک روز مرخصی برای نگهداری از 2دخترم باعث شد تا روز بعد رئیسم بگوید که «شما اخراجی و بهتر است که بروی همان قرمهسبزیات را بپزی و به بچههایت برسی» این حرفش برایم بسیار سنگین بود. همانجا بود که تصمیم گرفتم بهدنبال آرزوی نوجوانیام بروم و آشپزی را حرفهای ادامه دهم.
چی شد که صفحه آشپزی در اینستاگرام باز کردید؟
همان روزهای کنارهگیری از کارم بود که در گروه دوستانم، عکس غذایی را دیدم که در جایی به اسم اینستاگرام به اشتراک گذاشته شده بود و همه از آن استقبال کرده بودند. سال 93نمیدانستم اینستاگرام چیست. وقتی از دوستانم پرسیدم آنها گفتند «میخواهی بدانی که چه کار کنی؟! تو که معروف نیستی کسی کارهایت را دنبال کند!» با این حال همان روز با راهنمایی یکی از دوستانم در اینستاگرام عضو شدم و شروع به عکس گذاشتن از غذاهایم کردم.
البته نمیخواستم فقط عکس غذا بگذارم. دوست داشتم حس و حالم را نیز از غذا پختن با دیگران به اشتراک بگذارم. همین سادگی گفتههایم موجب شد تا در مدت زمان کوتاهی تعداد زیادی از علاقهمندان به آشپزی صفحهام را دنبال کنند و با اشتیاق منتظر دستورپخت غذاهای جدیدم باشند.
همانطور که گفتید یکی از ویژگیهای صفحه شما نوشتن کامل دستورپخت غذاها با حس و حالی متفاوت است. چرا مانند بسیاری از آشپزها دستور پخت غذاهایتان را تنها در کلاسهای آموزشی به مخاطبان ارائه نمیدهید؟
هدف من تنها درآمدزایی نیست. درست است که کلاسهای آموزشی دارم و میتوانم بسیاری از نکات را برای کلاسها نگه دارم ولی از طرفی دوست دارم تمام بانوان اطرافم همانند من با لذت آشپزی کنند و بتوانند غذاهای جدید بپزند. اگر قرار باشد تنها عکس غذاها را با آنها به اشتراک بگذارم چه دلیلی دارد که با علاقه صفحهام را دنبال کنند؟!
دوست دارم دستورغذاها را کامل و بدون کم و کسری با آنها در میان بگذارم تا شاید از این طریق موجب شوم یک نفر با عشق و علاقه برای اعضای خانوادهاش آشپزی کند. از سوی دیگر هدفم این است که بانوان از بودن در آشپزخانه لذت ببرند نه اینکه برای رفع گرسنگی خود و اعضای خانوادهاشان چند ماده غذایی را با هم مخلوط کنند و بهاصطلاح؛ غذا درست کنند.
از نحوه حضورتان در تلویزیون بگویید. چه شد که به برنامه مثبت 2رفتید؟
هیچ وقت به حضور در تلویزیون فکر نمیکردم. انتظارش را نداشتم که از من برای حضور در برنامه تلویزیونی دعوت کنند. یک روز در اینستاگرام پیامی به دستم رسید که از برای حضور در برنامه مثبت2دعوت شده بودم. یکی از عوامل برنامه صفحه آشپزیام را دیده و همین زمینه دعوت از من شده بود. من هم با اشتیاق قبول کردم و اکنون چند وقتی است که یکشنبهها در این برنامه اجرا دارم.
به گفته اطرافیان شیرینی باقلوای ترکی شما مثالزدنی است و بیشترین حجم آموزشهایتان نیز مربوط به این شیرینی است. دلیل این محبوبیت چیست؟
همان سال 93و بعد از طی کلاسهای آشپزی بود که متوجه شدم یکی از استادان آشپزی کشور ترکیه برای آموزش باقلوا به ایران آمده است. از آنجایی که همیشه دوست داشتم غذاها و شیرینیهای متنوع را یاد بگیرم، تصمیم گرفتم در کلاسهایش ثبت نام کنم. هزینه بالای این کلاس در ابتدا موجب مخالفت همسر و اطرافیان شد.
هرچند که از همان ابتدا نیز اطرافیانم با آموزش آشپزی بهصورت حرفهای مخالف بودند، زیرا معتقد بودند آشپزیام خوب است و نیازی به یادگیری بیشتر ندارم. اما مصمم به یادگیری بودم و بهرغم مخالفتها مراحل سخت آموزش این شیرینی را طی کردم. بعد از یکماه تمرین مداوم توانستم نخستین مرحله پخت این شیرینی، یعنی خمیرزنی را بهصورت حرفهای یاد بگیرم. پخت این شیرینی سختترین کاری بود که تا به امروز تجربه کردهام.
