کد خبر: 59163
منتشر شده در دوشنبه, 09 مهر 1397 20:20
قدس آنلاین – سعید کوشافر: اما طی دهه اخیر وبا نفوذ تکنولوژی درخانواده ها یک به یک آداب و رسوم پسندیده یا رخت بربست ویا کمرنگ وکمرنگتر شد که از آن جمله نقش وجایگاه والای سالمندان درخانواده ها بود. کوچکترشدن خانواده به یک یا دوفرزندو گرفتاری همین اندک فرزندان درمشکلات اقتصادی باعث شد تا دیگر امکان...
قدس آنلاین – سعید کوشافر: اما طی دهه اخیر وبا نفوذ تکنولوژی درخانواده ها یک به یک آداب و رسوم پسندیده یا رخت بربست ویا کمرنگ وکمرنگتر شد که از آن جمله نقش وجایگاه والای سالمندان درخانواده ها بود. کوچکترشدن خانواده به یک یا دوفرزندو گرفتاری همین اندک فرزندان درمشکلات اقتصادی باعث شد تا دیگر امکان رسیدگی به سالمندان کمترشود تا جایی که برخی حتی پدران ومادرانشان را راهی خانه سالمندان کردند. امروز دیگر مانند گذشته سپردن والدین به خانه سالمندان تابو نیست وحتی رفته رفته به روالی عادی تبدیل میشود.
حدود سه سال قبل بود که آماری تاسف بارازسوی یک کارشناس اجتماعی اعلام شد ، آماری که کمترموردتوجه قرارگرفت، دکترابهری گفته بود که براساس پژوهش انجام شده تعداد والدین سر راهی ۲۰ درصد افزایش پیدا کرده است. این مطلب چندان جدی گرفته نشدو نهادهای رسمی هم واکنش چندانی به آن نشان ندادند اما واقعیتی تلخ بود که اکنون به جای باریکتری رسیده است، به گونه ای که طی سالهای اخیر سالمند آزاری هم به آسیبهای اجتماعی افزوده شده ودیگر نه تنها از آن ارج وقرب گذشته والدین نیست که برخی ازهمین والدین مورد ضرب وشتم و سایر انواع آزارها ازسوی فرزندانشان قرارگرفته اند.
یافته های یک پژوهش که از سالمندان 60 سال و به بالای پارکهای شهر تهران صورت گرفت ، نشان داد که 87 درصد از نمونه ها، تجربه حداقل یک نوع از سوء رفتار و 25 درصد از نمونه ها تجربه همزمان هر چهار نوع سوءرفتار را داشتند. 84 درصد از نمونه های پژوهش تجربه سوءرفتار عاطفی، 68 درصد تجربه غفلت، 40 درصد تجربه سوءرفتار مالی و 35 درصد از نمونه ها تجربه سوءرفتار جسمی را بیان کردند.
***سالمند آزاری چیست ؟
امروزه هنگامی که بحث خشونت در خانواده مطرح می شود اغلب صاحبنظران علوم اجتماعی زنان و کودکان را قربانیان اصلی خشونت در خانواده تلقی کرده و از سالمندان کمتر یاد می کنند. اگر چه وجود همسر آزاری و کودک آزاری در جوامع مختلف به تناسب ساختار فرهنگی و اجتماعی شان متفاوت بوده و در مقایسه با پدیده سالمند آزاری از فراوانی بیشتری برخوردار است اما این ویژگی دلیل نفی سالمند آزاری نیست.
بر اساس آمار سازمان جهانی بهداشت در حال حاضر حدود 650 میلیون نفر از جمعیت جهان را افراد بالای 60 سال تشکیل می دهند و تا سال 2050 میلادی پیش بینی می شود این رقم به 2 میلیارد برسد. هم اکنون 60 درصد از کل سالمندان دنیا در کشورهای در حال توسعه زندگی می کنند که این رقم تا سال 2050 میلادی به 80 درصد خواهد رسید یعنی تا حدود 30 سال آینده یک میلیارد و 600 میلیون نفر از کل دو میلیارد نفر در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران ساکن خواهند بود.
