ساعت: 08:13 منتشر شده در مورخ: 1397/06/08 شناسه خبر: 1403629 هرچند اشاره به ولایت امیرالمؤمنین، علی(ع)، در شعر فارسی پیشینه بسیار دارد، اما مضمون‌سازی‌های متعدد از واقعه غدیر خم در سال‌های پس از انقلاب بر تنوع شعر علوی معاصر افزوده است. به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ اولین سروده‌ای که در وصف روز غدیر خم و عید ولایت در منابع مختلف ادبی و پژوهشی ذکر شده،‌ سروده‌ای است از حسان ثابت، شاعر نامدار جهان عرب، با این ابیات: یُنادیهمُ یومَ الغدیرِ نبیُّهمْ بخمٍّ و اسْمَعْ بالرسولِ مُنادیا فقال فمن مولاکمُ ونبیُّکمْ فقالوا ولم یُبدوا هناک التعامیا الهُکَ مولانا وانتَ نبیُّنا و لم تَلْقَ منّا فی الولایهِ عاصیا  قال له قم یا علیُّ فانّنی رضیتُکَ من بعدی اماماً و هادیا... گویند پس از سرودن این شعر، مورد تفقد نبی خدا(ص) قرار گرفته و ایشان چنین فرمودند: «لا تزال یا حسّان مویّداً بروح القُدس ما نصرتَنا بلسانک؛ اى حسّان تا زمانى که با زبان خود ما اهل بیت را یارى مى کنى مویَّد به روح القدس باشى». پس از حسان بن ثابت،‌ شاعران و سخنوران دیگری چون حمانی افواه، دعبل خزاعی، ابواسماعیل علوی و ... نیز به این موضوع پرداختند. شخصیت و سیره امام علی(ع) نه تنها در ادبیات عرب، که در ادبیات فارسی و دیگر زبان‌ها مانند ترکی بازتاب گسترده‌ای داشته است. در این میان، نه تنها شاعران شیعه که شاعرانی از اهل سنت و حتی مسیحیان نیز سروده‌های خود را به نام ایشان تبرک کرده‌اند. اشعار علوی در ادبیات فارسی موضوعات گسترده‌ای را شامل می‌شود؛ از پرداختن به شخصیت و سیره ایشان، تا شجاعت و دلاوری‌های حضرت در میدان رزم و عدالت‌خواهی ایشان و البته سخنان نبی مکرم اسلام(ص) در روز عید غدیر که فرمودند: ««مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ». یکی از قدیمی‌ترین سروده‌های فارسی در وصف امام علی(ع) و اثبات ولایت ایشان،‌ شعری است از کسایی مروزی با این ابیات: فهم کن گر مؤمنی فضل امیرالمؤنین فضل حیدر، شیر یزدان، مرتضای پاک‎دین فضل آن کس کز پیمبر بگذری، فاضل‌تر اوست فضل آن رکن مسلمانی، امام المتّقین فضل زین الاصفیا، داماد فخر انبیا کآفریدش خالق خلق‎آفرین از آفرین ای نواصب، گر ندانی فضل سرّ ذوالجلال آیت قربی نگه کن و آن ِ اصحاب الیمین «قل تعالوا ندع» بر خوان، ور ندانی گوش دار لعنت یزدان ببین از «نبتهل» تا «کاذبین» «لا فتی الّا علی» برخوان و تفسیرش بدان یا که گفت و یا که داند گفت جز «روح الیمین»؟ آن نبی، وز انبیا کس نی به علم او را نظیر وین ولی، وز اولیا کس نی به فضل او را قرین آن چراغ عالم آمد، وز همه عالم بدیع وین امام امت آمد، وز همه امت گزین... پس از کسایی، نمونه‌هایی از سروده‌هایی با موضوع ولایت امیرالمؤمنین(ع) را در اشعار شاعرانی مانند فردوسی، مولانا و... نیز دیده می‌شود. در ادبیات معاصر فارسی نیز واقعه غدیر خم و ولایت امیرالمؤمنین، علی(ع) نیز تجلی بسیار یافته است . پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این موضوع در شعر فارسی نمود بیشتری یافت. مضمون‌سازی‌های متعدد از واقعه غدیر خم بر تنوع شعر علوی معاصر افزود. سروده‌های ذیل نمونه‌ای از اشعار معاصر درباره واقعه غدیر خم است: ملک‌الشعرای بهار: در غدیر خم امروز، باده‌ای به جوش آمد  کز صفای او روشن، جان باده نوش آمد وان مبشر رحمت، باز در خروش آمد  کان صنم کز عشاق، برده عقل و هوش آمد با هیولیِ توحید، در لباس انسانی  در غدیر خم یزدان، گفت مر پیمبر را کز پی کمال دین، شو پذیره حیدر را  پس پیمبر اندر دشت، بر نهاد منبر را برد بر سر منبر، حیدر فلک فر را  شد جهان دل روشن، زان دو شمس روحانی گفت بشنوید ای قوم! قول حق تعالی را  هم به جان بیاویزید! گوهر تولا را پوزش آورید از جان، این ستوده مولا را  این وصی بر حق را، این ولی والا را... محمدحسین شهریار: نه با آن خطبه «من کنت مولاه»  علی را بُرد بر اعلا و اعلن؟ نه خود فریادِ «بخّاً بخ» کشیدید من اینها شور خوانم یا که شیون؟ چه شد عهد خدا بر من شکستید  الا ای حاسدان عهد بشکن اگر سنجند هر سهمی در اسلام  هر آن کو سهمگین‌تر، حصّه من نه احمد در «مؤاخاتم» به خود خواند  نه خود با من پسر عمّ و پدر زن؟ مرتضی امیری اسفندقه: صدای کیست چنین دلپذیر می‌آید؟ کدام چشمه به این گرمسیر می‌آید؟ صدای کیست که این‌گونه روشن و گیراست؟ که بود و کیست که از این مسیر می‌آید؟ چه گفته است مگر جبرئیل با احمد؟ صدای کاتب و کلک دبیر می‌آید خبر به روشنی روز در فضا پیچید خبر دهید:‌ کسی دستگیر می‌آید کسی بزرگ‌تر از آسمان و هرچه در اوست به دست‌گیری طفل صغیر می‌آید علی به جای محمد به انتخاب خدا خبر دهید: بشیری نذیر می‌آید کسی به سختی سوهان، به سختی صخره کسی به نرمی موج حریر می‌آید کسی که مثل کسی نیست، مثل او تنهاست کسی شبیه خودش، بی‌نظیر می‌آید خبر دهید که: دریا به چشمه خواهد ریخت خبر دهید به یاران: غدیر می‌آید به سالکان طریق شرافت و شمشیر خبر دهید که از راه، پیر می‌آید خبر دهید به یاران:‌ دوباره از بیشه صدای زندۀ یک شرزه شیر می‌آید خُم غدیر به دوش از کرانه‌ها، مردی به آبیاریِ خاکِ کویر می‌آید کسی دوباره به پای یتیم می‌سوزد کسی دوباره سراغ فقیر می‌آید کسی حماسه‌تر از این حماسه‌های سبُک کسی که مرگ به چشمش حقیر، می‌آید غدیر آمد و من خواب دیده‌ام دیشب کسی سراغ منِ گوشه‌گیر می‌آید کسی به کلبۀ شاعر، به کلبۀ درویش به دیده‌بوسیِ عید غدیر می‌آید شبیهِ چشمه کسی جاری و تپنده، کسی شبیهِ آینه روشن‌ضمیر می‌آید علی همیشه بزرگ است در تمام فصول امیر عشق همیشه امیر می‌آید به سربلندی او هر که معترف نشود به هر کجا که رَوَد سر به زیر می‌آید شبیه آیۀ قرآن نمی‌توان آورد کجا شبیه به این مرد، گیر می‌آید؟ مگر ندیده‌ای آن اتفاق روشن را؟ به این محلّه خبرها چه دیر می‌آید! بیا که منکر مولا اگر چه آزاد است به عرصه‌گاه قیامت، اسیر می‌آید بیا که منکِر مولا اگر چه پخته، ولی هنوز از دهنش بوی شیر می‌آید علی همیشه بزرگ است در تمام فصول امیرِ عشق همیشه امیر می‌آید علی‌اکبر لطیفیان: تو ولی هستی و منجی ولایت زهراست تو هدایت گری و نور هدایت زهراست آی مردم به خدا نیست کسی برتر از این ازلی طینت، اول تر و آخرتر از این تا به حالا که ندیدند و بعد از این هم اسدالله ترین  حضرت حیدرتر از این هیچ کس نیست گه عقد اخوت خواندن بهر پیغمبر اسلام برادرتر از این رفت از شانه معراج نبی بالاتر به خدا هیچ کجا نیست کسی سرتر از این آن دو تا ذات در این مرحله یک ذات شدن این پیمبرتر از آن، آن پیمبرتر از این دستِ گرم پدر فاطمه در دست علی است بعد از این بارِ نبوت همه در دست علی است عبدالرحیم سعیدی‌راد: مبادا دشمنی‌ها پا بگیرد حدیث نفس، در دل جا گیرد هر آن کس را که من مولای اویم مبادا جز علی مولا بگیرد! *** نگین حلقه دنیا غدیره زمین را گنج بی‌همتا غدیره بگو ای نوح با مردم:‌ بیایید ولایت کشتی و دریا غدیره   منبع: تسنیم   انتهای پیام/