کد خبر: 34260
منتشر شده در پنج شنبه, 12 بهمن 1396 15:07
به گزارش مشرق، در تاریخ معاصر ایران، نمونههای فراوانی از استقبالهای باشکوه از علما مبارز و مراجع وجود دارد و این نشانگر پیوند عمیق مردم ایران با این قشر جامعه است. مردم گاه با فتوای علما و گاه بدون دریافت دستور از آنها، به طور خودجوش وارد میدان میشدند تا حمایت خود را از آنان اعلام کنند. در این...
به گزارش مشرق، در تاریخ معاصر ایران، نمونههای فراوانی از استقبالهای باشکوه از علما مبارز و مراجع وجود دارد و این نشانگر پیوند عمیق مردم ایران با این قشر جامعه است. مردم گاه با فتوای علما و گاه بدون دریافت دستور از آنها، به طور خودجوش وارد میدان میشدند تا حمایت خود را از آنان اعلام کنند.
در این میان، برخی از علما و مراجع به اندازهای مورد پذیرش و احترام مردم بودند که در هنگام عزیمت آنان به ایران، اقشار مختلف مردم به منظور استقبال از آنها صف میکشیدند. به ویژه اگر در کارنامه این علما، مبارزه با استعمار و استکبار نیز وجود داشت، ابراز علاقه مردم به آنها هم بیشتر نمایان میشد.
استقبال مردم ایران از آیتالله خالصیزاده در سال ۱۳۰۱، میزبانی مردم ایران از علمای تبعیدی نجف در سال ۱۳۰۲، استقبال مردم قم از آیتالله بروجردی و نیز ورود آیتالله کاشانی به ایران در سال ۱۳۲۹ در میان استقبال کمنظیر مردم، همگی نشانگر همبستگی و پیوند مردم ایران با مراجع و علمای مبارز بود. اما بدون تردید، بزرگترین استقبال تاریخ در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ صورت گرفت و در این روز مردم از سراسر کشور خود را به تهران رساندند تا در مراسم استقبال از امام خمینی شرکت کنند.
]
بیشتر بخوانید:
جلوهها و ناگفتههایی از بزرگترین استقبال قرن
کمیته استقبال از امام هزینههایش را چگونه تأمین کرد؟
]
این نوشتار، مروری بر استقبالهای تاریخی مردم ایران از علما، از سال ۱۳۰۱ تا ۱۳۵۷ خواهد داشت.
استقبال مردم ایران از آیتالله خالصیزاده
در شهریورماه ۱۳۰۱ شمسی، آیتالله شیخ محمد خالصیزاده، به دستور مقامات انگلیسی و دولت عراق به دلیل مخالفتش با قیمومیت انگلیس بر عراق، پس از یک مبارزه طولانی، همراه با سیدمحمد صدر، از طریق خانقین و قصرشیرین به ایران تبعید شدند. ورود آنها به ایران، با استقبال علما و مردم مواجه شد.
آیتالله خالصیزاده پس از ورود به کرمانشاه و توقفی کوتاه در آن شهر، راهی تهران شد. در مسیر، به محض ورود به کرج گروهی از اصناف و طبقات مختلف مردم به استقبال او آمدند و هنگام ورود به تهران نیز مورد استقبال مردم، علما و طلاب قرار گرفت.
پس از این استقبال، آیتالله خالصیزاده در میان جمعیت استقبالکننده، وارد خانه سیدعلی بهبهانی شد و در حضور جمعیت کثیری از طبقات مختلف مردم که برای دیدار و استقبال از او آمده بودند، شروع به سخنرانی کرد. او سپس عازم قم شد و در طول مسیر نیز همچنان مورد استقبال مردم قرار گرفت.
در سندی به تاریخ ۳۱ مهر ۱۳۰۱، حکومت قم و خلجستان درباره استقبال از آیتالله خالصیزاده گزارش داد: «سهشنبه، دیروز تا دلیجان به استقبال حضرت آیتالله خالصیزاده دامت برکاته رفته، سرانجام دم صبح امروز آیتالله وارد دلیجان شدند و تا یک ساعت به غروب با نهایت تجلیل و احترام از طرف عموم طبقات اهالی شهر، به سلامتی وارد قم شدند.»[۱]
استقبال مردم ایران از علمای نجف در سال ۱۳۰۲
در سال ۱۳۰۲ شمسی، اقدامات ملک فیصل (فرزند شریف حسین) که از طرف انگلیسیها به سلطنت عراق گماشته شده و پیمان بریتانیا-عراق را تصویب کرده بود، با مخالفت شدید علمای نجف مواجه شد.