از همین روی افزایش جمعیت سالمندان یکی از مهمترین چالش های اقتصادی اجتماعی بهداشتی جوامع در قرن حاضر به شمار می آید که از جمله پیامدهای آن در خانواده ها عدم توجه کافی به سالمندان و غفلت از آنها می باشد. در ادبیات مسائل اجتماعی زمانی که از خشونت های خانگی صحبت به میان می آید بیش از همه کودک آزاری و همسرآزاری مورد توجه قرار می گیرد در حالیکه سالمند آزاری و عدم توجه به افراد سالخورده در ساختار خانواده نیز از جمله رفتارهای ضد اجتماعی و خشونت محسوب می گردد. با توجه به فرهنگ و ساختار خانواده های ایرانی، سالمندان از جایگاه ویژه ای در میان افراد خانواده برخوردار بوده اند ولی تغییر وضعیت اجتماعی نظیر شهرنشینی،تغییر ارزشها در جامعه و به طبع خانواده و شرایط سخت اقتصادی و مشغله افراد خانواده در بیرون از خانه ، فرزندان را از ایفای مناسب نقش و وظایف خود در قبال سالمندان غافل کرده است در چنین شرایطی ممکن است سالمند در معرض سوء رفتار توسط اعضای خانواده و پیامدهای ناشی از آن قرار گیرند. اهمیت پدیده سالمند آزاری زمانی بیشتر نمایان می شود که برآوردها نشان می دهد رشد جمعیت سالمندی ایران تا سال 1404 سه برابر رشد جمعیت کشور می شود. قطعا با افزایش جمعیت سالمندی این پدیده فراگیری بیشتری خواهد داشت.
امروزه محققان علاوه بر خشونت جسمانی ( تنبیه بدنی ) به انواع دیگر خشونت نیز اشاره کرده و از خشونت روانی ( تحقیر، دشنام از میان بردن اعتماد به نفس، سرزنش ) خشونت اقتصادی ( در مضیقه مالی دائم قرار دادن قربانی ) خشونت اجتماعی انزوای اجتماعی و ممانعت از برقراری روابط اجتماعی ) و خشونت جنسی نام می برند.
اگر چه امکان دارد سالمندان به نوعی قربانی همه خشونت های فوق شوند اما به نظر می رسد بیشترین مقدمه ای که در مورد سالمندان عمومیت دارد خشونت روانی است.
بی احترامی لفظی مداوم، اذیت و آزار، تهدیدهای متداول مانند دوست نداشتن سالمند، مورد پسند نبودن، دشنام دادن، تمسخر و استهزاء سالمند در جمع، ممنوعیت برقراری ارتباط با دیگران، بی توجهی نسبت به نیازهای جسمانی، اجتماعی و روانی سالمند، همه از انواع خشونتهای روانی است که سلامت روانی سالمند را به مخاطره می اندازد و موجب بروز احساساتی چون بی میلی به زندگی، سرزنش خود، نداشتن اعتماد به نفس و نگرش مثبت، احساس یأس و ناامیدی و درماندگی، ترس از مردم، اضطراب، احساس گناه، احساس حقارت، احساس عدم شایستگی و خودارزشمندی و در نهایت کناره گیری سالمند می شود.
سید حسن موسوی چلک مدیرکل دفتر سابق امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور پیش از این اعلام کرده بود که حدود سه درصد تماس با اورژانس اجتماعی کشور در مورد سالمندآزاری است.
اما درمقابل نتایج یک مطالعه نشان می دهد که وضعیت جامعه ایرانی آنقدرها هم که گمان میکنیم روبه سقوط نیست . براساس این مطالعه 67 درصد مردان و 63 درصد زنان سالمند که در خانواده زندگی می کنند کیفیت مطلوبی را در زندگی خود تجربه می کنند ولی بقیه وضعیت مطلوبی در زندگی ندارند.
همچنین وضعیت کیفیت زندگی 57 درصد مردان و 45 درصد زنان در خانه های سالمندان خصوصی نسبتا مطلوب است و بقیه در شرایط نامناسبی زندگی می کنند.
رئیس انجمن مددکاری ایران در این زمینه می گوید: آمار سازمانهای خدمات اجتماعی مانند بهزیستی درصد بسیار کمی از آمارهای واقعی سالمند آزاری است. بخشی از این پدیده آزار فیزیکی است و بخش دیگری از آن ندیدن سالمند، تحقیر و توهین و موضوعاتی از این دست است که عموما به مراکز اجتماعی مراجعه نمی کنند چون می خواهند عزت نفسشان حفظ شود به همین دلیل بسیاری از سالمندان در مورد آزار خود به مراکز خدمات اجتماعی مراجعه نمی کنند.
