رسانه‌ها برای ایجاد ذائقه و باور قادر به هر کنش‌گری هستند فقط بایستی پایشان را فراتر بگذارند و عمیق‌تر نگاه‌ کنند. زیرا هنوز تلویزیون که صدای بالنده و با صلابت جمهوری اسلامی ایران است نتوانسته یک نگاه عمیقی برای جریان انقلاب اسلامی و تفکر دفاع‌‌مقدسی برای حفظ تمامیت ارضی کشور ایجاد کند. جوان ما امروز از بزرگمردی‌ها، شجاعت‌ها و اتفاقات ناب اخلاقی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جنگ تحمیلی آگاهی ندارد چون فقط یکسری توپ و تانک را ضمیمه یک پرداخت هنری کرده‌ایم و نامش را گذاشته‌ایم یک سریال یا فیلم تلویزیونی حوزه دفاع‌مقدس؛ حالا هرچه‌قدر آتش‌افروزی‌هایش بیشتر هیجان‌انگیزتر... اما واقعاً هدف ما در 8 سال جنگ با بعثی‌ها، قدرت‌طلبی بوده یا یک دفاع همراه با ادبیات مقدسی؟! رسانه‌ ملی وظیفه دارد مرز میان این دو را برای نسل‌جدیدی که با شائبه‌افکنی رسانه‌های معاند و گستردگی فضای مجازی هزاران ابهام بی‌پاسخ برایش بوجود می‌آید که اصلاً چرا جنگیدیم و چرا 8 سال جنگ ادامه پیدا کرد و اصلاً چرا آنقدر به این دفاع‌ بها می‌دهیم و می‌گوییم دفاع‌مان مقدس بوده است؟ البته فیلمسازان گرانسنگی همچون مرحوم رسول ملاقلی‌پور و ابراهیم حاتمی‌کیا کارهای هنری درخشانی را به یادگار گذاشته‌اند اما تلویزیون همچون مناسبت‌های دیگر برای هفته دفاع مقدس امسال هم دوباره ترجیح داده کارهای گذشته را تکرار کند و البته سریال جدید «بچه‌های گروهان بلال» را از شب گذشته روی آنتن برده که یک پرداخت جدید در حوزه ادوات نظامی جنگ دارد اما نسل امروز بی‌پروایی و شفافیت بیشتر می‌خواهد. دفاع‌مقدس هزاران درس و آموزه ناب در درونش نهفته است که استفاده فرهنگی و هنری از این دریای بی‌کران معرفت تأثیرات شگرفی در تربیت، تعلیم و اصلاح سبک زندگی جامعه بوجود می‌آورد. جامعه و مسئولین ما امروز به یک تلنگر جدی نیاز دارند که چه چیزهایی برایمان هدف و دغدغه بوده و امروز چه نوع سبک زندگی و تربیتی خانواده، جامعه خصوصاً جوانان را درگیر خودش کرده است. رسانه‌ملی می‌تواند با ساخت برنامه‌ها و فیلم‌های ماندگار و فاخر در حوزه دفاع‌مقدس، گوشه‌ای از معرفت نهفته روزهای جنگ تحمیلی را به تصویر بکشد. جایی که واقعاً رزمندگانش به باور رسیده بودند که برای ماندگاری اسلام و مسلمین می‌جنگد نه به طمع قدرت و جنگ‌افروزی! این حقیقت واضح و روشن دفاع مقدس را می‌توان از پذیرفتن قطعنامه توسط حضرت امام(ره) پذیرفت که هیچ‌‌گاه انقلاب اسلامی به دنبال جنگ نبوده و فقط برای حفظ تمامیت ارضی و مام وطن پای به میدان کارزار گذاشته است. حالا که سه دهه از دوران جنگ تحمیلی می‌گذرد هنوز تلویزیون یک کار عمیق تأثیرگذار برای القای مفاهیم و معرفت‌های ناب جبهه‌های حق علیه باطل انجام نداده تا جوان امروز بهتر بتواند در مقابل شبهه‌افکنی‌های اهریمنان زمان سر بلند کند و فریاد بزند که چرا دفاع ما مقدس شد؟ البته غیرت و مردانگی را جوانان ما به خوبی آموخته‌اند که در بزنگاه‌ها یار و یاور اهداف عالیه نظام مقدس جمهوری اسلامی هستند چه در مقابله با افکار پلید و منحوس تروریست و چه شهادت در راه احیاء و تقویت باورها و اعتقادات که دفاع از حرم حضرت زینب(س) و کربلای معلی آن را به اوج خودش رساند. تلویزیون ما امروز باید به همین آموزه‌های موثر برای برون‌رفت از منجلاب بی‌حیایی‌ها و بی‌اعتقادی فضای رسانه‌ای غرب، نیاز دارد و نه رقابت و همسان‌سازی با این شبکه‌ها! رسانه‌ملی باید فراتر از رقابت با ماهواره و فضای مجازی پیش ببرند و به همان جایگاه تعلیمی ودانشگاهی برگردد که حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری دغدغه‌اش را داشته و دارند. این مهم اتفاق نمی‌افتد مگر اینکه صداوسیما خودش را از زیر سلطه اسپانسرها خارج کند، حیاء، عفت و اخلاق را پاس دارد و با آگاهی و درایت از سلبریتی‌ها استفاده کند. خط و مشی را رسانه‌ملی برگزیند نه اینکه اسپانسرها و سلبریتی‌ها نقشه راه ترسیم کنند. دفاع‌مقدس هم همچون برخی از مناسبت‌های دیگر از انعکاس درون‌مایه معرفتی غنی‌اش غفلت کرده‌ایم و کماکان به همان نگاه‌های هیجانی جنگی و نظامی‌‌اش بسنده کرده‌ایم. شاید پرداخت دلچسبی مثل «ایستاده در غبار» و «شوق پرواز» کمتر ساخته شوند که از اخلاق و معرفت و سبک زندگی شهداء و تأثیرات جنگ تحمیلی بگویند. مطمئناً در تداوم این پرداخت‌ها اتفاقات فرهنگی خوبی رقم خواهد خورد که می‌طلبد مدیران رسانه‌ای ما خصوصاً در سازمان صداوسیما در این بلبشوی اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کار درخور شأنی برای ارزش‌ها و آرمان‌هایش انجام دهد تا ناامیدی و ناتوانی از جامعه رخت برببندد و کمال، تعالی و پیشرفت پیش‌روی جوانان این مرز و بوم قرار بگیرد. امیدواریم هرچه زودتر تلویزیون ما بسته‌ای ویژه ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی ارائه دهد.