در این زمان، مرجعیت شیعه شدیدا به مبارزه علیه سلطه انگلیس مشغول بود؛ لذا دولت عراق با کمک انگلیسیها تبلیغات وسیعی علیه روحانیت شیعه آغاز و زمینه تبعید آنان را فراهم کرد. بر این اساس، گروهی از علما به حجاز و گروهی دیگر به ایران تبعید شدند که در بین علمای تبعیدی به ایران نام آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی، آیتالله محمدحسین نائینی و آیتالله میرزا علی شهرستانی دیده میشد.[۲]
بر این اساس روز ۶ تیرماه ۱۳۰۲شمسی برابر با ذیقعده ۱۳۴۱ قمری، آیات نائینی و اصفهانی از نجف وارد کربلا شدند تا به سمت ایران حرکت کنند. کنسول ایران در نجف، یک روز قبل، حرکت علما به سمت ایران را اطلاع داده بود.
در روز ۱۳ تیرماه ۱۳۰۲، با انتشار خبر تبعید علمای نجف، موجی از خشم و نفرت علیه استعمار انگلیس در بین مردم ایران شکل گرفت. اصناف و تجار تهران با انتشار اعلامیهای ضمن محکوم کردن حرکت دولت عراق، سه روز تعطیل عمومی اعلام کردند[۳] و در چندین شهر دیگر هم بازارها تعطیل و تظاهراتی علیه انگلیس و حمایت از علمای نجف برپا شد.
گروهی از مردم برای نشان دادن شدت خشم خود از سلطه انگلیس و حمایتشان از علما، برای استقبال از آنها به طرف کرمانشاه رفتند. از طرف دولت هم حکیمالدوله، وزیر معارف و یکی از شاهزادهها، عازم استقبال از علما شدند.
سرانجام علمای تبعیدی در میان استقبال کم نظیر مردم ایران وارد قم شده و با استقبال آیتالله عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه و روحانیون قم مواجه شدند و پس از شش ماه مجددا به عراق بازگشتند.[۴]
استقبال مردم از آیتالله بروجردی هنگام ورود به قم
پس از رحلت آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم در سال ۱۳۱۵ شمسی، مسئولیت اداره حوزه بر عهده سه تن از مراجع بزرگ عصر، سید محمدتقی خوانساری، سید محمد حجت کوه کمرهای و سید صدرالدین صدر قرار گرفت. اما در همین زمان از طرف علما و مردم درخواستهای زیادی مبنی بر حضور آیتالله بروجردی در قم شد. تا اینکه در سال ۱۳۲۳ در پی بیماری آیتالله بروجردی و بستری شدن او در یکی از بیمارستانهای شهرری، این درخواست بیشتر شد و متعاقب این درخواستها ایشان پذیرفت موقتاً به قم برود. بنابراین بعد از مرخص شدن از بیمارستان، با همراهی چند تن از علما از جمله امام خمینی، از شهرری به سوی قم حرکت کرد.
با انتشار خبر حرکت آیتالله بروجردی به سمت قم، علمایی چون آیتالله حجت کوه کمرهای، آیتالله صدر، آیتالله خوانساری و آیتالله فیض به همراه جمع کثیری از مردم قم، با پای پیاده یا با وسیله نقلیه، تا پل عسگری که در آن زمان بیرون از شهر واقع شده بود، به استقبال آیتالله بروجردی رفتند.
براساس برخی از گزارشها، گروهی از مردم تا روستای علیآباد، واقع در ۱۰ فرسخی جاده قدیم قم-تهران به استقبال آیتالله بروجردی رفته، اصحاب و شاگردان مراجع ثلاث نیز در ایستگاههای متعددی در طول جاده قم-تهران مستقر شده بودند. علاوه بر این، تعداد زیادی از روحانیون و مردم نیز در ورودی شهر برای استقبال از ایشان تجمع کرده بودند.