سید حسن موسوی چلک با بیان اینکه اگر به صورت واقعی بر اساس تمامی مصادیق سالمند آزاری را بسجنیم آمار بسیار بیشتر از این خواهد بود ادامه می دهد: در این بخش وقتی مراکز ارائه کننده خدمات را افزایش می دهیم و استقبال بالای سالمندان در این حوزه و مراجعه برای حل مشکل نشان می دهد که این مسئله اجتماعی وجود داشته ولی چون منابع اجتماعی در دسترس سالمندان نبوده مراجعه نمی کردند.
***انواع سالمند آزاری
دکتر عبدالرحیم تاج الدین، مشاور وزیر و مدیرکل سابق دفتر حمایتی و توانمندسازی وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی میگوید: درخصوص سالمند آزاری آمار متقن نداریم مثل بقیه چیزها علامت هایی میبینیم که علامت سالمند آزاری پنهان است.
این مقام مسوول با اشاره به برخی از مصادیق سالمند آزاری وتایید اینکه رو به گسترش است می افزاید: تا چند سال پیش بچه ها را سر راه می گذاشتند الان سالمند را میگذارند سر راه که بیشتر گریبان خانواده های نیازمند را گرفته است .این قشر به جهت مشکلات معیشتی که دارند سالمندانشان را سر راه می گذارند. چون برای سپردن سالمندان به مراکز نگهداری باید ماهیانه بیش از یک میلیون تومان سهم آورده را بدهند، و برای این که این مبلغ را ندهند یا ندارند که بدهند، سالمندان را سر راه میگذارند که غیرمستقیم جذب خانه سالمندان کنند. سالمندان رهاشده بعضا آلزایمر دارند و حتی آدرس نمیتوانند بدهند. مشخصات خود را هم نمیدانند و کنترل مسائل بهداشتی خود را هم ندارند که این طیف وضعیتشان نگران کننده تر است.
دکترتاج الدین موضوع دیگر سالمند آزاری را در سبک زندگی میداند و خاطرنشان میکند: بیشتر آسیب ها در خانواده است چینش وسایل منزل برای سالمندان مناسب سازی نشده سالمندی که زمین میخورد و دچار شکستگی لگن میشود و این شکستگی التیام پیدا نمی کند و گاه منجر به فوت می شود.
مشاور وزیر تعاون،کار ورفاه اجتماعی با اشاره به کمبود یا ناکارآمد بودن قوانین در حوزه سالمندان تصریح میکند: وزن قوانین ما درباره سالمندان کم است. در باره جمعیتهای دیگر مثل کودکان و زنان و .. فضای پیگیری های قانونی بد نیست. ولی در باره سالمندان وزن قانونی پایین تر است. مثلا: بعضی از بیماری های سالمندان و بعضی از داروها یا وسایل توانبخشی (واکر، ویلچر، عینک، سمعک و ... ) مشمول بیمه نمی شود. درمان این عزیزان مزمن است. باید سالها تحت درمان باشند و دارو مصرف کنند و سالها نیاز به مراقبت دارند این مزمن شدن بیمه ها را با مشکل مواجه میکند و در ارتباط با بیمه اینها مشکل داریم.
ای مقام مسوول کاهش درآمد و افزایش هزینه های سالمندان در دوران بازنشستگی راازدیگر مشکلات این قشر دانسته ویاد اورمیشود: یک کارمند زمانی که بازنشسته می شود حقوقش کاهش می یابد از طرف دیگر سفره دو متری او به خاطر بچه ها و نوه ها و جهیزیه و ... سفره چهار متری میشود، وسایل خانه فرسوده و خراب و اغلب نیازمند تعویض است. خانه و اسباب و اثاثیه هم پیر شده است. سالمند هم مقاومت روانیش پایین آمده است و قوای روانی و جسمانی و مالی همه با هم کاهش پیدا کرده. مقاومت روانی اش کاسته شده و باید این همه مشکلات را هم تحمل کند بنابراین بیماری های آنها شدت می یابد اینها واقعیتهای دوره سالمندی است که باید در کشور به آن اهمیت داد.
