از نمادهای دخالت انسان در تغییرات اقلیم می توان به موارد ذبل اشاره کرد؛ استفاده نامتعادل از منابع آب، آمایش غلط سرزمین ایران به ویژه از سال 1370 به بعد، تمرکز نامتناسب جمعیت به ویژه به سوی مراکز استان ها و به طور خاص به سوی تهران، حفر چاه های عمیق مجاز و غیرمجاز و الگوی نامتناسب کشت در بسیار نواحی که با کمبود اب مواجه اند، انتقال های آب از حوزه هایی که آب داشته و تعادل اکولوژیک در آنها برقرار بوده به مناطق پر جمعیت شهری؛ مانند تهران، تبریز، کرمان و احداث جاده های مطالعه نشده در مناطق ویژه از نظر زیست محیطی. این مسائل به جابجایی جمعیتی در ایران انجامیده است، جمعیت آسیب پذیرتر و فقیرتر تاره مهاجر در حاشیه شهرها؛ به ویژه کلانشهرها مستقر می شوند. ***گرم شدن زمین این مهاجران خانه های آسیب پذیرتر می سازند و محله های پر جمعیت تر ایجاد می کنند. نمونه هایی از این وضع را می توان در ورامین، ملارد و اسلامشهر مشاهده کرد. یکی از شاخص های تغییر اقلیم مساله گرم شدن زمین است و سنجش روزانه و ماهانه گاز دی اکسید کربن/ co2 از شیوه های پایش گرم شدن است. در ماه مه 2018 (اردیبهشت 1397) با بیشینه 411 پی پی ام برای گاز دی اکسید کربن مواجه شدیم و ماه مارس 2018 پنجمین ماه مارس پیاپی بود که رکورد گرم شدن در زمین شکسته شد.سازمان ملل متحد 30 نوامیر 2015 کنفرانس جهانی تغییر اقلیم را در پاریس برگزار کرد. متعاقب این کنفرانس سند جهانی تغییر اقلیم ملل متحد از سوی کشور های حاضر از جمله ایران امضا شد.گرم شدن در کشور ما طی سال های اخیر (93 تا 97)، مساله گرم شدن (در حد 2.5 تا 30 درجه در حدود 60 سال گذشته) همچنین خشکسالی از مهمترین مظاهر تغییرات اقلیمی بوده اند. سوال مهمی مطرح است: این تغییرات به ویژه از بین رفتن منابع آب های زیر زمینی طی حدود 25 سال اخیر، چه اثرهای بعدی ممکن است به جا بگذارد؟ تخصص نگارنده همواره دغدغه رخداد یا تسریع در وقوع زمین لرزه مهم بعدی در نواحی لرزه زا و در پهنه گسل های فعال ایران است. تخلیه سفره های آب زیر زمینی می تواند به تسریع در رخداد یک زلزله مهم بعدی بیانجامد. ***برداشت بی رویه از سفره آب های زیرزمینی در واقع این باربرداری از لایه های آبدار سطحی می تواند به تغییر در ریتم رخداد زلزله های اصلی منجر شود. در ایران ارزیابی های انجام شده در دشت تهران و کرج، منطقه دریاچه ارومیه و منطقه مشهد نشان می دهد در این نواحی طی حدود 25 سال گذشته به ترتیب حدود 30، 75 و 100 کیلومتر مکعب از حجم سفره های آب زیر زمینی نابود شده است. هر سه منطقه یادشده از نواحی لرزه خیز و متاسفانه پرجمعیت ایران هستند. در نواحی مزبور نبودهای لرزه ای در بازه های زمانی چند ده تا چند صد ساله روی پهنه گسل های فعال منطقه وجود دارد. مساله کمبود آب و تخلیه سفره های آب زیرزمینی با سرعت و حجم یادشده، با مراجعه به مطالعات مشابه به ویژه در کالیفرنیا می تواند با تسریع در رخداد زلزله ای با بزرگای 7 یا بیشتر در این نواحی (که مهمترین نواحی جمعیتی ایران هم هستند) منجر شود. این موضوع نیازمند بررسی های دقیق علمی و رصد مداوم با ابزارهای سنجش مدرن است. فلات ایران در واقع در پهنه های گسل های فعال باید با توجه به نزدیکی یا قرارگیری این پهنه های گسله در زون های تخلیه آب های زیر زمینی برای برآورد احتمال رخداد زلزله بعدی بررسی شود. تغییر اقلیم ریتم رخداد مخاطرات