کد خبر: 3261
منتشر شده در چهارشنبه, 11 اسفند 1395 20:57
رفتی ولی پایان نمییابد شروعت وقتی ما پس از این همه سال مدح و مرثیه، بانوی نمونه اسلام را نمی شناسد| نگاههای غلط و پرسشهای اشتباه خطاب پیامبر به دخترش: فریفته نباش که مردم می گویند دختر «محمد» هستی/ روایت یک زندگی به قلم مرحوم جعفرشهیدی روایت های ناب و کاربردی در زندگی حضرت فاطمه(س) وجود دارد که...
رفتی ولی پایان نمییابد شروعت
وقتی ما پس از این همه سال مدح و مرثیه، بانوی نمونه اسلام را نمی شناسد| نگاههای غلط و پرسشهای اشتباه
خطاب پیامبر به دخترش: فریفته نباش که مردم می گویند دختر «محمد» هستی/ روایت یک زندگی به قلم مرحوم جعفرشهیدی
روایت های ناب و کاربردی در زندگی حضرت فاطمه(س) وجود دارد که معمولا به آن توجه نمی کنیم. مرحوم استاد سید جعفر شهیدی در کتاب «زندگی فاطمه زهرا(س)» به تفصیل با بررسی اسناد و روایت ها بخش های مهمی از زندگی این بانوی بزرگ را روایت کرده است.
گزیده ای از این روایت را به انتخاب خبرآنلاین اینجا بخوانید.
گفت و گوی خبرآنلاین با آیت الله سیدرضی شیرازی درباره شبهات پیرامون زندگی دختر پیامبر
نگاههای غلط و پرسشهای اشتباه درباره مقام حضرت فاطمه(س)
آیت الله سید رضی شیرازی، استاد برجسته فلسفه در گفت و گویی به چند پرسش و شبهه مطرح درباره زندگی دختر پیامبر خاتم پاسخ می گوید. ایشان در پاسخ به پرسش «چرا نام حضرت زهرا(س) در قرآن نیامده، اما مثلا نام حضرت مریم در قرآن آمده است؟» عنوان می کند:
« شکل سوال غلط است. چرا غلط است؟ اولا اینکه قرآن، حضرت فاطمه را با لقب شان معرفی کرده است. خدا ایشان را در قرآن "کوثر" نامیده که معنای بسیار عمیقی دارد. کوثر معرفی در بالاترین حد مدح است. بروید تفسیر این سوره بخوانید تا معنای بلندش را بدانید.بعد هم اینکه مگر اثبات حقانیت یک موضوع با آمدن اسم ها در قرآن مشخص می شود؟ اولا و منطقا موضوع و مسمی است که باید در کتاب خدا مطرح شده باشد. که مکرر موضوع و مقام و توصیف حضرت زهرا در آیات مختلف آمده است. مثل آیه تطهیر، آیه مباهله، سوره قدر، کوثر و خیلی آیه داریم. نکته دیگر اینکه صرف آمدن نام اشخاص در قرآن، نشانه فضیلت آنان نیست؛ زیرا در قرآن کریم، نام افراد ستمکار و مشرک هم زیاد آمده .
آیا اگر نام کسی در قرآن بیشتر آمد یعنی اینکه او برجسته تر و بزرگ تر است؟ یعنی مثلا چون نام موسی 136 بار آمده و نام محمد 4 بارآمده یعنی موسی از محمد بالاتر است؟ اینکه استدلال نیست. اینها بازی کردن با واژه هاست. برخی هم مریض اند. ذهن مریض دنبال بازی با همین واژه هاست. دنبال فهم و عمق معنا نیست. مراجعه کنید به تفسیر. مراجعه کنید به احادیث ببینید چه تفسیر ها و تعریف هایی وجود دارد. امام صادق(علیه السلام) چه می گوید؟ مى فرماید: "مریم بانوى زنان زمان خود بود؛ ولى فاطمه، بانوى همه بانوان جهان از اولین و آخرین است. »
متن کامل این گفت و گو را اینجا بخوانید.
