سوگیری تأییدی (confirmation bias) که نوعی سوگیری شناختی است هنگامی برای شما رخ می‌دهد که درباره موضوعی تصمیم خود را گرفته باشید و از جستجو و گردآوری اطلاعات بیشتر درباره آن دست بردارید. در این حالت اطلاعات متعارض با نظر تثبیت‌شده‌تان را بی‌اعتبار می‌شمارید و اطلاعاتی را می‌پذیرید که با نظرتان موافقت داشته باشد. این سوگیری هر چه موضوع دارای بار عاطفی بیشتر و باور فرد به آن عمیق‌تر باشد، شدیدتر می‌شود. برای مثال اگر اعتقاد داشته باشید که افزودن فلوراید به آب آشامیدنی (برای سلامت دندان‌ها) کار خطرناکی است، فقط آن مقالاتی را می‌خوانید که با این کار مخالفت کرده باشند و اطلاعات متضاد با این دیدگاه  را نادیده می‌گیرید. به‌این‌ترتیب مرتباً در دیدگاه خود راسخ‌تر می‌شوید که فلوراید دار کردن آب آشامیدنی خطرناک است، بدون اینکه همه جنبه‌های موضوع را در نظر بگیرید. بنابراین هنگام جستجوی اطلاعات و اخبار پزشکی بهتر است منابعی را انتخاب کنید که تا حد ممکن بیطرف باشند. به‌این‌ترتیب می‌توانید به‌طور متعادلی شواهد موافق و مخالف را به دست آورید. رسانه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک به‌خصوص سوگیری تأییدی مخاطبان را تشدید می‌کنند. در این رسانه‌های اجتماعی شما آن اخبار و اطلاعات از جمله اخبار و اطلاعات پزشکی را می‌بینید که دوستانتان برای اشترک گذاشتن انتخاب کرده‌اند و از آنجایی‌که معمولاً بر دیدگاه‌های گروه دوستانتان روی شبکه اجتماعی توافق دارید، احتمالاً مقالاتی را خواهید دید که از قبل با آن موافقت دارید. یک مشکل دیگر این است که طراحی شبکه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک این است که محتوایی روی آن به اشتراک گذاشته شود که به آسانی قابل‌فهم باشد و به‌راحتی بتواند فراگیر (viral) شود و معمولاً امکان بحث‌های پیچیده درباره موضوعات مهم پیش نمی‌آید. بنابراین درباره اخبار و اطلاعاتی که روی شبکه اجتماعی مانند فیس‌بوک به اشتراک گذاشته می‌شود، باید بسیار محتاط باشید و این شبکه‌ها را منبع اصلی اخبار و اطلاعات قرار ندهید. به‌عنوان نمونه‌، در شرایط فعلی که زمین‌لرزه شدیدی در غرب ایران رخ‌داده است و اذهان عمومی درباره آن برانگیخته‌شده است، کافی است عبارت «مثلث حیات» را روی گوگل یا روی شبکه‌های اجتماعی از فیس‌بوک گرفته یا تلگرام جستجو کنید، متوجه شمار بسیاری از صفحات وب یا پست‌هایی درباره این موضوع می‌شوید که بارها به اشتراک گذاشته شده‌اند یا دیده شده‌اند.    اینفوگرافیکی که در بسیاری از وب‌سایت‌های فارسی می‌توان دید و  بارها در شبکه‌های اجتمای به اشتراک گذاشته شده است، از مردم می‌خواهد برای پناه گرفتن در زمین‌لرزه به جای روش استاندارد از روش «مثلث حیات» استفاده کنند. این صفحات و  پست‌ها از شما می‌خواهند برای حفاظت در هنگام زمین‌لرزه برای حفاظت به روش استاندارد «خم شدن، دست‌ها را در سر گرفتن و زیر وسایل محکم پنهان شدن» (drop, cover and hold on) یا روش DCH عمل نکنید و به جای آن از شیوه جدیدی استفاده کنید که کارشناسی به نام داج کوپ (Doug Copp) ابداع کرده است. در این روش که ادعا می‌شود برای زنده ماندن زیر آوار مؤثرتر است، توصیه می‌شود در شروع زمین‌لرزه ساکنان ساختمان به جای اینکه به زیر میز یا اثاثیه مشابه بروند، در کنار اثاثیه توپر بزرگ مانند مبلمان پناه بگیرند. فرضیه این است که هنگامی سقف روی اثاثیه یا مبلمان فرود می‌آید، آن‌ها را در هم می‌کشند، اما فضای مثلثی در کنار آن‌ها ایجاد می‌شود به فرد پناه گرفته در آن امکان می‌دهد تا زمان آواربرداری در آن زنده بماند. در این مورد رجوع به یک منبع بیطرف به سادگی مدخل مثلث حیات در ویکی‌پدیای فارسی شما را متوجه این حقیقت می‌کند:‌ «...بسیاری از منابع در آمریکا...این روش را نقد کرده‌اند... در ایران نیز تحقیقی علمی توسط پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله روی روش مناسب پناه گیری انجام شد که نشان داد با توجه به نوع سازه‌های ایران روش مثلث حیات نمی‌تواند گزینه مناسبی جهت اقدام هنگام زلزله باشد...در مقابل روش DCH پناه بردن به گوشه‌ها و میزها در بسیاری از کشورها به‌عنوان بهترین روش پناه گیری شناخته شود...در بهترین حالت، روش مثلث حیات فقط برای تعدادی از ساختمان‌ها کاربرد دارد که دارای سقف یکپارچه هستند ....» اگر حوصله بیشتری داشته باشید و بیشتر به جستجو ادامه دهید، در یک منبع بیطرف دیگر، سایت آموزشی howstuffworks در می‌یابید که داج کوپ مبدع مثلث حیات هم کارشناس بی‌اعتباری است و در واقع بیشتر با یک «فریبکاری اینترنتی» (Internet Hoax) روبرو هستید تا نظریه‌ای معتبر.