همچنین مدیرکل بهزیستی استان همدان میگوید: برخی فرزندان ناخواسته به علت مشغلههای کاری زیاد با بیتوجهی به سالمندان موجب آزار آنان میشوند اما در برخی موارد شاهد بدرفتاریهای برخی خانوادهها با سالمندان هستیم.
اکبرسوری می افزاید: در برخی موارد خانوادهها از بردن سالمندان به محیطهای شاد از جمله پارکها و برخی مهمانیهای خانوادگی خودداری میکنند در حالیکه تمامی این امور به نوعی سالمندآزاری محسوب میشود.
وی ادامه داد: عدم وجود بیمارستانی مختص سالمندان یکی از نواقص جامعه در عدم توجه به جامعه سالمندان است در حالیکه اگر چنین بیمارستانی وجود داشته باشد، سالمندان میتوانند مشکلات روحی و روانی و جسمانی خود را در این بیمارستانها رفع کنند.
مدیرکل بهزیستی همدان نوع دیگر سالمندآزاری را جدا کردن سالمندان از خانواده و پیشینه آنها اعلام کرد و گفت: بردن سالمندان به مکان غیردلخواه آنها نوع دیگر سالمندآزاری است همچنین تحقیر وی در جمع و ناکارآمد جلوه دادن پیشینههای او از جمله موارد دیگر سالمندآزاری است.
وی ادامه داد: برخی سالمندان که عزیزشان از جمله همسران، فرزندان و مراقبین خود را از دست دادهاند ممکن است مورد بیلطفی اقوام قرار گیرند و این امر نیز به نوعی سالمند آزاری محسوب میشود.
***افزایش سالمند ازاری
حسین نحوی نژاد رئیس دبیرخانه شورای سالمندی کشورهم در مورد سالمند آزاری می گوید: اصطلاحی تحت عنوان سالمند آزاری داریم که بر خلاف آنچه مردم فکر می کنند به آزارهای جسمی مربوط نمی شود. طبق تعریفی که در مجامع جهانی در مورد سالمند آزاری شده غیر از تنبیهات و آزارهای جسمی و فشارهای روحی و روانی، محرومیتهای اجتماعی، تحقیر و نادیده انگاشتن نیز جز سالمند آزاری محسوب می شود.
وی ادامه می دهد: اگر بیماری سالمندی در حال وخامت باشد و به اندازه کافی به او توجه نشود و از درمان و توانبخشی مورد نیاز او غلفت کنیم خود به نوعی سالمند آزاری است. در برخی خانواده ها و مراکز با سالمند به گونه ای رفتار می شود که گویی با یک کودک مواجه هستند یا احساس می کنند او قادر نیست در رابطه با وضعیت اجتماعی و اقتصادی خود تصمیم بگیرد و این حق را برای خود قایل می شوند که به جای او تصمیم بگیرند یا استقلال اقتصادی را از او سلب می کنند به طور نمونه به حساب بانکی خود دسترسی ندارد و املاکش را مسدود می کنند تمامی این موارد به نوعی سالمند آزاری محسوب شود.
رئیس دبیرخانه شورای سالمندی می افزاید: با گسترش زندگی شهری ناتوانیهای دوران سالمندی افزایش پیدا کرده و همچنین روند زندگی به گونه ای شده که افراد بیشتر شاغل بوده و کم حوصله شده اند، هر ذهن نقادی می تواند تخمین بزند که با این شرایط سالمند آزاری رو به رشد است.
درهمین حال مشاور رییس سازمان بهزیستی کشور با ابراز تاسف از قرار گرفتن عنوان "سالمندآزاری" در لیست موارد اورژانس اجتماعی بیان کرد: امروز شاهد ضرب و شتم سالمندان توسط فرزندان هستیم و این مسئله به صراحت بیان میکند که خانواده در کشور مورد تهدید جدی قرار دارد.
موسویچلک ظهور این پدیده در کشور را نشانگر ضعف اخلاق اجتماعی که نشات گرفته از رفتارهای ناصحیح با اعضای خانواده به ویژه بزرگترهاست، دانست و افزود: ما بیان میکنیم خانوادههای کشورهای غربی هیچ ثباتی ندارند اما، این گفته واقعیت این جوامع نیست. در کشورهای غربی خانواده بر اساس نظم استوار است و این ویژگی حفظ میشود، در کشور ما نیز خانواده بر فرهنگ، سنت، دین و... استوار بود که در صورت غفلت از این موارد، این سرمایه ارزشمند را از دست میدهیم.