سرانجام آیتاللهالعظمی بروجردی عصر روز پنجشنبه ۲۶ محرم ۱۳۶۴ قمری معادل با ۲۱ دی ۱۳۲۳، در میان استقبال باشکوه مراجع ثلاث، علما، فضلا، طلاب و مردم، وارد شهر قم شد.[۵]
استقبال مردم از آیتالله کاشانی
آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی، از علمای مبارز و رهبران نهضت ملی نفت ایران، در ۱۷ بهمن ۱۳۲۷، بازداشت و به قلعه فلکالافلاک خرمآباد تبعید شد. رژیم پهلوی سپس به این بهانه که آیتالله کاشانی در ترور محمدرضا پهلوی در نیمه بهمنماه نقش داشته است، وی را به بیروت در لبنان تبعید کرد.[۶]
بعد از گذشت بیش از یک سال از تبعید آیتالله کاشانی، مردم ایران، بازار و اصناف، طی تلگرافهای متعددی خواستار بازگشت وی به کشور شدند تا اینکه سرانجام آیتالله کاشانی بعد از یک سال و چهار ماه تبعید، در روز ۲۰ خردادماه ۱۳۲۹ در میان استقبال اقشار مختلف مردم به ایران بازگشت.
در روز ورود آیتالله کاشانی به ایران، مردم از اطراف تهران خود را به پایتخت رسانده و گروهی نیز به فرودگاه رفته بودند. در یکی از گزارشهای وزارت جنگ به تاریخ ۲۰ خرداد ۱۳۲۹، درباره حضور اقشار مختلف مردم در مراسم استقبال از آیتالله کاشانی در فرودگاه آمده است: «...دستجات مختلف کسبه، علما، تجار، محصلین، دستجات اصناف، طلاب، جمعی از وکلای مجلس، عدهای از مدیران جراید، نمایندگان شهرستانها، اشخاص متفرقه و کارمندان به تدریج وارد فرودگاه مهرآباد شدند.»
براساس گزارش وزارت جنگ، «کثرت جمعیت که تا ساعت ورود هواپیما هر لحظه در حال تزاید بود، حدود ۱۲ هزار نفر تخمین زده میشود که این عده با سواری، کامیون، اتوبوس، دوچرخه و موتور خود را به فرودگاه رسانده و هر صنف و اصناف و اتحادیه، تعدادی اتوبوس جهت اعضای خود کرایه کرده بودند.» این گزارش ادامه میدهد: «کثرت جمعیت تا اندازهای مقررات داخلی فرودگاه را شکسته و مأمورین انتظامی شهربانی قادر به حفظ انتظامات نبودند.»
به نقل از همین گزارش، «رقمهای مختلفی بیانیه و عکسهای [آیتالله] کاشانی توسط دستجات مختلف توزیع میشد. ساعت ۴:۴۵ هواپیما به زمین نشست و کاشانی از هواپیما خارج شد. ۱۲ نفر از منتخبان به استقبال رفتند و پس از خیرمقدم، کاشانی در اتومبیل بیوک آسمانی رنگ سوار شد... و به سمت شهر حرکت کرد.»
