اين كشتي‌گير جوان وقتي ديد صاحب‌كارش حاضر نيست از معامله ميلياردي كه انجام داده سهم او را پرداخت كند، دست به قتل او زد.پرونده اين جنايت شامگاه 21فروردين با پيدا شدن جسد مردي ميانسال داخل يك خودروي 206 در كمربندي اسلامشهر- واوان به جريان افتاد. دست‌و‌پاي اين مرد با طناب بسته شده بود و رد كبودي روي گلويش از اين حكايت داشت كه خفه شده است. ماموران براي پي‌بردن به هويت مقتول به بررسي جيب‌هايش و داخل ماشين پرداختند اما مدركي كه هويت او را فاش كند، پيدا نشد. در چنين شرايطي شماره پلاك خودروي 206 استعلام و مشخص شد كه متعلق به مردي به نام هرمز است. بررسي‌ها نشان مي‌داد كه اين مرد يك كارخانه‌دار ثروتمند است كه در شمال تهران زندگي مي‌كند. مأموران راهي خانه او شدند و همسرش گفت: شوهرم صبح امروز براي انجام كاري از خانه خارج شد اما وقتي خبري از او نشد با تلفن همراهش تماس گرفتم كه خاموش بود. تصور مي‌كردم كارش طول كشيده و شايد جلسه مهمي دارد و به همين دليل نگران نشدم و تصميم گرفتم منتظرش بمانم. ماموران عكس مردي را كه جسدش داخل خودروي هرمز پيدا شده بود به اين زن نشان دادند و او وحشت‌زده فرياد زد كه اين مرد شوهرش است. تاجر عتيقه با شناسايي هويت مقتول، تحقيقات براي شناسايي عامل اين جنايت آغاز شد. مأموران به پرس‌وجو از خانواده قرباني پرداختند و متوجه شدند كه اين مرد علاوه بر مديريت كارخانه، در خريد و فروش عتيقه و زيرخاكي نيز فعاليت دارد. مأموران يك قدم به حل معماي جنايت نزديك‌تر شده بودند و حالا حدس مي‌زدند كه ماجراي قتل هرمز با معامله عتيقه ارتباط دارد. در ادامه مشخص شد كه مقتول از مدتي قبل كشتي‌گير جواني را به‌عنوان باديگارد و همراه خودش به‌كار گرفته و هنگام معامله عتيقه وي را نيز همراه خود مي‌برد. ماموران اين بار به سراغ مرد جوان رفتند و او در بازجويي‌ها گفت: از ماجراي قتل هرمز خبر ندارم و نمي‌دانم چه‌كسي او را به قتل رسانده است. من آخرين بار هرمز را صبح 21فروردين ديدم. او سراغم آمد و 40ميليون تومان از من قرض گرفت و رفت و ديگر او را نديدم. اعتراف به جنايت ادعاي جوان ورزشكار مشكوك به‌نظر مي‌رسيد و مأموران در ادامه به سرنخ‌هايي دست يافتند كه نشان مي‌داد وي حقيقت را نگفته است. به اين ترتيب او بازداشت شد و در ادامه بازجويي‌ها راز جنايت را فاش كرد. مرد جوان گفت: هر وقت مقتول قصد انجام معامله عتيقه داشت، مرا به‌خاطر بدن قوي و ورزيده‌اي كه داشتم، به‌عنوان باديگارد همراه خودش مي‌برد. در آخرين معامله‌اي كه انجام داد مبلغي ميلياردي گيرش آمد اما برخلاف انتظارم پولي به من نداد. حتي چند روز بعد 40ميليون تومان از من قرض گرفت. همين باعث شد كه عصباني شوم. روز حادثه به بهانه معامله عتيقه او را به خانه‌ يكي از بستگانم كشاندم. وقتي وارد خانه شد، از او خواستم كه سهم مرا از معامله عتيقه پرداخت كند اما گفت كه پولي ندارد. من هم عصباني شدم و با طنابي كه دورگردنش انداختم، او را به قتل رساندم. وقتي به‌خودم آمدم‌، ترسيدم و به همين دليل جسدش را داخل ماشينش گذاشتم و در اطراف شهر رها كردم. سرهنگ مكرم، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران با بيان اين خبر گفت: براي متهم قرار بازداشت صادر شده و تحقيقات در اين پرونده ادامه دارد.