***دلایل سالمند آزاری
یک دکترای علوم اجتماعی و عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور اظهارمیدارد: از زمانیکه خانواده گسترده به هستهای تبدیل شد پدیدهای به نام خانه سالمندان به وجود آمد.
دکتر صفیالله صفایی افزود: این پدیده خاص حاصل تغییر و تحولات اجتماعی در خانواده بوده و در نظام اقتصادی جامعه که زن و شوهر همزمان مجبور به فعالیت در خارج از منزل هستند، استفاده از خانه سالمندان برای نگهداری سالمندان در حال رواج است در حالیکه سالمندان تنها نیاز به پوشش و خوراک نداشته و بیشترین نیاز آنها عاطفی بوده و انتظار دارند که در کنار خانواده خود زندگی کنند.
وی ادامه داد: در برخی موارد که سالمندان به خانه سالمندان سپرده میشوند فرزندان آنها دریغ از یک دلجویی یا تماس و ارتباط تلفنی با آنها به زندگی ماشینی خود مشغولند در حالیکه سالمندان نیاز عاطفی بسیار زیادی به خانواده خود دارند.
صفایی تصریح کرد: در برخی موارد که سالمندان در کنار خانواده حضور دارند شاهدیم که آنها سالمندان را برای تفریح به بیرون از منزل نمیبرند و این موضوع نوعی آزار سالمندان محسوب میشود.
وی خاطرنشان کرد: در برخی موارد عدم تشکیل زندگی فرزندان مانع از نگهداری از پدر و مادر سالمندشان میشود که این موضوع خود یک آسیب بوده و نباید آنقدر این موضوع زندگی یک فرد جوان را تحتالشعاع قرار دهد و بهتر است هر چیزی در حد اعتدال رعایت شود.
دراین حال یک متخصص طب سالمندی با بیان این که پدیده سالمند آزاری مختص ایران نیست و در نقاط مختلف دنیا نیز مشاهده می شود، میگوید: پدیده سالمند آزاری در جوامع و فرهنگ های مختلف معانی متفاوتی دارد، اما بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، انجام دادن یا ندادن یک رفتار منفرد یا تکرار شونده که باعث آزار و اذیت یا آسیب رساندن به سالمند می شود، در دایره سالمند آزاری قرار می گیرد.
ربابه صحاف در تشریح نمودهای سالمند آزاری اظهار داشت: وارد کردن آسیب های فیزیکی به شکل کتک زدن، نادیده گرفتن، وارد کردن استرس به صورت کلامی، سوء استفاده مالی از سالمندان مبتلا به آلزایمر و در نهایت سالمند آزاری سیستماتیک که در جریان آن فرد از حق و حقوق خود محروم می شود، از جمله مسائلی هستند که باعث آزار و اذیت سالمندان می شود.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در پاسخ به این سوال که چرا پدیده سالمند آزاری در ایران رو به افزایش است، عنوان کرد: یک علت آن این است که سرعت رشد سالمندی در ایران بسیار بیشتر از آسیا و حتی دنیا است و وقتی آمار جمعیت سالمند افزایش پیدا می کند، بیش از گذشته شاهد مسائل و مشکلات سالمندی خواهیم بود. بحث دوم مربوط به اطلاع رسانی از سوی رسانه هاست. وقتی آزار و اذیت سالمندی موضوع بحث رسانه ها می شود، طبیعی است که باعث ایجاد حساسیت در جامعه می شود و در آن صورت اخبار سالمند آزاری، بیشتر به گوش می رسد.
صحاف با اشاره به تبعات افزایش سالمند آزاری در جامعه بیان کرد: سالمند آزاری پدیدهای منفی است و وقتی این مساله در جامعه ایجاد حساسیت می کند، در مواردی ممکن است برخی افراد که تعداد آن ها بسیار کم است، از این مساله سوء استفاده کرده و اقدام به سالمند آزاری کنند، اما اگر از بعد مثبت نگاه کنیم، وقتی سالمندی در جریان آزار و اذیت سایر سالخوردگان قرار می گیرد، نسبت به حق و حقوق خود آگاهی پیدا کرده و در صورت مواجهه با مشکل آن را به سازمان یا نهادهای ذیربط گزارش می کند.