بنابر شواهد موجود حتی اقلیتهای مذهبی هم در این استقبال شرکت کرده بودند. شرکت مردم در مراسم استقبال آنقدر وسیع بود که از فرودگاه مهرآباد تا پامنار، منزل آیتالله کاشانی، جمعیت متصل در انتظار ورود ایشان بودند و اتومبیل حامل آیتالله در طول مسیر به کندی و با فشار جمعیت حرکت میکرد.[۷]
در ادامه گزارش وزارت جنگ آمده است: «ساعت ۷:۴۵ کاشانی به منزل رسید. جمعیت به قدری زیاد بود که ورود همه آنها به آنجا میسر نبود. عدهای از روحانیون و وکلای مجلس و جبهه ملی نیز در بیرون از منزل ایستاده و منتظر بودند. مراسم استقبال با ورود ایشان و جمعی در حدود ۱۵۰ نفر از مشایعین به منزل به پایان رسید. ازدحام مجتمعین در پامنار تا منزل کاشانی هنوز هنوز ادامه دارد... در پامنار جمعیت بیشماری در انتظار ورود بوده و رفته رفته جمعیت رو به تزاید گذاشته و پاسبانان بهطور کلی از عهده حفظ نظم بر نمیآمدند.»[۸]
عظیمترین استقبال تاریخ در سال ۱۳۵۷
استقبال از امام خمینی در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷، بدون شک عظیمترین استقبال تاریخ بود. هرچند مردم در مراسم استقبال از علمای دیگر نیز، به طور گسترده شرکت کرده بودند، اما ورود امام خمینی به ایران آنچنان مهم بود که مردم از مدتها قبل برای ورود ایشان برنامهریزی کرده بودند. این موضوع نه تنها در تهران، که میزبان امام خمینی محسوب میشد، بلکه در سایر شهرستانها و استانها نیز جریان داشت. (بیشتر بخوانید)
بنابراین از مدتها قبل از ورود امام به کشور، مشخص بود که مردم استقبال باشکوهی از ایشان به عمل خواهند آورد. لذا در ۳۰ دیماه به منظور ساماندهی امور مربوط به استقبال و نیز تامین نظم و امنیت مراسم، کمیتهای با عنوان "کمیته استقبال از امام خمینی" تاسیس شد. تا اینکه لحظه موعود فرارسید و امام خمینی در ۱۲ بهمنماه به ایران بازگشت.
براساس گزارش روزنامه اطلاعات در روز پنجشنبه ۱۲ بهمن، گروههای مختلف مردم برای استقبال از امام خمینی در فرودگاه مهرآباد حاضر شده بودند که عبارت بودند از: «روحانیون و طلاب، برادران اهل تسنن، اقلیتهای مذهبی، احزاب و جمعیتهای سیاسی، استادان دانشگاه، قضات و حقوقدانان، جمعیت حقوق بشر، کارکنان بخشهای خصوصی و نمایندگان شهرستانها، سندیکاهای مشترک صنایع نفت، دهقانان، کارگران، معلمان، بازرگانان و اصناف و ...»
در روز ورود امام به کشور، شادی وصف ناپذیری سرتاسر ایران را فراگرفته بود. در تهران، خانههایی که در مسیر استقبال قرار داشتند از مردم پذیرایی میکردند، غذا میدادند و شربت و شیرینی پخش میکردند و عطر اسفند سرتاسر خیابان را معطر کرده بود. از اول صبح، میلیونها نفر در طول ۳۳ کیلومتر در دو طرف خیابانهای مسیر امام خمینی ایستاده بودند.[۹]
بهشت زهرا، نخستین جایی بود که امام خمینی پس از بازگشت به کشور به آنجا رفتند اما به علت حضور میلیونی مردم، انتقال ایشان به سختی صورت گرفت.
محسن رفیق دوست در خاطرات خود درباره حضور گسترده مردم در روز استقبال از امام میگوید: «در طول مسیر از فرودگاه تا بهشت زهرا امام آرام در ماشین نشسته بودند، در حالی که لبخند محبت آمیز بر لبانشان بود مدام به احساسات مردم با لبخند و تکان دادن دست پاسخ میدادند... وقتی به دانشگاه تهران نزدیک شدیم جمعیت متراکم بود و ازدحامشان بیشتر... در جلوی دانشگاه تهران تراکم جمعیت به حدی بود که اصلا ماشین روی دست مردم بود و در اثر فشار مردم به چپ و راست میرفت...»
