چطور می توان نماز بازدارنده از گناه خواند – بخش پنجم این شیوه از دنیاگرایی، نفی حضور قلب در نماز نیست در روایتی از امیر مؤمنان (ع) آمده است: الناس ابناء الدنیا و لا یلام علی حب امه / مردم فرزندان دنیا هستند و کسی را بر دوستی مادرش ملامت نمی کنند. خبرگزاری شبستان - گروه قرآن و معارف: "بعضی معتقدند که اسلام محبت و علاقه به دنیا را به طور مطلق مذموم دانسته و از همین جهت علاقه به زن و فرزند و اموال و خوراکی ها را مردود می داند. در این باره به آیات و روایات استناد می کنند. اگر منظور از محبت، علاقه و ارتباط عاطفی و غریزی است که اسلام نه تنها آن را نفی نکرده بلکه به واقع بینانه ترین دیدگاه آن را تفسیر کرده و آن غرایز و تمایلات را جزو سرشت آدمیان دانسته است. از نظر اسلام تمایل به دنیا و علاقه به آن قابل کسب نیست بلکه از امور فطری و غریزی است که خداوند برحسب ضرورت و نیاز در درون ما نهاده است که بدون آن ها به کمال رسیدن ممکن نخواهد بود. خداوند می فرماید: "وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً / از جمله نشانه های او - خداوند - این است که از جنس خود شما همسرانی برای شما آفریده که در کنار آن ها آرامش بیابید و میان شما و آن ها الفت و مهربانی قرار داد." در روایتی از امیر مؤمنان (ع) آمده است: الناس ابناء الدنیا و لا یلام علی حب امه / مردم فرزندان دنیا هستند و کسی را بر دوستی مادرش ملامت نمی کنند." کتاب "حضور قلب در نماز، علل و درمان حواس پرتی در نماز به ضمیمه علل ترک نماز و درمان آن " تألیف  علی اصغر عزیزی تهرانی درباره راه رسیدن به حضور قلب در نماز و موانع آن است. در بخشی از کتاب، نویسنده دنیاپرستی را یکی از مهم ترین موانع رسیدن به حضور قلب در نماز می داند اما در ادامه توضیحاتی در این باره می دهد تا این بحث به نفی دنیا به آن مفهومی که در اسلام نیست منجر نشود.  آنچه در ادامه می آید چکیده ای از این بحث است.   از موانع مهم و اصلی حضور قلب، دنیاپرستی و اسارت و فریفتگی در برابر آن است. غالب اندیشمندانی که درباره اهمیت نماز کتاب نوشته اند دنیادوستی را در مهم ترین مانع های حضور قلب برشمرده اند. البته آرا و دیدگاه هایی که درباره دنیا مطرح شده به طور کلی به سه دسته تقسیم می شود: وقتی ترک اصل دنیا هدف شود برخی بر این عقیده اند که باید از تمام موهبت های دنیایی و اجتماع بشری دوری گزید و فقط به عبادت بپردازیم، چرا که دنیا و متعلقات آن را موجب بدبختی و گمراهی بشر می پندارند. طبق این طرز تفکر عبادت و خداپرستی با زندگی دنیایی سازگاری ندارد و از این رو یا باید دنیا را انتخاب کرد و یا آخرت را و جمع بین این دو ممکن نخواهد شد. دیدگاه اسلام درباره ترک دنیا چیست؟ اسلام شدیدا با رهبانیت، دوری از دنیا و ترک کار و تلاش و عدم همسرگزینی مخالف است. پیامبر اسلام (ص) در این باره می فرماید: "لا رهبانیه فی الاسلام / رهبانیت در اسلام نیست." تفکر رهبانیت در جدایی دین از زندگی از مذاهب مسیحی و بودایی، وارد اسلام شد. به همین جهت بعضی تصور می کنند که اسلام با دنیا و کار کردن تلاش و ... مخالف است. زندگی در دنیا یعنی کار کردن، خوردن، آشامیدن، استراحت کردن، ازدواج و ... چگونه ممکن ست خداوندی که آفریدگار همه موجودات از قبیل زمین، خورشید، حیوانات و حتی خود انسان است ما را از استفاده و توجه به آن ها نهی کند؟ پیامبر اسلام (ص) می فرماید: "العباده سبعون جزء افضلها طلب الحلال / عبادت هفتاد جزء دارد که بهترین آن ها کار و تلاش است." و در روایت دیگر آمده: "ابن ابی یعفور قال: قلت لابی عبد الله (ع): انّا لنحبّ الدّنیا فقال لی: تصنع بها ماذا؟ قلت: اتزوّج منها و احجّ و انفق علی عیالی وانیل اخوانی و اتصدّق، قال لی: لیس هذا من الآخره / ابن ابی یعفورمی گوید خدمت امام صادق (ع) عرض کردم ما دنیا را دوست می داریم فرمود: با اموال دنیا چه می کنی؟ عرض کردم: به وسیله آن ها ازدواج می کنم، به حج می روم، برای خانواده ام خرج می کنم، به برادرانم کمک می کنم و در راه خدا صدقه می دهم. فرمود: این دنیا نیست این آخرت است." از این روایت به روشنی معلوم می شود که اصل دنیا مذموم نیست. روایات دیگری نیز در این باره وارد شده که همه آن ها سفارش می کنند که با استفاده بهینه از دنیا، انزوا و رهبانیت را رها سازید. نتیحه آن که اصل دنیا و توجه به آن نه تنها منافات با دین داری و عبادت خدا ندارد، بلکه همان طور که ذکر شد از بهترین عبادت هاست. ترک محبت دنیا صحیح است یا نه؟ بعضی معتقدند که اسلام محبت و علاقه به دنیا را به طور مطلق مذموم دانسته و از همین جهت علاقه به زن و فرزند و اموال و خوراکی ها را مردود می داند. در این باره به آیات و روایات استناد می کنند. اگر منظور از محبت، علاقه و ارتباط عاطفی و غریزی است که اسلام نه تنها آن را نفی نکرده بلکه به واقع بینانه ترین دیدگاه آن را تفسیر کرده و آن غرایز و تمایلات را جزو سرشت آدمیان دانسته است. از نظر اسلام تمایل به دنیا و علاقه به آن قابل کسب نیست بلکه از امور فطری و غریزی است که خداوند برحسب ضرورت و نیاز در درون ما نهاده است که بدون آن ها به کمال رسیدن ممکن نخواهد بود. خداوند می فرماید: "وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً / از جمله نشانه های او - خداوند - این است که از جنس خود شما همسرانی برای شما آفریده که در کنار آن ها آرامش بیابید و میان شما و آن ها الفت و مهربانی قرار داد." با کمی دقت می توان فهمید زن و علاقه به او که از مظاهر دنیاست، نه تنها نکوهش نشده بلکه فلسفه وجودی آن تسکین و آرامش مردان شمرده شده است. غرایز و تمایلات بشر یک سلسله راه های ارتباطی میان انسان دنیا و جهان است و از آن جا که اسلام جهان و دنیای بیرون را محکوم نکرده علایق طبیعی و کانال های ارتباطی آن را نیز ناپسند نمی داند و در غیر این صورت خلقت آن ها نیز امری بی فایده بود. در روایتی از امیر مؤمنان (ع) آمده است: "الناس ابناء الدنیا و لا یلام علی حب امه / مردم فرزندان دنیا هستند و کسی را بر دوستی مادرش ملامت نمی کنند." روایت امام صادق (ع) درباره دنیاگرایی صحیح همچنین امام صادق (ع) فرمود: "لا خَيرَ في مَن لا يُحِبُّ جَمعَ المالِ مِن حَلالٍ؛ يَكُفُّ بِهِ وَجهَهُ، ويَقضي بِهِ دَينَهُ، ويَصِلُ بِهِ رَحِمَهُ / خیر و خوبی نیست در کسی که تحصیل مال حلال را دوست ندارند تا بدین وسیله آبرویش را حفظ کند و دینش را ادا نماید و صله رحم به جا آورد. " از این روایات معلوم می شود که اسلام نه تنها دنیا بلکه علاقه به دنیا را که از روی غرایز مادی در درون انسان است تأیید می کند و از بین بردن علایق فطری را مردود دانسته و برخلاف تکامل آدمی می داند. مگر نه این است که پیغمبر اسلام (ص) فرموده است: "من لا معاش له لا معاد له / کسی که معاش ندارد معاد ندارد." این جمله واقع بینانه ترین نظرها در مورد معاش زندگی است و اشاره به این نکته دارد که از غرایز آدمی غریزه اقتصادی و انگیزه تلاش برای تأمین معاش است که موجب کار و تلاش آدمی می شود و از بین بردن این غریزه به دنیا و زندگی پشت پا زده می شود و فقر و تنگ دستی را فهم شود عبادت حقیقی رخت برمی بندد.   پایان پیام/49