کد خبر: 26472
منتشر شده در پنج شنبه, 09 آذر 1396 23:43
به گزارش ایکنا: نشست «مطالعات اسلامی در غرب»، ۵ آذر، با سخنرانی سعید عدالتنژاد، عضو هیئت علمی دانشنامه جهان اسلام در دانشگاه خوارزمی برگزار شد. عدالتنژاد در این نشست به تشریح تاریخ تطور و خصوصیات مطالعات اسلامی در غرب پرداخت. مطالعات اسلامی در غرب جامعیت دارد عدالتنژاد در آغاز سخنانش گفت: قبلا...
به گزارش ایکنا:
نشست «مطالعات اسلامی در غرب»، ۵ آذر، با سخنرانی سعید عدالتنژاد، عضو هیئت علمی دانشنامه جهان اسلام در دانشگاه خوارزمی برگزار شد. عدالتنژاد در این نشست به تشریح تاریخ تطور و خصوصیات مطالعات اسلامی در غرب پرداخت.
مطالعات اسلامی در غرب جامعیت دارد
عدالتنژاد در آغاز سخنانش گفت: قبلا در دانشکدههای الهیات بخشبندی به صورت معقول و منقول بود و دانشجو با همه دانشهای اسلامی آشنا میشد اما امروز تقسیمبندیهایی شده است و گروههای متفاوت رشته الهیات با دانشهای دیگر در این رشته آگاه نیستند؛ برای مثال یک دانشجوی علوم قرآن با فقه کمتر آشناست و دانشجوی فلسفه اسلامی با رجال نسبت کمی دارد. این تقسیمبندیها اگرچه از یک طرف به تخصصی شدن منجر شده و مفید هستند اما از اینجهت که دانشجوی امروز در رشته الهیات به دانشها ضروری آگاهی ندارد، مثبت نیستند. مطالعات اسلامی در غرب شامل همه علوم معقول و منقول الهیات شده و جامعیت دارد. در این رشتهها فلسفه، تاریخ، فقه، حدیث و ... خوانده میشود و در پایاننامه پژوهش تخصصیتر میشود.
مطالعات اسلامی در غرب به مثابه میراث بشری
وی گفت: مطالعات اسلامی در غرب دو گرایش عمده دارد؛ گرایش اول میراث فرهنگی، تمدنی مسلمانان اعم از سنت و قرآن را مطالعه میکند و گرایش دوم مطالعه مسلمانان از منظر سیاسی و اجتماعی است. در رویکرد اول به مطالعه اسلامی به مثابه مطالعه بخشی از میراث بشری است.
مطالعه اسلامی در غرب به مثابه مطالعه بخشی از میراث بشری است
وثاقت متون اسلامی؛ محور پژوهشهای غربی
عضو هیئت علمی دانشنامه جهان اسلام ادامه داد: در رویکرد اول تاریخ شکلگیری قرآن، سنت و معارف اسلامی بررسی میشود و تمرکز بر وثاقت متون اسلامی است. وثاقت اینجا یعنی آیا واقعا این متون مستند به زمانی که ادعا میشوند هستند؟ برای مثال مسلمانان معتقدند قرآن در سال ۳۵ هجری در عصر خلافت عثمان تدوین شده است و احادیثی که رسیده است در قرن دوم شکل گرفتهاند. غربیها مطالعه میکنند که آیا این متون متعلق به این دوره هستند و یا نه. یکی از سوالاتی که هیچگاه برای ما مطرح نمیشود، این است که آیا در صدر اسلام، قرآن به زبان عربی مکتوب شده است و یا به زبان دیگری، در حالیکه این یکی از مسائل اصلی در مطالعات اسلامی در غرب بوده است.
زمینیدیدن، پیشفرض مطالعه اسلامی در غرب
عدالتنژاد تصریح کرد: غربیها متون اسلامی را در مسیر تمدن بشر به عنوان میراث تلقی میکنند و در ساحات مختلف ادبی، تاریخ و ... مورد بررسی قرار میدهند و آن جنبههای متافیزیکی که در متون مقدس برای ما وجود دارد را نمیبینند و برای مثال میگویند ما با متنی روبرو هستیم که مشخصات ظاهری دارد و طول، آهنگ و مضامین سورهها مورد بررسی قرار میگیرد و در مطالعات اسلامی در غرب گفته نمیشود که قرآن کلام خداست یا حدیث منسوب به امور آسمانی است، زیرا در این صورت این متون قابل تحقیق نخواهند بود. پیشفرض مطالعات اسلامی در غرب، زمینی دیدن متون اسلامی اعم از قرآن و سنت است. سوالاتی از این قبیل که علت ایجاد این متون چیست؟ امی بودن پیامبر به چه معناست؟ و ایشان با چه کسانی ارتباط داشتهاند؟ محل توجه این مطالعات است. غربیهای با نگاه غیرایمانی به متون اسلامی توجه کرده و کار علمی میکنند.