محسن رفیق دوست در ادامه خاطرات خود درباره حضور میلیونی مردم در مراسم استقبال حضرت امام میگوید: «در طول مسیر، هیچجا جمعیت کم نمیشد و من تخمین میزنم که بین ۶ تا ۸ میلیون نفر در این مسیر ۳۴ کیلومتری از امام استقبال میکردند... وقتی به بهشت زهرا رسیدیم، دیگر در آنجا مردم گاهی خودشان ماشین را حرکت میدادند و فرمان گاهی از دستم خارج میشد... در همان حال با هماهنگیای که از قبل صورت گرفت، هلیکوپتر نزدیک بلیزر آمد ولی چون ماشین خاموش شده بود، فشار مردم آن را از هلیکوپتر دور میکرد تا اینکه عدهای از جوانان یا علی گویان ماشین را بلند کرده و نزدیک هلیکوپتر گذاشتند...»[۱۰]
حجتالاسلام علیاکبر ناطقنوری نیز در خاطرات خود درباره حضور میلیونی مردم در این روز تاریخی میگوید: «به خیابان ولیعصر و امیریه که آمدیم مردم تمام خیابانها را آب و جارو کرده و گل چیده بودند. بعضی از جوانان از فرودگاه تا بهشت زهرا دستشان به ماشین امام بود و فریاد میکشیدند... ماشین امام در میان جمعیت دیده نمیشد. این همه نیرو که کمیته استقبال سازماندهی کرده بودند، به کار نیامد. اصلا ماشینی در کار نبود. کوهی از آدم بود که همدیگر را هل میدادند...»
سیل جمعیت تا بهشت زهرا آمد. گروهی حتی از شب قبل آنجا حضور داشتند. براساس گزارش روزنامه اطلاعات، «گروههای وسیعی از مردم دیشب و از نخستین ساعات بامداد در بهشتزهرا جمعشدهاند و سیل جمعیت همچنان به سوی این مکان روان است... جمعیت که در بهشت زهرا گرد آمده، به صدها هزار نفر بالغ میشوند و هر لحظه نیز گروههای بیشتری به این جمعیت افزود میگردد.... دستههای متعدد مردم با پای پیاده به سوی بهشت زهرا راه افتادهاند و سرود خوانان پیش میروند...»[۱۱]
سیل استقبال مردم از امام خمینی تا روزهای بعد نیز همچنان ادامه داشت. روزنامه اطلاعات در روز ۱۴ بهمن ۱۳۵۷ در مورد ادامه استقبال مردم از امام نوشت: «امروز هم مشتاقان زیارت امام خمینی از نخستین ساعات بامداد در اطراف محل اقامت امام اجتماع کردند. کوچهها و خیابانهای اطراف محل اقامت امام به شعاع یک کیلومتر از جمعیت موج میزند.»[۱۲].
همچنین براساس اسناد، گزارشها و روایات، مردم استانها و شهرهای دیگر که به هر دلیلی نتوانسته بودند به منظور استقبال از امام خمینی به تهران بیایند، در شهرهای خود به جشن و سرور پرداختند. بدین ترتیب، عظیمترین استقبال تاریخ در بهمن ۵۷ رقم خورد.
پینوشتها:
۱- مبارزات آیتالله شیخ محمد خالصیزاده به روایت اسناد. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.ص ۶۷
۲-حجتالاسلام والمسلمین روحالله حسینیان، چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۵۴۶.
۳-پیشین، ص ۵۴۶.
۴-پیشین، ص ۵۴۶.
۵- شکوه شیعه، سیری در زندگانی و فعالیتهای آیتالله العظمی بروجردی. محمدرضا تمری. مرکز اسناد انقلاب اسلامی. ص ۶۷
۶- روحانی مبارز، آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد.ج۱. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات. ۱۳۷۹. ص ۱۹
۷- دولت مستعجل: دکتر محمد مصدق - آیتالله کاشانی. محمود شروین. انتشارات علمی. ۱۳۷۴. ص ۱۱۱
۸- روحانی مبارز، آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد.ج۱. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات. ۱۳۷۹. صص ۱۰۲ - ۱۰۶
۹- حجتالاسلام والمسلمین روحالله حسینیان، یک سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۸۱۰.
۱۰- خاطرات محسن رفیق دوست، داوود قاسمپور. مرکز اسناد انقلاب اسلامی.۱۳۵۳. صص ۱۴۴-۱۴۶
۱۱- روزنامه اطلاعات. پنجشنبه ۱۲ بهمن ماه ۱۳۵۷. ۱۳۵۷. شماره ۱۵۷۷۴. ص ۸
۱۲- اطلاعات. شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۵۷. شماره ۱۵۷۷۵. ص ۲
منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
نوشتن دیدگاه