کد خبر: 57876
منتشر شده در دوشنبه, 09 مهر 1397 10:30
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ايرانآرت، پیتر کراوچ که در 37 سالگی همچنان بازی میکند و عضو باشگاه استوکسیتی است، کتاب 304 صفحهای خود را با همکاری تام فوردایس نوشته و در آن به زندگی فوتبالی خود از جنبههای مختلف پرداخته است؛ از رختکن و خرافه و مدافعان و خودروها و خالکوبیها تا اتوبوس تیم،...
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ايرانآرت، پیتر کراوچ که در 37 سالگی همچنان بازی میکند و عضو باشگاه استوکسیتی است، کتاب 304 صفحهای خود را با همکاری تام فوردایس نوشته و در آن به زندگی فوتبالی خود از جنبههای مختلف پرداخته است؛ از رختکن و خرافه و مدافعان و خودروها و خالکوبیها تا اتوبوس تیم، جشنها، فینالها، مصاحبهها، خانهها، انتقالهای فوتبالی، موسیقی، مدل مو، هتلها، شبکههای اجتماعی و البته همبازی بودن با استیون جرارد، کاپیتان پیشین لیورپول.
کراوچ تا امروز در 12 باشگاه مختلف در انگلستان بازی کرده که اوج آن بین سالهای 2005 تا 2008 در لیورپول بود. او در 85 بازی در آنفیلد 22 گل برای سرخهای جزیره زد و بعد راهی پورتسموث و تاتنهام شد. کراوچ از 2011 عضو استوک است و با 211 بازی و 46 گل جزو قدیمیهای این باشگاه به شمار میرود. ضمن اینکه در 42 بازی ملی برای سهشیرها 22 گل زده است. او همزمان با انتشار «چگونه فوتبالیست باشیم» با گاردین گفتگو کرده است.
خوابیدن: من حدود 200 سانتیمتر قد دارم و طبعا باید یک تختخواب غولآسا داشته باشم؛ آنقدر بزرگ که همه بچهها راحت روی آن جا میشوند. کوچکترین فرزندم جانی فقط هفت ماه دارد و خب نمیگذارد راحت بخوابیم. البته شب پیش از هر بازی در هتل حسابی میخوابم. خواب پس از هر مسابقه هم به دلیل ترشح زیاد آدرنالین بدون آرامبخش ممکن نیست. هر چند اگر بازی را باخته باشیم، معمولا تا ساعت چهار صبح خوابم نمیبرد و بیدارم.
خوردن: از این نظر بخت با من یار است و هر چقدر هم بخورم، معمولا وزنم حدود 90 کیلو باقی میماند. صبحها پیش از ورود به زمین تمرین املت، پوره و میوه میخورم و برای نهار سراغ جوجه، پاستا و سوپ میروم. عصرها هم استراحت میکنم. در آشپزی یک آدم بیمصرف هستم اما همسرم اَبی در درست کردن کاری سبز تایلندی و پای ماهی استاد است. در روزهای مسابقه ترکیبی میزنم: جوجه، پاستا و سس کمچرب. این سوخت من است. دانشمندان علم ورزش توصیه میکنند پس از هر بازی هر چه دوست داریم بلافاصله بخوریم. من هم پس از سوت پایان میروم سراغ پیتزا و ناگت.
کار کردن: من حرفهام را کار نمیدانم. به شدت آدمی خوشبخت هستم که میتوانم کار محبوبم را انجام بدهم. ما دوشنبهها تمرین میکنیم. دو جلسه تمرین سنگین روز سهشنبه داریم. یک تمرین ریکاوری روز چهارشنبه و تمرینهای تاکتیکی هر مسابقه روزهای پنجشنبه و جمعه با چند تمرین سرعتی تا برای مسابقه روز شنبه آماده شویم. روز یکشنبه نوبت به تمرین ریکاوری میرسد. برخی بازیکنها مثل استیون جرارد هرگز تمرین را تعطیل نمیکنند اما من همیشه فرصت را برای استراحت کردن غنیمت میشمرم. خیلی از بچهها دوست دارند بازیکن فوتبال باشند و اینکه من در 37 سالگی همچنان با این رویا زندگی میکنم، فوقالعاده است.
خانواده: بین 20 تا 30 سالگی کلی باشگاه عوض کردم و حالا که خانواده دارم، نمیتوانم آنها را دنبال خودم بکشانم. ازتمرین که به خانه میآیم، باید بروم دنبال بچه بزرگم در مدرسه. اگر این خانواده را در دوران بازی در لیورپول و تیم ملی انگلیس با آن همه سفر داشتم، قطعا نمیتوانستم به آنها برسم و برایشان وقت بگذارم. ضمن اینکه خوشبختانه ابی خیلی فوتبالی نیست و من راحتتر میتوانم بین ورزش و زندگی عادی رابطه برقرار کنم. با اینکه به دستاوردهای ورزشی من افتخار میکند اما بارها شده 10 دقیقه پیش از آغاز بازی تماس گرفته تا ببیند الان کجا هستم!
سرگرمی: اگر در طول هفته سخت تمرین کنی، برای به آرامش رسیدن به خنده نیاز داری. روزهایی که گلف بازی نمیکنم، معمولا با ابی بیرون میرویم و میخندیم و حسابی خوش میگذرانیم؛ درست به اندازه 12 سال پیش که بار اول همدیگر را دیدیم. باید بگویم خوش گذراندن یک عنصر حیاتی برای ماست.
نوشتن دیدگاه