کد خبر: 6155
منتشر شده در شنبه, 12 فروردين 1396 16:30
یک جامعهشناس در گفت و گو با شبستان: قصه گویی جایگزین کتاب محوری شود خبرگزاری شبستان: دکتر شهلی بر معتقد است، آموزش و پرورش باید آموزش خلاق را مبنای کارش قرار دهد و به جای کتاب محوری و تخته محوری از سنت های تئاتری و قصه گویی استفاده کند. دکتر عبدالوهاب شهلیبر، عضو بنیاد ملی نخبگان و جامعهشناس در...
یک جامعهشناس در گفت و گو با شبستان:
قصه گویی جایگزین کتاب محوری شود
خبرگزاری شبستان: دکتر شهلی بر معتقد است، آموزش و پرورش باید آموزش خلاق را مبنای کارش قرار دهد و به جای کتاب محوری و تخته محوری از سنت های تئاتری و قصه گویی استفاده کند.
دکتر عبدالوهاب شهلیبر، عضو بنیاد ملی نخبگان و جامعهشناس در پاسخ به این سوال که با چه روش هایی را قصه و قصه گویی را احیا کرد، به خبرنگار شبستان گفت: ما در عصر زوال قصه به سر می بریم. این شکل بیان ادبی و هنری از موضع مسلطش پایین تر آمده است و شکل قالب ادبی نیست. قصه کماکان در جامعه به یک معنا وجود دارد و اگر ما خواسته باشیم یک برنامه ریزی برای بازاندیشی و استفاده از ظرفیت های این سنت کهن ادبی داشته باشیم باید این واقعیت را قبول کنیم که اکثر برنامه های ما تناسبی با این روزگار ندارد.
دکتر شهلیبر ادامه داد: علت اینکه بخش مهمی از برنامه هایی که به شکست منجر می شوند، این است که اصطلاحا با روح زمانه سازگار نیستند. باید به دنبال این باشیم که چه کیفیتی از زندگی وجود دارد که در داستان، رمان و نمایشنامه بیان نمی شود. اگر بتوانیم این خلاها را پیدا کنیم ، متوجه می شویم که هر سه بدون رقیب، قصه هستند و آن وقت امید است، بتوانیم در فضا و اتمسفر جدید، این شکل ادبی را گسترش دهیم.
این جامعهشناس در پاسخ به این سوال که آموزش و پرورش چه نقشی در احیای قصه دارند، اظهار کرد: متاسفانه آموزش و پرورش ما کاملا هدفش تربیت یا تولید دانش آموز منفعل است. انبوهی از محفوظات و چیزهایی که شاید صرفا به درد کنکور شخص بخورد، به خورد دانش آموز داده می شود. آموزش و پرورش هیچ مهارت زندگی به دانش آموزان یاد نمی دهد.
وی خاطرنشان کرد: برای اینکه آموزش و پرورش بتواند از ظرفیت قصه گویی استفاده کند، لازمه اش این است که آموزش خلاق را مبنای کارش قرار دهد و به جای کتاب محوری و تخته محوری در واقع از سنت های تئاتری و قصه گویی استفاده کند. آموزش و پرورش باید به کودکان و نوجوانان اجازه دهد که خودشان زندگی خودشان را بیان کنند.
این عضو بنیاد ملی نخبگان عنوان کرد: در واقع الان دیگر دانایی کل معلم نیست که یک چیزی را به دانش آموز یاد دهد. در روش های علمی نحوه مواجه شدن با واقعیت مشکلات زندگی و ضروریات زندگی را به اشخاص آموزش داده می شود. خیلی از سنت های جدید آموزشی در دنیا به این سمت و سو رفتند. در ایران تجربه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مبتنی بر این اصل است. آموزش و پرورش می تواند از این سنت بهره ببرد.
دکتر شهلیبر تصریح کرد: خیلی از فیلمسازان بزرگ و قصه گویان مطرح در کانون پرورش یافتند، آدم هایی با خاطرات خوب از کانون که فرایند اجتماعی شدن شان به خوبی طی شده و خاطرات درخشانی از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دارند. این سنت های آموزشی کانون باید رواج پیدا کنند و در بدنه آموزش و پرورش به خصوص در مقاطع پیش دبستانی و دبستانی تنیده شود.
این جامعهشناس با بیان اینکه بین قصه و حکمت ارتباط است، گفت: ارتباط قصه با حکمت این است که گویی حکمت یک دانای کل است. آموزه هایی وجود دارد که به نوعی نسل به نسل تجربه شدند و سودمندی های خود را نشان دادند. متاسفانه ما در عصر مدرن ارتباط مان را با سنت قطع کردیم. حکمت مشورت تنیده شده در تار و پود جامعه است که می تواند مسیر آینده زندگی شخص را مشخص کند.از طریق قصه می توان به حکمت دست یافت.
گفتگو از مریم داوری
پایان پیام/31
نوشتن دیدگاه