مختلف از جمله زلزله ها را در ایران تغییر داده است. ***توسعه بیابان ها در نزدیک شهرها توسعه بیابان ها در نزدیک شهرها و توسعه کلانشهرها چالش های مهم اقلیمی دنیای آینده خواهند بود. در بازدیدهای اخیر نگارنده مشخص شد وضعیت بیابانی در جنوب ورامین در جنوب استان تهران توسعه یافته و وضعیت به سرعت به سوی تبدیل به کویر پیش می رود. سنجش میزان بارندگی در ایستگاه های جنوب استان تهران کاهش میزان بازندگی از 66 تا 80 درصد را نشان می دهد. در ناحیه جنوب آزادراه قم –گرمسار عملا وضعیتی کویری حاکم است. تغییرات اقلیمی که شامل فرآیند گرم شدن جو زمین است، نماد مشخصی نیز در استان تهران دارد. حدود 2.5 درجه هوای تهران طی شصت سال گذشته گرم تر شده که حدود 1.5 درجه آن به 20 سال آخر این دوره مربوط است. در استان تهران بیشترین تمرکز جمعیت به سوی جنوب و جنوب غرب و غرب استان تهران و داخل شهر تهران به سمت مرکز و جوب شهر تهران است. ***برداشت های بی رویه از آب های زیرزمینی و فرونشست زمینمیزان فرونشست زمین در گستره غرب و جنوب غرب تهران (که اکنون جمعیتی حدود 2 میلیون نفری را در خود جای می دهد) در طی دهه گذشته به حدود 30 سانتی متر در سال (هر سه سال 1 متر) می رسد. این فرونشست علاوه بر آسیب جدی بر زیرساخت های منطقه (مانند خطوط راه آهن)، خانه ها و ساختمان ها و سایر تاسیسات را آسیب پذیرتر می کند. بنابراین در چنین وضعی عملا ریسک زمین لرزه بعدی (به دلیل افزایش آسیب پذیری) بیشتر می شود.گزارش ها نشان می دهد تعداد حدود 22 هزار حلقه چاه غیرمجاز در استان تهران وجود دارد که حدود 10 هزار حلقه مربوط به شهر تهران و پیرامون آن است، برآورد می شود تعداد چاه های غیر مجاز حدود 3 برابر تعداد چاه های مجاز در شهر و استان تهران باشند. ***تهران و مهاجرانشهر تهران و شهرهای پیرامونی آن همچنان از جذاب ترین مناطق کشور برای مهاجرت هستند، شرق و جنوب شرق تهران کانونی برای مهاجرت مهاجران از روستاها و شهرهای دچار خشکسالی شده از استان های خراسان، کرمان، سیستان و بلوچستان همچنین حدود 500 هزار نفر مهاجر ثبت نشده ولی برآورد شده افغان است. در عوض جنوب، جنوب غرب و غرب تهران، برای مهاجران استان های آذربایجان، اردبیل، کردستان و لرستان جذاب اند. سرعت رشد جمعیت غرب تهران عملا طی دهه گذشته حدود دو برابر این رشد در شرق تهران بوده است.کانون های مدرن جمعیتی که در دولت های پیشین طراحی و اجرا شدند؛ مانند شهر جدید پرند در 33 کیلومتری جنوب غرب تهران عملا با چالش آب مواجه اند. اکنون از شمال غرب، غرب و جنوب غرب تهران طرح های مختلف انتقال آب برای هدایت آب شرب و مصرفی به شهر جدید پرند در حال اجراست. مکان یابی شهر جدید پرند در اقلیمی بیابانی و در کنار فرودگاه بین المللی امام خمینی صورت گرفته، ولی معلوم نیست چرا برای اولین نکته مهم برای توسعه این شهر که در سال 1395 جمعیتی 400 هزار نفری برای آن برآورد می شد و برای سقف جمعیتی 950 هزار نفر در آن برنامه ریزی شده، تدبیر کافی دیده نشده است. ساخت بنا روی پهنه گسل فعال در آئین نامه های مهم در کشورهای لرزه خیز (نظیر آئین نامه AP در کالفرنیا و آئین نامه نیوزیلند) منع و ممنوع شده و حداقل توصیه شده بناهای معمولی و ساختمان های یکی دو طبقه امکان ساخت داشته باشد و از تجمع و انبوه سازی به هر طریق ممکن اجتناب شود. در بیشتر پهنه های گسل های فعال که