دکتر بهزاد دماری، رییس انجمن پزشکی - اجتماعی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران هم رشد پدیده سالمندی در کشور را مورد اشاره قرار داد و گفت: در روند افزایش جمعیت سالمندان از حدود چهار درصد در 30سال گذشته به حدود 8.26 در سال 1390 رسیدیم. با ادامه این روند، تا سال 1405، 15.5 میلیون نفراز مردم کشور سالمند خواهند بود.
وی افزود: مطالعات صورت گرفته در کشور در سال 1387 نشان داد که موضوع سوءرفتار با سالمندان موضوع اولویتداری است. البته تحقیقات مرتبط با سوءرفتار با سالمندان که در دنیا انجام شده، عقبتر ازتحقیقات مربوط به کودکان و زنان است. ما نیز در این مورد شواهد علمی کمی داریم. در سال87 تحقیق محدودی درسطح تهران انجام شد که نشان داد 87.8 درصد تجربه حداقل یک نوع از سوء رفتار از سن65 سالگی به بالا را داشتند.
دماری ضمن طبقه بندی انواع سوءرفتار با سالمندان، گفت: اولین نوع سوءرفتار عاطفی یا روانی مثل تحقیر کردن، دشنام دادن یا مسخره کردن است که بیشترین میزان را از میان انواع دیگر دارد. دومین نوع نیز تجربه غفلت از سالمند است. کسانی که در خانه سالمندی نگهداری می کنند یا از سالمندان درخانه سالمندان مراقبت میکنند، ممکن است که عمدا در ارضای نیازهای اساسی فرد غفلت کنند. این مورد در مطالعه سال 87، در حدود 68 درصد بوده است.
وی ادامه داد: نوع سوم نیز سوء رفتار مالی است؛ به طوری که سالمند را در مضیقه مالی قرار میدهند و به تامین نیازهای اولیه وی فشار وارد میشود. سوء رفتار جسمی نیز مورد چهارم است که در حدود 35 درصد گزارش شده است؛ این نوع سوء رفتار یک معضل است. در مجموع حدود 24 درصد سالمندان در این مطالعه هرچهار نوع سوءرفتار را تجربه کردهاند و 88 درصد از آنها نیز حداقل یکی از انواع سوءرفتار را شاهد بودهاند. سوءرفتار به طور کلی باعث کاهش کیفیت زندگی در سالمندان میشود.
این عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، گفت: تحقیقات نشان داده است که میزان زوال عقل وافسردگی در سالمندان با سوءرفتار افزایش مییابد. مهمترین بیماری اختلال روانی در سالمندان افسردگی است که یکی ازعوامل خطر خودکشی نیز محسوب میشود.
وی افزود: خشونتها تاثیرات جسمی و روانی بر سالمندان دارد. در استانهای مختلف به تناسب جمعیت سالمند آن استان، میزانی از سوءرفتار نیز پیش بینی شده است؛ مثلا استانهای گیلان، مرکزی، خراسان جنوبی و آذربایجان شرقی با حدود 7.3 تا 8 درصد، بیشترین میزان سالمند را دارند. کمترین میزان نیز مربوط به استان سیستان و بلوچستان، هرمزگان و بوشهر است. حدود 17هزارسالمند نیز توسط سازمان بهزیستی نگهداری میشوند.
دماری با اشاره به نقش گروههای تاثیرگذار در کاهش میزان سوء رفتار با سالمندان، گفت: دلایلی که برای یک مشکل وجود دارد یا قانونی - سیاستی است یا دلایل ساختاری - عملیاتی است یا رفتاری. به بیان دیگر عوامل رفتاری و فرهنگی محیطی نیز در این مشکل تاثیرگذارند. گاهی ما نمی دانیم کدام اقدام سوءرفتاراست و کدام نیست و آثار آن برجسم و روان سالمند چیست؟ آنهایی که میدانند و انجام میدهند باید بدانند که روزی خودشان هم سالمند خواهند شد و ممکن است همین رفتار برای خودشان نیز تکرار شود. بنابراین باید نوعی همبستگی بین نسلی را بوجود آوریم که فرد خودش را جای سالمند قرار دهد.
نوشتن دیدگاه