روایت آیت الله جوادی آملی از سبک زندگی حضرت فاطمه (س)
حضرت زهرا در زندگی روزانه اش آیه تفسیر می کرد و به فرزندش توحید می آموخت
بانوی برتر جهان کسی بود که تمام زندگی او با توحید و ستایش خدا همراه بود. آیت الله عبدالله جوادی آملی در درباره فضائل حضرت فاطمه زهرا(س) و چگونگی زندگی قرآن ایشان می گوید:
«بیت وجود مبارک فاطمه زهرا(س) بیت توحید، تعلیم و تزکیه بود؛ یعنی همان کاری که ذات اقدس الهی وظیفه انبیا(ع)، مخصوصا وجود مبارک حضرت قرار داد، وجود مبارک زهرا(س) در عین خانهداری، ذکری که بر زبان مطهّرش جاری بود توحید بود و به فرزندش وجود مبارک امام حسن(ع) همین که به حرف آمد و به جایی رسید که کلماتی بفهمد، معالم توحید تعلیم داد.
اصرار صدیقه کبرا(س) این بود که قرآنی زندگی کند؛ حالا آن مقاماتی که در آیه «تطهیر» و «مباهله» هست جای خود دارد. یک وقت است کسی «سبحان الله» میگوید و ذکر میگوید تا ثواب ببرد، این یک عبادت است؛ اما یک وقت است در همین زندگی روزانهاش آیه را تفسیر میکند، حدیث را تفسیر میکند و فرزندش را با توحید آشنا میکند. بنابراین اگر به ما گفتند اُسوه شما این ذوات قدسی است؛ یعنی موحدانه انسان زندگی کند و مواظب باشد که درون او سهم خود اوست تا بتواند این سهم را به صاحبسهم دهد؛ به تعبیر دیگران که گفتند او ضمیر زبانبستهها را میداند، انسان همین را به او تقدیم میکند. اگر ـ خدای ناکرده ـ اینجا جای «وَلِیجَه» باشد, اینجا جای «بِطَانَه» باشد, اینجا جای محبّت بیگانه باشد، دیگر انسان آلوده را که نمیتواند تقدیم به «الله» کند. همین سه طایفه آیات قرآنی را وجود مبارک صدیقه کبرا(س) در زندگیاش اعمال میکرد.
سیدناالاستاد علامه طباطبایی بیان بسیار لطیفی در مورد آیه «مباهله» دارد که می فرمود اینها تنها همراهان پیغمبر نبودند؛ یعنی اینها همراهان پیغمبر نبودند که عاطفهبرانگیز باشد؛ برای اینکه آیهای که ذات اقدس الهی درباره مباهله نازل کرد این است که ﴿ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبینَ﴾، نه اینکه ما به خدا میگوییم خدایا تو لعنت بفرست! بلکه ما این کار را میکنیم و لعنت خدا را بر کاذبین قرار میدهیم، پس جعل به دست ماست. چه کسی چنین قدرتی دارد؟ یک وقت است ما میگوییم خدایا عذابت را بر کافرین، کاذبین و مانند آن نازل کن که این دعاست، اما یک وقت خودِ ما عذاب الهی را بر دیگران تحمیل میکنیم؛ این آیه این را میخواهد بگوید، ما اهل بیت این کار را میکنیم.»
لزوم شناختن ابعاد شخصیت حضرت فاطمه(س) در گفت و گوی قدیمی خبرآنلاین با دکتر صادق آیینه وند
تاکید حضرت فاطمه بر احترام به زنان و خدمتگزاری مردم
دکتر صادق آیینه وند، استاد تاریخ اسلام و عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس در گفت و گویی درباره چگونگی الگو بودن حضرت فاطمه(س) توضیح می دهد. دکتر آیینه وند در بخشی از این گفت و گو عنوان می کند:
«باید ابعاد عملی زندگ حضرت فاطمه به عنوان شخصیتی که در در کانون وحی و توسط پدر و مادری بزرگوار تربیت شده شناسایی شود. شخصیتی که از عصمت برخوردار است، فرزندانی مانند حضرت زینب(س) و امام حسین(ع) را تربیت کرده که به عنوان الگو و اسوه در جامعه مطرح هستند. بسیاری از این ابعاد هنوز برای جامعه مسلمانان ما شناخته شده نیست.