پای دامنه ها واقع اند علاوه بر خطر گسلش و جنبش شدید زمین هنگام زلزله، خطر لغزش جدی است. بناهای 8 تا 20 طبقه یا بلندتری که اکنون در حال ساخت در پهنه گسل شمال تهران، شمال تبریز و در مشهد، کرمان، زرند، تربت حیدریه، کاشمر، سمنان، دامغان، بجنورد و بیرجند هستند، بسیاری روی شیب های بیش از 30 درجه احداث می شوند. در این شیب ها حتی در شرایط بدون زمین لرزه هم احتمال خطر زمین لغزش و مشکلات دیگر در فصل زمستان بالاست. در یک زمین لرزه مهم این دامنه های تحت خطر می تواند مشکلات مضاعفی داشته باشند. در ساخت ساختمان بلندمرتبه و برج روی گسل باید توجه کرد در این نواحی هنگام یک زمین لرزه علاوه بر امکان گسیختگی مستقیم در سطح زمین، احتمال ایجاد تکان های بسیار شدید در اثر پالس های پریود بلند، پدیده جهت پذیری هنگام رخداد زمین لرزه نزدیکی گسل زمین لرزه و پدیده 'پله پرش' (فلینج) به ویژه روی صفحه گسیختگی وجود دارد. تجربیات زمین لرزه های قبل ایران (زلزله 1382 بم)، زلزله های ترکیه (زلزله های ایزمیت و دوزجه سال 1378)، زلزله ژاپن (زلزله 1373 کوبه)، زلزله های آمریکا (زلزله های 1368 لوماپریتا، 1371 لندرز و 1372 نورث ریج همگی در ایالت کالیفرنیا)، زلزله نیوزیلند (زمین لرزه های 1389 کرایست چرچ)، زلزله چین (زلزله 1378 ونچوان) و جنبش نزدیکی گسل در دستگاه های شتابنگاری ثبت شده، نشان می دهد پالس های تغییر مکان و تکان های شدید هنگام رخداد زمین لرزه با پریودهای طبیعی حدود 0.5 تا 2 ثانیه در موارد متعددی ثبت و تجربه شده و اهل فن می دانند این پریودهای طبیعی مطابق با پریودهای طبیعی نوسان در ساختمان های حدود 5 تا 20 طبقه است. بنابراین علم موجود به ما حکم می کند ساخت ساختمان بلند و توسعه شهر؛ به ویژه انبوه سازی و برج سازی-در چنین نواحی بدون شک به توسعه مناطق با ریسک بالا در شهری مانند تهران می افزاید. وجود تغییرات شدید توپوگرافی (پستی و بلندی) در این نواحی به احتمال تشدید امواج زمین لرزه احتمالی در این مرزهای توپوگرافی پای دامنه ها می انجامد. تشدید امواج در اثر تغییرات پستی و بلندی در مرزهای بین کوه و دشت بدون شک تشدید کننده خرابی ها خواهد بود.احداث سریع این مجتمع ها در معابر و آبراهه های مهم بسیار خطرناک است؛ جایی که مانند گلابدره سیل مرداد 1366 با حدود 250 کشته را در منطقه گلابدره، دربند و تجریش تجربه کرده است. یادمان باشد در آن سال این همه بنای بلندمرتبه در چنین ناحیه ای وجود نداشت و اکنون به ویژه در دو دهه اخیر چنین تمرکز نامتوازن و ناپایدار ساختمان سازی در شمال تهران صرفا بر مبنای مزیت بالای اقتصادی آن رخ داده است. جمعیتی بالغ بر 2 میلیون و دویست هزار نفر در شمال تهران در پهنه گسل شمال تهران و حدود 400 هزار نفر در تبریز و در پهنه گسل شمال تبریز زندگی می کنند. برآورد اخیر نگارنده نشان می دهد دست کم حدود (10درصد) از این جمعیت در بناهای 5 طبقه یا بلند تر در این نواحی ساکن شده اند. باید دقت کرد این توسعه به شدت ناپایدار و ناایمن، علاوه بر ریسک سوانح طبیعی نظیر زلزله و زمین لغزش، موجب تخریب شدید و سریع فضای سبز و باغات و مراتع و منابع زیست محیطی در منطقه شمالی تهران است. *دکتر مهدی زارع؛ استاد زلزله شناسی مهندسی پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله و عضو وابسته فرهنگستان علوم منبع: نشریه فرهنگستان علوم انتهای پیام /*