گرایش سیاسی اجتماعی در مطالعات اسلامی
عضو هیئت علمی دانشنامه جهان اسلام با بیان اینکه مطالعه وضعیت سیاسی و اجتماعی مسلمانان در ۱۰۰ سال گذشته بیشتر رواج پیدا کرده است، گفت: در این رویکرد فارغ از اعتقادات و فعالیتهای علمی مسلمانان، رفتار سیاسی و اخلاق اجتماعی مسلمانان مورد توجه قرار گرفته میشود. رابطههای درونی مسلمانان با یکدیگر و نیز رابطه مسلمانان با غیر مسلمانان در این رویکرد محل توجه قرار گرفته است. در این رویکرد گفته میشود اگر جهاد از اصول اسلامی است، رابطه مسلمانان چگونه باید شکل بگیرد و یا فرض کنید تفاوت حوزه علمیه شیعه در قم و نجف چیست؟ و علمایی که از این دو حوزه بر میخیزند، چه رفتار سیاسی و اجتماعی را پیش میگیرند؟ در این رویکرد گروههای اسلامی مانند حماس مورد بررسی سیاسی، اعتقادی قرار میگیرند.
آغازگاه مطالعات اسلامی شرقشناسی است
وی تصریح کرد: مطالعات اسلامی در ذیل عنوان شرقشناسی قرار داشت که فعالیتهای اشخاص و نهادها در جوامع شرقی و چگونگی انتقاد از نسلی به نسل دیگر را بررسی میکند. البته امروز چنین دپارتمانهایی وجود ندارند، علت این مسئله این است که گفته میشود شرقشناسی عنوانی کلی است و حتی بار منفی نیز پیدا کرده است.
عدالتنژاد افزود: شرقشناسی شامل مطالعه متون ادبی فرهنگهای مختلف شرقی از جمله ایران باستان، هند، جهان عرب، شرق دور را در قالب کتیبهها، تصحیح و نشر نسخههای خطی، مردمشناسی، اسطورهشناسی و ... است؛ برای مثال فهرست ابنندیم که متون اسلامی سنت و شیعه را لیست کرده است، تا قبل از تصحیح و نشر فلوگل شناخته شده نبود، در حالی که ابنندیم در قرن چهارم هجری این اثر را نگاشته است.
شرقشناسی قبل از قرن ۱۹
عضو هیئت علمی دانشنامه جهان اسلام ادامه داد: شرق شناسی قبل از قرن نوزدهم جنبه کلیسائی داشت. زبان علم در شرق عبری و عربی بود و به همین دلیل نطفه شرقشناسی با آموزش این زبانها در دانشکدههای زبانشناسی دانشگاههای کلیسائی شکل گرفت و سپس غربیها بهویژه در اسپانیا سعی کردند، این علوم را دوباره از زبانهای اصلی به زبانهای اروپائی برگردانند.
وی تصریح کرد: غربیها بر آن بودند که اگر زبان قومی را فرابگیرند، فرهنگ آن قوم را هم فراخواهند گرفت. این رویکرد نتایج گستردهای داشت؛ از جمله ترجمه کتاب شفا در قرن ۱۶ میلادی، اولین ترجمه دقیق انگلیسی از قرآن و نگارش اولین کتاب تاریخ اسلام. بهتدریج تحقیقاتی در دانشگاههای زبانشناسی با حفظ جنبه کلیسائی صورت میگیرد که مستقل نیست، اما کسانی در همین مجموعهها رشد کردند و خلاق خواست کلیسا تحقیقات مستقلی را انجام دادند؛ برای مثال ماسینیون در همین فضای کلیسائی بر آن بود که اسلام جنبههای اخلاقی و عقلانی برتر از مسیحیت دارد. در ادامه نتایج عربیآموزی در شرقشناسی پیش از قرن ۱۹ با افزایش آگاهیها نسبت به اسلام تغییراتی هم در تعریف «دین» صورت گرفت و شامل اسلام هم شد.
شرقشناسی پس از قرن ۱۹
عدالتنژاد با بیان اینکه شرقشناسی از قرن ۱۹ به بعد آکادمیک شد، گفت: از اواخر قرن ۱۸ شرقشناسی از سلطه کلیسا بیرون آمد و تحت تاثیر عصر روشنگری و سپس تحت تاثیر دو مکتب فلسفی پوزیتیویسم و ماتریالیسم تاریخ در اروپا رشتهای دانشگاهی ذیل دانشکدههای زبانشناسی و گاهی تاریخ تبدیل شد.
وی افزود: در این وضع آکادمیک، ما با زنجیرهای از اساتید مواجه میشویم. آنتوان ایزاک سیلوستر دو ساسی (متوفی ۱۸۳۸) پدر شرقشناسی است، او زبان عربی و پهلوی را خود فراگرفت. برخی از شاگردان او عبارتند از فلایشر، موسس مطالعات اسلامی و عربی در آلمان بهویژه در شهر لایپزیک فعالیت میکرد. او طبقات کبری ابن سعد، تاریخ طبری و فهرست ابن ندیم را با همکاری فلوگل برای اولین بار منتشر کرد و همچنین موسس مجله ZDMG است که از سال ۱۸۴۷ تا کنون منتشر میشود. شاگرد دیگر ساسی، فرایتاگ بود که برای اولین با تفسیر بیضاوی و معجم البدان یاقوت حموی را تصحیح و منتشر کرده است. از دیگر شاگردان ساسی می توان به پورگستال و فلوگل اشاره کرد. فلوگل آثار کندی، فهرست آثار عرب، ترکی، فارسی، حبشی، ترجمهای از قرآن و تاریخ ادبیات فارسی را منتشر کرد.