درست پختن این شیرینی آنقدر سخت است که هر کسی از عهده آن برنمیآید. آموزش دیدن در کنار چنین استادی موجب شد تا بسیار سریع به یکی از آشپزهای مطرح در پخت این شیرینی تبدیل شوم. وقت و دقت بالایی که صحیح پختن این شیرینی نیاز دارد موجب میشود تا هر کسی به سراغ پخت آن نرود.
پس باقلوا سختترین خوردنیای است که تاکنون پختهاید؟
بله! دقیقا این غذا تا به امروز سختترین غذایی بوده که پختهام. تاکنون برای یادگیری هیچ غذایی یکماه زمان صرف نکرده بودم.
بسیاری از مردم تصور میکنند آشپزهایی همانند شما هیچگاه اشتباه نمیکنند. برایتان پیش آمده که غذایی را خراب کنید؟
بله! قطعا برای افرادی همانند من هم این اتفاق میافتد. یک روز قرار شد خانهمان مهمان بیاید. دست بهکار شدم و کاپ کیک برای پذیرایی از مهمانها درست کردم. وقتی مهمانها رسیدند با افتخار آنها را روی میز گذاشتم و در کنارشان نشستم. اول از همه خواهرم شروع به خوردن کاپ کیکها کرد. همان لحظه چشمانش از تعجب گشاد شد و آهسته به من گفت بیا آشپزخانه. وقتی رفتم متوجه شدم که به کیکها شکر نزدهام. نمیدانستم باید چه کنم، فقط بهانهای پیدا کردم و کاپ کیکها را به آشپزخانه آوردم.
بعد فکری به ذهنم رسید و چند سوراخ کوچک روی کیکها ایجاد کردم و سریع سس شکلاتی را که در یخچال داشتم رویشان ریختم. خوشبختانه مهمانان متوجه بیشکر بودن کیکها نشدند و ماجرا ختم به خیر شد. همان روز یاد گرفتم که اگر قرار است غذا و یا شیرینی درست کنم همان ابتدای کار تمام مواداولیه را کنار دستم بگذارم تا چیزی از قلم نیفتد.
بارها در صفحهتان گفتهاید که تفریحتان رفتن به مراکز فروش میوه و سبزی است. انگار هر وقت دلتان میگیرد، به تجریش و بهجتآباد میروید. درست است؟
بسیاری از بانوان با رفتن به پاساژها و خرید طلا و لباس حال دلشان خوب میشود، من نیز با رفتن به بازارهای میوه و سبزیجات. برای همین هر وقت حالم خوب نیست به بهجتآباد یا تجریش میروم و گشتی در میان میوهها و سبزیجات میزنم. همانجا هم با دیدن مواداولیه تصمیم میگیرم برای روزهای بعد چه غذایی درست کنم. دیدن رنگهای شاد و جذاب سبزیجات ایدههای جدیدی از پخت غذا در ذهنم ایجاد میکند.
گفتید با غذاهایتان حرف میزنید. این یعنی چه؟
با غذاهایم مثل بچههایم رفتار میکنم؛ یعنی وقتی دارم غذایی را تزیین میکنم مدام با آن حرف میزنم و میگویم«لطفا خوشگل شو» یا «تورو خدا تو بشقاب خوب بمون». همچنین موقع پختن غذا کنار گاز میایستم و برای خوب و خوشمزهتر شدن غذا مثل بچهها التماس میکنم. در نهایت کلی هم از غذاهایم برای خوشگل و خوشمزه شدن تشکر میکنم. این عادت را از نوجوانی داشتم.
پیش آمده کسی از غذاهایتان خوشش نیاید؟
بله! همسرم. بارها و بارها شده از غذاهای جدیدم خوشش نیامده ولی به جای اینکه آن غذا را حذف کنم و دیگر سراغش نروم، از او درباره دلیلش سؤال میپرسم تا برای دفعه بعد آن مشکل را برطرف کنمو غذا را به ذائقه همسر و 2دخترم نزدیکتر کنم.
غذای محبوب؟
زرشک پلو با مرغکه روش خاصی دارد.
آشپزی؟
دومین عشقم بعد از خانواده.
بزرگترین آرزو؟
دیدن بانوانی که با عشق آشپزی میکنند نه از روی اجبار.
اینستاگرام؟
اشتراک لذتهای زندگیم با دیگران.
نوشتن دیدگاه