حضرت فاطمه(س) از نظر اخلاقی برای عموم جامعه امروز ما نیز درس های بسیار آموزنده ای را مطرح می کنند، برای مثال ایشان در حدیثی فرموده اند: بهترین شما کسی است که بیش از همه شانه هایش را نرم در اختیار مردم قرار دهد و خدمتگزار مردم باشد و به زنان احترام بگذارد و شخصیت آنها را حفظ کند." شما از این آموزه ها در کانون شخصیتی حضرت فاطمه بسیار خواهید یافت.»
متن کامل این گفت و گو را می توانید اینجا بخوانید.
چگونه خطبه فدک حضرت فاطمه(س) موجب شیعهشدن نویسنده اهلتسنن شد؟/ پاسخ دکتر ناصر رفیعی
"عبدالمنعم حسن" نویسنده اهل تسنن که با تعمق در مفاهیم معرفتی خطبه فدک حضرت فاطمه (سلام خدا بر او باد) شیعه شد و کتابی نوشت به نام "به نور فاطمه هدایت یافتم". به گزارش خبرآنلاین حجت الاسلام و المسلمین دکتر ناصر رفیعی، استاد معارف اسلامی حوزه و دانشگاه به نکاتی درباره مفاهیم معرفتی خطبه فدک حضرت فاطمه( سلام خدا بر او باد) و ماجرای شیعه شدن نویسنده مطرح اهل تسنن اشاره کرده است
برای شنیدن فایل صوتی این کارشناس اینجا را کلیک کنید.
شعری فاطمی از حمیدرضا برقعی
پرونده ویژه شهادت حضرت فاطمه(س) را با شعری از حمیدرضا برقعی به پایان می بریم:گل های عالم را معطر كرده بويتای آن كه می گردد زمين در جست و جويت
يادش بخير آن روزها ريحان به ريحانمی چيد پيغمبر بهشت از رنگ و بويت
سياره ها را در نخی می چیدی آراممی ساختی تسبيحی از خاک عمويت
برداشتند از سفره ات نان، مردم شهرجرعه به جرعه آب خوردند از سبويت
درهای رحمت باز می شد با دعايتدردا كه می بستند درها را به رويت
تاريخ می داند فدک تنها بهانه استوقتی بهشت آذين شده در آرزويت
وقتی منزه گشته خاک از سجده هايتوقتی مطهر می شود آب از وضويت
چادر حمايل می كنی از حق بگويیحتی اگر يك شهر باشد روبرويت
برخاستی با آن صفت های جلالیاين بار آتش می چكيد از خلق و خويت
حتی زمان می ايستد از اين تجسمتو سوی مسجد می روی مسجد به سويت
از های و هو افتاد دنیا با سکوتتدنيا به آرامش رسيد از های و هويت
از بانگ بسم الله رحمن الرحيمتاز آن نهيب الذين آمنويت
تو خطبه می خواندی و می لرزيد مسجدذرات عالم يک صدا لبيک گويت
خطبه به اوج خود رسيد آن جا كه می ريختمدح علی حيدر به حيدر از گلويت
گفتم علی... او قطره قطره آب می شدآن شب كه روشن شد سپيدی های مويت
آن شب كه زخم تو دهان وا كرد آرامزخم تو آری زخم آن رازِ مگويت
هنگام دفن تو علی با خويش می گفترفتی ولی پايان نمی يابد شروعت...
/6262
نوشتن دیدگاه