عضو هیئت علمی دانشنامه جهان اسلام تصریح کرد: در کتاب «المستشرقین» نجیب عقیقی شرح حال ۳۰۰ تن از خاورشناسان بدون تحلیل و تفسیر منتشر شده است. دیدگاه ادوارد سعید در قرن ۲۰ که این تلقی که شرقشناسی فرایندی خصمانه است را گسترش داده است، در مقابل سوزان مارچند در کتاب شرقشناسی آلمانی در سال ۲۰۰۹، به نقد سعید پرداخته و گفته است ۱۸۰۰ شرقشناس در زمینه زبانشناسی، الهیات، تاریخ، جغرافی، معماری و هنر به فعالیت پرداختهاند. وی معتقد است بسیاری از تحقیقات شرقشناسان به درد سیاستمداران نمیخورد.
وی ادامه داد: امتیاز آلمانیها در قرون ۱۷ الی ۱۹ این بود که هیچ مستعمرهای نداشتند، بنابراین تئوری سعید در خصوص شرقشناسی نمیتواند وارد شود و این تحقیقات تنها به دلیل علاقه به دانش بشری صورت گرفته است. هرچند ما شرقشناسیهای متفاوتی در انگلستان، فرانسه، آلمان، اسپانیا، روسیه، ایتالیا، عثمانی و آمریکا را شاهد هستیم، باید گفت این تحقیقات در کنار تفاوتهایشان از مشترکاتی برخوردار هستند.
پیامدهای زبانشناسی تاریخ در مطالعات اسلامی
عدالتنژاد با بیان اینکه توجه به تاریخ یکی از خصوصیات دوره مدرن است، گفت: زبانشناسی تاریخی یکی از مراحل متاخر شرقشناسی است که در آن معنای کلمهای را در طول تاریخ بررسی میکنند. شرقشناسان بر فیلولوژی(زبانشناسی تاریخی) تاکید میکنند. رویکرد زبانشناسی تاریخی در شرقشناسی پیامدهایی داشت. با این رویکرد ارتباط میان زبانهای مختلف مثل ارتباط زبان سانسکریت با برخی از زبانهای اروپائی و پارسی باستان کشف شد، همچنین این دیدگاه که آدمیان در قالب ملل گوناگون، هر یک خود و جهانشان را از طریق زبان خاص میبینند و با بررسی متون کهن میتوان از دیدگاهشان با خبر شد مطرح گردید. از این منظر هیچ زبانی مقدس نیست البته ظرفیت هر زبانی متفاوت است. دستاورد دیگر پیدایش علم یا شبه علم اسطورهشناسی مقایسهای توسط ماکس مولر و دیگران بود. دیگر پیامد این رویکرد پیدایش تاریخ فرهنگ و گونهای مردمشناسی در شرقشناسی بود.
زبانشناسی تاریخی و تقویت دیدگاه انتقادی به کتب مقدس
عضو هیئت علمی دانشنامه جهان اسلام تصریح کرد: پیامد دیگر زبانشناسی تاریخی تقویت دیدگاه تاریخی انتقادی به کتاب مقدس بود. نتایج این مطالعات در مطالعات اسلامی نیز حائز اهمیت است. در این مطالعه منابع دست اول به مثابه دادههای فرهنگی (و نه با معیار صحیح، موثق و ضعیف) حائز اهمیتاند و بر اساس ترتیب تاریخی نگارش آنها مورد استناد قرار میگیرند. به تعبیری منابع دست اول هر چه قدیمتر اصیل تر و منابع دست دوم هر چه جدیدتر بهتر خواهند بود. نگارش مقالات جدید فقط با دادههای جدید و به تبع آن تحلیل جدید مقبول جامعه علمی است.
وی افزود: نگاه تاریخی انتقادی جنبههای متافیزیکی را نمیپذیرد. سوالهای اصلی این رویکرد این است که متون چه زمانی، کجا و به دست چه کسانی نوشته شدهاند؟ تورات در طول ۷۰۰ و انجیل در طول ۱۰۰ سال نوشته شده است، با این رویکرد این سوالات پیش میآیند که این متون چگونه شکل میگیرند؟ در خصوص دین یهود، آیا عبری زادگاهی آسمانی دارد؟ آیا یهودیان تنها قومی هستند که وحی دریافت کردهاند؟
عدالتنژاد ادامه داد: محققان غربی علاقه دارد حدیث بخوانند و اتفاقا به ضعیفها علاقه بیشتری دارند چون دریافتی شکل گرفته که زمینه باور به آن دریافت وجود داشته است. آنان احادیث را به مثابه داده فرهنگی میبینند و از این رو در مطالعات تاریخی حدیث ضعیف اولویت دارد.
نوشتن دیدگاه